شناسهٔ خبر: 24195536 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جام‌جم آنلاین | لینک خبر

گزارش جام‌جم درباره شکست‌های 20 ساله آمریکا و متحدانش در منطقه غرب آسیا

مثلث شکسته

آمریکا در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی از همه ابزارهای مادی و معنوی خود برای شکست جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده است. ایجاد آشوب‌های داخلی، پشتیبانی و حمایت از کودتاهایی ناکام مثل نوژه، تدارک عراق برای تحمیل جنگی هشت‌ساله علیه ایران،‌ پیگیری پروژه نفوذ،‌ صدور فرمان‌های متعدد تحریم علیه جمهوری اسلامی و همراه کردن غرب با این تحریم‌ها و ده‌ها طرح و برنامه دیگر از جمله اقداماتی بود که مقامات سیاسی آمریکا اعم از جمهوریخواه و دموکرات در همسویی آشکار با یکدیگر برای مقابله با ایران در نظر گرفتند که تمامی این برنامه‌ها به دلیل ثابت قدمی ملت ایران ناکام ماند.

صاحب‌خبر -

اما شکست این طرحها باعث نشد آمریکا از فکر ایجاد مزاحمت برای کشورمان لحظهای باز ایستد. ایالات متحده بعد از حوادث مشکوک 11 سپتامبر بار دیگر و در لباس جدید و با ادعای مبارزه با تروریسم پایه نفوذ خود را در منطقه بیشتر کرد و با لشکرکشی به عراق و افغانستان هم در دو سوی غرب و شرق کشورمان چنبره انداخت و هم حضور نظامی خود در خلیج همیشگی فارس را بیشتر کرد. چنین رویکردهایی این ذهنیت را برای مقامات سیاسی آمریکا ایجاد کرد که با این حضور نظامی زمینه برای محاصره ایران و قطع نفوذ کشورمان در منطقه فراهم شده است و با توجه به هراسی که برخی از کشورهای عربی و حاشیهنشینان خلیج فارس از نفوذ و گسترش آرمانهای انقلابی در بین مردم منطقه داشتند آمریکا به همکاری با زمامداران مرتجع عربی برای مقابله با ایران چشم امید داشت. واقعیت آن است که این استراتژی از سوی مقامات آمریکایی با هدف ایجاد خاورمیانه جدید و راهاندازی نظم نوینی در عرصه جغرافیای منطقه اتخاذ شده بود و روند رویدادها هم به سمتی در حال حرکت بود که برخی تحلیلگران اجرایی شدن چنین طرحی را محتمل میدانستند. گروهکهای تروریستی

از جمله داعش و جبهه النصره با حمایتهای آشکار عربستان، رژیم صهیونیستی و آمریکا در سالهای اولیه بحران سوریه به صورت برق آسا بخشیهای زیادی از خاک سوریه و عراق را اشغال کرده بودند و حتی خود را به نزدیکی مرزهای ایران رساندند.

از سوی دیگر حضور نظامی آمریکا و ائتلاف غرب در کشورهای درگیر بحران بیشتر شد. شرایط از این پس بسیار دشوار مینمود و ارائه تصویری روشن از سرانجام این اتفاقات بسیار سخت به نظر میرسید، اما با این وصف، تدبیر هوشمندانه ایران در تحولات و رخدادهای گوناگونی که طی پنج سال اخیر در منطقه صورت گرفت بارها باعث شکست برنامههای آمریکا و متحدانش شد. اعلام سیاست همزیستی مسالمتآمیز با ملتها، فعال کردن محور مقاومت، مشاوره و راهنمایی با برخی دولتها و ملتهای منطقه برای الگوبرداری از راهاندازی بسیج مردمی و توقف حملات تروریستها در عراق و سوریه- و سپس عقبنشینی سنگر به سنگر آنها- را فراهم آورد. آمریکا و متحدانش که این بار نیز نقشههای آنها نقش بر آب شده بود بازی جدیدی را به راه انداختند و سعی در القای این موضوع داشتند که ایران در پشت پرده بسیاری از تحولات بحرانساز منطقه قرار دارد.

مثلث عبری، عربی و آمریکایی در همدستی تام و تمام از حضور مشاوران نظامی ایران در سوریه و عراق ابراز نگرانی کردند و در حالی که خود از هیچ مساعدتی درباره تروریستها و عوامل آشوب طلب مضایقه نکردند، خواستار همگرایی در عرصه بینالمللی برای تحت فشار قرار دادن ایران برای خروج هر چه سریعتر از سوریه و عراق شدند. لابد گمان کردند مردم مناطق آشوبزده بیتوجه به همه تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تروریستها و تقدیم دهها جوان برومند در راه دفاع از عتبات عالیات، حرمهای اهلبیت(ع) را به فراموشی میسپارند و با لبخند از فتنهگران و حامیان آنها استقبال خواهند کرد. حافظه تاریخی ملتهای ستمدیده عراق، سوریه، بحرین، لبنان، یمن و ... هیچگاه از یاد نخواهد برد که این مثلث شوم از همه امکانات خود برای حمایتهای مالی و تسلیحاتی تروریستها بهره برد تا ضمن استمرار بحران در منطقه، راهی برای اجرایی کردن اهداف تجزیهطلبانه خود در منطقه غرب آسیا پیدا کند و البته در تحقق آن با ناکامی کامل مواجه شد. با این وصف همچنان خطر فتنهگری دیگر در منطقه وجود دارد و دولتها و ملتهایی که دل در گرو تقویت محور مقاومت دارند با حفظ هوشیاری باید بدانند که رمز موفقیت در بقای این اتحاد و انسجام است.

بررسی عملکرد آمریکا و متحدانش در منطقه غرب آسیا حاکی از این است که نهتنها همه تدابیر و برنامههای آنها برای تجهیز فتنهگران، آشوبطلبان و گروههای تروریستی با امکانات مادی، نظامی و تسلیحاتی به شکست انجامیده بلکه فراتر از آن، دخالتهای نظامی حامیان فتنه در سوریه، بحرین و یمن نیز سرانجام مطلوبی برای آنها نداشته و آنها را گرفتار باتلاق هولناکی کرده است.

شکست هیمنه نظامی رژیم صهیونیستی

بعد از استقرار رژیم صهیونیستی در فلسطین تاکنون جنگهای متعددی میان اسرائیل و جهان عرب در گرفت که عمدتا به نفع رژیم اشغالگر قدس تمام شد و در هر جنگی بخشهایی از فلسطین و سرزمینهای عربی به اشغال اسرائیل درمیآمد. این روند البته باعث بهوجود آمدن این ذهنیت برای برخی شد که با توجه به قدرت روزافزون نظامی این رژیم و حمایتهای بیدریغ آمریکا و غرب، امکان شکست دادن اسرائیل وجود ندارد و کشورهای عربی و جهان اسلام باید حضور رژیم اشغالگر قدس در منطقه غرب آسیا را بپذیرند. چنین ذهنیتی از سوی رسانههای تبلیغاتی نیز تشدید میشد و حتی برخی فلسطینیها را که زمانی دشمن خونی اسرائیل محسوب میشدند، پای میز مذاکرات بیحاصل نشاند. رژیم صهیونیستی حتی در ادامه اهداف تجاوزکارانه خود بخشهایی از جنوب لبنان را به اشغال خود درآورد اما در نهایت بعد از مقاومت حزب ا...، اسرائیل ناچار به عقب نشینی از این منطقه در سال 2000 شد. این اتفاق را باید اولین ناکامی رژیم صهیونیستی در برابر یک جنبش آزادیبخش دانست. دومین ناکامی در جنگ 33 روزه پیش آمد که طی آن ارتش اسرائیل از روز 12 جولای تا 14 آگوست 2006 در پاسخ به گروگانگیری دو سرباز اسرائیلی از سوی حزبا... در 33 روز لبنان را مورد تهاجم هوایی خود قرار داد. ارتش اسرائیل در نهایت مجبور به پایان دادن به این عملیات بینتیجه شد. این عملیات با این هدف صورت گرفت که حزب ا... لبنان به طور کلی نابود یا خلع سلاح خواهد شد و از این پس به انزوا خواهد رفت. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه اسرائیل با همه تجهیزات نظامی خود در برابر گروه کوچک قرار گرفت و با وجود بهرهگیری از همه امکانات نظامی در نهایت اعلام کرد بدون هیچ نتیجهای به این جنگ پایان خواهد داد. در این جنگ برای اولین بار سرزمینهای اشغالی مورد اصابت راکتهای حزبا... قرار گرفت. بهگونهای که بعد از اصابت راکتها، بسیاری از صهیونیستهای ساکن سرزمینهای اشغالی دچار شوک و ترس فراوان شدند. در طول این جنگ، آمریکا، کانادا و برخی از کشورهای غربی از اسرائیل حمایت کردند و در نقطه مقابل ایران، سوریه و یمن جزو حامیان حزبا... بودند.

همچنین در 27 دسامبر 2008 حمله رژیم صهیونیستی به غزه با هجوم صد جنگنده رژیم صهیونیستی آغاز شد. جنگ، 22 روز ادامه یافت و در این میان بیش از 7000 فلسطینی به شهادت رسیدند یا زخمی شدند. سرانجام این جنگ پس از 22 روز در 29/7/1387 به پایان رسید در حالی که رژیم صهیونیستی نتوانست به هیچ کدام از اهداف خود دست یابد و نوارغزه را که در برخی جاها عرض آن کمتر از شش کیلومتر است، اشغال کند.

این روند نگرانیهای فراوانی را برای مقامات صهیونیستی و حامیان آمریکایی آنها در پی داشت. آنها در تحلیلهای خود حمایتهای ایران را از مقاومت حزبا... و فلسطین عامل بینتیجه بودن عملیات خود میدانستند و از آنجا که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای استقرار تاکنون همواره اسرائیل را نظامی غیرمشروع و جعلی دانسته، تلاش فراوانی از سوی آمریکا و غرب برای حمایت از رژیم اشغالگر قدس صورت گرفت. به همین دلیل اسرائیل همواره حضور ایران را در منطقه، خطری برای موجودیت خود میداند و در جریان بحران منطقهای و آشوبهای داعش در غرب آسیا، برخی رسانهها از همکاری مشترک اسرائیل و داعشیان سخن گفتند. روزنامه اسرائیلی جروزالمپست در گزارشی نشان داد در زمینه مقابله با حضور ایران در سوریه، بین منافع داعش و اسرائیل همگرایی وجود دارد، به طوری که آنها را متحد یکدیگر میسازد. در این گزارش عنوان شده است: حضور ایران در سوریه، احتمال اصطکاک با اسرائیل را افزایش میدهد؛ موضوعی که میتواند به تشدید اوضاع بین دو طرف بینجامد.

جروزالمپست در ادامه نوشته است: هماکنون از دید اسرائیل، حملات داعش علیه ایران و متحدانش، مفید است.

همچنین به نقل از رایالیوم، گزارش مرکز اطلاعاتی «مئیر عمیت» (وابسته به وزارت خارجه اسرائیل) که در روزنامه عبریزبان جروزالمپست منتشر شده، حاکی است که مقابله با ایران در سوریه، اسرائیل و داعش را بهنوعی با یکدیگر همپیمان کرده است.

در این گزارش آمده است، اسرائیل دیگر از شکست داعش هراسی ندارد در حالیکه دغدغه اصلی تلآویو، حضور ایران در سوریه است.

همچنین ذکر شده است، داعش بهرغم فروپاشیاش، توانایی جنگی خود را همچنان حفظ میکند و به شیوه جنگ چریکی باز خواهد گشت و چهبسا حملات تعقیب و گریز خود علیه نیروهای ایرانی در سوریه را بار دیگر انجام دهد. این گزارش ادعا کرده است ایران و دیگر گروههای مسلح وابسته به آن تلاش خواهند کرد از سوریه جبههای علیه اسرائیل باز کنند و توانمندیهای حزبا... لبنان را برای مقابله با اسرائیل تقویت کنند.

اکنون با پایان حضور و حیات داعش در سوریه، نگرانیها و دغدغه اسرائیل برای گسترش نفوذ ایران در سوریه بیشتر شده است و مقامات سیاسی این رژیم در مواضع خود هشدار دادند که گسترش نفوذ ایران در سوریه و منطقه را نخواهند پذیرفت. افتضاح تازه نیروی هوایی ارتش اسرائیل و سقوط هواپیمای نظامی این رژیم توسط نیروهای مقاومت و ارتش سوریه نشان داد که افسانه شکستناپذیری رژیم صهیونیستی پایان پذیرفته است.

روایت رهبر انقلاب از خروج آمریکا از منطقه

آمریکا عصبانی است، بشدت عصبانی است. از که عصبانی است؟ فقط از این حقیر که عصبانی نیست، از شما هم عصبانی است؛ از ملت ایران عصبانی است، از حکومت ایران عصبانی است، از انقلاب ایران عصبانی است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه شکست خورده؛ از این حرکت عظیم شکست خورده. حالا مسئولان آمریکایی افتادهاند به مُهملگویی! رئیسجمهور آمریکا میگوید «حکومت ایران از مردمش میترسد»؛ نه، حکومت ایران متولد این مردم است، مال این مردم است، بهوسیله این مردم بهوجود آمده، تکیه به این مردم میدهد؛ چرا بترسد؟ اگر این مردم نبودند که حکومتی نبود؛ اینکه چهل سال این حکومت در مقابل شما ایستاده، به کمک این مردم ایستاده؛ مردم بودند که توانستند کمک کنند به حکومت که بتواند در مقابل شما بایستد. میگوید که «حکومت ایران از قدرت آمریکا هراس دارد»؛ خب اگر ما از شما هراس داریم چطور دهه 50 شما را از ایران بیرون ریختیم و دهه 90 شما را از کل منطقه خارج کردیم.

(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم/ 19دیماه 96)

ما ایستادهایم؛ در قضیه مقاومت، آمریکاییها تصمیم گرفتند ریشه مقاومت را در غرب آسیا بکنند، مطمئن هم بودند که این کار را خواهند کرد؛ ما ایستادیم، ما گفتیم نمیگذاریم. امروز برای همه دنیا ثابت شده است که او میخواست و نتوانست، و ما خواستیم و توانستیم؛ این را همه در دنیا فهمیدهاند. در مقابل ظلم باید ایستاد.

(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی هوایی / 19 بهمنماه 96)

بینظمی در نظم نوین آمریکایی

در استراتژی آمریکا همیشه جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمن مطرح میشود و این روند از زمان قطع روابط سیاسی میان دو کشور تشدید شد. مقامات سیاسی آمریکا تاکنون تلاشهای زیادی را برای پیشبرد ایرانهراسی در منطقه و عرصههای بینالمللی انجام دادند. کشورمان بویژه در حوزه غرب آسیا به عنوان دشمن شماره یک از سوی ایالات متحده معرفی شده است و ایران را رقیب اصلی خود در آسیای غربی میداند و تمامی تلاش خود را برای کاهش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی بهکار میبرد و حتی فراتر از آن چنانچه در بیانیهها و مواضع رسمی نیز اعلام کرده، از هیچ تلاشی برای براندازی نظام فروگذار نیست. از زمان روی کار آمدن ترامپ و سایه نگاه تاجرمآبانه او بر عرصه سیاست خارجی آمریکا، اقدامات زیادی برای بازگشت ایالات متحده به جایگاه اول جهان صورت گرفت. رئیسجمهور جدید آمریکا در ادامه همان رویکردهای دولتهای بوش پدر و پسر و کلینتون و اوباما خواهان تحقق نظم نوین جهانی براساس ایدههای آمریکایی است. تاکنون نیز البته مثل سایر اسلاف خود ناکامیهای فراوانی در این هدف داشته و طبعا با توجه به تحقق نیافتن برنامههای ایالات متحده در منطقه غرب آسیا به عنوان یکی از پایگاههای سنتی نفوذ آمریکا، از سوی مقامات این کشور ایران به عنوان عامل اصلی این ناکامی معرفی میشود. نظری که البته نباید در درستی آن شک کرد. ایران مانع اساسی در مسیر پیشبرد برنامههای آمریکا در منطقه است. غرب آسیا در شرایط کنونی نمایشگاهی از شکستهای آمریکاست و به اعتقاد صاحبنظران دوران امپراتوری آمریکا در این منطقه پایان یافته است. ایالات متحده طرحهای زیادی را برای شکلدهی خاورمیانه جدید داشته و درصدد اجرایی کردن آن برآمده اما با وجود صرف هزینههای زیاد، مقاومت شکل گرفته در منطقه که از انقلاب اسلامی الهام گرفته و جمهوری اسلامی ایران به مثابه نخ تسبیح، حلقه مقاومت را به هم پیوند داده در مسیر اجرایی شدن این طرحها قرار گرفته است. محور مقاومت نقش بیمثالی در شکست داعش داشت. در مراحل اولیه شکلگیری و اقدامات تروریستی این گروهک، کمتر نیرویی در منطقه با این پدیده خشونتطلب که مورد حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی و حکام ارتجاعی منطقه بود، توان برخورد داشت. با این وصف حتی بعد از اینکه داعش ضربات مهلکی را در سوریه و عراق دریافت کرد، آمریکا بار دیگر در چارچوب سناریوهای قبلی خود برای ادامه آشوبهای منطقهای نقش اصلی را در فراری دادن فرماندهان اصلی داعش از مناطق درگیری داشته و دارد. جبهه مقاومت را باید متشکل از دولت، ملت، ارتشهای دو کشور سوریه و عراق و حزبا... لبنان دانست که از حمایت همه جانبه ایران برخوردارند.

با وجود تلاشهای آمریکا در بیثباتی حاکمیتها و دولتهای ملی در منطقه نقش محور مقاومت در تثبیت حاکمیتهای ملی بسیار مهم است. سوریه بعد از شش سال آشوب و بحران روند تروریستزدایی را طی میکند. همچنین در جریان مبارزه با داعش در عراق، گروههای مردمی در صحنه میدانی نظامی و سیاسی عراق حضوری پررنگ داشتند. نقش آنها در بیرون راندن داعش قابل انکار نیست و ادامه فعالیت آنها مورد حمایت ایران و کشورهای حامی محور مقاومت است اما آمریکا و متحدانش اساسا وجود این نیروها را در تضاد با منافع خود در عراق میدانند و در پی فرصتی برای ضربه زدن و عقب راندن آنها از حیات سیاسی عراق هستند. آمریکاییها تلاش بسیاری کردند که در روند تحولات نظامی عراق مداخله کنند و ائتلافی را هم با ادعای مبارزه با داعش تشکیل دادند؛ اما اساسا اقدامات آنها در روند برخورد با داعش اخلال ایجاد کرد و اعتراضات ایران و درخواست حیدرالعبادی نخستوزیر عراق را برای توقف فعالیت آمریکاییها در پی داشت. در شرایط کنونی منطقه غرب آسیا که روزگاری در خیال آمریکاییان مکانی برای تحقق نظم جدید بود با حذف داعش در حال پوستاندازی است. مردم عراق که تجربه تلخ اشغال سرزمین خود در سال 2003 از سوی آمریکا را از سر گذراندند، از استقرار نظام جدید بر مبنای استراتژی محور مقاومت استقبال میکنند. این مساله دستاورد بزرگی برای جبهه مقاومت و شکستی برای مقامات آمریکایی است.

شواهد و قرائن نشان میدهد ناکامی آمریکا در عراق و سوریه در عرصههای مختلفی چون ناتوانی در سرکوب تروریسم، روی کارآوردن دولتی دست نشانده، جلوگیری از افزایش نفوذ معنوی جمهوری اسلامی ایران در منطقه به اثبات رسیده است.

روند تحولات منطقه غرب آسیا از یک سو باعث نابودی گروه داعش شد و از سوی دیگر سطح راهبرد اتحاد استراتژیک ایران، روسیه، عراق و سوریه را بالا برد. این همسویی زمینه شکلگیری رویکرد جدیدی مبتنی بر مذاکرات سیاسی و جایگزینی آن به جای راهحل نظامی را فراهم آورد. تلاشهای سیاسی صورت گرفته که همراهی ترکیه را نیز در پی داشت البته با مخالفتهایی از سوی آمریکا که همچنان به موفقیت جریان مخالف دولت سوریه امیدوار است روبهرو شد اما بعید به نظر میرسد که این کارشکنیها تغییر در فضای جدیدی که در سوریه بهوجود آمده ایجاد کند. از همین روست که رسانههای غربی، وزارت امورخارجه آمریکا و سیاستهای آن در قبال سوریه را راهبردی ناکارآمد و شکست خورده توصیف کردند که پیامد اصلی آن گسترش قدرت و نفوذ ایران و روسیه بوده است.

رسانههای آمریکایی بر این باورند، در حالی که سیاست خارجی آمریکا در قضیه سوریه سردرگم عمل میکند ایران توانسته است در منطقه بر قدرت و نفوذ خود بیفزاید. در واقع پیروزی کامل اسد بر داعش با کمکهای ایران و روسیه تسهیل شد و این امر اعتبار تعهدات آمریکا نسبت به برخی کشورهای منطقه را زیر سوال میبرد.

به نوشته واشنگتن پست، دستاوردهای استراتژیکی که ایران در سوریه پس از جنگ به دست میآورد موجب میشود ایران پل مستقیمی را از تهران تا لبنان داشته باشد. تحلیلگران تاکید دارند رویکردهای شکست خورده کاخ سفید در حوزه داخلی و بینالمللی، ایران را باثباتتر از قبل کرده است. روزنامه نیویورک تایمز در تبیین رویکرد و پاسخهای ایران به سیاستهای ترامپ آورده است که خط مشیهای کاخ سفید موجب شد ایرانیان در مقابل ترامپ و سعودیها متحد شوند و ملیگرایی ایرانی با شور اشتیاق در میان ایرانیان دنبال شود.

فتاح غلامی

نظر شما