شناسهٔ خبر: 24192996 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

جهاد سازندگی | جریانی که ریشه «جهاد» را در جمهوری اسلامی زد

R1371/P1010113/S7,77,83,1246/CT4

یادداشت زیر حاوی نکات راهبردی درخصوص تشکیل، اوج‌گیری، اضمحلال و روشهای احیای جهاد سازندگی است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری تسنیم، پرونده ویژه «مزرعه پدری» ــ 119 | سلسله‌گزارش «جهاد سازندگی» ــ 7

تعارف را کنار بگذاریم؛ نگاه ما به جهاد سازندگی عمیقاً دچار اعوجاج و چولگی است؛ بگیرید یک چیزی در این حد که هواپیمای فوق‌مدرن را، گاری بپنداریم! تا این حد. جهاد سازندگی یک مدل پیشتاز و مختص انقلاب اسلامی برای پاسخگویی به نیازها در تمامی عرصه‌ها بود، حال آنکه ما این نهاد را به یک مجموعه جوانهایی که مدرسه می‌ساختند، جاده می‌کشیدند و لوله‌ آب به خانه‌ها می‌بردند، تقلیل می‌دهیم. برای اینکه مسئله روشن شود باید به 4 دسته مسئله زیر پاسخ دهیم:

برای پاسخ به این پرسشها ابتدا باید نگاهمان به جهاد نگاهی درست، محققانه و منصفانه باشد. گرچه دستیابی به پاسخ این سؤالات به‌تفصیل در ادامه سلسله‌گزارشهای «جهاد سازندگی» در خبرگزاری تسنیم، در دستور کار قرار دارد، اما ذیلاً به‌صورت اجمالی به این پرسشها پاسخ داده می‌شود.

* پاسخ به پرسشهای دسته اول

س: اصلاً جهاد سازندگی با چه‌هدفی تأسیس شد؟ این مدلی که مانند آن در هیچ برهه تاریخی و در هیچ کجای دنیا مسبوق به سابقه نبود، چرا باید در ایران اسلامی ایجاد شود و بیش از دو دهه استمرار یابد؟ چه‌نیازی وجود داشت و از آن مهمتر اینکه چه‌مدلی برای پاسخگویی به آن نیاز ارائه شده بود؟

ج: جهاد سازندگی یک مدل نو و بی‌سابقه بود، به این دلیل که انقلاب اسلامی یک مدل نو و بی‌سابقه بود. این انقلاب در شرایطی پیروز شد که بسیاری از روستاهای ایران، در بعد اقتصادی، از حداقل زیرساختهای زندگی محروم بودند؛ و در بعد اجتماعی‌ هم حداکثر محرومیت و توسعه‌نیافتگی و فقر فرهنگی دامن‌گیر روستاها بود؛ روستاها در حرکتهای اجتماعی و سیاسی ــ از جمله پیروزی انقلاب اسلامی ــ کمترین تأثیر را داشتند؛ از فرط محرومیت. در شهرها هم احیای اقتصاد کشور به تفکری و اقدامی انقلابی و «جهادی» نیاز داشت.

در این شرایط انقلاب با شعار توحید و عدالت اجتماعی ــ دو شعار مهم انبیای الهی ــ‌ پیروز شده بود. جوانانی که دل‌سپرده حرکت امام بودند، از او مطالبه کردند و این پیر فرزانه نیز زمانی که زمینه را مساعد دید، با درایت مثال‌زدنی این نهاد بی‌مثال را تأسیس و بعدها با دقت هدایت کرد. رابطه امام و بچه‌های جهادی، رابطه‌ عاشقانه دوسویه بود. امام برای اینان از واژه‌هایی استفاده می‌کردند که مختص همین گروه بود؛ مانند: «فرزندان عزیز جهادی‌ام!».

* پاسخ به پرسشهای دسته دوم

س: جهاد سازندگی چگونه نهادی بود؟ آیا این نهاد، آن‌گونه که همه می‌اندیشیم، متشکل از جوانانی بود که به روستاها رفتند و با اخلاص، نیازهای عمرانی مردم مانند جاده، مدرسه، حمام، لوله‌کشی، کشاورزی و دامداری را برآوردند؟ نقش آنها در آبادانی کشور تا چه‌حدی بود؟ سطح سواد این گروه چقدر بود؟ نقش آنها در جنگ ــ جز رانندگی لودر و ساخت سنگر ــ در چه‌زمینه‌هایی متبلور شد؟

ج: جهاد سازندگی ــ با بدنه ارزشی و فعال، و با هدایت و نظارت مستقیم حضرت امام ــ برای پاسخگویی به نیازهای «جهادی» کشور در همه عرصه‌ها تأسیس شد، برای مثال:

در روستا

در روستاها جز مواردی که برشمرده شد ــ یعنی نیازهای عمرانی ــ «رفع محرومیت در ابعاد گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی» وجهه همت جوانان جهادی قرار گرفت. جهاد سازندگی در سال اول تأسیس (یعنی همان سال 1358) انقلابی اجتماعی در روستاها برپا کرد؛ به این ترتیب که با راه‌اندازی شوراهای روستا، ساختار قدرت سیاسی اجتماعی روستا را از شکل خان‌خانی یا کدخدایی به شورایی تغییر داد.

بنابراین به‌خلاف تصورات رایج، حل تمامی ابعاد مشکلات روستاها در دستور کار جهاد سازندگی بود، و با بدنه‌ای فعال و ساختار غیربوروکراتیک و چابک، این مهم را به‌بهترین نحو به انجام می‌رساند. این نهاد به‌تنهایی بار تمام بخشها و وزارتخانه‌ها در ساختار سنتی و کند بوروکراتیک جاری را بر دوش می‌کشید؛ عرصه‌های عمران، بهداشت و درمان، آموزش، صنعت، کشاورزی، تجارت، مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و جز اینها، همگی متولی سنتی داشت (و دارد)، اما جهاد همه این بخشها را در زمان کوتاهی در روستاها سامان بخشید.

در جنگ

اسنادی وجود دارد که فقط یک روز پس از آغاز جنگ، بچه‌های جهاد برای بیرون راندن دشمن ملت به جبهه‌ها رفتند؛ همزمان با سپاه و ارتش 5 قرارگاه و بیش از 40 گردان مهندسی رزمی تشکیل دادند و پیچیده‌ترین نیازهای مهندسی رزمی جنگ را به سامان رساندند. جز جاده‌کشی و سنگرسازی که همه کم‌وبیش از آن مطلع‌اند، ساخت طرحهای پیچیده، مانند پلهای معلق، اولین موشک جمهوری اسلامی با برد حدود 150 کیلومتر، دستگاه مین‌روب، دستگاه ساخت ابر مصنوعی در مناطق عملیاتی، خودروی دوگانه آبی ــ خاکی و صدها ابتکار دیگری که در این نهاد مقدس زاده شد، در غافلگیری دشمن و ارتقاء اقتدار نیروهای خودی بسیار تأثیرگذار بود.

از نقش جهاد سازندگی در این عرصه، هرچه بگوییم و بنویسیم حق مطلب ادا نمی‌شود؛ برای تکمیل این بخش، به‌خاطر بیاورید که سیدمرتضی آوینی هم «روایت فتح» را در «گروه تلویزیونی جهاد» تهیه می‌کرد.

در سایر عرصه‌ها

شکل‌گیری بخشهای بسیاری در جمهوری اسلامی مرهون جهاد سازندگی است؛ از جمله مهمترین آنها می‌توان به نهضت سوادآموزی، جهاد دانشگاهی و جهاد خودکفایی اشاره کرد. مدل «جهاد سازندگی» در دهه 1370، صدور انقلاب به کشورهای دیگر را آغاز کرده بود، که در محل خودش بحث خواهد شد.

* پاسخ به پرسشهای دسته سوم

س: چرا این نهاد باقی نماند؟ آیا مدل موازی یا جایگزینی داشتیم، که این نهاد را حذف کردیم؟ چه‌نقصهایی در این نهاد وجود داشت که به حذفش انجامید؟ آیا اضمحلال جهاد حاصل یک توطئه خارجی بود؟ آیا باید به ادغام کنندگان و حذف کنندگان این الگو، آفرین گفت، یا لعن و نفرین؟ چرا مجلس، دولت و سایر نهادهای اجرایی در ادوار مختلف، تا این اندازه نسبت به این نهاد کرخت و بی‌حس و بی‌اعتنا هستند؟ (یا بهتر بگوییم حتی گارد دارند؟)

ج: به این پرسشها، پاسخهای متنوعی داده شده است که همگی ذیل یک پارادایم می‌گنجد: اضمحلال جهاد سازندگی یک‌باره و دفعی نبود؛ بلکه در یک روند بطئی و طی حدود دو دهه، پایه‌های اصلی آن یک‌به‌یک مورد حمله قرار گرفت که دو دلیل عمده داشت:

اول؛ عمق نفوذ و اقتدار جهاد در بدنه مردم ــ خصوصاً در روستاها ــ که ساختاری کنار ساختارهای مرسوم و سنتی ایجاد کرده بود، موجب شد، مدیران ساختارهای سنتی، حضور این نهاد بدیع را برنتابند؛ حتی وزرای جهاد!

دوم؛ اصل وجود یک نهاد انقلابی که مرز نمی‌شناسد و مؤثر عمل می‌کند، بر دولتیهایی که عموماً تفکرات روشنفکری، منورالفکری، تکنوکرات و غربگرا ــ هرچه آن را صدا بزنیم ــ داشته (و دارند) ثقیل بود؛ طرفه اینکه وزرای جهاد سازندگی نیز عموماً از همین قماش بودند!

تشکیل وزارت جهاد سازندگی؛ حذف بیش از 40 گردان ظرفیت مهندسی رزمی جهاد در پایان جنگ؛ حذف شورای مرکزی جهاد سازندگی (که در تمام شئونات نماینده بدنه فعال جهاد بود و حتی وزیر تعیین می‌کرد) و نهایتاً ادغام جهاد در کشاورزی چهار ضربه اساسی و گامهای حذف جهاد سازندگی از صحنه قدرت سیاسی کشور بوده که توسط دو طیف فوق‌الذکر انجام شد. استمرار همین شرایط تاکنون سبب شده که فکر احیای جهاد در مخیله کسی خطور نکند.

* پاسخ به پرسشهای دسته چهارم

س: حالا که قریب دو دهه از حذف جهاد می‌گذرد، شرایط احیای آن ــ اگر بخواهیم احیا کنیم ــ چه خواهد بود؟ آیا همان مدل جهاد سازندگی سال 58 جوابگوی نیازهای امروز ماست؟ آیا مدلهایی مانند بسیج سازندگی جایگزین آن مدل است؟ آیا مدل جدیدی باید طراحی شود؟ این مدل باید متمرکز باشد یا غیرمتمرکز؟ چه‌کسی متولی احیای این مدل است؟ دولت؟ سپاه؟ بسیج؟ بقیةالسیف باقی‌مانده از جهاد سازندگی؟ رهبری؟ مردم؟ مجلس؟ کدام نهاد؟

ج: واقعیت این است که کسی برای این پرسش مهم، پاسخی ارائه نمی‌دهد؛ احیای جهاد متضمن پاسخ به پرسشهای زیر است:

و یک موضوع مهم:

فراموش نکنیم که با مدل ذهنی حضرت آقا، انقلاب اسلامی پس از استقرار و تثبیت، اکنون دوره «دولت‌سازی اسلامی» را می‌گذراند. تجلی دولت‌ اسلامی، در نهادهایی است که اسلامی عمل کنند. آیا صنعت، کشاورزی، بانک، بودجه، دستگاه قضایی، آموزش و پرورش، سینما، صدا و سیما، شبکه‌های مجازی و هزار نهاد دیگر فعال در کشور، با فکر اسلامی کار می‌کنند؟ جهاد سازندگی از معدود الگوهایی بود که مدلهای جاری را درنوردید و یک نمونه از «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» را پیشِ‌روی همگان قرار داد. باید برای نهادسازی به‌سوی جامعه اسلامی و سپس تمدن اسلامی فکری کرد.

 

+ + تیتروار پرونده «مزرعه پدری» را اینجا ببینید

انتهای پیام/*

نظر شما