روابط اقتصادی و فرهنگی ایران و هند به عنوان دو تمدن کهن و باستانی به پنج هزار سال قبل بازمیگردد. در واقع تعاملات فرهنگی و جابه جایی جمعیتی میان ایران و هند در گستره تاریخ به صورت مستمر ادامه داشته است. حضور جمعیت پارسیان در هند که امروز تعداد آنها از 70 هزار نفر بیشتر است، نشانه ای از این ارتباطات میان فرهنگی بین دو ملت است. در کنار حضور پارسیان، آنچه ایرانیان و هندیها را به یکدیگر پیوند میدهد وجود دومین جمعیت بزرگ شیعیان جهان، در هند است.
در سالهای اول پس از استقلال هند در سال 1947، این کشور و ایران که هر دو در سایه استعمار و امپریالیسم بودند، زمینههای مشترک فراوانی را برای همکاری داشتند. اما واقعیتهای بین المللی اجازه استفاده از این فرصت را برای ایجاد یک رابطه محکم میان دو طرف، نداد. با ترسیم مرزبندیهای جهانی میان دوبلوک شرق و غرب، ایران و هند هرکدام در یکی از دو بلوک رقیب جهانی قرار گرفتند. حکومت ایران متحد آمریکا شد و در سال 1955 به پیمان بغداد پیوست. نهرو، نخست وزیر هند، پیمان بغداد را که متشکل از ایران، عراق، پاکستان و بریتانیا بود، رویکردی خطرناک برای جنبش عدم تعهد تلقی کرد و فاصله میان دو کشور زیاد شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و فاصله گرفتن آن از بلوک غرب، این تصور ایجاد شد که ایران و هند در فضای جدید و در چهارچوب رویکرد عدم تعهد، میتوانند دورانی از همکاریهای گسترده را آغاز کنند. اگرچه این روابط شروع به گسترش یافت اما پس از کمتر از یک دهه و به موازات پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی شوروی، ررویکردهای عدم تعهد هند کمرنگ و روابط این کشور با آمریکا تقویت شد. مسئله ای که نتیجه آن حفظ احتیاط بیشتر در رابطه با ایران بود.
با این حال در سال 1993، ناراسیمها رائو، نخست وزیر وقت هند به ایران سفر کرد. این اولین سفر یک رئیس جمهورِ هند به ایران در دوران پس از انقلاب بود. رئیس جمهور وقت ایران، اکبر هاشمی رفسنجانی، این سفر را یک نقطه عطف دانست و خود نیز در سال 1995 به هند سفر کرد. این وضعیت بعد از حملات 11 سپتامبر تقویت شد و همکاریهای ایران و هند، به شکل بی سابقه افزایش پیدا کرد. تهدید مشترک طالبان در واقع بهانهای شد تا ایران و هند به فکر یک همکاری استراتژیک به گونه ای بیفتند که ابعاد مختلف انرژی، اقتصاد و حمل و نقل را پوشش بدهد.
در این شرایط، سفر رییس جههور وقت ایران به هند در سال 2003، به عنوان میهمان ویژه در مراسم روز استقلال این کشور، موجب گسترش روابط ایران و هند شد. "بیانیه دهلی" و "نقشه راه همکاریهای استراتژیک"، چهارچوبهای سیاسی و حقوقی اولیه را برای همکاریهای بلندمدت و پایدار میان دو طرف را فراهم آورد.
این همکاریها چندان به درازا نکشید و نامیدن ایران به عنوان محور شرارت، حمله به عراق و پس از آن تحولات مربوط به پرونده هسته ای ایران و تلاشهای آمریکا برای فشار بر ایران؛ همکاریهای دوجانبه ایران و هندوستان را دچار مشکل جدیدی کرد. در این شرایط، ایران دست به اقداماتی زد تا بتواند سیاست مهار ایالات متحده را در عرصههای استراتژیک و اقتصادی خنثی کند. از این زمان به بعد، ایران با تلاش برای محکم کردن پیوندهای خود با قدرتهای درجه دوم جهانی-از جمله هند- سعی کرد اثر سیاستهای خصمانه آمریکا را به حداقل برساند.
این دوران مصادف با ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد میشود. همزمان با تشدید فشارها بر سر برنامه هستهای ایران، رهبران هند در جهت منافع خود، موضع خود را ابتدا مبنی بر حمایت نکردن از برنامههای آمریکا برای منزوی کردن ایران اعلام میکنند. زیرا ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت به این کشور بود و حتی پس از تشدید تحریمها نیز حجم زیادی از نفت را به این کشور صادر میکرد. ولی با این وجود، با گسترش تحریم ها، این کشور نیز به همکاری با آمریکا میپردازد و در مواقع رای گیری، بر علیه ایران وارد عمل میشود.
در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی نیز، کشور هند در چهارچوب تنوع بخشی در روابط اقتصادی و در راستای ایجاد موازنه در رابطه با کشورهای آسیایی، حائز اهمیت شده است. نارندا مودی؛ نخست وزیر هند در خرداد ماه سال 1395 طی بازدید رسمی از ایران به امضا انواع یادداشت تفاهمها پرداخته و در مورد پروژههای مشترک اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و سیاسی به توافق میرسد. در مقابل نیز حسن روحانی، در بهمن ماه سال 1396 به دعوت رسمی نارندا مودی، راهی هند میشود.
حجم روابط ایران و هند
هند دومین خریدار بزرگ نفت و دومین مقصد محصولات صادراتی ایران است. این کشور مقصد 18 درصد از محصولات صادراتی ایران است و ایران در سال 2016 معادل 5.66 میلیارد دلار به این کشور صادرات داشته است. کشور هند نیز، بعد از چین، کره جنوبی و ترکیه، با سهم 7.1 درصد- معادل 3.13 میلیارد دلار- چهارمین واردکننده بزرگ کالا به ایران بوده است.
مهمترین محصولات صادراتی ایران به هند شامل 81 درصد نفت خام، 4.1 درصد الکلهای آسیلیک، 3.9 درصد کودهای نیتروژنی، 2 درصد آمونیاک و... میشود. عمدهترین محصولات صادراتی هند به ایران نیز شامل 21 درصد برنج، 4.1 درصد چای، 3 درصد آلومنیوم اُکسید ، 2 درصد موتور سیکلت و... میشود.
از حدود 31.8 میلیارد دلار ارزش صادراتی؛ بزرگترین مقاصد صادراتی محصولات ایران به ترتیب شامل چین(45 درصد)، هند(18 درصد)، ژاپن(9.1 درصد)، کره جنوبی(6.6 درصد)، ترکیه(4.1 درصد) و افغانستان(3.2 درصد) بوده است. در حالی که در همین سال از 257 میلیارد دلار ارزش صادراتی؛ بزرگترین مقاصد صادراتی محصولات هند شامل آمریکا(16 درصد)، امارات(12 درصد)، هنگ کنگ(5.1 درصد)، چین(3.5 درصد)، انگلستان(3.3 درصد) و سنگاپور(2.9 درصد) بوده است.
پروژههای مشترک ایران و هند
هند در چهارچوب سیاست «نگاه به غرب» و «نگاه به شمال» خود که بر دیپلماسی اقتصادی و انرژی متمرکز است، به ایران به عنوان شریکی مهم مینگرد. هند دومین خریدار بزرگ نفت ایران است و ایران جزو پنج کشور بزرگ تامین کننده نفت هند است. اگرچه در سال 2017 به دلیل بروز برخی چالشهای سیاسی، عدم تفاهم بر سر توسعه پروژه میدان گازی "فرزاد ب" و همچنین اقدام هند به خرید نفت از آمریکا؛ خرید نفت این کشور از ایران کاهش پیدا کرد، اما همچنان هر دو کشور دارای مبادلات اقتصادی و انرژی قابل توجهی میباشند.
توسعه بندر چابهار قابل توجهترین طرح مشارکتی ایران و هند در شرایط فعلی میباشد. جمهوری اسلامی ایران در راستای توجه به اهمیت ترکیب صادرات نفت در کلیت تعاملات اقتصادی دو جانبه؛ توسعه بندر چابهار را در دستور کار قرار داده است. هند در سال 2000 طرح توسعه بندر چابهار و کریدور تجاری شمال-جنوب را با ایران و روسیه به امضا رساند. این کشور توسعه کریدور تجاری شمال-جنوب-از آسیا مرکزی به افغانستان از طریق بندر چابهار- را برای انتقال دریایی کالا به هند دنبال میکند. چرا که علیرغم امکان ارتباط مستقیم جادهای از طریق پاکستان، اما این کشور به هند اجازه تسهیلات ترانزیتی برای دسترسی به افغانستان نمیدهد. بنابراین امکان ارتباط از مسیر چابهار میتواند مسیر مهمی برای ارتباط هند به افغانستان و آسیای مرکزی باشد. این کشور همچنین به دنبال کسب نفوذ در آسیای مرکزی و تامین انرژی از این منطقه بدون عبور از پاکستان و افغانستان میباشد. لذا در این زمینه سوآپ نفت و گاز میتواند موقعیت اقتصادی مناسبی را برای ایران فراهم آورد.
متغیرهای مداخله گر در روابط دوجانبه
آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی را میتوان مهمترین متغیرهای مداخلهگر بر روابط ایران و هند دانست. روابط آمریکا و هند پس از پایان جنگ سرد و به خصوص از هزاره دوم قابل توجه بوده است. این کشور در سال 2005 در بیانیه ای مشترک با هند، اعلام کرد که هند به عنوان دولتی مسئول و دارای تکنولوژی هسته ای پیشرفته باید از منافع و مزایای مشابه با دیگر دولتهای مسئول و دارای تکنولوژی هسته ای برخورد شود. این بیانیه به پیمان هسته ای آمریکا و هند ختم شد که سرآغاز روابط گسترده دو کشور در بخشهای امنیتی و نظامی و سپس اقتصادی شد. این پیمان هسته ای از یک طرف باعث ایجاد توازن قدرت در مقابل چین شده و از طرف دیگر به هند اجازه رسیدن به جایگاه قدرت بزرگ را داده است. هدف آمریکا از پیمان هسته ای با هند، تبدیل هند به قدرتی نظامی منطقهای، برای تحقق بخشیدن به منافع آمریکا در آسیاست. در نتیجه، این پیمان با تغییر توازن به نفع هند و جابه جایی نقش هند و پاکستان در سازه ژئوپلیتیکی جنوب آسیا، محور ژئوپلیتیک آمریکا-هند را در مقابل محور ژئوپلیتیک چین-پاکستان قرار داده است.
همچنین، آمریکا از عضویت هند در شورای امنیت سازمان ملل حمایت کرده، خواهان پشتیبانی این کشور در افغانستان است و پس از اعلام نارضایتی ترامپ از کمکهای مالی به پاکستان، دارای نقش فعالتری شده است. آمریکا از تامین کنندگان جدید نفت هند شده و خواهان کاهش وابستگی به نفت ایران شده است.
رژیم صهیونیستی یکی دیگر از متغیرهای مداخلهگر در روابط ایران و هند است. عادی سازی روابط دیپلماتیک هند و اسرائیل به سالهای ابتدایی دهه 1990 بازمیگردد. علیرغم مخالفت هند در انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به بیت المقدس، در دی ماه 1396، بنیامین نتانیاهو به هند سفر و تفاهمنامههای متعددی را با این کشور به امضا رساند. رژیم صهیونیستی دومین تامین کننده تکنولوژیهای مدرن دفاعی، سیستمهای جنگ الکترونیک، موشکی و راداری هند محسوب میشود و در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات به هند است. همچنین، هندوستان نهمین شریک تجاری رژیم صهیونیستی محسوب میشود و مبادلاتش با رژیم صهیونیستی از 200 میلیون دلار در سال 1992 به 5.4 میلیارد دلار در سال 2017 رسیده است.
سومین متغیر تاثیرگذار بر روابط ایران و هند، رویکردهای تقابلی برخی کشورهای عربی و به خصوص عربستان سعودی میباشد. اصلیترین ابزار تاثیرگذاری این کشورها، انرژی میباشد. عربستان به تنهایی حدود 20 درصد از نفت وارداتی هند را تامین میکند و این مسئله رابطه مستقیمی با میزان رشد اقتصادی هند داشته است. وابستگی به انرژی در درآمدهای صادراتی هند نیز موثر بوده است. به گونهای که بزرگترین محصول صادراتی این کشور یعنی بخش پالایش نفت، حدود 9.9 درصد از ارزش صادراتی این کشور را شامل و وابسته به نفت وارداتی بوده است.
نتیجه:
کشور هند از جمله کشورهای شکل دهنده به نظام چندقطبی و تقویت کننده آن در سالها و دهههای آینده میباشد. اگرچه وجود برخی بازیگران مداخلهگر، همواره مانع گسترش روابط ایران و هند بوده اند، اما وجود روابط اقتصادی به خصوص در حوزه انرژی، دریچهای برای برقراری روابط دوجانبه بوده است. ارتباط مستقیم رشد اقتصادی، جمعیت زیاد و گسترش شهرنشینی هند با مصرف انرژی، باعث شده است تا این کشور، سومین مصرف کننده بزرگ نفت جهان و یکی از کشورهای وابسته به نفت خلیج فارس و از جمله ایران باشد.
البته باید توجه داشت که وابستگی هند به نفت ایران بیشتر از وابستگی ایران به فروش نفت خود نیست. زیرا در میان محصولات صادراتی ایران به هند، تنوع بسیار کم و غالبا محدود به نفت خام(81 درصد) بوده و از سوی دیگر، واردات از این کشور هم مربوط به محصولاتی بوده است که ایران در تولید برخی از آنها دارای مزیت نسبی بوده است. از این رو، شناسایی ظرفیتهای جدید و تمرکز به مبادله محصولات سرمایهای و متناسب با اقتصادی مقاومتی میتواند موجب گسترش روابط اقتصادی و سیاسی ایران و هند در زمینههای گستردهتر و سودآورتر باشد.
منابع:
کیوان حسینی، اصغر، اصغری ثانی، حسین و مریم برازجانی، (1392)، «بررسی سیر تحول راهبرد امنیتی-نظامی هند از 1998 تا 2010»، مجلیه سیاست دفاعی، شماره 84، صص 9-33.
نیاکوئی، امیر، بهرامی مقدم، سجاد، (1392)، «روابط ایران و هند: فرصتها و محدودیتها»، فصلنامه روابط خارجی، شماره اول، صص 160- 123.
3. https://atlas.media.mit.edu/en/profile/country/irn/
انتهای متن/
∎
نظر شما