ترامپ بارها به عربستان سعودی و اسرائیل وعده داده است تا قدرت نفوذ ایران را در منطقه کاهش دهد.اما او تا به حال موفق به تحقق این قولها نشده است. این نشریه در ادامه آورده است: ممکن است دونالد ترامپ بین ساکنان ایالات متحده محبوبیت و جایگاهی مطلوب نداشته باشد، اما هر کسی که اخیرا در اسرائیل یا عربستان سعودی اقامت داشته باشد میداند که وی بین سران این دولتها، جایگاهی مهم دارد. اما علت این اهمیت چیست ؟ به اعتقاد دنیس راس نویسنده فارین پالیسی، علت اصلی به رفتارها و دیدگاههای ترامپ باز میگردد. او برای سعودیها و اسرائیلیها مثل باراک اوباما نیست.
رئیسجمهور سابق ایالات متحده ، باراک اوباما از سوی مقامات اسرائیل و عربستان به عنوان فردی شناخته میشد که آنها را نمیفهمد و یا تهدیداتی که در منطقه بر علیه این دو وجود دارد را نادیده میگیرد. نوع دیدگاه این دو دولت نسبت به ایران نیز در مقایسه با دیدگاه اوباما بسیار متفاوت بود. در شرایطی که اسرائیل و عربستان ایران را به عنوان تهدیدی بزرگ برای خود میدیدند، اوباما، ایرانیان را به عنوان راه حل مشکلات در منطقه و نه به عنوان منبع آن مشکلات در نظر میگرفت. در مقابل، ترامپ به شدت و صراحت از تهدیدی که ایران برای منافع و متحدان ایالات متحده در خاورمیانه ایجاد میکند ، صحبت میکند. بدیهی است که ترامپ هنوز وعدههایش را محقق نکرده است. او البته اشخاصی را در ایران به اتهام ارتباط با تروریسم مورد تحریم قرار داده است که درست همان کاری است که اوباما نیز انجام داده بود.اقداماتی که از سوی هر 2 رئیسجمهور پیشین و فعلی ایالات متحده با هدف حل و فصل سیاستهای منطقه و روابط ایالات متحده با کشورهای خاورمیانه و به طور اخص عربستان سعودی و اسرائیل انجام شد. آن هم عربستانی که بارها اعلام کرده لزومینمیبیند منطقه را با ایران به اشتراک بگذارد. تا کنون، حمایت ترامپ از اسرائیل و سعودیها عمدتا نمادین بوده است. مطمئنا، برای هر دو دولت حتی این حضور نمادین نیز مهم است، چرا که همین حضور نمادین ایالات متحده سیگنالهایی را به دشمنان منطقهای این 2 ارسال میکند تا درک کنند، ایالات متحده به عنوان یک متحد منطقهای در کنارشان حضور دارد. اما در این میان بسیاری از مقامات اسرائیلی و سعودی از رفتارهای ترامپ انتقاد میکنند. منتقدان معتقدند گرچه پیام و ارسال پیام در منطقه بسیار مهم است ، اما باید این حمایت به شکل مادی نیز دیده شود تا معنای واقعی خود را به دست آورد.
رئیس جمهور ایالات متحده اعلام کرده که دولت وی قصد دارد یا به طور مستقیم با ایران مقابله کند یا به عنوان بخشی از طرح مبارزه با ایران وارد عمل شود، به ویژه در منطقهای که سعودیها تلاشهای ایران برای محاصره و تسلط بر رژیمهای عربی منطقه را خطرناک ارزیابی میکنند. اما در عمل ایالات متحده هیچ رفتار و عملکرد مشخصی از خود نشان نداده است، نه در سوریه(جایی که بیشترین ظهور قدرت ایران است) و نه در یمن( که به اعتقاد مقامهای سعودی موشکهای استفاده شده توسط حوثیها توسط ایران تامین میشود ). جالب است، در حالی که دولت ترامپ، انتقال موشکهای ایرانی به حوثیها را مورد توجه قرار داده، اما به طور فعالانه جلوی این حملات را نگرفته، هرچند دو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد ( 2216 و 2231 ) این انتقال را ممنوع کردهاند. برای اسراییلی، حضور نیروهای مورد حمایت ایران یک تهدید انتزاعی نیست. دولت ترامپ در مورد نیاز به یک راهکار در جهت مقابله با حزبالله و دیگر شبه نظامیان شیعه با اسرائیل صحبت کرده است اما زمانی که از بلندیهای جولان بازدید کنید، متوجه میشوید که بر اساس گفتههای فرمانده محلی اسرائیل، مرکز فرماندهی نیروهای مورد حمایت تهران و حزبالله کمتر از چهار مایل فاصله دارند. اکنون مقامات امنیتی اسرائیل از رویارویی با «شمال» که شامل لبنان و سوریه است ، صحبت میکنند. اغلب ساکنان منطقه معتقدند ، ایالات متحده، سوریه را به روسیه تحمیل کرده است. آنها معتقدند ایالات متحده سوریه را به روسیه واگذار کرده است و اسرائیل را در مقابل تهران تنها گذاشته است. آنها بر این باورند که اگر ایالات متحده آمادگی خود را برای محدود کردن نفوذ ایران در سوریه اعلام کند، رفتار روسیه نیز ممکن است تغییر کند. اما حتی در سخنان وزیر خارجه آمریکا رکس تیلرسون(در خصوص وضعیت سوریه و ایران ) نیز هیچ نشانهای از این که دولت از حد حرف و کلمات عبور خواهد کرده مشاهده نمیشود.
ترجمه: انتخاب
فارین پالسی تحلیل کرد
ترامپ در مورد ایران فقط حرف میزند و بس!
صاحبخبر -
نظر شما