شناسهٔ خبر: 24131657 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

جهان از نگاه داعش - بخش اول

ایدئولوژی گروه داعش باید جدی گرفته شود

جنگ افغانستان، در واکنش به اشغال این کشور از سوی اتحاد جماهیر شوروی از 1980 به بعد، گروه های سلفی-جهادی را به صحنه کشاند و پایه های شکل گیری القاعده را بنیان گذاشت.

صاحب‌خبر -

چکیده

با وجود رشد داعش در شرایط اجتماعی و سیاسی امروز عراق و سوریه، جهان بینی و ایدئولوژی این گروه تروریستی باید جدی گرفته شود. ایدئولوژی، عامل چسبنده و بسیار موثری است که گروه های سلفی-جهادی شناخته شده را به عنوان فعالان مذهبی انقلابی یا گروه های گوناگون جهادی جهان وطنی را به یکدیگر پیوند می دهد.

 جنبش سلفی-جهادی از اتحاد میان سلفی گری سعودی(یا وهابیت) و اسلام گرایی انقلابی مصری که به وسیله سید قطب، تئوری پرداز چیره دست این تفکر ارائه گردید، شکل گرفت. جنگ افغانستان، در واکنش به اشغال این کشور از سوی اتحاد جماهیر شوروی از 1980 به بعد، گروه های سلفی-جهادی را به صحنه کشاند و پایه های شکل گیری القاعده را بنیان گذاشت. از آن زمان به بعد، یک ایدئولوژی پر طراوت و چالاک، زمینه ی بازسازی و احیای دوباره جنبش سلفی-جهادی را پس از تحمل ضربات سنگین و خرد کننده فراهم کرده است. 

با وجود رشد داعش در شرایط اجتماعی و سیاسی امروز عراق و سوریه، جهان بینی و ایدئولوژی این گروه تروریستی باید جدی گرفته شود. ایدئولوژی، عامل چسبنده و بسیار موثری است که گروه های سلفی-جهادی شناخته شده را به عنوان فعالان مذهبی انقلابی یا گروه های گوناگون جهادی جهان وطنی را به یکدیگر پیوند می دهد. جنبش سلفی-جهادی از اتحاد میان سلفی گری سعودی(یا وهابیت) و اسلام گرایی انقلابی مصری که به وسیله سید قطب، تئوری پرداز چیره دست این تفکر ارائه گردید، شکل گرفت. جنگ افغانستان، در واکنش به اشغال این کشور از سوی اتحاد جماهیر شوروی از 1980 به بعد، گروه های سلفی-جهادی را به صحنه کشاند و پایه های شکل گیری القاعده را بنیان گذاشت.

 از آن زمان به بعد، یک ایدئولوژی پر طراوت و چالاک، زمینه ی بازسازی و احیای دوباره جنبش سلفی-جهادی را پس از تحمل ضربات سنگین و خرد کننده فراهم کرده است. ایدئولوژی در حال رشد سلفی-جهادی، یک جنبش اجتماعی قدرتمند را با مجموعه ای از ایده ها، رهبران نمادین، طرفداران جهانی، شبکه های استخدام گر و توانمندساز، نظریه پردازان و سخنورانی که اعضا را با خوراک ایدئولوژیک و دینی تجهیز می کنند، شکل داده است. صرف نظر از آن چه برای داعش اتفاق افتاده است، که به نوعی بسط و گسترش جنبش سلفی-جهادی جهانی است که سلسله گروه هایی مانند القاعده را در برمی گیرد، این ایدئولوژی مسیحایی باقی مانده و به احتمال زیاد، پیروان بیشتری را در جوامع قطبی شده سیاسی و اجتماعی عربی و اسلامی به دست خواهد آورد.

با وجود جنگ داخلی پر هزینه و آشکار میان دو گروه تروریستی داعش و القاعده به ویژه در سوریه، گروه های سلفی-جهادی به گسترش حوزه ی نفوذ خود و جذب نیروهای جدید ادامه می دهند. جنبش سلفی-جهادی که در طول نیمه ی دوم قرن بیستم، به عنوان یک جنبش حاشیه ای مطرح بود، اکنون به رقیبی در برابر نفوذ عمومی هر دو جریان اصلی و رادیکال اسلام گرایان تبدیل شده و یک الگوی جایگزین را ارائه می دهد.

این احساس شعف و پیروزی در سخنان و اعلامیه های عمومی که به وسیله ی نظریه پردازان و مبلغان سلفی-جهادی ارائه می شود، به وضوح دیده می شود. آنها با افتخار اعلام می کنند که جریان تاریخ، مسیر خود را تغییر داده است و گروه های سلفی-جهادی در آستانه ی دستیابی به یک موفقیت غیرمنتظره ی تاریخی هستند.

پژوهشگران، قدرت ایدئولوژی سلفی-جهادی را دست کم می گیرند. چالش اصلی، درخشش این ایدئولوژی در حال رشد و درک آن است. اگر چه داعش در امتداد جنبش سلفی-جهادی است، اما ابوبکر البغدادی، رهبر داعش -که خود را در تابستان 2014 خلیفه خواند- و پیروان او، نماینده موج دیگری از نسل پساالقاعده ایِ جنبش سلفی-جهادی هستند. در حال حاضر عملکرد داعش، همچنین ایدئولوژی و اوضاع امنیتی قلمروی تحت حاکمیت آن، به برخورد شدید هویتی میان مسلمانان سنی و شیعه در خاورمیانه و فراتر از آن منجر شده است.

حمله به عراق و اشغال این کشور به رهبری آمریکا در سال 2003 موجب بروز گسیختگی بیشتر در جامعه از پیش متلاشی شده عراق گردید. نابودی نهادهای عراق به وسیله آمریکا، به ویژه از بین بردن ارتش و حزب بعث حاکم، موجب شکل گیری نبرد شدید قدرت، به ویژه در زمینه ی فرقه ای و ایجاد شکاف های متعدد در جامعه عراق گردید. این گسیختگی رو به رشد، فضای لازم را برای بازیگران غیردولتی و شبه نظامیان شورشی مسلح، از جمله القاعده، برای نفوذ به بدنه ی شکننده ی سیاست در عراق پس از سال 2003 فراهم کرد. القاعده و داعش، دارای هویت غلیظ سنی و مجهز به یک ایدئولوژی درونی حتی معتقد به نسل کشی بر ضد شیعه هستند. تبار سلفی-جهادی داعش، بخشی از انگیزه ایدئولوژیک آن را شکل می دهد و بخش دیگر طبیعت ایدئولوژیک این گروه تروریستی، هویت سیاسی آن است.

داعش با ارائه ساختاری روشن و شفاف از مجموعه قوانین، اعتقادات و جهان بینی دقیق و سخت گیرانه که دربرگیرنده اصول زندگی بر روی کره خاکی و جهان آخرت است، افراد را برای عضویت در یک گروه فناناپذیر آماده می سازد که این مسأله به ویژه برای افراد در معرض تشویش و نگرانی درونی می تواند بسیار جذاب باشد. علاوه بر این، پژوهشگران یادآوری می کنند که عوامل گوناگونی شامل دوگانگی (ارزیابی مطلق خیر در مقابل شر)، اقتدار (یک کتاب مقدس یا یک رهبر) و هزاره گرایی (اعتقاد به آخرت و بهشت و جهنم به عنوان اراده خداوند) در رشد ایدئولوژی های بنیادگرا در ادیان ابراهیمی تأثیرگذار هستند.(1)

رشد ایدئولوژی مطلق گرای داعش می تواند به عنوان بخشی از یک استراتژی جهت پرورش اعضای بنیادگرای این گروه باشد، ضمن این که یک چشم انداز جهان شمول را نیز طرح ریزی می کند. به عنوان نمونه، استفاده گسترده از بمب گذاران انتحاری از سوی گروه های سلفی-جهادی همچون داعش، به عنوان یک شیوه جدید در اسلام به جای بازگشت به ریشه ها مورد اجرا قرار می گیرد.

به نظر می رسد در حال حاضر برخی جوامع اسلامی در یک جنگ درونی گرفتار شده اند که نشأت گرفته از مجموعه ای از گسیختگی هایی است که با جریان روشنفکری در این جوامع آغاز شد؛ به گونه ای که این جنگ به صورت یک جنگ داخلی اسلامی-اسلامی فراتر از هویت اسلامی درآمده است.(2) از دیدگاه فیلسوف مشهور جهان عرب، فتحی المقدسی، امروزه رشد تفکر سلفی-جهادی و تروریسم ارائه شده به وسیله داعش، نه تنها نتیجه فرقه گرایی خزنده یا بحران دولت مدرن است؛ بلکه همچنین نتیجه ی یک نوع نیهلیسم در حال رشد است که بیان گر فروپاشی ارزش های مترقی و تساهل و تسامح در ادراک مفهوم بشریت است.(3)

با این وجود، داعش از لحاظ تبارشناختی و ایدئولوژیکی متعلق به خانواده سلفی-جهادی است، اگر چه بیان گر مرحله ی دیگری از تکامل یا حتی یک نوع جهش ایدئولوژیکی است. در بیش از نیم قرن گذشته، جنبش سلفی-جهادی مجموعه ای از ایده ها، منابع، نظریه پردازان، هزاران پیرو و «کشته شدگانی» که الهام بخش داوطلبان جدید عضویت در این جنبش هستند و به استمرار این حرکت اعتماد دارند را پرورش داده است. داعش با بازتفسیر مفاهیم قدیمی و ارائه ی آنها به عنوان دیدگاه های جدید انقلابی، توانسته است این مجموعه را شکل دهد. این گروه، از شعارهای ایدئولوژیک برای تبیین هویت سیاسی خود استفاده می کند.

در واقع، مذهب برخی زمان ها عاملی برای حفظ انسجام و همبستگی جناح ها و دسته بندی های متنوع (البته نه وحدت آنها) و منطقی برای خشونت شریرانه و گسترده بوده است. گروه های سلفی-جهادی با گرایش های متنوع از جمله داعش، همواره به آیاتی از کتاب مقدس قرآن جهت به تصویر کشیدن جهاد ابتدایی خود به عنوان یک امر مقدس و مبارک استناد می کنند.

جهان مورد نظر داعش، با ترکیب قواعد و قوانین جامعه عربستان قرن هفتم و اجرای آن در قرن بیست و یکم میلادی، از نظر زمان و مکان متوقف مانده است. ابوبکر البغدادی، رهبر داعش و پیروان او، حرکت خود را با عنوان مبارزه با دجال و هموار کردن مسیر پیروزی نهایی «مهدی» و اسلام معرفی می کنند. (در زبان عربی، مهدی به معنای «شخص راهنما»، عنصر مرکزی تمام روایات اسلامی مربوط به آخرالزمان، یا یک حاکم موعود معنوی و دنیوی است که انتظار می رود یک حکومت عادلانه در سرتاسر جهان تأسیس نماید). این تفکر هزاره گرایی، در قلب ایدئولوژی خلافت داعش و به طور کلی جنبش جهانی جهادی قرار دارد.

 مشکل، فهم این مسأله نیست که آیا داعش، اسلامی است یا نه؟ - البته اسلامی است، هر چند مسلمانان در سراسر جهان آن را رد می کنند و از اقدامات این گروه بیزاری می جویند- بلکه مسأله این است که چگونه این تشکیلات به صورت بسیار چشمگیر، اما گزینشی، از قوانین شرع وام می گیرد و گذشته را به صورت یک جا بر زمان حال تحمیل می کند. ابوبکر البغدادی و شبکه ی تبلیغاتی او بر تفاسیر اسلامی قرون گذشته چشم فرو بسته و در مقابل به قرائت های ضعیف، سخت گیرانه و منسوخ از آموزه های اسلامی تکیه می کنند؛ اقدامی که بسیار بحث برانگیز است و به شدت توسط جامعه اسلامی مورد نکوهش قرار می گیرد.

هیچ گونه حمایت عمومی قابل توجهی از داعش، حتی در مناطقی از  عراق و سوریه که تحت کنترل آن است، صورت نمی گیرد و به ندرت خطیب یا روحانی سرشناسی به تبلیغ خلافت بغدادی می پردازد. داعش با وجود سر و صدای زیاد و درنده خویی فزاینده، همچنان به عنوان یک پدیده ی حاشیه ای باقی مانده است و از دیدگاه جریان اصلی مسلمانان، بیش از حد غیرقابل تحمل است، اما برای پایگاه اجتماعی آن همانند یک ملودی شیرین، گوش نواز است. این پایگاه اجتماعی جهت بازسازی نیروی انسانی مورد نیاز داعش و سایر تشکیلات مشابه، با جنگ جویان حاضر و بمب گذاران انتحاری همکاری می کند. سیاست مداران و ناظرانی که اعلامیه ی مرگ جنبش جهانی جهادی را نوشتند، از ظرفیت این جنبش برای بازسازی خود شوکه شدند. ایدئولوژی، یک عامل بسیار مهم در این فرایند احیاء و بازسازی است و به اقدامات داعش مشروعیت می بخشد.

در مناطق تحت سلطه داعش، هیچ فضای تنفسی برای بسیج اجتماعی و راه اندازی سازمان سیاسی، حتی برای فعالیت های سلفی-جهادی همفکر وجود ندارد. داعش دارای یک جهان بینی توتالیتاریستی و هزاره گرا است که از تکثرگرایی، رقابت پذیری سیاسی و تنوع اندیشه به شدت دوری می کند. بغدادی و همدستان او، اندیشه آزاد را جرم دانسته و تکفیر می کنند. هر مسلمان یا عضو جهادی که تفسیر داعش از اسلام را قبول نداشته باشد، مرتد شناخته شده و سزاوار مرگ است. در همین راستا، هر مسلمان یا عضو جهادی که در مقابل خواست خلافت جدید بایستد، با مجازات تبعید از سرزمین یا مرگ روبرو خواهد شد.

در این جا لازم است به سخنان ابومحمد العدنانی، سخنگوی رسمی داعش پس از استقرار دولت اسلامی اشاره کنیم. عدنانی که نام واقعی او، طاها صبحی فلاحه است، در اطلاعیه ای خواستار آن شد که همه فرقه های جهادی در همه جا با خلیفه جدید، یعنی ابوبکر البغدادی بیعت کنند، بنابراین در حال حاضر مشروعیت همه امارت ها، گروه ها، دولت ها و سازمان ها بی اعتبار و بی ارزش است. به گفته او «اکنون از حلب تا دیاله تسلیم اقتدار و حکومت بغدادی است».(4)

عدنانی این موضوع را شفاف ساخت که تنها یک دولت اسلامی و یک خلافت وجود دارد و هیچ فضایی برای مخالفت وجود ندارد: «در واقع آن دولت اسلامی است، آن خلیفه[خلافت] است. این فرصتی است برای شما که به این تعصب نفرت انگیز، تفرقه و پراکندگی، به خاطر وضعیتی که هیچ جایگاهی در دین خدا ندارد، پایان دهید. اگر شما دولت اسلامی را قبول نداشته باشید یا با آن بجنگید، نخواهید توانست به آن صدمه بزنید، بلکه به خودتان زیان خواهید رساند».(5) او همچنین هشدار داد که همه مسلمانان باید از امیرمومنان اطاعت کنند و به نیروهای داعش دستور داد که «گردن هر کسی که صفوف را می شکند و تسلیم خواست خلافت جدید نیست را بزنند.»(6)

در جهان بینی داعش، خلافت نه فقط یک نهاد سیاسی، بلکه یک تعهد مذهبی (واجب کفایی) است؛ ابزاری برای رستگاری و نجات مسلمانانی که به دلیل نقض تعهد نسبت به نهاد خلافت، دچار معصیت شده اند و از آن زمان به بعد، امت اسلامی طعم «شرافت» و «نصرت» را نچشیده است. پیام تکراری داعش به مسلمانان  این است که آنها باید به بیعت خود با بغدادی، به عنوان خلیفه قانونی، وفادار باشند و پیمان خود را محترم شمرده و یک زندگی کاملاً اسلامی داشته باشند.

سیاست ها و تاکتیک ها

با این وجود، پشت این ایده های خیالی و واهی، سیاست های هویتی نهفته است و هسته ی اصلی چارچوب ایدئولوژیک داعش تأکید بر هویت «اسلام سنی» خود و بازتعریف آن از اسلام واقعی است. توصیه های عدنان ممکن است این توهم را القا کند که تأسیس دولت اسلامی مستلزم گسیختگی واقعی از نظام دولت فعلی است، اما درست مانند حکومت صدام حسین، دولت اسلامی تحت حاکمیت داعش در عراق نیز توسط یک رهبر مستبد اداره می شود که هیچ گونه دیدگاه مخالفی را تحمل نمی کند. در حقیقت، فهم داعش از حاکمیت، خارج از تصور مدل استبدادی حکومت که کشورهای عربی برای چندین دهه گرفتار آن هستند، نیست.

داعش از ایدئولوژی مسیحایی خود برای سرکوب هر دو گروه اسلام گرایان و ملی گرایان در مناطق تحت سلطه خود استفاده می کند. علت بقای آن، برگرداندن هر کس به خاستگاه خودش، از جمله سایر گروه های جهادی رقیب که چشم انداز مشابهی دارند است. به عنون مثال، عدنانی در یک عمل متقابل شدید، ایمن الظواهری، رهبر القاعده مرکزی و بزرگ ترین رهبر جهادی در قید حیات را به دلیل حمایت از ابومحمد الجولانی، فرمانده جبهه النصره در مقابل بغدادی، در منازعه بر سر قدرت در سوریه به شدت مورد انتقاد قرار داد. سخنگوی داعش به صراحت به ظواهری یادآوری می کند که او بایستی عهد بیعت با بغدادی ببندد و به عنوان یکی از سربازان او خدمت کند. از آن جایی که بغدادی در سال 2010 با ظواهری بیعت کرد، این تعرض به ساحت او، نهایت توهین و تحقیر را نشان می دهد.(7)

تندروی داعش موجب بروز خسارت زیادی در درون جنبش جهانی جهادی و حتی منجر به شکاف میان داعش و جبهه النصره که در اصل با دستور بغدادی تشکیل شده، گردیده است. علت اصلی شکاف ایجاد شده بین این دو سازمان، این بود که جولانی دستور بغدادی در آوریل 2013 جهت پیوستن جبهه النصره به داعش را رد کرد. بغدادی سرپیچی جولانی را یک اقدام خائنانه پنداشت و از آن زمان به بعد، یک جنگ تمام عیار علیه جبهه النصره و متحدان اسلام گرا و ملی گرای سوریه ای آن به راه انداخته است.

رویارویی درون گروهی جهادی ها در سوریه، هزاران جنگجوی کارکشته از هر دو طرف را به کام مرگ فرستاده و قساوت های زیادی از سوی طرفین شامل تجاوز به عنف، گردن زدن و به صلیب کشیدن اتفاق افتاده است. جنگ درون خانواده ای گروه های جهادی به اندازه جنگ با بیگانگان وحشیانه است. پیروان دولت اسلامی و اعضای القاعده مرکزی، یکدیگر را تکفیر می کنند و رهبران مذهبی سخنرانی می کنند تا نشان دهند که آنها طلایه دار جهادی واقعی هستند و رقبای آنها مدعیان دروغین و لاف زن هستند. داعش در سوریه نمی توانست با النصره یا هر گروه اسلامی دیگری همزیستی کند؛ زیرا این مسأله می توانست انحصار آن را در تهدید و ارعاب و به همان اندازه طرح جهانی جهادی آن را به چالش بکشد.

به علاوه، داعش برای کسب مهارت در دشمن سازی برای قدرت های منطقه ای و جهانی، سیاست های مرسوم و متعارف را کنار گذاشت و به ایجاد جامعه ای در امتداد خطوط اسلام قرن هفتم میلادی جامعه عربستان همت گماشت؛ جهان بینی ای که گذشته را بر زمان حال تحمیل می کند. پس جای تعجب نیست که داعش درگیر پاک سازی فرهنگی و پالایش سرزمین های اسلامی از تمام جلوه های کفر و متناقض با اسلام مدنظر خود، از جمله برخی شیوه های سنی اهل سنت که در تصادم با تفسیر بنیادگرا و نامأنوس آنها از آموزه های اسلامی قرار دارد، شده است. تفکر پالایش سرزمین های اسلامی از مظاهر کفر، به گونه ای بسیار عمیق در میان فعالان مذهبی جهان اسلام ریشه دار است، اما داعش اولین جنبش اجتماعی است که در راستای عملیاتی نمودن این ایده تلاش می کند.

آنها به عنوان شبه نظامیان دولت اسلامی در عراق و سوریه، اماکن فرهنگی و تاریخی زیادی را با وابسته دانستن آن مکان ها به آئین بت پرستی تخریب کردند. مبارزان دولت اسلامی با برگزاری جشن پاک سازی فرهنگی در صفحات تبلیغاتی جذاب خود، در عمل نشان می دهند که هدف آنها پالودن سرزمین های اسلامی از مظاهر کفر و احیای خلافت است.

در حالی که تبلیغات داعش برای جهان خارج منزجرکننده است، از سوی طرفداران اجتماعی آن، این تبلیغات حریصانه پیگیری و مورد پذیرش قرار می گیرد. فیلم های تولیدشده این گروه در مورد پاک سازی فرهنگی، نه تنها برای تقویت پیام رسانی استراتژیک خود از پیروزی ها و توسعه خود است، بلکه با هدف منحرف ساختن توجهات از شکست های ایجاد شده در صحنه نبرد صورت می گیرد.(8)

خلافت اصیل و ناب

از دیدگاه شبه نظامیان داعش، برای تأسیس یک دولت اسلامی معتبر، سرزمین های اسلامی صرف نظر از هزینه های انسانی و تمدنی، باید از ارتداد و مرتدین و بدعت گذاران پاک شوند. در حقیقت، مبارزان داعش علاقمند به نمایش یک نوع تعصب و خلوص ایدئولوژیک برای به نمایش گذاشتن برتری شان نسبت به رقبای اسلام گرای خود همانند جبهه النصره، شاخه ی رسمی القاعده مرکزی، هستند.

به عنوان مثال، داعش در راستای پاک سازی جامعه سنّی از تأثیرات فرهنگی دیگر، به دنبال ویران کردن ساختار متنوع اجتماعی امروز عراق، متشکل از سنی ها، شیعیان، کردها، ایزدی ها و مسیحیان است که از دوره تمدن قدیمی بین النهرین رشد یافته و پایدار مانده اند. خشم داعش بیشتر به اقلیت هایی معطوف شده است که اعضای این گروه به آنها، به دیده کافران بدون برخورداری از حقوق بشر می نگرند.

یک مورد از جنایات داعش که ایدئولوژی پاک سازی قومی داعش را نشان می دهد، مجازات بسیار سخت ایزدی ها است که داعش آنها را کافر می داند. ایزدی ها یک اقلیت کوچک مذهبی هستند که حدود 5/1 درصد از جمعیت 34 میلیونی عراق را شامل می شوند. داعش پس از تسخیر موصل و شهرهای اطراف آن در تابستان سال 2014 از جمله شهر سنجار در نزدیکی مرز سوریه که ده ها هزار نفر از ایزدی ها در آن ساکن بودند، به پاک سازی نظام مند فرهنگی در این مناطق پرداخت و در این راستا، صدها هزار نفر از اقلیت ها را از خانه های شان بیرون راند و با تجاوز به دختران و زنان ایزدی از خشونت جنسی به عنوان یک سلاح استفاده کرد.

نیروهای داعش، ایزدی ها را به طور وحشیانه ای مورد حمله قرار دادند، مردان و پسرانِ در سن مبارزه را کشتند و بر اساس ارقام اعلام شده از سوی سازمان های حقوق بشر و سازمان ملل متحد، در مجموع 5270 زن و دختر ایزدی را ربوده و به بردگی جنسی مجبور کردند. بر اساس اسناد و مدارک به دست آمده در عملیات نیروهای ویژه آمریکایی در ماه مه 2015 در سوریه که به کشته شدن ابوسیاف، مسئول ارشد مالی داعش منجر گردید، داعش برای رسیدگی به تجارت سکس خود، اداره ای با عنوان «غنایم جنگی» و یک بوروکراسی دقیق بردگی جنسی، شامل قراردادهای خرید و فروش محضری توسط دادگاه های اسلامی راه اندازی کرده است(9) و تجاوز به عنف قاعده مند، به ابزاری ثابت و قدرتمند برای جذب نیروهای جدید برای داعش و تطمیع و فریب مردان از جوامع اسلامی عمیقا سنّتی و محافظه کار که روابط جنسی در آنها تابو و دوستی های عاشقانه به شدت ممنوع است، تبدیل شده است.(10)

بر اساس گزارش «سازمان دیده بان حقوق بشر» و «سازمان عفو بین الملل» و گزارش های تحقیقی رسانه ها، داعش زندگی صدها زن ایزدی را تباه کرده است.(11) دوناتلا روورا، مشاور ارشد سازمان عفو بین الملل، ضمن توضیح وضعیت 40 زن ایزدی که توانسته بودند از اسارت داعش فرار کنند و آنچه را که داعش در مورد آنها به عنوان جنایات جنگی مرتکب شده بود، گفت: «زندگی صدها نفر از زنان و دختران ایزدی با وحشت از خشونت و بردگی جنسی در اسارت داعش بر باد رفته است.»(12) زینب بانگورا، فرستاده ویژه سازمان ملل نیز با بررسی خشونت جنسی در جنگ (سوریه و عراق) تأیید کرد که قیمتی که داعش برای خرید زنان تعیین نموده، واقعیت دارد و «دختران همانند بشکه بنزین فروخته می شوند.» بانگورا بیان می کند که پسران و دختران یک تا نه سال حدود 165 دلار به فروش می رسند.

 قیمت دختران نوجوان، حدود 125 دلار و قیمت زنان بالای 20 سال، مقداری ارزان تر است. او به خبرگزاری بلومبرگ گفت: «آنها ساز و کار و برنامه مشخصی برای این کار و همچنین دستورالعمل خاصی در مورد چگونگی رفتار با این زنان دارند».(13) بر اساس ایدئولوژی داعش، ایزدی ها به عنوان مشرکان در نظر گرفته می شوند و با آنها حتی همچون «اهل کتاب» یعنی مسیحیان و یهودیان که می توانند با پرداخت مالیاتی تحت عنوان جزیه، گناهان خود را جبران کنند رفتار نمی شود. در مقابل، داعش ایزدی ها را کشته یا با زور از خانه های شان آواره می کند و زنان شان را به بردگی می گیرد؛ مجازاتی که به گفته آنها توسط کارشناسان از فقه اسلامی برگرفته شده است.

درگیری داعش در تجارت سکس و بردگی دختران و زنان جامعه مذهبی کوچک ایزدی، نه تنها با قدرت و سلطه مردانه (پدرسالارانه)، بلکه همچنین با تعصب ایدئولوژیک هدایت می شود. بغدادی و شورای حکومتی(کابینه) او با کوشش برای احیای سنت ها، آداب و رسوم و اعمالی که به ادعای آنها برای بیش از هزار سال در تاریخ اسلام مسکوت مانده بوده ، می خواهند خود را از رقبای اسلامی شان متمایز جلوه دهند. آنها به دروغ، پیروی از حضرت محمد(ص) را وظیفه ای سخت دانسته و ابزاری برای نمایش خلوص مذهبی و اصالت خود ساخته اند.(14)

به عنوان مثال، جزوه تهیه شده به وسیله ی داعش تحت عنوان «احکام خداوند درباره تملک اسیران و بردگان» با استناد به احادیث گزینشی از پیامبر(ص)، خواستار هر دو رفتار مهربانانه و ظالمانه با اسیران شده است. در این جزوه آمده است که زنان برده نباید از فرزندان خود جدا شوند، اما احکام اجازه می دهند که رزمندگان این گروه با بردگان زن، رابطه جنسی داشته باشند.(15) داعش آشکارا در نشریه خود با نام دابق و همچنین در ویدئوهای تبلیغاتی خود به اقدامات خویش در به بردگی گرفتن زنان ایزدی افتخار می کند.

داعش اقدامات خود را در مورد بردگی جنسی، در یک زمینه ی دینی با کنار هم گذاشتن گذشته های دور و زمان حال و همچنین بیان گزینشی آیاتی از کتاب آسمانی یا سنّت (گفته ها و اعمال حضرت محمد(ص)) توجیه می کند. گروه داعش در مقاله ای با عنوان «احیای برده داری قبل از روز قیامت» که در اکتبر سال 2014 منتشر شد، استدلال می کند که زنان ایزدی را «می توان به بردگی گرفت، بر خلاف زنان مرتد[شیعه] که اکثریت فقها می گویند، نمی توانند به بردگی گرفته شوند و فقط می توان با آنها اتمام حجّت کرد که توبه کنند یا با شمشیر مواجه شوند.... زنان و کودکان ایزدی پس از اسارت، بر اساس قانون شریعت در میان رزمندگان دولت اسلامی که در عملیات سنجار شرکت کرده بودند تقسیم شدند و یک پنجم بردگان نیز به عنوان خمس به مرکز دولت اسلامی فرستاده شدند.»(16)

اوضاع مسیحیان خیلی بهتر نبود. داعش پس از تسخیر موصل و دیگر شهرهای عراق و سوریه دو راه را پیش روی مسیحیان دو کشور گذاشت؛ یا با پرداخت جزیه در پوشش حکومت اسلامی قرار گیرند، یا بدون درنگ خانه های خود را ترک کنند و از همه دارایی خویش محروم شوند. شواهد اخیر نشان می دهد که با وجود پرداخت مالیات ویژه (جزیه)، بسیاری از دختران و زنان مسیحی قربانی تجاوز جنسی نظام مند داعش شده اند. در پرتو این اولتیماتوم و اتمام حجّت، عملکرد داعش موج دیگری از مهاجرت مسیحیان را به راه انداخته است.

این موج مهاجرت، زمانی به صورت جدی آغاز شد که القاعده، سلف داعش در بین النهرین که به عنوان القاعده عراق شناخته شده است، بین سال های 2003 تا 2010 یک میلیون مسیحی بازمانده از 5/1 میلیون مسیحی عراقی را مجبور به فرار از کشور نمود. این خطر واقعی وجود دارد که بغدادی بتواند کار ناتمام سلف خود زرقاوی را که در سال 2006 به وسیله آمریکایی ها کشته شد، را به پایان برساند؛ اقدامی که می تواند به پاک سازی عراق از جامعه باستانی آشوری که نزدیک به دو هزار سال در این کشور قدمت دارند، منجر شود.

علاوه بر این، ایدئولوژی مذهبی توتالیتاریستی داعش، آشکارا مسلمانان را هدف قرار داده است. بغدادی و پیروان او که دیدگاه های شدید تکفیری دارند، تلاش می کنند خود را از نظر کلامی از سایر گروه های رادیکال اسلام گرا متمایز سازند. پیروان آموزه های تکفیری به دنبال تکفیر اشخاص و گروه های کافر یا غیرمسلمانان هستند. از دیدگاه داعش، مسلمانان شیعه مرتد هستند و ریختن خون آنها و همچنین خون سنّی هایی که با دیدگاه آنها مخالفت می ورزند، مباح است. می توان استدلال کرد که اقدامات حاکمانی مانند بشار اسد و نوری مالکی، نخست وزیر پیشین عراق، برای محافظت از اقلیت های منطقه در مقابل داعش کافی نبوده است.

 این رژیم های فرقه  محور، شرایط مساعدی را ایجاد کردند که به گروه های سلفی-جهادی همچون داعش اجازه داد یک پایگاه حمایت مردمی از میان جمعیت سنّی مذهب ایجاد کنند و بر موج آن سوار شوند. در واقع، داعش سود برنده ی اصلی سیاست های تفرقه افکنانه و مخرب دولت های مرکزی عراق و سوریه و به طور کلی فروپاشی نهادهای دولتی در سرزمین های عربی است. از همان ابتدا، بغدادی و پیروانش خود را به عنوان تنها حامیان جوامع محروم و آزرده ی سنی مذهب در مقابل رژیم های تحت تسلط شیعه، ابتدا در بغداد و سپس در دمشق معرفی کردند.

همچنان که در ابتدای مباحث اشاره شد، داعش یک جنبش انقلابی خصمانه است که بر جهان عربی-اسلامی تمرکز کرده است، نه تشکیلاتی که دشمن دور، یعنی قدرت های غربی را هدف قرار داده باشد. اگر چه به تازگی توان بیشتری را به انجام حملات در مقابل دشمن دور شامل روسیه، اروپا، شمال آمریکا و آسیای جنوب شرقی اختصاص داده است. داعش، یک جنبش اندیشه ای افراطی سنّی است که تفکر نسل کشی شیعیان را در سر می پروراند. این جنبش در سال 2012 از خاستگاه اصلی خود در عراق به سوریه گسترش یافت و با جاه طلبی های فراوان، در پی گسترش حوزه نفوذ خود به کشورهای همسایه است. بغدادی در سخنان خود در نوامبر 2014 بر این موضوع تأکید کرد که جاه طلبی های امپریالیستی او به عراق و سوریه محدود نبوده و شامل لیبی، عربستان سعودی، مصر، یمن، الجزایر، تونس، مراکش و حتی فراتر از آن هم می شود.(17)

مراجع

[1] R. Ysseldyk, M. Kimberly, Matheson, and H. Anisman, “Religiosity as Identity: Toward an Understanding of Religion from a Social Identity Perspective,” Personality and Social Psychology Review 14, no. 1 (2010): 60–71.

[2]Fethi Benslama, La guerre des subjectivities en Islam (Paris: Nouvelles Editions Lignes, 2014).

[3]See the interview of Fathi al Makdisi: “The Modernity Promised by the Nation State Is No Longer Sufficient—There Is a Need for a New Affiliation,” al-Quds al-Arabi, August 22, 2015 [in Arabic],www.alquds.co.uk/?p=391704&print=1#comments_controls.

[4]See link to an audio message by Abu Mohammed al-Adnani,“Hazizahu Allah” (This is the promise of Allah) June 29, 2014, http://jihadology.net/2014/06/29/al-furqan-media-presents-a-new-audio-message-from-the-islamic-states-shaykh-abu-muḥammad-al-adnani-al-shami-this-is-the-promise-of-god/.

[5]Ibid.

[6]Ibid.

[7]See link to a voice recording by Abu Mohammed al-Adnani,“Apologies, Leader of al-Qaeda,” declaring the revocation of the pledge of allegiance to Al Qaeda and calling on it to reject the pledge of allegiance by Joulani:www.youtube.com/watch?v=CAB(posted on September 17, 2014).

[8]Anne Barnard and Hwaida Saad, “ISIS Fighters Seize Control of Syrian City of Palmyra, and Ancient Ruins,” New York Times, May 20, 2015. See also Anne Barnard, “ISIS Conquest of Palmyra Expands Militants’ Hold on Syria,” New York Times, May 21, 2015.

[9] Jonathan Landay, Warren Strobel, and Phil Stewart, “Exclusive: Seized documents reveal Islamic State’s Department of `War Spoils`,” Reuters, December 28, 2015]

[10]Rukmini Callimachi, “ISIS Enshrines a Theology of Rape,” New York Times, August 13, 2015; see also Judit Neurink, “The ISIS Leader Abu Bakr al-Baghdadi Viewed Women Held Captive at a Syrian House as His Private Property, and Raped a Number of Them, Including the US Hostage Kayla Mueller,” Independent, August 14, 2015.

[11]Amnesty International, Escape from Hell: Torture and Sexual Slavery in Islamic State Captivity in Iraq(London: Amnesty International, 2014),www.amnesty.org.uk/sites/default/files/escape_from_hell_-_torture_and_sexual_slavery_in_islamic_state_captivity_in_iraq_-_english_2.pdf; Rothna Begum and Samer Muscati, “Interview: These Yezidi Girls Escaped ISIS. Now What?,” Human Rights Watch, April 15, 2015; Samer Muscati, “Raped by ISIS and Trying to Face the Future,” Human Rights Watch, April 14, 2015.

[12]Amnesty International, Escape from Hell.

[13] The “price list” was first leaked by activists based in ISIS-controlled areas of Syria in November 2014, but it was unable to be verified and its authenticity was initially brought into question. Cormac Fitzgerald, “ISIS Executes 19 Female Prisoners for Refusing to Practice ‘Sexual Jihad’—Kurdish Official,” Irish Independent, August 6, 2015.

[14]Fiker Center for Studies, “The Islamic State Organization: Drivers and Ideology” [in Arabic],www.fikercenter.com/, summarized in AlSouria.net, July 18 and 22, 2015.

[15] Jonathan Landay, Warren Strobel, and Phil Stewart, “Exclusive: Seized documents reveal Islamic State’s Department of `War Spoils`,” Reuters, December 28, 2015].

[16]ISIS, “The Revival of Slavery before the Hour,”Dabiq, no. 4, October 2014.

[17]For Baghdadi’s audio statement in November 2014, seehttps://pietervanostaeyen.wordpress.com/2014/11/14/audio-message-by-abu-bakr-al-baghdadi-even-if-the-disbelievers-despise-such/.

[18]Abu Bakr al-Najji, Idaraat al-Tawahush: Akhtar MarhalaaSatamur Beha al-Umma [Management of savagery: The most critical stage through which the Islamic nation will pass] (n.p.: Markaz al-DerasaatwalBuhuth al-Islamiyaa, n.d.), https://pietervanostaeyen.files.wordpress.com/2015/02/idarat_al-tawahhush_-_abu_bakr_naji.pdf; Abu Abdullah al-Muhajjer, Masael fi Fiqh al-Jihad [An introduction to the jurisprudence of jihad], https://archive.org/details/msael-mn; and Abdel-Qade Ibn Abdel-Aziz [Dr. Fadl], Al-’Umda fi I’dad al-’Udda[The essentials of making ready (for jihad)],www.m5zn.com/newuploads/2015/02/18/pdf/4f2fb076fd7d595.pdf.

[19]Abdel-Aziz, The Essentials of Making Ready, 5.

[20]Ibid. Moatez al-Khatib, “Daesh’s Intellectual Origins: From Jurisprudence to Reality,” January 2015, http://studies.aljazeera.net/en/dossiers/decipheringdaeshoriginsimpactandfuture/2014/12/2014123981882756.htm#a20.

[21]Najji, Management of Savagery, 83.

[22]Ibid., 20.

[23]Ibid., 50.

[24]Ibid., 75, 77.

[25]Ibid., 15.

[26]Abdel-Aziz, The Essentials of Making Ready, 340.

[27]Ibid., 342.

[28]Ibid., 313.

[29]Ibid., 30, 344. Fard Ayn (an individual duty) is an act that is obligatory for Muslims individually. Each will be rewarded for performing it, or punished for failing to perform it. The five daily prayers, for which Muslims are individually responsible, is one example of this duty.

[30]Ibid., 315.

[31]Ibid., 293–295.

[32]Ibid., 303.

[33]Ibid., 304.

[34]Ibid., 345.

[35]Ibid., 30.

[36]Ibid., 5.

[37]Fawaz Gerges, The Far Enemy: Why Jihad Went Global, 2nd ed. (Cambridge, UK: Cambridge University Press, 2010), 14.

[38]Muhajjer, An Introduction to the Jurisprudence of Jihad,25.

[39]Ibid., 32.

[40]Ibid., 18.

[41]See Najji, Management of Savagery, 4.

[42]Ibid., 76.

[43]Ibid., 32.

[44] Ibid.

[45]Muhajjer, An Introduction to the Jurisprudence of Jihad, 270, 288.

[46]Ibid., 282.

[47]Ibid., 187–188.

[48]Ibid., 469.

[49]Najji, Management of Savagery, 76–79.

[50] Shiv Malik, “The Isis papers: Leaked documents show how Isis building its state,” Guardian, December 7, 2015.

[51] Martin Williams, “Dozens of Fighters Are Defecting from the Islamic State. Here’s Why,” Washington Post, September 21, 2015; Schmitt and Sengupta, “Thousands Enter Syria.” See also J. Diamond, “Congressional Report: U.S. Has ‘Failed’ to Stop Flow of Foreign Fighters to ISIS,” CNN.com, September 30, 2015, http://edition.cnn.com/2015/09/29/politics/foreign-fighters-isis-congressional-task-force-report/index.html; Erin Cunningham, “The Flow of Jihadists into Syria Dries Up as Turkey Cracks Down on the Border,” Washington Post, August 1, 2015; David Brunnstrom, “U.S., Turkey Working to Finish Shutting Northern Syria Border: Kerry,” Reuters, November 17, 2015.

فصلنامه حبل المتین شماره 17

ادامه دارد...

نظر شما