شناسهٔ خبر: 23711355 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: نسیم | لینک خبر

وقتی همه آمدند پای کار

فرماندهی «لشکر ۱۴‌امام حسین(ع)» در مورد توجیه نیروهای خود نسبت به میزان موفقیت عملیات می‌گوید: «ما بچه‌ها را این‌جور توجیه کرده‌ایم که اینجا جز معجزه چیز دیگری خط را باز نمی‌کند.»

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، پیروزی در عملیات کربلای پنج حاصل تصمیم گیری فرماندهی سپاه برای انجام عملیات  و تاکتیک ویژه ی عبور از مواضع و استحکامات دشمن در منطقه شرق بصره بود. پیروزی حاصل از این عملیات علاوه بر اینکه ناکامی «عملیات کربلای چهار» را تحت تأثیر قرار داد، توانست قدرت طرح ریزی، توان نظامی و سرعت عمل نیروهای سپاه  را به نمایش بگذارد. هم چنین عبور از استحکامات منطقه شرق بصره، قدرت دفاعی نیروهای عراق را مورد پرسش قرار داد.

گزارش حاضر که بلافاصله پس از «عملیات کربلای پنج» نوشته شده است از این حیث اهمیت دارد که روایت فرماندهی و تصمیم گیری در جنگ در زمان جنگ است. در واقع باز روایت نیست، بلکه روایت است. به همین دلیل با اصلاحات اندکی در ویراستاری توسط جناب «محمد درودیان» در فصلنامه «نگین ایران» منتشر گردید که متن آن را پیش رو دارید:

        پس از آن که قطعی شد که "راه کارهای" عملیات کربلای4 بسته شده است، در بعد از ظهر روز 1365/10/5 فرماندهان سپاه به منظور پیدا کردن راهی برای ادامه جنگ جلسه ای را در «قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)» برگزار کردند که نتیجه آن انتخاب منطقه «شلمچه» بود. پس از آن برابر تدبیر فرماندهی کل سپاه چند نفر از دست اندرکاران عملیات به سمت "امیدیه" حرکت کردند تا فرماندهی جنگ، آقای «هاشمی رفسنجانی» را که در ارتباط با عملیات کربلای4 به منطقه آمده و در امیدیه مستقر بود، نسبت به آخرین تغییر و تحولات - اتمام عملیات کربلای 4- و همچنین تصمیمات جدید مطلع نمایند.

برادر «محسن رضایی» در گفت و گوی دو نفره با آقای «هاشمی رفسنجانی»، منطقه «شلمچه» را به عنوان یک نقطه بسیار مهم برای عملیات آتی پیشنهاد کرد که مورد استقبال ایشان قرار گرفت. سپس جلسه ای با حضور فرماندهان و مسئولین تشکیل شد و پس از بررسی اجمالی علل عدم الفتح در کربلای4 پیرامون عملیات آتی بحث هایی صورت گرفت. در پایان آقای «هاشمی رفسنجانی» دستور انجام عملیات در «شلمچه» را به سپاه ابلاغ کرد.

به لحاظ مشکلات و موانع فراوانی که بر سر راه انجام عملیات در «شلمچه» وجود داشت به نظر می رسید، مطرح کردن منطقه «شلمچه» بیش از آن که نزدیک به واقعیت های موجود برای انجام عملیات باشد، برای پشت سر نهادن بحران کربلای4 بوده است. آقای «هاشمی رفسنجانی» به منظور رفع هر گونه ابهام و تردید احتمالی در مورد انجام عملیات پس از ساعتی که به امور دیگر گذشت، مجدداً تأکید می کند که:

«انجام عملیات در شلمچه مانند عملیات مهران، یک دستور است و هر لشکری که تردید ندارد و آماده تر است آن ها را به کار بگیرید. آقای شمخانی قاطعانه بروید دنبال کار شلمچه.»

در این جلسه همچنین در مورد عملیات ارتش در غرب کشور که قرار بود 72 ساعت پس از انجام عملیات سپاه پاسداران در جنوب صورت بگیرد گفت وگو شد و وضعیت چنین اعلام گردید:

«آقایان ارتش هم در بالا [ منطقه سومار] آماده اند ولی شرط انجام آن عملیات، پایین است، تا شروع نشده آن ها هم نباید عمل کنند.»

«محمد باقری» با اشاره به وضعیت دشمن در «شلمچه» استقرار لشکرهای 6 و 8 و سه لشگر گارد ریاست جمهوری در «شلمچه» معتقد است عملیات ارتش - کربلای6- چند روز زودتر انجام شود تا نیروهای دشمن به سمت بالا متوجه شوند، ولی آقای «هاشمی» چنین استدلال می کند که:

«اگر ارتش آن جا عمل کند، چون در جنوب خبری نیست به آن ها فشار می آورند و این به عراق روحیه می دهد. مگر این که شما [ سپاه ] بروید بالا محور بگیرید و کار مشترک انجام دهید که این هم زمان می برد.»

تشکیل قرار گاه ها و چگونگی پیشرفت کار در اولین مرحله پس از پایان جلسه امیدیه، فرماندهی کل سپاه بلافاصله توسط جهت پی گیری کارها و ابلاغ مأموریت جدید، جلسه ای در «قرارگاه خاتم» - فاطمیه -  تشکیل می دهد. مهم ترین مسئله این جلسه رفع ابهام قرارگاه ها و یگان ها نسبت به نحوه پایان یافتن عملیات کربلای4 و سپس مهیا نمودن مقدمات عملیات بعدی  بود. برادر «محسن رضایی» ابتدا می بایست اهمیت و لزوم انجام عملیات بعدی را به هر نحو ممکن به برادران بقبولاند تا پیگیری و ادامه کار مقدور شود. وی مسئله را به صورت زیر مورد تأکید قرار می دهد:

«امسال هم به دستور رهبر انقلاب و هم به خواسته مسئولین، کشور به حال بسیج درآمد، کارخانه، رزمندگان و ... همه بسیج شدند. عملیات فاو را به عنوان آغاز جدیدی در جنگ تلقی کردند و همه به دنبال کار افتادند. از یک طرف انقلاب و امام، کشور را در جنگ بسیج کردند و از طرف دیگر دشمن جنگ را تمام عیار کرد و مراکز صنعتی، برق و آب و مردم در شهرها مورد تهاجم قرار گرفتند که در طول جنگ بی سابقه بود ... ما به کجا می توانیم برگردیم؟ به خانه های ویران شده ای که دشمن ویران کرده است و به مردم بگوییم آمده ایم جنازه های شما را تشیع کنیم؟ ما به رهبر و مردم چه جوابی داریم، اگر دست از جنگ بکشیم؟»

در این جلسه تصمیماتی اتخاذ شد از جمله اینکه:

سپاه در اولین گام به منظور آماده کردن یگان ها و فراهم کردن مقدمات عملیات، مبتنی بر "توان" خود نسبت به تشکیل چهار قرارگاه در مناطق زیر اقدام کند:

1 -قرارگاه کربلا در منطقه «شلمچه »

2 -قرارگاه قدس در منطقه «هور»

3- قرارگاه نوح(ع) درمنطقه «فاو» و اسکله های «البکر» و «الامیه »

 4 -قرارگاه نجف در منطقه «سومار» و «خانقین »

این تصمیم دو هدف داشت: یکی فراهم ساختن مقدمات عملیات در تمام مناطق ذکر شده تا هر نقطه ای که سریع تر آماده شد مورد بهره برداری قرار بگیرد. دیگر اینکه اگر بنا به دلایلی عملیات در «شلمچه» متوقف شد - مانند کربلای 4- ویا مسائل خاصی پیش آمد از سایر مناطق به عنوان طرح جانشین استفاده شود. دوم اینکه به کار گیری و مشغول کردن تمامی مسئولین قرارگاه ها و یگان ها به منظور از بین بردن تبعات عملیات کربلای4 نیز از ضروریات بود و به نظر می رسید که منطقه عملیاتی «شلمچه»، به تنهایی شرایط لازم برای مأموریت تمامی یگان ها را دارا نباشد. البته میزان اعتقاد و آمادگی روحی فرماندهان نسبت به مناطق مختلف در این تقسیم بندی بی تأثیر نبود.

*قرارگاه کربلا: منطقه «شلمچه »

قسمتی از تردید های موجود نسبت به منطقه «شلمچه» در مورد استحکامات دشمن و چگونگی پشت سر نهادن آن ها بود ولی چشم انداز نسبتاً  روشنی نیز نسبت به موفقیت «لشکر 19فجر»، «تیپ57 ابوالفضل(ع)» در کربلای4 مدنظر بوده ابتدا می باید تدبیر و تاکتیک عبور در این منطقه روشن می شد تا بر این اساس بتوان در قرارگاه و یگان های تابعه آمادگی لازم را فراهم کرده و درصد اعتقاد به عملیات و کسب موفقیت را افزایش داد.

در همان بحث های اولیه نسبت به طراحی عبور از کانال پرورش ماهی تصمیم گرفته شد که یک محور در شمال پنج ضلعی و محور دیگر در جناح راست آن برای عبور در نظرگرفته شود.

شناسایی از استحکامات جدید دشمن در شرق کانال ماهی - سیل بندهای جدید الاحداث - و موقعیت های مختلف آب برای عبور غواص، قایق، نفربر و خشایار، مهم ترین مسئله بود. برادر «محسن رضایی» جمع بندی خود را از منطقه «شلمچه»  با توجه به موقعیت زمین و تجربه و تلاش های لشکر19 فجر و تیپ57 چنین ذکر می کند:

 1- تا حالا در این زمین بادشمن جنگ نکرده ایم ، دشمن حساسیت زیادی ندارد

 2- مواضع و استحکامات دشمن در شرق کانال ماهی ضعیف و جدید الاحداث است.

 3- تلاش پنج ضلعی موفق بود و می شود قبل از ترمیم سنگرها و جاگیر شدن دشمن عملیات کرد، منتهی با تعجیل.

پس از بحث و بررسی هایی که انجام شد سازمان «قرارگاه کربلا» به شکل زیر تعیین گردید:

     یگان ها:

*لشکر25 کربلا

*لشکر 19 فجر

*لشکر41 ثارالله(ع)

*لشکر 31 عاشورا

*لشکر10 سیدالشهداء(ع)

*لشکر5 نصر

*لشکر21 امام رضا(ع)

*تیپ12 قائم(ع)

*تیپ18 الغدیر

     جهادهای تحت امر قرارگاه:

*جهاد سازندگی فارس

*جهاد سازندگی نجف آباد

*جهاد سازندگی کرمان

*تیپ مهندسی جواد الائمه(ع)

*لشکر مهندسی 42 قدر

*طرح مانور

پس از سه روز کار بر روی طرح مانور و انجام سایر اقدامات، عملیات بر اساس استعداد 200 گردان نیرو به این شکل طراحی شد که «تیپ الغدیر» در جناح شمالی عملیات بر روی پل عمل کند. بر روی جاده پاسگاه بوبیان یک یگان قوی وارد عمل شود تا بتواند از کانال ماهی عبور کرده و در غرب آن سر پل بگیرد. در پنج ضلعی با توجه به تجربه عملیات کربلای4 چنین پیش بینی شد که سه یگان در کنار هم عمل کنند.

در تلاش هایی که در مورد شناسایی و تحلیل فعالیت های دشمن صورت گرفت، چنین جمع بندی شد که دشمن در غرب کانال ماهیگیری تلاش مهندسی دارد و همچنین نزدیک به 100 دستگاه تانک را در منطقه جا به جا کرده است.

وضعیت کلی حاکی از آن بود که دشمن هنوز نسبت به منطقه حساسیت زیادی دارد و این طبعاً با اقدامات نیروهای خودی که بر هوشیاری دشمن می افزود، مغایرت داشت. لیکن محدودیت زمان منجر به تعجیل درمهیا کردن منطقه «شلمچه» شده بود.

از گزارش کار برادران در مورد مهندسی چنین به نظر می رسید که یک برآورد کلی نسبت به کارهای مورد نیاز صورت گرفته و به تناسب توان موجود، هماهنگی های لازم میان یگان ها با جهادهای واگذاری انجام شده است. هر چند اقدامات انجام شده در حد "شروع" مطلوب بود لیکن به تناسب نیازها و ضرورت ها و نیز شرایط لازم برای پای کار رفتن یگان ها فاصله زیادی داشت.

*قرارگاه قدس: منطقه ی «هور»

منطقه ی «هور» پس از «شلمچه» به لحاظ "هدف" و مهیا بودن منطقه از نظر مهندسی و سایر ملاحظات در اولویت دوم قرار داشت و پس از تعیین مأموریت و سازمان «قرارگاه کربلا» در «شلمچه»، مأموریت «قرارگاه قدس» در «هور» ابلاغ شد.

سازمان قرارگاه قدس

یگان ها:

لشکر 17 علی ابن ابی طالب(ع)

لشکر14 امام حسین(ع)

لشکر8 نجف

لشکر32 انصارالحسین

تیپ 44 قمر بنی هاشم

تیپ9 بدر

     جهادهای تحت امر قرارگاه

جهاد سازندگی اصفهان

جهاد سازندگی خراسان

جهاد سازندگی دامغان

جهاد سازندگی همدان

تیپ مهندسی 43 امام علی(ع)

منطقه «هور» در همان نگاه اول، گذشته از میزان اعتقاد یگان ها نسبت به انجام عملیات در آن معضل مهندسی و نیاز شدید به امکانات را نشان می داد. در پاسخ برادر «قربانی» که می گفت:

«یک زمینی انتخاب شود که مناسب با توان و "زمان" باشد، اینجا کار مهندسی زیادی می خواهد»

برادر «محسن رضایی» گفت:

«یکی از شرایط انجام عملیات در «هور» امکانات است که اگر به ما برسانند عمل می کنیم».

«قرارگاه قدس» اقداماتی را در زمینه تعیین خط حد یگان ها، برآورد کارهای مورد نیاز در زمینه مهندسی و سایر موارد انجام داد لیکن میزان اعتقاد به انجام عملیات در «هور» که قسمت اعظم قضایا را تشکیل می داد در حد ضعیفی بود. فرماندهی «قرارگاه قدس» به طور خصوصی به برادر «رضایی» می گوید بچه ها هیچ کدام شان نظر مثبت ندارند. علاوه بر این مشکلات دیگری هم وجود داشت که مانع از پیشرفت کار بود از جمله: ضعف آتش، نداشتن عقبه، نداشتن پوشش در منطقه، نتیجه هوشیاری دشمن و ...

برادر «رضایی» برای رفع ابهام نسبت به انجام عملیات در «هور» می گوید:

در استراتژی ما عمل کردن در هور قطعی است: اگر در پنج ضلعی وضعیت مناسبی فراهم نشد در هور عمل خواهیم کرد.

پس از آن، اقدامات «قرارگاه قدس» در «هور» شکل جدی تری به خود گرفت و در فرصت های بعدی نیز فرماندهان یگان ها با حضور در «هور» به صورت فعال تری با مأموریت واگذار شده درگیر شدند.

قسمتی از مسائل «هور» در ارتباط با مهندسی و به طور اخص در زمینه تهیه کمپرسی و خاک برای احداث و ترمیم جاده بود که در این زمینه مشکلاتی وجود داشت. وزیر جهاد سازندگی، برادر «زنگنه» که در منطقه حضور داشت، طی جلسه ای با فرماندهی کل سپاه در مورد پیگیری و تأمین کمپرسی مسائلی را عنوان کرد.

برادر «زنگنه»: «بحث کمپرسی دو قسمت است: یکی کمپرسی مردمی و دیگری کمپرسی دولتی. کمپرسی مردمی 2000 دستگاه است که 1000 تا موجود است و 1000 تای دیگر می آید.

اگر دشمن در منطقه اجرای آتش کند، تأمین کمپرسی دولتی سخت تر است.

دولت دستور آن را می دهد ولی تهیه آن از وزارت خانه های مختلف مشکل است ... من قول تهیه کمپرسی دولتی را نمی دهم چون سخت می آیند ولی کمپرسی مردمی را تهیه می کنم.»

علاوه بر مشکلاتی که در امر تهیه ابزار و امکانات مهندسی وجود داشت نظر به اینکه احداث هر یک کیلومتر جاده در «هور» نزدیک به یک میلیون تومان هزینه بر می دارد، نسبت به چنین سرمایه گذاری در «هور» نیز تردید وجود داشته و دارد و این امر بی تأثیر در میزان پشتیبانی از عملیات «هور» نبود.

*قرارگاه نوح(ع): «فاو» و اسکله های «البکر» و «العُمیه »

نظر به حساسیت های دشمن در محور «جاده ی ام القصر» و خط پدافندی نیروهای خودی در منطقه «فاو» و نیز اهمیت دو اسکله ی «البکر» و «العُمیه» که تصرف آن ها می تواند گذشته از تکمیل اهداف عملیات والفجر8، موفقیت جدیدی را برای جمهوری اسلامی در شمال خلیج فارس به دست آورد، قرار شد که «قرارگاه نوح(ع)» با دو «ناو تیپ کوثر» و با «تیپ امیرالمؤمنین(ع)» بررسی منطقه و طراحی عملیات را در این منطقه انجام دهد.

«قرارگاه نوح(ع)» پس از بررسی منطقه با مشکلات عمده ای رو به رو شد که عبارت بودند از:

 1- مهندسی: در عملیات کربلای3 پس از تصرف «اسکله ی العمیه»، ناوچه های دشمن به راحتی توانستند نیروهای مستقر در خور عبدالله را کنار زده و از آن خارج شوند و نیروهای خودی را در اسکله محاصره کرده و در عقب راندن آن ها نقش مؤثری ایفا کنند. از این رو پیش بینی می شد که برای تکرار عملیاتی نظیر کربلا3 بایستی اسکله های مناسبی در دهانه خور احداث شود و نیروهایی در آن جا مستقر شوند تا در موقعیت مناسب بتوانند نقش بازدارنده ای را در مقابل حرکات دریایی دشمن انجام دهند.

2- امکانات: گذشته از امکانات شناوری مورد نیاز مانند قایق و ... برای کار در دریا، رادار و شنود نقش تعیین کننده ای دارند. در این زمینه کمبودهایی به چشم می خورد و موجودی امکانات تناسبی را در خواست ها ندارد.

 3- یگان های تحت امر: روشن است که طراحی و انجام عملیات در منطقه «فاو» و اسکله های «البکر» و «العُمیه» با یگان های واگذاری شده به «قرارگاه نوح(ع)» میسر نمی باشد. فرماندهی «قرارگاه نوح» گفت: اگر ما بخواهیم روی البکر عمل کنیم یگان قوی می خواهیم.

پس از بحث های زیادی در این زمینه که صورت گرفت از سوی فرماندهی کل سپاه به «قرارگاه نوح(ع)» ابلاغ شد که گذشته از تقویت عمومی منطقه «فاو»، تلاش های خود را برای طراحی عملیات در روی دریا ادامه دهند.

*قرارگاه نجف: منطقه «سومار» و «خانقین »

با توجه به تأکید آقای «هاشمی رفسنجانی» نسبت به تعجیل در انجام عملیات، عمدتاً "دو منطقه «شلمچه» در جنوب و «سومار» در غرب، مناسب به نظر می رسید. در منطقه «شلمچه» کار در حال شکل گرفتن بود در منطقه غرب نیز از مدت ها قبل نیروی زمینی ارتش تلاش هایی انجام داده و طبق گفته آقای «هاشمی رفسنجانی» از آمادگی لازم برای انجام عملیات برخوردار بود. لیکن همان گونه که اشاره شد شرط انجام عملیات توسط ارتش، "72 ساعت" فاصله زمانی با عملیات سپاه و پیروزی آن بود. به همین دلیل با وضعیت پیش آمده در عملیات کربلای4، عملیات ارتش انجام نشد.

به هنگام مطرح شدن منطقه «شلمچه» در جلسه امیدیه و پس از مطرح شدن مشکلات موجود آقای «هاشمی رفسنجانی» در اولویت دوم منطقه «سومار» را به سپاه پیشنهاد کرد. فرماندهی سپاه به «قرارگاه نجف» ابلاغ کرد که شما در رابطه با غرب دو کار را می توانید انجام دهید: 

1- عملیات در مهران

2 -عملیات در «نفت شهر» و «نفت خانه».

برای انجام عملیات یگان های زیر به قرارگاه نجف مأمور شدید:

- لشکر27 محمد رسول الله(ص)

- لشکر155155ویژه شهدا

- لشکر قدس

- تیپ29 نبی اکرم(ص)

- تیپ48 فتح

- تیپ57 ابوالفضل(ع)

قرار شد قرارگاه، معایب و محاسن دو منطقه یاد شده را بررسی کند و پس از ارائه پیشنهاد مناسب پای کار برود.

نتیجه عملیات کربلای4 و انعکاس آن در میان برادران ارتش و معضلاتی که در زمینه هماهنگی و روابط میان سپاه و ارتش وجود دارد عملاً وضعیت پیچیده ای را به وجود آورده بود که کار در «سومار» بسیار مشکل و تقریباً غیر ممکن شده بود در مورد عملیات مشترک با ارتش چنین تصمیم گرفته شد که عملیات سپاه متکی به عملیات ارتش نباشد تا از ضایعات بعدی جلوگیری به عمل آید.

پس از ابلاغ مأموریت به «قرارگاه نجف»، یگان ها قبل از عزیمت به منطقه ابهامات و مشکلاتی که داشتند را در جلسه ای با فرماندهی درمیان گذاشتند، اهم این مسائل عبارت اند از:

 1 -روشن نبودن مأموریت در غرب

 2- مشکلات نقل و انتقال امکانات به غرب

در پایان برادر «محسن رضایی» برای افزایش دقت برادران و نیز افزایش تضمین انجام عملیات و پایبند بودن فرماندهان به پیشنهادات خود می گوید: «نظراتی که از غرب برای ما بیاورید را به آن ها عمل کنید».

با توجه به مشکلات موجود برای انجام عملیات در غرب، فرماندهی «قرارگاه نجف» بیشتر نسبت به انجام مأموریت در «شلمچه» راغب بود لذا به برادر «محسن» می گوید: «ضمناً ما آمادگی داریم که در شلمچه کار کنیم.»

*ابلاغ زمان بندی

پس از آن که مأموریت قرارگاه ها از سوی فرماندهی کل سپاه تعیین شد، به منظور سرعت بخشیدن به اقدامات «قرارگاه کربلا»، در منطقه «شلمچه» از سوی برادر «محسن» زمان بندی زیر تعیین و ابلاغ گردید.

*از تاریخ 1365/8/10 تا 1365/10/12 شناسایی شروع شده و تکمیل شود.

از تاریخ 1365/9/10 تا 1365/10/15 نقل و انتقالات انجام شود.

از تاریخ 11365/10/10 1365/10/12 توجیه فرمانده گردان ها انجام شود.

*تدابیر مقابله با حمله احتمالی دشمن در «فاو»

تحرکات دشمن پس از عملیات کربلای4 در منطقه «فاو»، احتمال انجام حمله در این منطقه را تقویت می کرد و انجام اقدامات احتیاطی از سوی نیروهای خودی را ضروری می ساخت، عراق در خط «فاو» از دو قسمت معبر باز کرده و پس از پاک کردن معابر مین، آن ها را چک می کرد. همچنین در «جزیره بوبیان» و در داخل دهانه «اروند» نیز از خود شواهد و قرائنی نشان می داد که تماماً یک وضعیت غیر عادی را نشان می داد. حتی در ساحل خودی نشانه هایی از فعالیت غواص های دشمن مشاهده شده بود.

از سوی دیگر با توجه به این که عملیات کربلای4 در دست اجرا بود غالب یگان های مستقر در خط «فاو» نیروهای نسبتاً کیفی خود را از خط خارج کرد و به جای آن نیروهای ضعیف تری را جایگزین کرده بودند. برای مقابله با خطرات احتمالی در «فاو» قرار شد که سه کار مهم صورت گیرد:

1- نیروهای تخریب معابر دشمن را کنترل کنند.

 2 -دوربین دید در شب تحرکات دشمن را زیر نظر بگیرد.

 3 -نیروهای در خط مجدداً با نیروهای کیفی تعویض شوند.

*رعایت حفاظت و غافل گیر نمودن دشمن

مسئله هوشیاری دشمن در منطقه «شلمچه»  از جمله مسائلی است که در این مقطع به عنوان یک مشکل اساسی مطرح می باشد. هوشیار شدن دشمن باعث به وجود آمدن مشکلات و پیچیدگی های فراوانی خواهد شد. به ویژه آنکه عدم الفتح کربلای4 عمدتاً ناشی از عدم غافل گیری دشمن بود. مشکل تعجیل در شروع عملیات بعدی در «شلمچه» نیز مزید بر علت شده و با وجود آن که شرایط موجود، اجازه پرداختن جدی به این گونه مسائل را نمی داد، گاهی گفت وگوهای پراکنده ای در زمینه غافل گیری انجام می شد اما نتیجه مشخصی گرفته نمی شد و عملاً به پیش آمدهای بعدی محول می گردید.

گفت وگوهای برادران «عزیز جعفری» و «محسن رضایی» در چند روز پس از تعیین مأموریت قرارگاه ها، بازتاب وضعیت یاد شده است.

برادر «عزیز جعفری»:

اینجا [ شلمچه ] می خواهیم غافل گیری را رعایت کنیم؟

برادر «محسن رضایی»:

شب عملیات می شود فهمید دشمن هوشیار است یا نه؟

برادر «عزیز جعفری»:

نه! اگر می شد چرا در عملیات کربلای4 متوجه نشدیم و اگر شدیم چرا باز هم عمل کردیم.

در واقع با توجه به وجود دکل های متعدد دیده بانی دشمن در منطقه «شلمچه»، خصوصاً دکل پتروشیمی و نیز ضرورت شتاب در انجام عملیات و تعجیل در آن به نظر می رسد رعایت حفاظت و غافل گیری در این منطقه امری بسیار سخت و دشوار و شاید غیر ممکن باشد. از طرفی با توجه به وضعیت خاص زمین و استحکامات دشمن، تضمین موفقیت عملیات فقط در گروی غافل گیر نمودن دشمن است. به عبارت دیگر ظاهراً میان "تعجیل در عملیات" و "رعایت غافل گیری" نوعی تناقض وجود دارد و حفظ یکی منجر به از دست دادن دیگری می شود. البته ادامه شلوغی منطقه به خاطر عملیات کربلای4، می تواند عاملی برای پوشاندن فعالیت های جدید باشد. این احتمال نیز وجود دارد که دشمن نتواند فعالیت های جاری را از عملیات آتی - آن هم در فاصله زمانی کوتاه - از یکدیگر تفکیک کند و تشخیص دهد.

*به کار گیری نفربر «خشایار»

پس از ابلاغ مأموریت به قرارگاه ها و یگان ها، قسمت اعظم تلاش های برادر «محسن» به اتخاذ تدابیر مناسب برای به کار گیری نفربر «خشایار» معطوف گردید. برادر «محسن» چنین استدلال می کرد که بایستی این عملیات از یک ابتکار جدید برخوردار باشد و تحقق این امر با استفاده از نفربر «خشایار» امکان پذیر است. برادر «محسن» از تاریخ 1365/5/10 انتقال نفربرهای »خشایار« از «تهران» به منطقه و نصب دوشکا بر روی آن ها و نیز تعمیر و بازسازی نفربرهای «خشایار» موجود در یگان های را از «حاج محسن رفیق دوست» پیگیری می نمود و در کنار آن تلاش هایی را برای انجام مانور نفربرها در «کانال سلمان»، با ابلاغ مأموریت به برادر وفایی آغاز کرد. موارد زیر به عنوان استفاده از نفربر خشایار تعیین گردید.:

 1- ترابری نیرو 2- کِشنده 3 -کمک در پاک سازی خط با استفاده از تیربار دوشکا

*بررسی و تصمیم گیری نهایی درباره منطقه عملیات

آقای «هاشمی رفسنجانی» که از مدت ها قبل از سوی «امام» به عنوان مسئول جنگ تعیین شده بود، پس از عملیات کربلای4 به دلیل شرایط سیاسی کشور، تمایل بیش تری برای پیگیری در امور عملیات را داشت. به نظر می رسید که وی با نوعی موضع انتقادی نسبت به شیوه مدیریت قبلی خویش در جنگ و همچنین با توجه به ناکافی بودن میزان درگیر شدن با مشکلات جنگ و عملیات، تصمیم دارد در مقایسه با گذشته نقش و حضور بیشتر و مؤثری داشته باشد، از همین رو برای اولین بار مستقیماً از مسئولین عملیات، در رده های مختلف گزارش گرفت و در همین راستا، آن چنان که ذکر شد، آماده کردن عملیات «شلمچه» را به عنوان یک دستور و تکلیف به سپاه ابلاغ نمود.

فرماندهی کل سپاه که از طرفی تحت فشار طاقت فرسای نتایج کربلای4 قرار داشت و از سوی دیگر در رابطه با عملیات آینده، با انبوه مشکلات و از جمله تردیدهای عناصر و یگان های عملیاتی مواجه بود، حضور و مشارکت بیشتر فرماندهی جنگ در تصمیم گیری ها را مثبت ارزیابی می کرد. وی در روز بعد از جلسه در امیدیه به فرمانده نیروی زمینی سپاه می گوید:

«[ این خوبست که ] آقای هاشمی در منطقه مستقر شوند تا مشکلات را مشاهده کنند.»

آقای «هاشمی» بعد از ظهر 1365/10/10 وارد منطقه شد و در جلسات طولانی فرماندهان سپاه که از همان شب شروع شد و روز بعد نیز تا پاسی از شب ادامه یافت، شرکت کرد. در این جلسات علاوه بر ارائه گزارش عملیات کربلای4، اقدامات انجام شده در مورد عملیات آینده نیز توسط برادران طرح شد و مسایل و مشکلات مختلف مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً تصمیم در مورد انجام عملیات «شلمچه» در زمان مورد نظر، تصمیم قطعی گرفته شد.

اهم موضوعات طرح شده در این جلسات که بازگو کننده مسائل مهم جنگ در این مقطع می باشد در زیر ارائه می شود.

در اولین جلسه که حدود ساعت 4 بعد از ظهر 1365/10/10 برقرار شد «شمخانی» فرمانده نیروی زمینی سپاه گزارشی از اقدامات انجام شده در مورد عملیات آتی و تعیین مأموریت قرار گاه ها را ارائه کرد. سپس با سؤال آقای «هاشمی رفسنجانی» در مورد علل عدم الفتح کربلای4 بحث و بررسی پیرامون این موضوع آغازشد و جلسه برای اقامه نماز تعطیل شد. پس از نماز مغرب و عشا در حدود ساعت 18 جلسه شروع شد. برادران «محسن رضایی» و «رحیم صفوی» نیز در جلسه حضور یافتند.

آقای «هاشمی رفسنجانی»: برنامه امشب چیست؟

برادر «محسن رضایی»: گزارش عملیات را می دهند و (عملیات در) «شلمچه» مسائلی دارد که باید به جناب عالی گزارش بدهند تا شما تصمیم بگیرید."

سپس مقداری در مورد شناسایی های انجام شده و معابر انتخابی صحبت شد و بعد برادر «محسن رضایی» گفت:

یکی از بحث هایی که شما باید کمک کنید و نظرتان را بفرمایید یکی (جزیره) «بوارین» است و یکی این که اگر ما قسمت راست بیاییم یک حسنی دارد و اگر نیاییم یک حسن و عیبی دارد. هر چند جناح راست خالی باشد دشمن تانک می گذارد عقبه را می بندد چون پوشش طبیعی ندارد. و اگر به سمت شمال گسترش پیدا کنیم نیرو در حد جنوبی و عمق منطقه کم می آوریم. اگر پایین بیاییم باید عقبه ها را بکشیم مقابل منطقه شلمچه."

آقای «هاشمی رفسنجانی»: ما در ذهنمان از روز اول این بود که همه این جزایر گرفته می شود.

برادر «محسن رضایی»: ما چند بار رفته ایم ولی نشده.

آقای «هاشمی رفسنجانی»: بله شکست خورد

برادر «محسن رضایی»: «بوارین» بیش از اندازه حساس است.

آقای «هاشمی رفسنجانی»: پارسال دشمن فهمید که منطقه کارمان «بوارین» است.

برادر «محسن رضایی»: ما از طرفی باید پرهیز کنیم از این که به سمت «بوارین» برویم چون دو یگان نیرو می خواهد و اگر دیر برویم تقویت می کند و جنگ شدیدی خواهیم داشت و از رفتن به عمق جلوگیری به عمل می آید.

برادر «محسن» سعی می کند هر چه بیشتر مشکلات موجود را تجزیه و تحلیل کند و آقای «هاشمی» را بیشتر با مشکلات درگیر نماید از این رو اضافه می کند:

"با توجه به سرعت، توان و هوشیاری دشمن گفتیم برادران بیایند خودشان صحبت کنند".

ایشان در ادامه مسئله را به نحو روشن تری بیان می کند:

«از شمال پنج ضلعی استفاده می کنیم برای سقوط شلمچه و از بوارین استفاده می کنیم برای رفتن به عمق. ما جهت کلی برنامه آینده مان را [ باید] روشن کنیم. روی جاپا کسی حرف ندارد، مسئله جناحین و عمق عملیات است که باید روشن بشود».

آقای «هاشمی رفسنجانی» در ادامه مباحث بر روی مزایا و محاسن منطقه «شلمچه» تأکید می کند و برادر «محسن رضایی» نیز اشکالات موجود را یادآوری می کند و سئوالاتی را که خود به خود مطرح است به بحث می گذارد.

آقای «هاشمی رفسنجانی»: «من این چند روز که فکر کردم دیدم اگر ما به جای این که این همه نیرو که این جا[ منطقه کربلا1 ] داشتیم می گذاشتیم می رفتیم شلمچه بهتر بود، سپاه هفتم عراق از خاصیت می افتاد. ما اگر در شلمچه به کانال زوجی برسیم و در هور به جاده ها برسیم، دیگر مسئله عراق در آن سمت اروند نیست. ما چرا اصلاً به فکر پایین افتادیم؟ بی خود؟ این اشتباهی نیست که تنها شما کردید، بلکه برای ما هم جذابیت داشت، اگر ما همه توانمان را روی شلمچه می گذاشتیم هر چه می خواستیم به دست می آوردیم».

برادر «محسن رضایی»: اگر ما از شلمچه سیخ شویم و برویم در عمق، دشمن از سه طرف [ راست و چپ و مقابل ] آتش روی عقبه محدود ما [ 7 کیلومتر] می ریزد.

آقای «هاشمی رفسنجانی»: ما از سختی اش می گذریم. من این را بحث نمی کنم، «شلمچه» برای بصره تهدیدش کمتر از منطقه کربلای4 نیست.

برادر «محسن رضایی»: [ الان با وجودی که ] دشمن در «شلمچه» است ولی نمی گویند «خرمشهر» در دست «عراق» است. در این جا [شلمچه ] هم، بعد از تلاش زیاد، ما به بصره نمی رسیم. منطقه قبلی غیر از نزدیکی به بصره، زبیر هم هست ولی در شلمچه فقط بصره است."

در ادامه مباحث: برادر «محسن رضایی» به لزوم "ابتکار عمل" در مقابله با توانایی های کلاسیک برتر دشمن اشاره می کند:

ما مدت ها پیش به این نتیجه رسیدیم که باید از ابتکار عمل برخوردار باشیم و جنگ های جدیدی طراحی کنیم. در جنگ هایی که برای دشمن قابل پیش بینی است نمی شود پیش روی کرد. در [ گذشته ] جنگ از نظر کلاسیک به بن بست رسید ولی هور گشایشی بود که نتوانستیم استفاده کنیم، فقط عبورمان خوب بود.

برادر «محسن رضایی» به پیروزی «فاو» و در نتیجه طراحی جنگ جدید و این که در کربلای4 نیز ابتکار عبور از تنگه (ماهی - ام الرصاص) در نظر بود اشاره کرده و اضافه می کند:

«ما الان از روی ناچاری آمده ایم به شلمچه. چون اینجا هفت الی هشت بار عمل کرده ایم، زمین این منطقه "قلب" است و نیاز به جناحین دارد».

آقای هاشمی رفسنجانی: مجدداً به کربلا4 اشاره می کند و ادامه می دهد:

«من [تنها ] به شما اعتراض ندارم، اعتراض به خودم هم دارم. ما می خواستیم اینجا این همه نیرو وارد عمل کنیم و به دنبال پیروزی باشیم که در بالا (شلمچه) هست».

برادر «محسن رضایی» مزایای ذکر شده را نفی نمی کند اما به شرایط لازم جهت موفقیت اشاره می کند:

«این جا [ شلمچه] سخت است و مشکلات دارد. بهترین منطقه این است که جناح راست را بدهیم به کانال عمود بر کانال پرورش ماهی [در منطقه زید] و در سمت چپ برویم پشت کانال زوجی. در بالا پشتیبانی پایین صورت می گیرد و آتش دشمن را از عقبه های ما دور می کند.»

آقای «هاشمی رفسنجانی»: «اگر بخواهید طرح را این قدر وسیع بگیرید یک ماجرای تازه ای پیش می آید».

برادر «محسن رضایی»: «طرح کامل همین است».

آقای «هاشمی رفسنجانی»: «باید بوارین گرفته شود».

برادر «محسن رضایی» به یک راه کار که آن را می توان نوعی ابتکار عمل محسوب کرد به عنوان یک نقطه قوت اشاره می کند:

«عبور از کانال پرورش ماهی جنگ جدیدی نیست ولی چون عمق آب کم است، دشمن تصور نمی کند ما از این سمت بیاییم.»

در ادامه جلسه پیرامون مناطق مختلف عملیاتی بین آقایان «هاشمی رفسنجانی»، «سنجقی» و «سرهنگ لطفی» صحبت می شود از جمله سرهنگ لطفی به ادامه عملیات در «فاو» اشاره می کند و مجدداً برادر «محسن رضایی» مطلب را به نحو زیر طرح می کند:

برادر «محسن رضایی» به آقای «هاشمی رفسنجانی»: «شما برای ما چند مسئله را مشخص کنید.

 1 -روی بوارین لشکر بگذاریم یا نه؟

آقای «هاشمی رفسنجانی»: پاسخ این را خودتان باید بررسی کنید.

برادر «محسن رضایی»:

  2 - جهت نهایی ما به کدام سمت باشد؟

آقای «هاشمی رفسنجانی»: شمال اروندرود.

وی سپس: من الان نه زمین را خوب می شناسم و نه از نظر نظامی می دانم. ولی آن چه می تواند این عملیات را جایگزین عملیات قبلی [ کربلا4 ] بکند همین منطقه است. بالاخره این نیروها که جمع شده اند و می خواهند بجنگند، هر جا بخواهند بجنگند مشکل است. هور زمان می خواهد و طولانی است و ما این نیرو را آنجا ببریم نمی دانیم از این دشوارتر خواهد شد یا نه. در فاو جنگ معنا ندارد، عبور از منطقه غدیر [ کربلا4 ] در این مقطع بی معناست. نه امکانات داریم و نه .... جایی که مورد بحث است شلمچه است از اینجا که بگذرید جایی ندارید تا جزیره که طرح کمیل می خواهد. .... آمادگی نیست چیزی که به ذهن ما آمده بود که همان پیش بینی نیروی زمینی ارتش بود که از نفت شهر برویم تا حمرین. این یک فرض احتمالی در ذهن ماست. ارتش آن جا شناساییش در حد شکستن خط است. آن جا آمادگی دارند تا یک هفته مهلت داده ایم. یک فرض این است که شما نیروهایتان را آماده کنید، یک مقدار نیروی خط شکن به آن ها اضافه کنید. در حد شکستن خط اول از ارتفاع 402 تا زین القوس، ارتش آمادگی دارد. نفت شهر و نفت خانه را آن ها می گیرند و بعد شما می روید جلو. این نقدترین احتمال است.

برادر «علی شمخانی»:

ما امشب تکلیف این جا [ شلمچه ] و هور را می گوییم و فردا خواهیم گفت که چکار می شود کرد».

آقای «هاشمی رفسنجانی»: این ها چشم اندازی است که در ذهن ما است. حالا بچه ها بیایند ببینیم آن ها چه می گویند».

جلسه برای صرف شام موقتاً تعطیل می شود تا پس از اضافه شدن فرماندهان قرارگاه ها و یگان ها و دیگر مسئولین عملیات به جمع حاضر، بررسی ها و مباحثات ادامه یابد، در حالی که هنوز انجام عملیات در «شلمچه» محرز نشده و فرماندهی سپاه با بیان مشکلات و کسب تکلیف در مورد آن ها می خواهد که ابهامات موجود روشن شود

اما آقای «هاشمی رفسنجانی» با اشاره به این که در مورد سختی کار، وضع زمین  ومقولات دیگر از جنبه نظامی آن بحث نمی کند، به نحوی بررسی پاره ای از آن مسائل را به خود سپاه محول می نماید.

آن چه آقای «هاشمی» آن را اساسی و اصلی می داند انجام عملیات است. «شلمچه» به لحاظ ارزش سیاسی زمین منطقه مورد تأکید قرار می گیرد و چون منطقه دیگری آماده انجام عملیات نیست، به عنوان راه حل جایگزین و هماهنگ با عملیات ارتش در نفت شهر مطرح می شود. چیزی که طبعاً نمی تواند مطلوب سپاه باشد و در واقع خود به خود نوعی عامل فشار برای انجام حتمی عملیات در جنوب تلقی می شود.

جلسه بعد که در ساعت 20:30 همین روز تشکیل شد با گزارش «قرارگاه قدس» از اقدامات انجام شده و دیگر مسائل مربوط به عملیات «هور» آغاز می شود.

برادر «عزیز جعفری» ابتدا به نیازهای مهندسی منطقه مورد نظر اشاره می کند از جمله این که:

«اگر بارندگی نباشد و به شرطی که 1500 کمپرسی مداوم در منطقه باشد یک ماه کار می خواهد و اما تجارب گذشته نشان می دهد که این امکانات فراهم نمی شود، باران می آید و کار عقبه سازی بیش از یک ماه زمان خواهد برد».

گزارش با ذکر برخی مشکلات و همچنین توضیح برادر «جعفری» در مورد طرح مانور و هدف عملیات ادامه یافت. از مجموع گفت وگوهایی که پیرامون عملیات در «هور» صورت گرفت چنین استنباط می شود که مسئله هور منتفی باشد زیرا:

1- زمین منطقه خصوصاً در شمال هور از ارزش قابل ملاحظه ای برخوردار نیست. خصوصاً اینکه سپاه بایستی با تمام توان خود وارد عمل شود و در نهایت نیز بهبودی در وضعیت سیاسی - نظامی کشور ایجاد نخواهد کرد.

2 -وجود مشکلاتی از قبیل کمبود شناور و سایر امکانات که به سادگی قابل حل نیست.

3- از دست ندادن زمان مهم ترین مسئله است در این جا که تضمینی برای آن وجود ندارد.

4 -امکان رعایت غافل گیری ضعیف است و دشمن به سهولت عملیات را کشف خواهد کرد.

5 -فرماندهان یگان ها اعتقادی نسبت به انجام عملیات ندارند

جلسه با گزارش فرماندهان لشگرهای19 فجر، 5 نصر و 31 عاشورا از عملیات کربلای4 و همچنین اقدامات انجام شده درمورد عملیات آتی و نیز مشکلات و نظرات مربوط به آن ادامه یافت. از جمله برادر «باقر قالیباف» اشاره به محدود بودن زمین و عقبه ای که نیرو در آن مستقر خواهد شد - با توجه به دید دشمن در منطقه - محدود بودن عقبه ها و جاده های تدارکاتی، محدود بودن زمین منطقه عملیات و تناقض سرعت عمل مورد نظر در آمادگی با مسئله حفاظت، به نحوی نظر منفی خویش را ابراز کرد. برادر «امین شریعتی» می گوید که ما فقط می توانیم تا پشت سیل بند پرورش ماهی بیاییم و نباید به یک عارضه مشخص متکی بشویم زیرا دشمن با یک تیربار آن جا را می بندد. وی پیشنهاد کرد که منطقه زید نیز به این منطقه افزوده شود که اگر عبور ممکن نشد از آن جا بتوان گسترش یافت. وی راجع به تسلط اطلاعاتی دشمن در منطقه نیز ابراز نگرانی می کند و می گوید:

«ما امروز برای تعیین عقبه رفته بودیم، جایی را پیدا نکردیم که دور ازدید دکل ها و دیده بانی پتروشیمی باشد.»

سپس برادر «غلامرضا محرابی» گزارشی از شناسایی های انجام شده ارائه می کند و ضمن آن به تقویت دشمن در منطقه «پنج ضلعی» و «بوارین» اشاره می کند.

در ادامه جلسه برادر «احمد غلامپور» طی سخنان نسبتاً مفصلی به موارد زیر اشاره می کند:

«در طول جنگ همیشه منطقه شلمچه از نظر استحکامات مطرح بوده است. ما در این جا به خاطر ذهنیتی که داشته ایم تا کنون کار اساسی نکرده ایم پس از کربلای چهار متوجه شدیم دشمن ضعف اساسی داشته و اگر سرمایه گذاری اساسی می کردیم، نتایج بهتری از کربلای4 به دست می آوردیم».

زمین این منطقه از بوارین تا زید به هم وابسته است و نمی شود در قسمتی عمل کرد و در قسمت دیگر عمل نکرد. دشمن با توجه به کربل

منبع: فارس

مسئولیت صحت اخبار ارائه شده به عهده منبع خبر بوده و این رسانه صرفاً رسالت اطلاع‌رسانی خود را در این رابطه انجام می‌دهد.

برچسب‌ها:

نظر شما