شناسهٔ خبر: 23689634 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

آثار نمایشی تئاتر فجر در بوته نقد 3؛

عدالت‌گستری غایت آرمانی هر انسان است/ نگاه ساختاری به بحران‌های اجتماعی

گروه هنر: تئاتر تهران زیر بال فرشتگان، عصر یکشنبه، یکم بهمن‌ماه به‌عنوان یکی از کارهای شرکت‌کننده در سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر در تالار هنر اجرا شد.

صاحب‌خبر -

نگاهی به تئاتر تهران زیر بال فرشتگان؛

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)؛ در این نمایش 5 شخصیت ایفاگر نقش‌ها هستند که در چارچوب یک خانواده در صحنه دیده می‌شوند و یک نقش فرعی به عنوان خدمتکار خانواده در این نمایش حضور دارند؛ پریسا (دختر کوچک خانواده فتوت)، اسفندیار (پسر کوچک خانواده فتوت)، فتوت (پدر خانواده)، ارسلان (پسر بزرگ خانواده)، پریما (دختر بزرگ خانواده) ، چموش (نوکر خانواده) و صدای چند مرد! شخصیت‌های این نمایشنامه هستند.

این نمایش روایتگر یک خانواده شهری است که سعی دارد با توجه به شخصیت هر کدام از آنها یک درام اجتماعی را روایت کند و از طریق واکاوی چند شخصیت لایه‌های مختلف اجتماعی را برای مخاطب نمایش دهد.

در این تئاتر سه روایت مشاهده می شود یکی در خیابان می‌گذرد و یکی در خانه و دیگر یک تصویر ذهنی که خیال گونه است. در این اثر هر کدام از آدمها در یک خلا و بحرانی به سر می برند که در درون خانواده شکل گرفته است و عدم حضور کانون خانواده سبب شده است که آدم‌ها دنبال راهکاری باشند تا از این سرگشتگی نجات پیدا کنند.

در بخش اول نمایش که در فضای خیابان می‌گذرد و ببینده در آن فقط صدای گفت‌وگویی را در پس زمینه تاریک می‌شنود نگاهی به آسیب‌های جامعه شهری دارد و این آسیب‌ها که سبب بروز خیانت در جامعه است مورد توجه کارگردان واقع شده است.

در بخش دوم در این اثر شاهدیم که بحران در ساختار خانواده زمینه علت و معلولی دارد و ازدواج اجباری زمینه را برای یک کانون ناآرام فراهم کرده است همین علت سبب ایجاد روابط لرزان و شکننده در خانواده دارد.

در بخش سوم این نمایش، یکی از شخصیت‌های داستان به نام اسفندیار در بخش سوم و تخیل‌گونه داستان به مفاهیم ارزشی چون عدالت و میل انسان‌ها به جاودانگی می‌پردازد.

در قسمتی از این تئاتر به شخصیت اسفندیار پرداخته شده است که به عنوان رزمنده مدت زیادی را در جبهه‌ها گذرانده است و نگاه به این شخصیت با سایر ژانرهای کلیشه‌ای در ذهن متفاوت است زیرا او پس از اتمام جنگ با جای خالی همسر خود در زندگی مواجه است و در نهایت هدفی چون رانندگی در جاده‌ها را برای خود انتخاب کرده است.

به هر حال نمایش مبتنی بر نمایشنامه خود که ساختار اپیروزدیک و حلقوی دارد علاوه بر اینکه در هر صحنه سعی دارد به یک خودبسندگی دست پیدا کند اما رشته‌ای که در اینجا می‌توان آن را ربط مضمونی صحنه‌ها تعبیر کرد و البته در هر صحنه نسبت به صحنه قبل‌تر آن ردپایی از شخصیت‌ها محسوس است، مخاطب را به یک نقطه پایانی که گویا منظور و هدف از روایت نمایشی آن است رهنمون می‌سازد و آن استیصال شخصیت‌های نمایشی در پی خودباختگی است که هر شخص متأثر از فضایی که بر او حاکم شده، مبتلا به آن است و اینکه برایند تمامی مناسبات جاری بر روی صحنه به این نکته ختم می‌شود که بروز همه این ناهنجاری‌ها پرهیز از رفتارهای عادلانه و اصرار بر انحصارطلبی است که در پی آن هر فرد تنها به دنبال منافع خود است.   

صحنه این نمایش به دکوری ساده زینت شده است و فضای نمایش با تاریکی صحنه از جریانی به جریان دیگر گذر می‌کند. یکی از نقاط ضعف این نمایش پایان تصنعی این داستان است که یکباره ببینده را در ابهامی بدون تعلیق قرار می‌دهد که نمی‌داند هنوز باید منتظر صحنه بعدی باشد یا خیر و ببینده پایان بازی برای آن متصور نیست.

مینا حیدری

 

 

 

نظر شما