اسماعیل شفیعی در گفت‌وگو با ایسنا، پیرامون مسائل مهم و زیربنایی در حوزه هنر و سیاستگذاری آن اظهار کرد: یکی از پرسش‌هایی که همواره مطرح می‌شود و البته ریشه‌یابی آن تاکنون نتوانسته منجر به ارائه راه‌حلی شود، اینکه در عرصه هنر و آموزش عالی آن که در دانشکده‌های هنری در حال جریان است فارغ‌التحصیلان ما آیا توانایی لازم را برای ورود به بازار حرفه‌ای کار به دست می‌آورند؟ که در پاسخ باید گفت خیر. چرا که ما با وجود آنکه هدف دانشگاه قاعدتاً تربیت نیروی حرفه‌ای است اما به میزان نیاز بازار حرفه‌ای قادر به تربیت نیروی توانمند نیستیم.

شفیعی تصریح کرد: در پاسخ به چرایی این معضل جامعه دانشگاهی در عرصه آموزش مهارت‌های هنری برای جذب در بازار حرفه‌ای دانشجویان پس از فراغت از تحصیل، باید به این مسئله بنیادین اشاره کنم و آن اینکه اساساً منشأ همه این مشکلات به این دلیل است که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری حداقل در این 4 دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی درک درستی از هنر نداشته و ندارد.

این مدرس و کارشناس تئاتر در ادامه گفت: میزان عنایت و اهتمام  وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به عرصه هنر را در وهله نخست می‌توان از عنوانی که برای این وزارتخانه در نظر گرفته شده است به روشنی متوجه شد و آن اینکه هیچ اشاره ای مستقیم به این عرصه مهم و سرنوشت‌ساز در آموزش عالی نشده است و این در حالیست که دوستان مسئول در این وزارتخانه تصورشان این است که هنر یک علم است در صورتیکه باید گفت هنر مجموعه‌ای جدا از علم است و حتماً بارها با این لفظ مواجه شده‌اید که هنر مستقل از واژه علم به کار می‌رود و مثلاً می‌گویند علم و هنر.

وی با اشاره به اینکه سیاستگذاران عرصه آموزش عالی هنوز متوجه فرق ماهوی میان علم و هنر نشده‌اند، تأکید کرد: تصور می‌کنم این مسئله نیاز به توضیح داشته باشد و آن اینکه اساساً  کار هنر خلق و آفریدن است و ساختن در صورتیکه ما در عرصه علم دست به خلق نمی‌زنیم و آنچه که صورت می‌گیرد در امتداد مسیر دانش است و فرد دانشمند با توجه به بضاعت و امکانات موجود تنها گامی در پیشبرد آن تلاش می‌کنم و حتی ممکن است به قدر ذره‌ای به داشته‌های قبلی بیاموزد.

شفیعی افزود: براین اساس در عرصه علم اگر کسی مثلاً با همان دانش قدیمی پلی را مشابه همان چیزی که دویست سال قبل برمبنای مختصات و دریافت‌های علمی موجود در آن زمان بسازد، جامعه علمی آن را برنتافته و چنین تلاش و اهتمامی از سوی آن فرد مطرود بوده و اتلاف منابع و نیروی کار محسوب می‌شود، در شرایطی که در عالم هنر همچنان اگر فردی همانند داوینچی بتواند نقاشی کند و یا فردی بتواند به شیوه سوفوکل، نمایشنامه بنویسد، او را تاج سر هنر می‌دانند.

 رئیس دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر در پایان خاطرنشان کرد: تا زمانی‌که عرصه هنر شأنیتی مجزا برای خود پیدا نکند و وزارت علوم به عنوان متولی اصلی آموزش عالی کشور این مقوله را مستقل از علم مورد مداقه قرار ندهد نمی‌توان به جزئیات دیگر آن پرداخت که البته من به شخصه و با مساعی سایر دوستان و اعضای هیئت علمی برخی از دانشکده‌های هنر تاکنون اقداماتی در مجاب ساختن وزارت علوم مبنی بر توجه به این مهم به انجام رساندیم که در مقال بعدی به آن پرداخته و آن را با شما در میان خواهم گذاشت.

انتهای پیام