شناسهٔ خبر: 23683419 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

محمد صادق جنان صفت

شکست روحانی در اقتصاد قابل جبران برای ایران نیست

صاحب‌خبر - توییت کوتاه ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی ایران درباره خرسندی برخی افراد و احزاب و شخصیت های سیاسی ایران از رشد شتابان قیمت دلار به اندازه خرسندی دونالد ترامپ رئیس ایالات متحده آمریکا بدون تردید در جامعه ایران مابه ازای واقعی دارد.
طیف های تندرو منتقد دولت دوازدهم در درون جناح سیاسی اصولگرا دراین روزها از اینکه دلار آمریکا دربازار ایران روندی فزاینده را تجربه می کند شادند و این شادی را در یادداشت ها ، گزارش و تحلیل های خود کم و بیش نشان می دهند . شاید درنگاه کلان این خرسندی آنها به لحاظ سیاسی جای نکوهش نداشته باشد و به رقبای سرسخت دولت حق داد که شاهد کاهش محبوبیت رقیب هستند و امیدوارند درسر بزنگاه این دولت را از راه انتخابات پایین بکشند . اما این رفتار هنگامی جای سرزنش دارد که همین خرسندان به شهروندان آدرس اشتباهی از دلایل و پیامدهای شکست دولت روحانی در اقتصاد
می دهند و بیراهه بازمی کنند تا اصل داستان به فراموشی سپرده شود. واقعیت این است که دولت دوازدهم و بانک مرکزی برای تثبیت نرخ ارز در دامنه های محدود و حتی افزایش قیمت در اندازه نرخ عمومی تورم نیروی کافی ندارند. این کمبود نیرو در دوجهت گوناگون خود را نشان می دهد که اتفاقا به دلایلی است که از میدان عمل دولت خارج است. در سمت عرضه ارز به دلیل اینکه هنوز آمریکا با استلالهای خاص دولت ترامپ راه را برای بانکداری ایمن و روان ایران ناهموار نگه داشته است برگشت بهنگام ارزحاصل از صادرات نفت باسختی انجام می شود. این چیزی است که نیک می دانیم از حوزه اختیارات دولت خارج است و بانک های ایرانی باید گامهایی رابردارند که پای نهادن روی مین است. این درنگ وتاخیر در برگشت بهنگام ارز دست دولت را برای ه ارز دراینروزها بسته است. از سوی دیگر دولت توانایی کنترل تقاضا را به هردلیل تاجایی که موجب تشویش بیشتر شهروندان نشود را نیز ندارد. ازسوی دیگر دولت برای تامین کسری بودجه جاری خود به هرحال باید از دارایی های پیدا و پنهان خود استفاده کند و ارز از جمله ارایی دولت به حساب می اید. اشتباه دولت یازدهم و دوازدهم شاید در نقطه ای شکل گرفت که تصور می کرد فضای سیاست داخلی و خارجی پس از برجام به سوی مدارا و سازگاری ایران و غرب خواهد بود و می تواند از فضای مهربان پدیدارشده برای اقتصاد در مسیرهای گوناگون سرمایه ارزی جذب کند و با رشد اقتصادی شتابان راه را برای بهبود اقتصاد صاف کند. اما واقعیت گونه دیگری رقم خورد و سیاست خارجی ایران به سویی رفت که مناسبات بهبود یافته با اتحایه اروپا نیز به سوی تیرگی گرایش یافت. چشم انداز نه چندان روشن مناسبات با اتحادیه اروپا به رغم ایستادگی اعضای قدرتمند عضو این اتحادیه در برابر آمریکا برای حفظ برجام با تحدید و تهدید تازه مواجه ده است و امیدها برای استفاده از توانایی های آلمان و فرانسه و انگلستان را کاهش داده است. تهدید به تحریم از سوی آلمان در این دوران و روزهای سخت گره کور اقتصادایران در تجارت و جذب سرمایه خارجی را به محاق می برد و اندک امیدها را نیز زایل می کند. راه این است که ایران در یارگیری جهانی تجدید نظر کند؟ به نظر کارشناسان می توان در مواجهه با این روزهای سخت به منتقدان توصیه کرد به ترامپ پاس گل ندهند و یادشان باشد هرتوپی که از خط دروازه دولت عبور می کند تنها دولت نیست که گل می خورند بلکه اقتصاد نحیف ایران است که پی درپی باز می شود و در این وضعیت نمی گویند دروازه بان باخت بلکه می گویند تیم ملی باخت. شکست این دولت را درذهن ایرانیان تداعی می کند که این نظام توانایی نجات اقتصاد را ندارد چون دولتهای قبلی شامل دولت سازندگی ،دولت اصلاحات ، دولت مدعی انقلابی گری و عدالت خواهی و حالا دولت اعتدال نتوانسته اند کاری از پیش ببرند.

نظر شما