شناسهٔ خبر: 23675490 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

به دنبال استعفای صالحی امیری از معاونت شهرداری پایتخت مطرح شد؛

این استعفا را چند می فروشید؟/ متهم ردیف اول شهردارتهران است

آقای نجفی باید به افکار عمومی پاسخ دهد، چرا چنین فردی با این سطح از مشغله را برای معاونت فرهنگی شهرداری تهران در نظر گرفته است .

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر، گروه جامعه، عابدین سالاری اسکر*؛  صالحی امیری: «آمادگی دارم به احترام افکار عمومی داوطلبانه و صادقانه معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران را به جوانان واگذار کنم و هیچ اصراری بر ماندن در شهرداری ندارم».

محمد جواد حق شناس(رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران) : «صالحی امیری یکی از مدیران شایسته و از سرمایه های ارزشمند کشور است، استعفای صالحی امیری نشانه نقدپذیری و مسئولیت پذیری است».

محسن هاشمی رفسنجانی: «از زمانی که صالحی امیری وارد شهرداری شد مساله حضورش در انتخابات ریاست کمیته ملی المپیک مطرح بود.... این بستگی به آقای نجفی دارد که بخواهد مدیرش دوشغله باشد یه نه».

نجفی شهردار تهران: «صالحی امیری از معاونت فرهنگی و اجتماعی استعفا داد و از این به بعد به عنوان مشاور شهردار در امور فرهنگی و اجتماعی فعالیت می کند».

در این نوشتار می کوشم به سوالات زیر پاسخ دهم.

آیا صالحی امیری داوطلبانه از مقام معاونت فرهنگی استعفا داد و آیا صادقانه برخورد کرد؟ و آیا رفتار صالحی امیری را باید نشانه نقدپذیری و مسئولیت پذیری تعبیر کرد؟

چرا نجفی شهردار تهران در این مساله باید پاسخگو باشد؟

دلیل ضعف و نقش حاشیه ای شورای شهر تهران در این مساله چه بود؟

برای پاسخ به سوالات فوق، ابتدا در قالب یک مدل هزینه- فایده، فوائد و هزینه های آمدن و رفتن صالحی امیری را ارائه می کنم.

بررسی های من نشان می دهد که صالحی امیری از تاریخ ۲۱/۸/۹۶ (روز صدور حکم معاونت) تا ۳۰/۱۰/۹۶ (روزی که نجفی گفت، استعفا داده است) اقدامات زیر را انجام داده است.

فوائد آمدن و رفتن صالحی امیری :

نشست با اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه

کتابگردی در شهر کتاب (۲آذرماه)

جلسه شورای معاونین فرهنگی_ اجتماعی مناطق ۲۲ گانه (۷آذرماه)

اعطای احکام شهردار مدرسه به دانش آموزان (۱۱آذرماه)

شرکت در مراسم اختتامیه سومین دوره جایزه سپیدار(۱۲آذرماه)

شرکت در همایش روز جهانی افراد دارای معلولیت (۱۸آذرماه)

نوشتن یادداشت در روزنامه همشهری با عنوان شهرداری در گذر ۱۰۰ روز (۱۸آذرماه)

انتصاب رفیق خود، آقای «ایوبی» به سمت قائم مقام معاونت فرهنگی (۵دیماه)

یادداشت در روزنامه «همشهری»؛ با عنوان "تهران آینده، شهری انسان مدار"(۹دیماه)

نشست با همکاران در دومین نشست فصلی مدیران شهرداری (۱۱دیماه)

حضور در نشست مدیران روابط عمومی (۱۳دیماه)

نوشتن یادداشتی در روزنامه «اعتماد»؛ با عنوان "رئیس جمهور با مردم صادق است" (۲۱دیماه)

نشست با همکاران و مدیران امور بانوان شهرداری (۲۶دیماه)

دیدار چهره به چهره با کارکنان معاونت فرهنگی و اجتماعی (۲۶دیماه)

هزینه های آمدن و رفتن صالحی امیری:

هزینه آشکار شامل هزینه اداری و نیروی انسانی برای انتصاب،  هزینه برگزاری جلسات، نشست ها، همایش ها و گردهمایی ها و هزینه  حقوق و دستمزد معاون شهردار تهران که در حد معاون وزیر محاسبه می شود. (در صورت محاسبه به ده ها میلیون تومان می رسد)

هزینه متزلل کردن سیستم اداری و دو ماهه تعطیلی حوزه فرهنگی شهر (عدد قابل توجهی است)

هزینه ای که شهر و شهرداری برای اینکه آقای معاون جدید به شناخت اولیه از حوزه فرهنگی شهرداری برسد(هزینه تسلط بر محیط شهرداری که عدد قابل توجهی است)

هزینه آوردن رفیق خودآقای «ایوبی» به سمت قائم مقامی معاونت

هزینه تخریب و به بازی گرفتن افکار عمومی در قصه ماندن یا رفتن (عدد قابل توجهی است)

همانگونه که آیتم های فوائد نشان می دهد وی در تعدادی نشست حضور یافته و سخنرانی فرموده اند و چند مقاله نیز در دفاع از دولت و شهرداری نوشته است. در مقابل این هزینه سنگین را به شهر تحمیل کرده است (بخوانید هزینه فراوان در برابر فایده ناچیز).

همانگونه که می دانید برای انتخاب یک فرد جهت تصدی پست معاونت شهرداری تهران، ابتدا با  صاحبنظران این حوزه مشورت، سپس با فرد منتخب گفتگو  و شرایط دو طرف(شهردار تهران و معاون منتخب) لحاظ و نهایتاً از دستگاهای زیربط قانونی استعلام های لازم صورت می گیرد. مدتی بعد از انتصاب وی، نجفی شهردار تهران در تلویزیون گفت: «آقای صالحی امیری نمی تواند همزمان در کمیته ملی المپیک مسئولیت بگیرد چون طبق اعلان معاون رئیس جمهور این مسئولیت شغل محسوب می شود و ایشان هم ماندن در شهرداری را ترجیح می دهد»:(۲۲آذرماه).

 اکنون نوبت آقای نجفی است که پاسخ دهد که :

آیا با صالحی امیری در خصوص اینکه تمام توان و انرژی خود را برای شهرداری تهران بگذارد تفاهم و گفتگو کرده است یا خیر؟

اگر شروط لازم را با وی مطرح  نکرده است باید پاسخگوی این هزینه ها باشد.

اگر هم شروط خود را با آقای صالحی امیری توافق کرده است و او ابراز کرده که قصدی ندارد در کمیته ملی المپیک کاندیدا شود، باید این را برای افکار عمومی روشن کند. و اگر هم، از ابتدا صالحی امیری آمدن خود را مشروط به حضور در هر دو پست کرده است. آقای نجفی باید به افکار عمومی پاسخ دهد، چرا چنین فردی با این سطح از مشغله را برای معاونت فرهنگی شهرداری تهران در نظر گرفته و پست هایی مانند (قائم مقام شهردار در امور فرهنگی، ریاست هیات مدیره سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران، ریاست کمیته توسعه اجتماعی و فرهنگی ستاد بازآفرینی شهر تهران، ریاست هیات مدیره سازمان ورزشی شهرداری تهران را به وی تفویض کرده است؟

حال سوال این است که چه کسی باید این هزینه ها را متقبل شود؟ پاسخ روشن است. متهم درجه اول و اصلی شخص شهردار تهران است و در قدم بعدی شورای شهر تهران است. همانگونه که در ابتدای نوشتار آمد، محسن هاشمی رفسنجانی به صراحت می گوید" این مسأله را شورا از ابتدا می دانسته و شگفت آورتر اینکه می گوید، این به عهده نجفی است که بپذیرد یا نه!؟

سوالِ افکار عمومی این است که" چرا شورا که باید حافظ منافع و فرصت های شهر باشد در مسائل اینچنینی منفعل و از موضع پایین برخورد می کند و کسی معترض نمی شود و فقط بعد از فشار گسترده افکار عمومی یکی، دو عضو شورا به صورت ملو و آرام از وی تقاضا می کنند که استعفا کند! بعد هم که استعفا می کند به جای حساب کشی و طرح سوال از نجفی و صالحی امیری تعابیری مانند نقدپذیری، مسئولیت شناسی و فراهم کردن زمینه برای ورود جوانان تعبیر و تفسیر می کنند؟

صالحی امیری در متنی که شبیه به یک بیانه سیاسی است، خود به نکته اصلی اشاره کرده است. وی می گوید:« تصدی این پست هیچ گونه منع قانونی نداشته و مغایرتی با مسئولیت اجرایی ندارد. اینجانب نیز بر اساس همین منطق و رویه کاندیدای شدم (آقایان محلوجی، کلانتری و هاشمی طبا هم زمان با تصدی وزارتخانه و سازمان ریاست کمیته ملی النپیک را نیز برعهده داشتند.)

این عبارت، بدین معناست که از ابتدا با این تحلیل  قصد حضور داشته است و امروز که با فشار افکار عمومی(برکت وجود شبکه های اجتماعی) ناچار به عقب نشینی شده است، به جای عذرخواهی از افکار عمومی و محاسبه و پرداخت حداقل هزینه ریالی  تحمیل شده به خزانه شهرداری، آنرا مایه آزاد اندیشی، جوانگرایی و ... تعبیر و تبلیغ کرده است.

فقط در اینجا، کشور ما ایران اینگونه است که مدیران اینچنینی به جای آنکه پاسخگو باشند و عذرخواهی کنند، آن را به مردم می فروشند و عجیب تر آنکه، نهاد نظارتی شورا به جای نظارت و حساب کشی، از این سرمایه های ارزشمند (به تعبیر رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر)  کشور تشکر و قدردانی می کنند! ی

سردبیر هفته نامه «طهران شهر» 

نظر شما