شناسهٔ خبر: 23667686 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

فرایند صلح مرده است

تهران- ایرنا- روزنامه آسمان آبی در گفت‌ و‌گویی با هادی برهانی کارشناس مسایل سیاسی، نوشت: تصمیم دونالد ترامپ برای به رسمیت شناختن بیت‌المقدس نقطه تاریکی در روند مذاکرات صلح میان فلسطین و رژیم صهیونیستی بود.

صاحب‌خبر -

در ادامه این گفت‌ و‌گو آمده است: این تصمیم موجب شد تا جریان‌هایی نیز که به گفت‌وگو و مذاکره برای حل بحران اعتقاد داشتند باور خود را به ادامه روند کنونی از دست بدهند. نمونه این ناامیدی‌ها را می‌توان در تصمیم اخیر محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین مبنی بر تعلیق به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی مشاهده کرد. روزنامه «آسمان آبی» در رابطه با زمینه‌های اتخاذ چنین سیاستی از یک سو و آینده روند مذاکرات صلح از سوی دیگر با هادی برهانی، فارغ‌التحصیل مقطع دکتری مرکز اروپایی مطالعات فلسطین از دانشگاه اکستر انگلستان، گفت‌وگو کرده است. برهانی بر این باور است که تصمیم اخیر محمود عباس با استقبال مورد انتظار حماس روبه‌رو نشد، اما ممکن است در آینده این تصمیم به افزایش تخاصم میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی منجر شود.

**در راستای تصمیم شورای مرکزی سازمان آزادی‌بخش فلسطین برای تعلیق به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، برخی تحلیلگران سیاست‌های محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان را با سیاست‌های یاسر عرفات رهبر پیشین سازمان مقایسه می‌کنند. تحلیل شما در این ارتباط چیست؟
شباهت‌های زیادی میان حرکت کنونی محمود عباس و اقدامات گذشته یاسر عرفات وجود دارد و هر دو حرکت تقریبا در شرایط مشابه اتفاق افتاده است. در زمان یاسر عرفات پس از توافق اسلو بنا بود در عرض پنج سال مذاکرات نهایی به نتیجه برسد ولی از 1993 تا 1999 این مذاکرات به نتیجه مطلوب ختم نشد. اقداماتی مانند شهرک‌سازی‌ها مغایر روح توافقات بود و عرفات به این نتیجه رسید که این روند نتیجه موردنظر را به دنبال نخواهد داشت.

بنابراین عرفات تغییر جهت داد و با انتفاضه «الاقصی» همراهی کرد. در حال حاضر نیز وضعیت مشابهی پیش آمده و محمود عباس پس از عرفات با خوش‌بینی به قدرت رسید. او در کادر جنبش فتح یکی از خوش‌بین‌ترین افراد نسبت به غربی‌ها بود. اما با تصمیم ترامپ در ارتباط با تغییر پایتخت رژیم صهیونیستی و تغییر مکان سفارت ایالات متحده در سرزمین‌های اشغالی، عباس نیز عملا به همان نقطه گذشته رسید و راه روند مذاکرات صلح از یک سو و مواضع دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو از سوی دیگر عباس را به این نتیجه رسانده که طرف‌ مقابل راه پیشرفت صلح را مسدود کرده است. گرچه شرایط کنونی نسبت به دوران یاسر عرفات تا حدی متفاوت است اما همچنان می‌توان مشابهت‌هایی را میان این دو اتفاق مشاهده کرد.

محمود عباس نسبت به سلف خود یاسر عرفات امیدواری بیشتری به ایالات متحده و کشورهای غربی داشت و گمان می‌کرد در تعامل با این کشورها می‌تواند روند متفاوتی را برای فلسطینی‌ها ایجاد کند. عباس همچنین نسبت به روش‌های مقاومت و حرکت‌های انتفاضه که در گذشته از سوی نیروهای فلسطینی دنبال شده بود بدبینی بیشتری داشت. او گمان می‌کرد که تنها با تکیه بر مشی و روش گفت‌وگو باید اقدام کرد. درنهایت رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین متوجه شد که از مسیر گفت‌وگو نیز نتیجه‌ای به دست نمی‌آید.

**چنان‌که تحلیلگران مطرح کرده‌اند تصمیم عباس برای بازگرداندن وضعیت به پیش از امضای پیمان اسلو است. تا چه میزان در چنین شرایطی این تصمیم اجرایی است؟
امکان اجرایی شدن تصمیم جدید محمود عباس چندان بعید نیست. ولی به‌هرحال اجرای این تصمیم به محاسبه نیاز دارد. عباس و تشکیلات خودگردان در حال محاسبه هستند و در تلاشند ارزیابی جدیدی نسبت به شرایط موجود مسئله فلسطین و اقدام آمریکا داشته باشند. آن‌ها اگر متوجه شوند که مسیر پیشین یعنی تکیه بر گفت‌وگو و پیشبرد مذاکرات صلح، چیزی به ارمغان نمی‌آورد، مجبور به عقب‌نشینی خواهند شد.

هر اتفاقی که رخ دهد و تشکیلات خودگردان منحل شود یا رژیم صهیونیستی بخواهد امتیارات محدودی را که داده است بازپس بگیرد، شاید اعضای جنبش فتح چاره‌ای نداشته باشند. چون اگر روند صلحی که در آن فلسطینی‌ها سهمی در بیت‌المقدس نداشته باشند و شهرک‌های صهیونیستی نیز همچنان ساخته شوند و فلسطینیان از سرزمین‌های خود بیرون رانده شده و پاکسازی شوند، عملا هیچ حاصلی به دنبال نخواهد داشت و اگر عباس یا فرد دیگری بخواهد این مسیر را ادامه دهد، به دلیل آرمان‌ها و عقاید فلسطینیان، عملا در میان مردم منزوی خواهد شد.

**تصمیم محمود عباس برای آغاز آن‌چه از آن تحت عنوان انتفاضه سوم یاد می‌شود تا چه اندازه محصول تنش‌ها و اختلافات داخلی حاکم بر این تشکیلات است. آیا می‌توان گفت محمود عباس از این تاکتیک برای جلب افکار عمومی استفاده می‌کند؟
صحبت از انتفاضه زود است. محمود عباس هم در این تهدیدات و اقداماتش صحبتی از انتفاضه به میان نیاورده است. صحبت از انتفاضه بحثی است که شاید در آینده موضوعیت داشته باشد. ممکن است عباس در آینده به سوی آن حرکت کند. ولی فعلا تهدیداتی مطرح کرده است که ابعادی کوچک‌تر و کمتر نسبت به انتفاضه دارند. اگر بخواهیم نگاه غربی‌ها را در نظر بگیریم، آن‌ها نسبت به انتفاضه حساس هستند و نمی‌خواهند که طرفین به سمت شکل‌گیری انتفاضه سوم حرکت کنند.

اگر اختلافات میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی به انتفاضه کشیده شود دوران تازه‌ای از تخاصم‌ها شکل خواهد گرفت. شرایط فلسطین هنوز با شکل‌گیری انتفاضه فاصله دارد. در عمل نیز تشکیلات خود گردان فلسطین تمایلی به ورود به فاز مقاومت ندارد.

اما در ارتباط با تاکتیک جلب افکار عمومی باید گفت که در دنیای سیاست چنین اقدامی مانوری مانند دیگر مانورها است. اقدام محمود عباس و تصمیم‌های اخیر او حتما در دسته مانورهای سیاسی قرار می‌گیرد. ولی این بدان معنا نیست که این تصمیم، اقدامی بی‌پایه است. عباس با جدیت به این موضوع وارد شده و سعی می‌کند بر طرف‌های مختلف ازجمله غربی‌ها تاثیر بگذارد و می‌تواند انتخاب‌های مختلف داشته باشد. یکی از انتخاب‌های او تعیین استراتژی برای دور کردن رژیم صهیونیستی از غرب است.

**سازمان حماس فارغ از اختلاف نظرهایی که در شرایط کنونی با تشکیلات خودگردان دارد تا چه اندازه به رهبر تشکیلات خودگردان برای اجرایی شدن این تصمیم کمک خواهد کرد؟
حماس باید از تحولاتی که صورت گرفته است خوشحال باشد، زیرا با توجه به موضع‌گیری‌های تشکیلات خودگردان، این جریان سیاسی به مواضع حماس نزدیک می‌شود، اما در شرایط کنونی جنبش حماس استقبال مورد انتظار از موضع‌گیری‌های محمود عباس را نداشت. یکی از دلایل این استقبال نکردن به بحث آشتی فتح و حماس مربوط می‌شود.

این دو جریان چند هفته پیش مذاکراتی را در قاهره مصر برگزار کردند که البته مورد توجه چندانی از سوی تشکیلات خودگردان قرار نگرفت. حماس هم از نظر تامین مایحتاج مردم و خدمات مربوط به شهروندان تحت فشار قرار دارد. اعضای حماس توقع داشتند که تشکیلات خودگردان پس از تفاهم تغییری در سیاست‌های خود در قبال حماس اتخاذ کند. اما تشکیلات خودگردان کمک‌های لازم مورد نیاز شهروندان در نوار غزه را انجام نداد. بنابراین به نظر می‌رسد که حمایت نکردن حماس از سیاست‌های جدید محمود عباس به دلیل دلخوری این جریان از روند مصالحه و مذاکرات با فتح است. پیش از این حماس بارها اعلام کرده بود که مایل است تشکیلات خودگردان و نیروهای فتح در راستای سیاست‌های این گروه اقدام کرده و سیاست‌های خود را منطبق با سیاست‌های حماس پیش برند.

قطع همکاری‌های امنیتی با رژیم صهیونیستی یکی از این خواسته‌ها بود، اما اکنون که جنبش فتح به سیاست‌های موردنظر حماس نزدیک شده استقبال مورد انتظار از سوی حماس صورت نگرفته است. سازمان مقاومت اسلامی حماس معتقد است که زمان حرف و سخن گذشته و اکنون باید دید که فتح در عمل چه خواهد کرد.

**طبیعتا مهم‌ترین چالش پیش روی رئیس تشکیلات خودگردان، برای اجرایی شدن این تصمیم، واکنش کشورهای منطقه است. تا پیش از این، عربستان با همراهی مصر تلاش می‌کرد تا اختلافات میان فتح و حماس را کاهش دهد. واکنش احتمالی این کشورها به طرح جدید محمود عباس چه خواهد بود؟ به طور خاص مصر و عربستان به دلیل درگیری‌های حکومت‌های مستقرشان و شرایط داخلی و منطقه‌ای، در موضع ضعیفی قرار دارند و به غربی‌ها و نظر رژیم صهیونیستی نیاز دارند. بنابراین این کشورها در شرایطی نیستند که از اقدام اخیر تشکیلات خودگردان و محمود عباس حمایت جدی کنند. ریاض و قاهره مایلند تشکیلات خودگردان در ارتباط با تحولات تازه و تصمیم ترامپ، نرم حرکت کرده و اختلافات موجود را به درگیری و بحران نرسانند.

**چرا ایالات متحده در شرایط کنونی تصمیم به قطع کمک‌های مالی به آژانس ملل متحد برای کمک به فلسطینی‌ها گرفت؟
این اقدام ایالات متحده بسیار مهم است. به‌هرحال آواره‌های فلسطینی عامل مهمی در مسئله فلسطین هستند و اگر طبق قطعنامه‌های سازمان ملل این حق برای آن‌ها فراهم شود که به میهن‌شان بازگردند، عملا بدون خونریزی و جنگ رژیم صهیونیستی نابود می‌شود. چون جمعیت آوارگان فلسطینی بیش از یهودی‌های ساکن در اراضی اشغالی است. از این رو در انتخابات آزاد آوارگانی که به سرزمین خود باز می‌گردند، برنده خواهند شد و دیگر چیزی از رژیم صهیونیستی و حکومت یهودی باقی نخواهد ماند. بنا براین تلاش عمده صهیونیست‌ها و طرفداران غربی‌ آن‌ها به‌ویژه ایالات متحده بر این است که مسئله پناهندگان را بدون در نظر گرفتن بازگشت به سرزمینشان حل کنند.

آن‌ها در گام اول موضوع پناهندگان را به تشکیلات سازمان ملل سپردند و هزینه‌های آن را نیز بر عهده گرفتند. تامین مدارس و سایر خدمات به پناهندگان در حال حاضر با استفاده از منابع مالی رژیم صهیونیستی انجام می‌شود. از این رو صهیونیست‌ها در گام بعدی این خدمات را به پناهندگان قطع خواهند کرد. در چنین حالتی پناهندگان فلسطینی در معرض تشتت و پراکندگی قرار می‌گیرند. صهیونیست‌ در ادامه تلاش می‌کنند تا پناهندگان فلسطینی به دیگر کشورهای جهان جذب شوند. حتی زمینه‌ای ایجاد شود تا کشورهای غربی به این افراد پناهندگی بدهند.

تا جمعیت فلسطینی خارج از کشور کمیت و کیفیت خود را از دست بدهد. الان هم با توجه به شرایط منطقه فرصت مناسبی است تا رژیم صهیونیستی پرونده پناهندگان را در مسیر دلخواه خود اداره کند. عرب‌ها و کشورهای اسلامی در برابر متحدان رژیم صهیونیستی ضعیفند و واکنش‌های متزلزلی نیز از خود نشان می‌دهند. بدتر از آن این‌که از نظر مالی در وضعیت بدی قرار دارند. عربستان که ثروتمندترین کشور عربی است در حال حاضر امکان برعهده گرفتن هزینه‌های پناهندگان فلسطینی را ندارد. بنابراین قطع کمک‌های مالی ایالات متحده، شرایط را برای پناهندگان دشوار خواهد کرد.

**در این شرایط آینده مذاکرات صلح را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
پیش‌بینی می‌شود که بحران مذاکرات صلح میان فلسطین و رژیم صهیونیستی در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد و افق روشنی برای حل این معضل دیده نمی‌شود. پروژه صلح چنان که محمود عباس نیز گفت «مرده است» اگر غربی‌ها و آمریکا چاره‌ای نیندیشند که به کمک پیکر نیمه جان مذاکرات بیایند احتمالا در سال‌ها و ماه‌های آینده روند نابودی‌اش ادامه خواهد داشت.

*منبع: روزنامه آسمان آبی؛ 1396،11،1
**گروه اطلاع رسانی**2059**2002**انتشاردهنده: فاطمه قناد قرصی

انتهای پیام /*

نظر شما