به گزارش خبرگزار تسنیم از مشهد مقدس، علی فریدونی متولد اسفندماه 1333 در وحیدیه از توابع شهریار عکاسی را از سن 15 سالگی با کار در عکاسخانه پسرداییاش در شهریار آغاز کرد. اتفاقی که با ادامه در عکاسخانه «ترقی» و «شاهرخ» تهران جدیتر شد و نهایتاً با توجه به علاقهاش به کار عکاسی و خبر به استخدام خبرگزاری پارس در سال 1355 درآمد.
وی با همکارانش در این لابراتوار این خبرگزاری، عکسهای امام خمینی (ره) را که از نجف و پاریس میرسید، شبانه چاپ و آماده پخش میکردند. عکسهایی که با پیروزی انقلاب، در تیراژ بالا منتشر و پخش شد.
با شروع جنگ تحمیلی به عنوان عکاس به مناطق جنگی اعزام و برای تهیه گزارش با گروه جنگهای نامنظم مصطفی چمران همراه شد اتفاقی که تا پایان جنگ او را در مناطق مختلف جنگی نگاه داشت و منجر به خلق عکسهای متفاوت و تاثیرگذاری از سالهای دفاع مقدس و البته سه بار مجروحیت او شد تا لقب جسورتین و برجستهترن عکاس جنگ در ایران را به خود اختصاص داده و عکسهایش امروز به عنوان تاریخ تصویری سالهای دفاع مقدس در مجموعه عکسی با نام او به چاپ رسیده، وی شاهد وقایع مهم دیگری نظیر هواپیما ربایی معروف، کشتار حاجیان در مکه و ... نیز بوده و به ثبت این لحظات پرداخته است.
از مهمترین جوایز او میتوان به جایزه سازمان جهانی یونسکو، جایزه برترین عکسهای خبری سال هلند و جایزه سازمان جهانی صلیب سرخ اشاره کرد؛ وی در سال 1389 از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران بازنشسته شد و در همان سال به دریافت نشان هنرهای تجسمی فجر نائل و مدرک درجه یک هنری خود (معادل دکتری) را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. وی در حال حاضر به عنوان عضوی از انجمن عکاسان دفاع مقدس به دنبال احیاء آثار تصویری دوران دفاع مقدس است.
به بهانهی حضورش در مشهد با وی گفتوگویی انجام شد که در ادامه میخوانید:
تسنیم: جناب فریدونی امروزه یکی از مهمترین موضوعاتی که پیرامون ثبت و حفظ آثار دفاع مقدس مطرح شده، نحوه بازیابی و آرشیو عکسهای متعلق به آن دوران است که مورد انتقاد بسیاری از عکاسان است. نظر شما چیست؟
فریدونی: متاسفانه این مسئله یکی از مهمترین دغدغههای دو دهه اخیر بنده و تمام خبرنگاران و عکاسانی است که در آن زمان مشغول فعالیت بودهاند. مدیرعاملها و مسئولان مختلف میآیند و میروند ولی هیچ قول و قراری از حد شعار فراتر نرفته است.
به عنوان مثال نگاتیوهای 121 که ارزشمندترین نگاتیوهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب محسوب میشوند؛ در حال حاضر جای انگشتهای نشسته بر آن سبب شیوع باکتریها شده و در حال خورده شدن و از بین رفتن است. همین آرشیو دهه 60 بنده در خبرگزاری ایرنا در حال از بین رفتن است. تک تک این نگاتیوها به ساعتها روتوش و بازیابی نیاز دارد تا از بین نروند.
متاسفانه چند سال قبل حتی یک شرکت خصوصی قراردادی بست تا کل آرشیو را به کتابخانه ملی منتقل شود که با ایستادگی ما روبرو و موضوع منتفی شد. حتی در دورهای کارشناسان آلمانی با هماهنگی و انجمن عکاسان دفاع مقدس برای بازیابی این آرشیوها آمدند که باز هم کار نیمهتمام ماند.
تا امروز هم هر اقدامی انجام شده توسط دوستان قدیمی و انجمن و به صورت تماماً افتخاری بوده است. این آرشیو به یک ساماندهی و احیای جدی نیازمند است. هر چند امکانات ما در حد ملی و به روز است و قابلیت دیجیتالی کردن این عکسها وجود دارد اما اقدام جدی از سوی مسئولان با وجود هشدارها صورت نگرفته است. این عکسها باید هر چه سریعتربازیابی شوند، اسکن و ترمیم شوند و در چند هارد جداگانه با حجم بالا ذخیره شوند تا برای آیندگان باقی بمانند.
تسنیم: به نظر شما چند درصد از عکسهای دوران جنگ به نمایش درآمده و منتشر شده است؟
فریدونی: به جرات میتوانم بگویم بیش از 60 درصد از عکسهای دوران جنگ هنوز به نمایش درنیامده است. اگر خیلی خوشبین باشیم شاید نیمی از این عکسها منتشر شده باشد. بارها از مسئولان دوره جنگ خواستهایم تا فراخوان ملی بدهیم و به دنبال احیا و جمعآوری این عکسها باشیم اما یک درصد اجرا نشده است. اعلام خطر کردهام اما تنها انجمن عکاسان دفاع مقدس با بودجه مالی محدودش در حال جمعآوری است.
این عکسها باید جمعآوری و دستهبندی شوند؛ قابلیت این را داریم تا از روی خاک منطقه؛ لباسها، افراد و... این عکسها را طبقهبندی و آرشیو کنیم.
تسنیم: جدا از عکاسان حرفهای و خبری در دوران جنگ، دوربینهای دیگری نیز در مناطق جنگی حضور داشته است؟
فریدونی: بله.دقیقاً. مثلاً روابط عمومیهای لشگرها و تیپها بودهاند. حتی رزمندهها و سربازها دوربین داشتهاند و در جاهایی که عکاس نبوده عکاسی کردهاند ولو به صورت یادگاری. این عکسها حالا در آلبومهای شخصی در حال از بین رفتن است.به عنوان مثال، یک عکاس روابط عمومی دو حلقه دوربین دوستش را گرفته و حدود 20 قطعه عکاس ارزشمند از لحاظ تاریخی و ارزشی کادربندی و غیره عکاسی کرده است. این عکسها به تازگی به دست ما رسیده که نتیجه واقعاً غیرقابل توصیف است. باید روی این عکسها کار پژوهشی انجام شود.
تسنیم: و راه حل؟
فریدونی: وظیفه ملی ماست این عکسها به نمایش دربیاید. این عکسها متعلق به فریدونیها نیست. تاریخ یک ملت است. این عکسها باید به جامعه فرهنگی نمایش داده شود اما بزرگترین ضعف این است که نمایش عکس در خبرگزاریها محدود به همان هفته دفاع مقدس و برخی مناسبتهای دیگر شده است. در واقع عکسهای جنگ فقط جنبه مناسبتی پیدا کرده است.
تسنیم: به عنوان عکاسی که بیشترین مدت زمان را در جبههه سپس کرده است. مهمترین عکس شما کدام است؟
فریدونی: تمام مجموعه عکسهایم از اول تا آخر برای من خاطره است. برخی شرایط برای من خاص است که من دوستشان دارم و به من ارزش و حال خاصی میدهد. لحظههای قطعی غیرقابل تکراری است که دیگر هیچ زمان تکرار نخواهند شد. فریم عبور از میدان مین که پس از 19 سال با ترس و لرز در نمایشگاهی به نمایش درآمد شاید یکی از این عکسها باشد.
با طلوع خورشید به همراه گروه امداد و تعاون یعنی اولین گروهی که پس از عبور از میدان مین بعد ازعملیات وارد منطقه شدیم و چند عکس گرفتم که که برایم خاص است یا روی جلد مجموعه عکسم که تمام مدت زمانی که آن جوان 15 ساله جلوی چشمانم شهید شد به سه چهار دقیفه نرسید و من شاهد این لحظه بودم.
تسنیم: آیا در میان عکسهایتان، فریمی است که بخواهید برای خودتان نگه دارید و منتشر نکنید؟
فریدونی: اینگونه نیست. در 35سال گذشته که دوربین به دست گرفتهام همیشه سعی کردم حتی یک فریم از عکسهایم اغراق نباشد و بتواند با واقعیت ارتباط برقرار کنم. هرآنچه هم داشتهام با مخاطب به اشتراک گذاشتهام.نسل جوان را بسیار دوست دارم و معتقدم بعد از ما این رسالت سنگین به دوش نسل جوان است پس تمام اطلاعاتم را بدون اغراق در اختیار جوانان گذاشته و خواهم گذاشت.
تسنیم: شرایط حال حاضر عکاسی خبری در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
فریدونی: فکر میکنم عکاسی خبری در این سالها چندین پله صعود و جهش داشته است. کشورمان هشت سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشته چندین حادثه مانند زلزه و حوادث دیگر را تجربه کرده است. اینها همه منجر به بالا رفتن تجربه عکاسان خبری ما شده است.
تسنیم: و یا مثلاً همان هواپیماربایی معروف؟
فریدونی: بله. هواپیماها رباها درخواست فیلمبردار کردند اما عکاس نخواستند. دوستم که فیلمبردار بود جرات نکرد برود برای همین من داوطلب شدم. گفتند ممکن است اسیر بشوی یا کشته بشوی اما من رفتم.در باند فرودگاه به سمت هواپیما که میرفتم یکی از دوستانم میخندید و میگفت تو را میزنند و ما فیلم و عکست را میگیریم و با آن جایزه خواهیم برد.
پای پلکان که رسیدم، یکی از هواپیمارباها به عربی شروع به صحبت کرد و وقتی مطمئن شد من یک عکاسم و نیروی اطلاعاتی نیستم "کلت" را پشت سرم گذاشت و به بالای پلکان راهنماییام کرد. چند پله مانده به فضای اولیه هواپیما که پر از آشغالهای چند روزه حضورشان در هواپیما بود رسیدم؛ اجازه گرفتم تا عکس بگیرم. با دوربین واید 28 دو فریم عکس گرفتم که هواپیماربا هر لحظه ممکن بود مرا بکشد. عکس در آن زمان 13 هزار دلار فروخته شد و تا امروز هنوز گرانترین عکس خبری ایران است.
گفتوگو: صادق عسکری
انتهای پیام/
∎
نظر شما