فرارو- محمدحسین شاوردی* بحث تامین مالی خارجی این روزها به عنوان یک موضوع حیاتی در دستور کار مقامات دولتی قرار گرفته و اخیرا، ولی الله سیف، رییس کل بانک مرکزی خبر از اعطای یک وام ارزی ۵ میلیارد دلاری از سوی ایتالیا به ایران داده است. این وام علاوه بر اینکه به عنوان بزرگترین وام اروپایی چند سال اخیر شناخته میشود حجم کلی تسهیلات ارزی ایران از کشورهایی نظیر چین، کره جنوبی، روسیه، سوئد و ایتالیا را به بیش از ۵۰ میلیارد دلار رسانده است. با اینکه دولت ایران در دورههای مختلف با اهدافی متفاوت اقدام به دریافت وام ارزی از کشورهای خارجی نموده، اما همچنان برخی موضوعات نامکشوف در زمینه چرایی تغییر جهت دولت دوازدهم از سمت و سوی جذب سرمایه خارجی و فایننس به وام ارزی و تبعات این کار وجود دارد که به نظر میرسد نیازمند بررسی بیشتر است.
فرارو برای کشف زوایای پیدا و پنهان این موضوع با دکتر محمود باغجری اقتصاددان و استاد دانشگاه شهید بهشتی به گفتگو پرداخته است.
دولت از ابتدای سال ۹۶ تلاش چشمگیری را برای اخذ وامهای کلان خارجی متمرکز کرده و از طریق دول اروپایی و آسیایی موفق به اخذ چند ده میلیارد دلار وام ارزی شده است. اخیرا هم رییس بانک مرکزی از اعطای یک وام ارزی ۵ میلیارددلاری ازسوی ایتالیا به ایران خبرداده است. معنای وام ارزی چیست و دولت به چه علت تمایل به اخذ وام ارزی پیدا کرده است؟
موضوع تامین مالی پروژهها یا طرحها (Project Finance) یکی از شاخههای تخصصی مالی است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشد. در این مبحث، هدف تامین مالی پروژههایی است که قابلیت اجرایی داشته باشد و از توجیه اقتصادی و مالی برخوردار باشد. تامین مالی پروژهها بسته به مورد میتواند توسط منابع داخلی یعنی ریال و از طریق تسهیلات ریالی سیستم بانکی دریافت شود یا جهت تامین مالی با توجه به اینکه ممکن است نیاز به واردات ماشین آلات، تکنولوژی یا حتی خدمات باشد، نیاز به دریافت ارز خارجی میباشد.
برای دریافت ارز خارجی (می تواند دلار، یورو، یوان یا سایر ارزها باشد) چند طریق وجود دارد. نخستین مورد این است که ریال تبدیل به ارز خارجی میشود. به این معنی که متقاضی یا خودش ریال وارد میکند یا تسهیلات ریالی از سیستم بانکی دریافت میکند و آنرا تبدیل به ارز مینماید (از طریق بانک یا صرافی) و سپس در چارچوبهای LC یا حوالجات ارزی یا سایر ابزارها، ارز را منتقل به خارج کشور میکنند.
سومین کانال که بخصوص در این روزها بیشتر می شنویم تامین مالی پروژهها از طریق منابع خارجی است که لازم است درباره آن بیشتر صحبت کنیم. همانطور که مستحضرید در دولتهای نهم و دهم به دلیل شرایط خاصی که برای کشور بوجود آمده بود، روابط بین الملل با سایر کشورها به شدت کاهش یافته بود. همچنین وضعیت ارزی کشور نیز مناسب نبود و به همین خاطر شاهد شوکهای ارزی شدیدی بودیم. با انتخابات و روی کار آمدن دولت امید و تغییر استراتژی رییس جمهور، ارتباط با سایر کشورها در دستور کار قرار گرفت که میتوان ماحصل آن را برجام دانست. پس از انعقاد برجام و اطمینان کشورها از آن و همچنین سایر لابیهای اقتصادی و سیاسی انجام گرفته، ایجاد خط اعتباری توسط سایر کشورها بویژه کشورهای چین، کره جنوبی و چند کشور اتحادیه اروپا فراهم گردید که طبق شنیدهها مبلغ این خط اعتباریها چیزی معادل حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار میباشد. این خط اعتباریهای مشهور به Finance خارجی میباشد. در این روش، بین دولت ایران و دولتهای کشورهای تامین کننده منابع، توافقاتی درباره چگونگی همکاری، نرخها، دوره بازپرداخت و ضمانتنامهها ایجاد میشود. یکی از مهمترین موضوعاتی که شرکتهای خارجی درباره آن صحبت میکنند بحث ضمانت منابع توسط دولت میباشد که در اصطلاح از آن به عنوان Sovereign Guarantee می گویند. مفهوم این ضمانتنامه این است که مثلا چنانچه اگزیم بانک چین مبلغی به یکی از شرکتهای ایرانی بابت پروژه مشخصی پرداخت نماید، دولت ایران باید به اگزیم بانک، گارانتی دهد که چنانچه شرکت یا بانک عامل توان بازپرداخت تسهیلات را نداشته باشند، دولت ایران باید این مبلغ را پرداخت نماید.
خب با این تفاسیر، تفاوت وام ارزی با فایننس خارجی چیست؟ به چه دلیل این سیاست جای راهبرد سرمایهگذاری خارجی را گرفته است؟
طبق مکانیزم طراحی شده جهت استفاده از خطهای اعتباری لازم است دولت ضمانتنامه دولتی مبنی بر تضمین بازپرداخت اصل و سود تسهیلات را به کشورهای خارجی بدهد. در داخل کشور، دولت جهت استفاده از منابع خارجی، از بانکهای داخلی استفاده مینماید. بانکهای داخلی مسئول ارزیابی شرکتها و پروژهها و همچنین تضمین کننده بازپرداخت اقساط توسط مشتری می شوند. یعنی چنانچه مشتری نتواند اقساط خود را بازپرداخت نماید، بانکهای طبق قراردادی که با وزارت اقتصاد و بانک مرکزی منعقد میکنند موظف هستند، بازپرداخت تسهیلات را تضمین کنند. برای این منظور بانکها ضمن بررسی دقیق پروژه یا طرح متقاضی، از مشتری معمولاً وثیقه دریافت میکنند.
خب با این تفاسیر فواید و مضرات این شیوه تامین مالی برای ایران چیست؟ آیا طبق چیزی که برخی منتقدان ادعا میکنند مضرات این شیوه تامین مالی بیش از فواید کار است؟
فایننس از طریق منابع خارجی دارای مزیتهایی است که می توان به موارد ذیل اشاره کرد. نخست اینکه در شرایطی که وضعیت ارزی ایران مناسب نیست، تامین مالی توسط سایر کشورها و در قالب ارزهای مطرح دنیا، فرصتی است تا ماشین آلات، تجهیزات و ... به روز و مدرن را وارد کرد و از این طریق قابلیت رقابت با سایر کشورها را پیدا کرد. دیگر اینکه معمولا نرخ سود فاینانس خارجی پروژهها نسبت به نرخ سود تسهیلات داخلی پایینتر می باشد که این موضوع منجر به کاهش بهای تمام شده محصولات می شود.
نظر شما