مرد عیالواری به خاطر فقر، سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت. همسرش او را وادار کرد به دریا برود، شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند. مرد تور ماهیگیری را برداشت و به دریا زد. تا نزدیکی غروب تور را به دریا میانداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد. قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و این بار یک ماهی خیلی بزرگ صید کرد. مرد خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد. او زن و فرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر میشوند؟ در راه بازگشت مرد ثروتمندی در همان حوالی مشغول گردش بود. مرد ثروتمند رشته خیال ماهیگیر را پاره کرد و پرسید: «در دستت چیست؟» او پاسخ داد: «خداوند این ماهی را به تورم انداخته است.» مرد ثروتمند به کمک غلامانش آن ماهی را به زور از ماهیگیر گرفت و در مقابل هیچ چیز نداد. مرد فقیر سرافکنده به خانه بازگشت. چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود. مرد ثروتمند با غرور تمام به خانهاش رفت و مقابل همسرش به خود میبالید که چنین صیدی کرده است، اما هنگام خوردن ماهی خاری به انگشت مرد ثروتمند فرو رفت. درد شدیدی در دستش احساس کرد. بعد از مدتی دستش ورم کرد طوری که از شدت درد نمیتوانست بخوابد. پزشکان جمع شدند و قطع انگشت مرد ثروتمند را پیشنهاد کردند، مرد موافقت نکرد. درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت. چند روز به همین منوال سپری شد. پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و مرد ثروتمند بعد از ازدیاد درد موافقت کرد. وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد. مرد مبتلا به بیماری روانی شده بود و همچنان دست بریدهاش را احساس میکرد. حکیمی حاذق از شهری دیگر بر بالین مرد ثروتمند حاضر کردند و او گفت احتمالاً مرد به کسی ظلمی کرده که این چنین گرفتار شده است. مرد ثروتمند بلافاصله به یاد ماهیگیر افتاد و به غلامانش گفت هر چه زودتر او را نزدش بیاورند. بعد از جست وجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافهای شکسته بر مرد ثروتمند وارد شد. مرد به او گفت: «آیا مرا میشناسی؟» ماهیگیر پاسخ داد: «آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.» مرد ثروتمند گفت: «میخواهم مرا حلال کنی.» ماهیگیر پاسخ داد: «تو را حلال کردم.» مرد ثروتمند پرسید: «وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی؟» مرد فقیر گفت: «به آسمان نگاه کردم و گفتم پروردگارا، او قدرتش را به من نشان داد، تو هم قدرتت را به او نشان بده.»
∎قدرت خدا
صاحبخبر -
نظر شما