شناسهٔ خبر: 23637881 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

فلسفه تفاوت های جنسیتی از منظر عدل الهی - بخش دوم و پایانی

تفاوت های جنسیتی از منظر عدل الهی

این پژوهش، مبتنی بر آموزه های قرآنی، به بررسی فلسفه این تفاوت ها در نظامات تکوین و تشریع، از منظر عدل الهی پرداخته است.

صاحب‌خبر -

 

2- تفاوت های جنسیتی از منظر عدل الهی

     به طور کلی، فلسفه اختلاف و تفاوت در آفرینش موجودات، از مباحث مهم و سؤال برانگیز در ارتباط با عدل الهی می باشد. در رویکرد فلسفی به «عدل الهی» گفته می شود: «اختلاف آفریده گان در بهره های وجودی، لازمه نظام آفرینش و تابع قوانین علی و معلولی حاکم بر آن است و فرض یکسان بودن همه آنها پندار خامی است. اگر اندکی دقت کنیم خواهیم دانست که چنین فرضی مساوی با ترک آفرینش است.

زیرا اگر مثلاً همه انسان ها مرد یا زن بودند، توالد و تناسلی انجام نمی گرفت و نسل انسان منقرض می گردید. مانند آنکه اگر همه مخلوقات انسان بودند، در چرخه تأمین خوراک و نیازمندی ها نقص ایجاد می شد. و نیز اگر همه حیوانات یا نباتات یک نوع و یک رنگ و دارای خواص یکسان می بودند، این همه فواید بی شمار و زیبائی های خیره کننده پدید نمی آمد.»(مصباح یزدی، 1378: ص164)

   لذا لازمه نظام مند بودن کل هستی، وجود مراتب و درجات متفاوت در آن است و این امر، منشأ پیدایش تفاوت ها می باشد. همچنین نظام هستی با مجموعه ای از روابط علی و معلولی خلق شده، که هر یک از انواع موجودات در آن از جایگاه أحسن و ویژه خود برخوردارند. قرآن کریم در ترسیم این جایگاه می فرماید: «ألذی أحسَنَ کُلُّ شیءٍ خَلقَه (سجده/7): آنکه هرچه را آفرید، به نیکوترین وجه آفرید.» همچنین به تصریح قرآن کریم، هر شیء و پدیده در جهان هستی، مقام و مرتبه خاصی دارد: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ (قمر/49): ما همه چیز را با اندازه و قدر مشخص آفریده ایم.»

   باید گفت؛ وجود تفاوت میان موجودات، کثرت و تنوع ایجاد می کند و به این صورت، به وجود مجموعه یا نظام معنا می دهند. قرآن کریم، این تفاوت ها را اعم از آنکه در الوان، شب و روز، زبان ها، انسان ها و... باشد، از آیات و نشانه های قدرت حکیم و حاکم لایزال برشمرده، می فرماید: «وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ (روم/22): و از نشانه های قدرت او آفرینش آسمانها و زمین، و اختلاف زبان ها و رنگهای شما آدمیان است. در این امر، عبرت هایی است برای دانایان.» و «وَ مَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَه لِّقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ (نحل/33): در زمین چیزهایی با رنگهای گوناگون آفرید، در این امر، عبرتی است برای مردمی که پند می گیرند.»

   اختلاف ها و تفاوت هایی که مجموعه جهان را به صورت یک تابلوی کامل و زیبا درآورده است، اختلاف های ذاتی است. پست ها و موقعیت هایی که در آفرینش برای موجودات، معین شده است، مانند پست های اجتماعی نیست که قابل تبدیل و تغییر باشد. این پست ها نظیر خواص اشکال هندسی، ذاتی موجودات است(مطهری، 1372: ص146).

   برای شکل گیری نظام اجتماعی انسان ها نیز، وجود استعدادهای مختلف لازم و ضروری است و اگر همه انسان ها از شرایط کاملاً یکسانی برخوردار باشند، آنگونه که حضرت امیرالمؤمنین7 فرموده اند، امکان رفع نیازهایشان وجود ندارد و به نابودی کشیده می شوند. ایشان می فرمایند: «لایزال الناس بخیر ما تفاوتوا و اذا استووا هلکوا؛ تا مردم با هم متفاوتند در خیر و رفاه اند ولی هنگامی که یکسان شوند هلاک می شوند.»(به نقل از: اصفهانی، 1406ق، ج14: ص165)

   «جنسیت» به عنوان یکی از اساسی ترین وجوه تمایز موجودات، در میان انسان ها تنها جنبه ای عارضی و جسمی نبوده، در بسیاری از شئون حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی بشر تأثیرگذار است و به این سبب، دارای جایگاه و اهمیت ویژه ای در تحلیل مناسبات انسان ها می باشد. اولین گام در این تحلیل که در زمره مبانی و فلسفه حقوق اسلامی است[1]؛ تحلیل جنسیت از منظر عدل الهی است. در این مجال، در دو بخش «جنسیت و عدالت تکوینی» و «جنسیت و عدالت تشریعی» به این مبحث پرداخته خواهد شد.

2-1- جنسیت و عدالت تکوینی

   بحث «جنسیت و عدالت تکوینی» در بدو امر، از همان قواعد حاکم بر آفرینش موجودات از منظر عدل الهی پیروی می کند. چرا که «جنسیت» نیز تمایزی است مانند دیگر تفاوت های عارضی موجودات در نظام خلقت. همانگونه که پیش از این نیز ذکر شد، عدل الهی در نظام تکوین، رعایت قابلیتها در افاضه وجود و عدم امتناع از افاضه و رحمت الهی به آنچه امکان وجود یا کمال دارد، می باشد. بطوریکه هر موجودی، هر درجه از وجود که استحقاق آن را دارد دریافت می کند. لذا موجودات در نظام هستی از نظر قابلیتها و امکان دریافت فیض از مبدأ هستی با یکدیگر متفاوتند، هر موجودی در هر مرتبه ای که هست، از نظر قابلیت استفاضه، استحقاقی خاص به خود دارد.(مطهری، 1372: ص 57)

   صاحب المیزان در تحلیل جایگاه «جنسیت» در نظام تکوین می فرماید: «مشاهده و تجربه گواه هستند که مرد و زن دو فرد از یک نوع با جوهری واحد هستند که همان انسان باشد، چون جمع آثاری که در صنف مردان دیده می شود، در صنف زنان نیز بدون تفاوت دیده می شود و ظهور آثار نوعی دلیل بر تحقق موضوع در هر دو است. البته اختلاف به ضعف و شدت در بعضی آثار مشترک دیده می شود، لکن چنین اختلافی وحدت نوعی را بهم نمی زند.» (طباطبائی، 1384، ج4، ص 89)

   در آیاتی از قرآن کریم که به موضوع خلقت انسان و دمیدن روح و سجده ملائکه بر او اشاره دارند، از واژگان «آدم» (اعراف/11) و «انسان» (حجر/27، ملک/19، حج/5، مؤمنون/12، یس/77) استفاده شده است که به بشر صرف نظر از جنسیت او بازمی گردد. لذا هر یک از انسان ها اعم از زن و مرد، علیرغم تفاوت های متعددی که در عوارض جسمی و روانی در راستای ایفای نقش های مختلف و مکمل با یکدیگر در نظام خلقت دارند[2]، متناسب با استحقاق و قابلیت وجودی خویش، از رحمت الهی در دریافت وجود بهره مند می شوند.

استاد مطهری در بحث از «راز تفاوت ها» آورده است: «آنچه با عدل و حکمت الهی ناسازگار است و می تواند مصداق ظلم محسوب شود، تبعیض است نه تفاوت، و آنچه در جهان وجود دارد تفاوت است نه تبعیض. «تبعیض» آن است که در شرایط مساوی و استحقاق های همسان، بین اشیاء فرق گذاشته شود، ولی «تفاوت» آن است که در شرایط نامساوی، فرق گذاشته شود. به عبارت دیگر تبعیض از ناحیه دهنده است و تفاوت، مربوط به گیرنده.»(مطهری، 1372: ص 101)

 2-2- جنسیت و عدالت تشریعی

   جنسیت در جایگاه امری تکوینی، به طور گسترده حقوق و تکالیف متفاوتی را برای هر یک از زن و مرد رقم می زند[3] و به همین دلیل، موجب سؤال یا ایجاد شبهه در فهم تفاوت های جنسیتی از منظر عدل الهی می شود.

   از مبادی بحث پیرامون موضوع «جنسیت و عدالت تشریعی»، تبیین تأثیر جنسیت بر ارزشمندی انسان در پیشگاه حق تعالی می باشد. در این راستا لازم است جهان بینی اسلام و نظام ارزشی آن را به درستی شناخت.[4]

   ارزشها از نظر اهمیتی که دارند، یکسان نبوده و در مجموعه ای جای دارند که «نظام ارزشی» نامیده می شود. هر نظام ارزشی، مجموعه ای از ارزشها است که بر پایه ای از مبانیِ مورد وثوق نظام و به طور عام، جهان بینی آن؛ بر اساس اهمیت نسبی، مرتب شده و در یک بنای پلکانی نظم می یابند. نظام ارزشی دین اسلام، بر جهان بینی وحیانی استوار است. یعنی مبتنی بر صدور تمامی انواع ارزش ها از منبعی الهی است. همچنین، دیدگاهی توحیدی بر این جهان بینی حاکم است. به این معنا که؛ این دیدگاه، جهان را «یک قطبی» و «تک محوری» ترسیم می کند و برای جهان ماهیت «از اوئی» و «به سوی اوئی» قائل است.(مصباح یزدی، 1376: ص72)

جایگاه «جنسیت» در نظام ارزشی اسلام، با عنایت به آیات شریفه قرآن کریم و فرمایشات ائمه طاهرین: تعیین می شود. خداوند تعالی می فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (حجرات/13)؛ اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بى تردید، خداوند داناى آگاه است.»

   «جنسیت» در این فرموده حق تعالی؛ مانند تفاوت در ملل و قبائل ترسیم شده و فحوای آیه شریفه، دربردارنده نگاه عارضی به تمامی  اعتباراتی چون قومیت، نژاد، رنگ و جنسیت و... است. این نگاه، از یک سو هرگونه تبعیض مبتنی بر این گونه اعتبارات را از میان می برد (نهج البلاغه، خطبه های 152، 192 و 198)، و بدین وسیله ناهنجاری های گوناگون و شکاف های اجتماعی معلول این امور را برطرف می سازد و موجب وحدت، اتحاد، و تقویت انگیزه ها می شود، و از سوی دیگر زمینه رقابت و مسابقه در کسب فضایل و پاکی ها را فراهم می سازد، و چون تقوا فقط به امور فردی مربوط نیست بلکه، هر ساحت و زمینه ای (اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری،...) تقوای متناسب خود را طلب می کند، قویترین و بهترین ضامن اجرایی برای اصلاح، مراقبت و پیشرفت فردی و جمعی در اسلام وجود دارد.

   آموزه های قرآنی دیگری نیز به وفور بر برابری ارزش انسانی زن و مرد تصریح کرده اند. آیاتی که زن و مرد را از یک جنس (نساء/1)، در زمره صاحبان اندیشه و برخوردار از نتیجه اعمال صالح و مستحق حیات طیبه و بهشت جاویدان می دانند (آل عمران/189- 195، نساء/124 ، نحل/97، غافر/40 و ...)، در کنار فرازهایی که مردان و زنان مؤمن را یاوران هم و مسئول گسترش دین می شمارند (توبه/71)، و آنان را دارای مسئولیت مشترک و دشمن مشترک می دانند (بقره/35، اعراف/18-22، طه/117-121)؛ جایگاه مساوی زن و مرد را در نزد پرودگار نشان می دهند. برخی از آیات قرآن نیز در نشان دادن جایگاه زنان پای را فراتر می نهند و برخی از زنان را اسوه ای مثال زدنی برای تمام انسان ها از جمله مردان می شمارند.(تحریم/11)

   همچنین در حدیثی از امام معصوم7  نقل شده است که فرموده اند: «المرأهّ الصَّالِحَهّ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ غَیْرِ صَالِحٍ (الحرالعاملی، 1409ق، ج2: ص172)؛ یک زن صالحه شایسته، بهتر است از یک هزار مرد ناصالح.» این روایت با طرح عدد کثرت؛ در پی اثبات برتری و شایستگی، به واسطه میزان عمل صالح افراد و عدم تأثیر جنسیت بر برتری انسانها بر یکدیگر می باشد.

   نتیجه آنکه در نظام ارزشی اسلام؛ «جنسیت» که به ساحت جسم انسان اشارت دارد، به مثابه ابزاری در خدمت انسانها و در راستای تحقق هدف غاییِ خلقت آنان می باشد. از این رو میزان ارزشمندی انسانها در این دیدگاه، وابسته به میزان اعمال آنها در ترازوی تقوا، ایمان و عمل صالح است.

   جایگاه عارضیِ جنسیت در رویکرد اسلامی؛ به مفهوم مشابهت کامل نظام ارزشی مردانه و زنانه نمی باشد. ارزشهایی در دین اسلام وجود دارند، که تأثیر جنسیت بر پاره ای از مطلوبیت های تصریح یا توصیه شده برای دو جنس مذکر و مؤنث را عیان می سازند. برای مثال در نظام ارزشیِ اسلام، «مادری»، که مجموعه ای از صفات و وظایف را شامل می شود؛ می توان به این وسیله، یک ارزش جنسیتی برای زن به شمار آورد.

زیرا رسول خدا9   در روایتی خطاب به امّ سلمه؛ برای مراحل مختلف مادری اعم از بارداری، زایمان و شیردهی، ارزشی برابر با جهاد در راه خدا بیان فرموده اند(همان، ج21: ص459). و نیز «کسب روزی حلال» از این دسته ارزشهای جنسیتی برای مردان دانسته شده است. از حضرت صادق7 روایتی در این باب وارد شده که فرموده اند: «الکادّ على عیاله کالمجاهد فی سبیل اللَّه؛ ثواب کسى که به زحمت و ریاضت، تحصیل معاش کند از براى خود و عیال خود، برابر ثواب کسى است که جهاد کند در راه خدا.»(الامام جعفربن محمدالصادق7 ،1377: ص94)

بر این اساس و تعاریفی که از عدل الهی ارائه شد، باید گفت؛ تناسب ملاکات ارزشمندی اعمال زن و مرد بر مبنای جنسیت، با تفاوت های تکوینی آنها، در واقع همان تضمین تحقق عدالت تشریعی می باشد. آنچه خداوند برای زن و مرد ارزشمند دانسته، متناسب با ظرفیت ها و استعدادهای طبیعی است که در درون هر یک آنها به ودیعه نهاده است. و این تناسب و هماهنگی است که ضامن تحقق عدل الهی می باشد.

   برای فهم رابطه جنسیت و دیگر مؤلفه های عدالت تشریعی یعنی تکلیف، قضاوت اعمال و جزادهی، از یک سو می بایست به آیات فراجنسیتی بیان شده پیشین توجه کرد. در تمامی این آیات، نوع انسان ها مورد خطاب شارع قرار گرفته اند و یا احکام کلی، فارغ از جنس و صنف خاصی بیان شده اند. از سوی دیگر، این رابطه بر مبنای مختصات کلی نظام حقوقی اسلام به ویژه با لحاظ ملاک «جنسیت»، فهم می شود. این مختصات عبارتند از:

الف) جامعیت

   جامعیت نظام حقوقی اسلام، به دلیل توجه به تمامی ابعاد وجود انسان و نیازها و استحقاق های وی می باشد. به ویژه در آیات شریفه قرآن کریم و دیگر منابع فقه امامیه، گستره وسیعی از حقوق و تکالیف انسان در جایگاه های متفاوت در نهاد خانواده مانند همسر، مادر، پدر و فرزند؛ بیان گردیده است که ضامن تحقق عدالت تشریعی در ساحت ابلاغ تکالیف و حقوق انسان ها می باشد.

ب) انسجام و هماهنگی

   عدم وجود تناقض در میان اجزاء نظام و هماهنگی با واقعیت خارجی، که این نظام برای آن پدید آمده است، انسجام و هماهنگی نظام حقوقی اسلام را تحقق می بخشد. یعنی قواعد مختلف نظام حقوقی اسلام در درون سیستم حقوقی با یکدیگر سازگار هستند و علاوه بر آن، مجموعه نظام با زیربنای آن (یعنی جهان بینی اسلامی) و هم با سایر نظام های فردی و اجتماعی اسلام به دلیل استواری همه آنها بر یک جهان بینی واحد، هماهنگ است.(دانش پژوه و شاهی،1383: ص88)

ج) تلازم حق و تکلیف

   تلازم حق و تکلیف از اصول بسیار مهم و بنیادین در مکانیسم نظام حقوقی اسلام می باشد. تلازم حق و تکلیف به این معناست که؛ «میان حق و تکلیف ملازمه وجود دارد». یعنی هرجا سخن از حق می شود، تکلیفی هم در مقابل آن هست. (جوادی آملی،1385: ص 255) هنگامی که حق در برابر تکلیف و در تلازم با آن مطرح می شود؛ مفهومی خاص می یابد. حق در این جایگاه، چیزی است که به نفع فرد و بر عهده دیگران است؛ و تکلیف، آن است که برعهده فرد و به نفع دیگران است. تلازم حق و تکلیف اقتضا می کند که؛ هر انسانی در مقابل هر حقی که به نفع اوست، مسئولیتی بر عهده داشته باشد.

   چگونگی رابطه حق و تکلیف در هر نظام، ارتباط ناگسستنی با مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختیِ آن نظام دارد. در نظام اسلامی، معرفت از هستی مبتنی بر منبعی وحیانی است و هویت و چیستی انسان، بدون ارتباط با خدا، قابل تبیین و تفسیر نیست. بلکه انسان با توجه به حقیقت مطلق قابل تعریف است و جایگاه خویش را پیدا می کند. (همان: ص135) در نظام حقوقی اسلام؛ منبع و منشأ حق و تکلیف همان منبع احکام و تعالیم دین یعنی؛ کتاب، سنت، عقل و اجماعِ کاشف از نقل می باشد و همه حاکی از اراده الهی اند.

   بنابراین، از اصل بنیادین تلازم حق و تکلیف و با توجه به چگونگی ارتباط آنها در نظام اسلام، می توان نتیجه گرفت؛ در فهم نظام حقوقی اسلام، مجموعه حقوق و تکالیف را باید ملازم با یکدیگر مورد نظر قرار گیرد و صدور حقوق و تکالیف را تنها از منبع وحیانی و یا با هدایت آن، می توان برای انسانها پذیرفت.

 د) تناسب هویت و حق

   یک اصل اساسی در درک مفهوم حق، آن است که؛ «حق هر موجودی، متناسب با هویت آن موجود است.» (همان: ص 35) توضیح آنکه؛ اگر برای هر یک از جمادات، حیوانات، انسان ها و حتی خداوند حقی لحاظ شود؛ هر یک متناسب با هویت و سنخ ماهیت آنها بوده و با یکدیگر متفاوت هستند. چون ذات و هویت این موجودات با هم تفاوت دارد.

   بنابراین، در نظام حقوقی اسلام، یکی از اصول پذیرفته شده آن است که تشریع حق، برخاسته از ذات و هویت انسانی است و به همین خاطر؛ زن و مرد ابتدائاً، به دلیل اشتراک در این هویت انسانی، دارای سلسله حقوق مشترک انسانی بوده و تفاوتهای حقوقی آن دو، فرع بر این همانندی است. بنابراین هر حق یا تکلیف جنسیتی که ناقض شأن انسانیت و همچنین حقوق الهی انسان باشد، در نظام حقوقی اسلام قابل قبول نمی باشد.

ه) واقع نگری

   از جمله مسائل بنیادین دیدگاه اسلام د رمورد «جنسیت»، پذیرش تفاوتهای طبیعی دو جنس و تعیین حقوق و تکالیف بر مبنای این پذیرش است. این نگاه به زن و مرد؛ مبیّن حاکمیت ویژگی «واقع نگری» بر نظام حقوقی اسلام است. زیرا در این نظام، بر مبنای واقعیات وجودیِ افراد؛ اقدام به تعیین حقوق و تکالیف شده است. از این رو می توان گفت «واقع نگری» مهمترین پشتوانه تحقق عدالت تشریعی توسط یک نظام حقوقی در رابطه با مناسبات دو جنس می باشد. 

براساس ویژگی های بیان شده از نظام حقوقی اسلام و جایگاه جنسیت در آن، روشن می شود که قوانین، حقوق و تکالیف وضع شده در چارچوب نظام حقوقی اسلام، بر اساس پذیرش تفاوت های طبیعی زن و مرد و مطلوبیت تأثیر آنها در گستره حقوق و تکالیف فردی، اجتماعی و خانوادگی می باشد. لذا می توان اذعان داشت، در اندیشه اسلامی، نظام تکوین، نظام              ارزش گذاری و نظام قانون گذاری، هماهنگ و مرتبط با یکدیگر بوده و به همین دلیل، برابری نقش ها، حقوق و مسئولیت های زن و مرد مورد تأیید این دیدگاه نمی باشد و این عدم همسانی، امکان تحقق مؤلفه های عدالت تشریعی را فراهم می سازد. زیرا از یک سو حق تعالی تکلیف را متناسب با توانایی و ظرفیت تکوینی فرد بر عهده وی ابلاغ می فرماید و از سوی دیگر انجام یا ترک همین تکالیف ابلاغ شده بر مبنای جنسیت را ملاک قضاوت و جزادهی قرار می دهد.

3- نتیجه گیری

در بیان نتایج این پژوهش به موارد ذیل می توان اشاره کرد:

1- عدالت در تمام شئون حیات و هستی انسان، و شاید باید گفت: در گستره کلی آفرینش چه در عرصه تکوین و چه در میدان تشریع، اساس، مبنا، میزان و قاعده است.

2- در تعریف دقیق عدل، رعایت قابلیت ها، شایستگی ها یا ظرفیت ها نهفته است. مقتضای عدالت، الغای تفاوت ها نیست، بلکه رعایت استحقاق ها است.

3- یکی از شاهکارهای خلقت، اختلاف طبیعی افراد و تفاوت استعدادهای آنهاست. بر این اساس، مساوات حقیقی آن است که امکانات مساوی برای همه افراد، در همه زمینه ها فراهم باشد و میدان برای همه به طور مساوی باز باشد تا هرکس در پرتو لیاقت و استعداد و فعالیت خود به کمال لایق خود برسد.

4- در اندیشه اسلامی، نظام های ارزشی و نظام حقوقی، هم سو با نظام تکوین طراحی شده اند.

5- در نظام ارزشی اسلام؛ «جنسیت» که به ساحت جسم انسان اشارت دارد، به مثابه ابزاری در خدمت انسانها و در راستای تحقق هدف غاییِ خلقت آنان می باشد. از این رو میزان ارزشمندی انسانها در این دیدگاه، وابسته به میزان اعمال آنها در ترازوی تقوا، ایمان و عمل صالح است.

6- در تحلیل تفاوت های جنسیتی از منظر عدل الهی لازم است از مفهوم مکملیّت بهره گرفت. مکملیّت در دو مرتبه کانون توجه قرار می گیرد: مکملیّت در خلقت؛ بدین معنا که خداوند تمام موهبت ها را به یک صنف اعطا نکرده است و همین امر ایجاد جذبه و پیوند را میان دو جنس فراهم می کند و مکملیت در نقش ها؛ به این معنا که نقش های متفاوتی برای زن و مرد طراحی شده که مناسب با توانمندی های طبیعی آنان و تکمیل کننده نقش های طرف مقابل است.

پی نوشت:

1. استاد مطهری: «علمای اسلام با تبیین و توضیح اصل عدل، پایه فلسفه حقوق را بنا نهاده اند. (مطهری، 1378: ص 138)

[2]. برای مطالعه مشروح تفاوت های جسمی و روانی زن و مرد از دیدگاه اسلام، ر.ک: «زیبایی نژاد، محمدرضا، هویت و نقش های جنسیتی (مجموعه مقالات)، 1388، تهران: مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری.»

[3]. برای مطالعه مشروح تفاوت های زن و مرد در حقوق و تکالیف از دیدگاه اسلام، ر.ک: «بستان، حسین، اسلام و تفاوت های جنسیتی، 1388، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.»

[4]. برای مطالعه بیشتر پیرامون جایگاه جنسیت در نظام ارزشی اسلام، ر.ک: «کاردوانی، راحله، واکاوی ارزش های جنسیتی زن در دیدگاه مکمّلی اسلام، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.»

مراجع

قرآن کریم

نهج البلاغه

1. ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، 1414ق، بیروت: دار صادر، چاپ سوم.

2. ابوالحسین، احمد بن فارس بن زکریا، معجم مقائیس اللغه، 1404ق، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم.

3. اصفهانی، محمدتقی، روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه ، 1406ق، قم: مؤسسه فرهنگى کوشانپور ، چاپ دوم.

4. الامام جعفربن محمدالصادق(ع)، مصباح الشریعه، ترجمه عبدالرزاق بن محمدهاشم گیلانی، 1377، تهران: پیام حق.

5. جوادی آملی، عبدالله، حق و تکلیف در اسلام، 1385، قم: نشر إسراء، چاپ دوم.

6. الحرّ العاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، 1409ق، قم: مؤسسه آل البیت:.

7. دانش پژوه، مصطفی و شاهی، خسرو، فلسفه حقوق، 1383، قم: مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).

8. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، بیروت: دار العلم.

9. تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، 1366، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

10. طباطبائی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، 1384، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

11. فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، 1410ق، قم: نشر هجرت.

12. فرشادفر، عزت اله، عدالت در نهج البلاغه، کرمانشاه: دانشگاه رازی.

13. قرائتی، محسن، توحید، عدل، عدالت اجتماعی، بی تا، تهران: صبا.

14. واسطى، محب الدین، تاج العروس من جواهر القاموس، 1414ق، بیروت: دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع.

15. محمدی ری شهری، محمد، عدل در جهان بینی توحیدی، 1390، قم: دارالحدیث، چاپ چهارم.

16. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید(دوره کامل سه جلدی)، 1378، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ دوم.

17. مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن (ج1)، 1376، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی(ره).

18. مطهری، مرتضی، عدل الهی، 1372، تهران: صدرا، چاپ هفتم.

19. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (ج 19)، 1378، تهران: صدرا.

 نویسندگان:

نهله غروی نائینی: استاد دانشگاه تربیت مدرس

راحله کاردوانی: دانشجوی دکتری مطالعات زنان- حقوق زن در اسلام، دانشگاه تربیت مدرس

فصلنامه سفینه شماره 55

انتهای متن/

نظر شما