شناسهٔ خبر: 23637871 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

واکاوی معیار تشخیص جنسیت دوجنسه ها در فقه مذاهب اسلامی با رویکرد روایی - بخش دوم و پایانی

اختلاف و اضطراب در متن‌های منقول روایت شریح

تشخیص جنسیت افراد دوجنسه، از جمله مسائلی است که در فقه اسلامی محل مناقشه بوده و طرفداران آن، به روایات آفرینش زن از دندهٔ مرد و آفرینش حواء از دندهٔ آدم استناد کرده اند؛روایت شریح قاضی، معتبرترین آنها است.

صاحب‌خبر -

 

اختلاف و اضطراب در متن‌های منقول روایت شریح

از جمله موانع استناد به روایت شریح، اختلاف موجود در متن نقل‌های مختلف آن است که چه از سوی چند راوی باشد یا یک راوی یا از سوی مؤلفان یا نویسندگان پدید آمده باشد، موجب اضطراب است؛ و مطلقاً مانع از عمل به مضمون حدیث می‌شود (غفاری، 1369: 71). این اختلاف‌ها به طور خلاصه در جداول زیر ذکر شده‌اند:

الف. شکایت‌کننده باردار شده و باردار کرده بود یا فقط باردار کرده بود؟

من لایحضره الفقیه، مناقب و ارشاد الموفقیات، تهذیب، دعائم و اربعین
باردار شده و باردار کرده بود فقط باردار کرده بود

گروهی به قرینهٔ اینکه امام 7 آن شخص را به مردان ملحق فرمود، معتقد شده‌اند که عبارت منابعی که از آنها برداشت می‌شود «فقط باردار کرده بود» مثل تهذیب صحیح است (شوشتری، 1415: 10/428).

ب. اختلاف در ضرب‌المثل نقل شده از امام 7:

من لایحضره الفقیه تهذیب و مواهب الجلیل ارشاد و مناقب دعائم و شرح زرقانی الموفقیات
لَأَنْتَ أَجْرَأُ مِنْ رَاکبِ الاسد لَأَنْتَ أَجْرَأُ مِنْ خَاصِی الاسد لأنت أجرا من صائد الاسد لأنت أجسر من خاصی الاسد لَأَنْتَ أَحسَنُ مِنْ خَاصِی اسد

ج. شخص احضارشده از سوی امیرالمؤمنین 7 برای شمارش دنده‌ها

ارشاد مناقب من لایحضره الفقیه الموفقیات، تهذیب، دعائم و اربعین
قنبر با چهار زن عادل قنبر با چهار زن و بعد دینار خصی قنبر و بعد دینار خصی دینار خصی با دو زن

در برخی از منابع قرن پنجم عامه (الحاوی الکبیر و بحر المذهب) از قنبر و برقاء نام برده شده[1] (نیآوردی، 1419: 9/381؛ رویانی، 2009: 9/370) و در دعائم و اربعین دینار، «حجام» توصیف شده است.

د. امام 7 دستور داد پس از بیرون‌آوردن لباس در هنگام شمارش دنده‌ها به او چه بپوشانند؟

       
ارشاد الموفقیات ومناقب من لایحضره الفقیه تهذیب دعائم و اربعین
محکم‌کردن «تبان» «ثیاباً» (لباس) «ازار» (پوشش) نقاب چنین مضمونی نیست

هـ. تعداد دنده‌های مرد و طرف ناقص

ارشاد و مناقب من لایحضره الفقیه الموفقیات تهذیب و دعائم اربعین
7 و 8 راست  8 و 9 چپ 11 و 12 راست 11 و 12 چپ 17 و 18 چپ

اسناد روایت شریح

تمام نقل‌های روایت شریح در منابع مختلف، با همهٔ اختلاف‌هایی که در متن دارند، با سه سند به شرح زیر نقل شده‌اند:

1. عَبْدُاللّه بْنُ مُعَاوِیه از پدرش مُعَاوِیه از پدرش مَیسَرَه از پدرش شُرَیح (ابن‌بکار، 1416: 25)؛ روایت شریح با همین سند از منابع عامه در تهذیب نقل شده است (طوسی، 1365: 9/354). راویان این سند در کتاب‌های رجالی شیعه، مجهول‌اند و با اینکه از آنها یاد شده، هیچ ارزیابی‌ای از وضعیت ایشان وجود ندارد (خویی، 1413: 12/84؛ 10/336 و 19/110) که همین، دلیل بی‌اعتمادی به روایت (عاملی، 1413: 13/245) و ضعف آن دانسته شده است (حرّ عاملی، بی‌تا: ‌8/217‌).

2. حسن بن علی عبدی از سعد بن طریف از اصبغ بن نباته از شریح (مفید، 1413: 1/213)؛ در کتاب مناقب واسطه میان «سعد بن طریف» و «شریح» حذف شده است (ابن‌شهرآشوب، 1379: 2/376).

در منابع رجالی، توصیفی از حسن بن علی عبدی وجود ندارد و در معجم رجال الحدیث با عنوان ابوالحسن عبدی از او یاد شده است (خویی، 1413: 21/117)، اما سعد بن طریف، توثیق و از یاران امام باقر 7 و امام صادق 7 محسوب شده، ولی از سوی نجاشی و ابن‌غضائری تضعیف شده است (همان: 8/70). علاوه بر اینکه واسطه‌های میان شیخ مفید و عبدی معلوم نیست.

3. عَاصِمُ بْنُ حُمَید از مُحَمَّدِ بْنِ قَیس از امام باقر 7 (صدوق، 1413: 4/327)؛ علامهٔ حلی وضعیت راویان این سند را نامعلوم دانسته و از ابراز فتوا بر طبق آن خودداری کرده (حلی، 1413: 9/100) و در شرایع نیز روایت ضعیف دانسته شده است (محقق حلی، 1408: ‌4/39)، اما برخی آن را حسن (اردبیلی، 1403: 11/580 و 588؛ خوانساری، 1405: ‌5/380‌)، حسن کالصحیح (عاملی، بی‌تا: ‌8/217‌)، معتبره (سبزواری، 1413: ‌30/251)، قوی (مجلسی، 1406: ‌11/366) و صحیح توصیف کرده‌اند (نراقی، 1415: ‌19/448؛ سبحانی، 1415: 376؛ محسنی، 1424: ‌1/222).

طریق صدوق به کتاب القضایای محمد بن قیس چنین است: «ابوعبداللّه بن شاذان از علی بن حاتم از محمد بن جعفر الرزاز از عبداللّه بن محمد بن خالد از عبدالرحمن بن ابی‌نجران از عاصم بن حمید از کتاب محمد بن قیس» که گفته شده عبدالرحمن بن ابی‌نجران مطالب بسیاری بر آن کتاب افزوده است (خویی، 1413: 9/300)؛ و البته این طریق، صحیح ارزیابی شده است (همان: 21/222؛ 11/236؛ 15/173 و 10/93).

راوی کلیدی این سند «محمد بن قیس»، مشترک میان چند راوی است (همان: 17/171) و چون صدوق، زمانی که طریق خود را به کتابقضایای امیرالمؤمنین 7 ذکر می‌کند، لقب او را ذکر نکرده، امکان دارد «ابونصر اسدی» یا «ابوعبداللّه بجلی» باشد. ابونصر اسدی، از بزرگان کوفه و خاصان خلفا، عمر بن عبدالعزیز و یزید بن عبدالملک، بوده، ولی با این حال، رجالیان شیعه (همان: 17/174) و عامه (ابن‌سعد، 1410: 6/343؛ ابن‌ابی‌حاتم، 1271: 8/61-62) او را توثیق کرده‌اند و از رجال صحیح مسلم نیز هست (قشیری نیشابوری، بی‌تا: 1/10 و 2/644). ابوعبداللّه البجلی، ثقه و از شیعیان خاص ممدوح است (خویی، 1413: 17/173). جالب اینکه هر دو، کتابی با موضوع قضاوت‌های امیرالمؤمنین 7 داشته‌اند (همان: 17/175) و «عاصم بن حمید» هر دو را روایت کرده و هر دو از صادقین8روایت کرده‌اند (همان: 17/176). بنابراین، برای تمییز این دو راوی از هم، قرینهٔ راوی و مروی نیز مفقود است.

پس احتمال ورود روایت شریح در اثر سهو یا اختلاط و ...، از سوی محمد بن قیس اسدی، که با بزرگان عامه اختلاط داشته، وجود دارد. افزون بر اینکه احتمال دارد «عاصم بن حمید» که با «سعد بن طریف» در ارتباط بوده (همان: 8/71 و 9/172) و به واسطهٔ او از امام باقر 7 هم نقل روایت کرده (کلینی، 1365: 3/111) در ذکر سند اشتباه کرده و روایت شریح را از سعد شنیده و به ابن‌قیس نسبت داده باشد.

در نتیجه، با چشم‌پوشی از احتمال منتقله‌بودن روایت، تنها نقل پذیرفتنی روایت شریح از نظر سندی، نقل سوم است که افزون بر دو اشکال نقل‌شده از عامه، در بخش نقد روایت شریح در منابع عامه، به دو اشکال بزرگ متنی و محتوایی دیگر مبتلا است.

اشکال نخست: روایات معارض

با جست‌وجو در منابع عامه، روایتی معارض با روایت شریح یافت نشد، ولی در منابع شیعی در برابر این روایت، دو دسته روایت معارض وجود دارد:

دستهٔ اول، روایاتی که با حکم روایت شریح، در تعارض‌اند؛ و به جای شمار دنده‌ها، قرعه را فصل‌الخطاب دانسته‌اند یا در مقام تعیین میزان سهم‌الارث، نیمی از سهم یک زن و نیمی از سهم یک مرد را تعیین کرده‌اند که بسیاری از فقها آنها را حجت دانسته و بر اساس آنها فتوا داده‌اند (طوسی، 1407: 4/358؛ حلی، 1420: ‌5/74؛ اردبیلی، 1403: 11/580؛ مراغی، 1417: ‌1/50‌).

دستهٔ دوم، دو روایت از امام باقر 7 و امام صادق 7 که خلقت حواء از دندهٔ آدم را به‌شدت رد کرده‌اند:

الف. عمرو بن ابی‌المقدام از پدرش نقل کرده: «از امام باقر 7 پرسیدم: حواء از چه آفریده شد؟ حضرت فرمود: مردم چه می‌گویند؟ عرض کردم: می‌گویند خدا او را از دنده‌های آدم آفریده! حضرت فرمود: دروغ می‌گویند. آیا خدا عاجز بود که او را از غیر دندهٔ او بیافریند؟!» (عیاشی، 1380: 1/216).

ب. زراره از امام صادق 7 در پاسخ به پرسش روایت قبل، نقل کرده: «خدا از این عمل، پاک و منزه و بسیار برتر است؛ آیا معتقدند که خدای تبارک و تعالی ناتوان بود که برای آدم همسری از غیر دندهٔ او بیافریند؟!» (صدوق، 1413: 3/379 و 1386: 1/17).

طریق شیخ صدوق در من لایحضره الفقیه به زراره صحیح است (خویی، 1413: 7/247). بنابراین، روایت شریح با روایت زراره تعارض دارد؛ و برای ترجیح هر کدام باید مرجحاتی یافت که از جمله مرجحات روایت زراره، موافقت روایت شریح با عامه ـ روایتاً و فتوائاً ـ است. مرجحات دیگری نیز برای تأیید روایت زراره و کنارگذاشتن روایت شریح وجود دارد که پیش از این بیان شد.

اشکال دوم: مخالفت با مسلمات علمی

بزرگ‌ترین اشکال نشان‌دهندهٔ جعل روایت شریح، مخالفت صدر و ذیل آن با علم قطعی است که هم در منابع عامه و هم شیعی به آن پرداخته شده است:

الف. در دو علم تشریح و آناتومی، ثابت شده که تعداد دنده‌های زن و مرد با هم مساوی است. به این حقیقت در منابع مختلف عامه و شیعی استناد شده است (عاملی، بی‌تا: 8/216 و 218‌؛ نجفی، 1404: 39/285‌؛ سبزواری، 1413: 30/252‌؛ سبحانی، 1415: 378‌؛ مؤمن، 1385: 6؛ دلیر، 1387: 107؛ محسنی، 1424: 1/224؛ دسوقی، بی‌تا: 4/495؛ حطاب، 1412: 6/432؛ زرقانی، 1422: 8/410؛ نیآوردی، 1419: 9/381 و 11/412؛ رافعی، بی‌تا: 1/172؛ رویانی، 2009: 9/370؛ علیش، 1409: 9/716).

نقد: این ادعا غالباً مطابق واقع است، اما بر اساس استقرای تام نیست و نمی‌توان به آن ترتیب اثر داد (سبزواری، 1413: 30/252‌).

پاسخ: در روایت شریح، این معیار، برگرفته از آفرینش حواء از دندهٔ آدم ذکر شده، و از آن نتیجهٔ عام گرفته شده است: «دنده‌های مردان یک دنده کمتر از دنده‌های زنان است». این سخن مستلزم آن است که یک دندهٔ همهٔ مردان کمتر از زنان باشد. بنابراین، معلوم‌شدن خلاف آن حتی در یک مرد، ناقض حکم روایت است، چه رسد به مشاهدهٔ آن در غالب مردان. در حالی ‌که دانشمندان علم تشریح همواره بر تساوی تعداد دنده‌ها تأکید داشته‌اند (ابن‌سینا، بی‌تا: 1/53؛ ابن‌نفیس، 1981: 1/35 و 50)؛ و امروزه در علم آناتومی نیز که مبتنی بر دانش جدید بشری و ابزارهای پیشرفته است، شمار دنده‌ها در انسان، چه زن و چه مرد، هم‌صدا با دانشمندان قدیم، 12 جفت اعلام شده است (Snell, 2012: 25 ؛ پارکر، 1391: 36).

ب. در صدر برخی نقل‌های روایت، ادعا شده که شخص مزبور، هم بارور شده و هم بارور کرده که این ادعا با علم قطعی تعارض دارد؛ زیرا در علم ژنتیک ثابت است که کروموزوم‌های جنسی انسان یا الگوی XY دارند یا XX و چینش‌های غیر این دو الگو،[2] اغلب منجر به نازایی هستند و گزارش علمی‌ای وجود ندارد که الگوهای چینشی کرموزوم‌ها موجب مضاعف‌شدن توان جنسی فرد شده باشد (دلیر، 1387: 17-18).

بنابراین، صدر و ذیل روایت شریح، با علم قطعی تعارض دارد؛ و چون چنین تعارضی از نشانه‌های جعل است، به جعلی‌بودن روایت شریح حکم می‌شود (غفاری، 1369: 73؛ دیاری، 1383: 270).

نتیجه

از آنچه بیان شد، قرائنی که جعلی‌بودن روایت شریح را نشان می‌دهد، عبارت است از:

1. نظریهٔ آفرینش زن از دندهٔ مرد، که تکیهٔ این روایت بر آن است، از نظریات ارسطو بوده است.

2. داستان آفرینش حواء از دندهٔ آدم، که در این روایت به آن استشهاد شده، از اسرائیلیات است.

3. وجود روایات معارض و مطابقت روایات شریح با منابع عامه از نظر روایی و فتوایی.

4. تعارض روایت شریح با وجود خنثای مشکل که همهٔ فقها قبول دارند؛ زیرا اگر تعداد دنده‌ها در تعیین جنسیت حجت بود، قول به وجود خنثای مشکل، بی‌معنا بود.

5. ضعف و تردید در صحت سند روایت شریح.

6. اختلاف موجود در نقل‌های مختلف که چه از یک یا چند راوی باشد یا از مؤلفان یا نویسندگان پدید آمده باشد، موجب اضطراب است و مطلقاً مانع از عمل به مضمون حدیث می‌شود.

7. مخالفت صدر و ذیل نقل صدوق با مسلمات علمی.

بنا بر آنچه بیان شد، روایت شریح، بر فرض پذیرش صحت سند نقل شیخ صدوق، خبری واحد است که با توجه به اشکالات هفت‌گانهٔ خارج و داخل متنی ذکرشده، به‌ویژه به دلیل مخالفت صدر و ذیل آن با علم قطعی، جعلی‌بودن آن روشن است و قابلیت ایجاد مظنه را نیز ندارد؛ و نیز به این دلیل که در آخرین مرحله از سیر جعل روایات آفرینش زن از دنده‌های مرد، به دست طرفداران علوم یونانی و ناقلان اسرائیلیات، جعل شده و به واسطهٔ راویان طرفدار داستان‌های نادر و عجیب مرتبط با منابع عامه در میان روایات اهل‌بیت: وارد شده است.

از تمام آنچه بیان شد، به‌خوبی روشن می‌شود که روایت شریح، صلاحیت استناد برای صدور هیچ‌گونه حکم شرعی را ندارد.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. مؤلفان الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی متوفای 450 ه‍.ق. و بحر المذهب متوفای 502 ه‍.ق. هستند.

[2]. اختلال‌های جاکوب، دیس ژنزی توبولار (کلاین فلتر)، دیس ژنزی گوناد (نشانگان ترنر) (دلیر، 1387: 17-18).

مراجع

آشتیانی، محمدحسن (1418). رساله فی القواعد الفقهیه، تهران: مؤسسهٔ اطلاعات، چاپ اول.

ابن ابی‌ حاتم، عبدالرحمن بن محمد (1271). الجرح والتعدیل، حیدرآباد هند: مجلس دائرهالمعارف العثمانیه.

ابن ابی‌ شیبه، عبداللّه بن محمد (1409). الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ریاض: مکتبه الرشد.

ابن ابی‌اسامه، حارث بن محمد (1413). بغیه الباحث عن زوائد مسند الحارث، مدینه: مرکز خدمه السنه والسیره النبویه، الطبعه الاولی.

ابن ‌اثیر، علی بن محمد (1417). الکامل فی التاریخ، بیروت: دار الکتاب العربی.

ابن ‌الساعی، علی بن انجب (1430). الدر الثمین فی أسماء المصنفین، تونس: دار الغرب الاسلامی.

ابن‌ بطال، علی بن خلف (1423). شرح صحیح البخاری، ریاض: مکتبه الرشد.

ابن‌ بکّار، زبیر (1416). الأخبار الموفقیات، بیروت: عالم الکتب.

ابن ‌حنبل، احمد بن محمد (1421). مسند، بیروت: مؤسسه الرساله.

ابن‌ راهویه، اسحاق بن ابراهیم (1412). مسند، مدینه: مکتبه الایمان.

ابن ‌سعد، محمد (1410). الطبقات الکبری، بیروت: دار الکتب العلمیه.

ابن‌ سینا، حسین بن عبداللّه (بی‌تا). القانون فی الطب، تحقیق: محمد امین الضناوی، بی‌جا: بی‌نا.

ابن ‌شهرآشوب، محمد (1379). مناقب آل ابی‌طالب 7، قم: مؤسسهٔ انتشارات علامه.‌

ابن‌ عابدین، محمد امین بن عمر (1412). رد المحتار علی الدر المختار، بیروت: دار الفکر.

ابن‌ عابدین، محمد امین بن عمر (بی‌تا). قره عین الأخیار لتکمله رد المحتار علی الدر المختار شرح تنویر الأبصار، بیروت: دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع.

ابن ‌قدامه، عبداللّه بن احمد (1388). المغنی، قاهره: مکتبه القاهره.

ابن ‌مفلح، ابراهیم بن محمد (1418). المبدع فی شرح المقنع، بیروت: دار الکتب العلمیه.

ابن منذر، محمد ابن ابراهیم (1423). کتاب تفسیر القران، مدینه: دار المآثر.

ابن ‌نجیم، زین‌الدین بن ابراهیم (بی‌تا). البحر الرائق شرح کنز الدقائق، بی‌جا: دار الکتاب الإسلامی.

ابن‌نفیس، علی بن ابی‌الحزم (1981). شرح تشریح القانون لابن‌سینا، تحقیق: سلمان قطایه السوری، پاریس: بی‌نا.

ابو اسحاق شیرازی، ابراهیم ابن علی (بی‌تا). المهذب فی فقه الامام الشافعی، بی‌جا: دار الکتب العلمیه.

اراکی، محمدعلی (1413). رساله فی الارث، قم: مؤسسهٔ در راه حق.

اردبیلی، احمد بن محمد (1403). مجمع الفائده والبرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

اعرابی، غلام‌حسین (1387). «نگاهی نو به روایات آفرینش زن از دندهٔ چپ مرد»، در: پژوهش‌نامهٔ قرآن و حدیث، ش5، ص47-58.

بابرتی، محمد بن محمد (بی‌تا). العنایه شرح الهدایه، بیروت: دار الفکر.

بحرانی، یوسف (1405). الحدائق الناضره فی أحکام العتره الطاهره، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

بخاری، محمد بن اسماعیل (1422). الجامع المسند الصحیح المختصر من امور رسول اللّه 9 و سننه و ایامه، دمشق: دار طوق النجاه.

البزار، احمد بن عمرو (2009). البحر الزخار، مدینه: مکتبه العلوم والحکم.

بصری بحرانی، محمد امین (1413). کلمه التقوی، قم: سیدجواد وداعی.

بغوی، حسین بن مسعود (1418). التهذیب فی فقه الإمام الشافعی، بیروت: دار الکتب العلمیه.

پارکر، استیو (1391). فرهنگ‌نامهٔ بدن انسان، ترجمه: احمد مختاریان، تهران: طلایی.

ترمذی، محمد بن عیسی (1998). الجامع الکبیر (سنن ترمذی)، بیروت: دار الغرب الاسلامی.

تمیمی دارمی، عبداللّه (1412). مسند، عربستان سعودی: دار المغنی للنشر والتوزیع.

تمیمی دارمی، عبداللّه (1434). مسند، بیروت: دار البشائر.

تمیمی مغربی، نعمان بن محمد (1385). دعائم الإسلام، مصر: دار المعارف.

جوزی، عبدالرحمن بن علی (بی‌تا). کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ریاض: دار الوطن.

جوینی، عبدالملک (1428). نهایه المطلب فی درایه المذهب، بی‌جا: دار المنهاج.

حطاب الرُّعینی، محمد (1412). مواهب الجلیل فی شرح مختصر خلیل، بیروت: دار الفکر.

حلّی، حسن بن یوسف (1413). مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

حلّی، حسن بن یوسف (1420). تحریر الأحکام الشرعیه علی مذهب الإمامیه، قم: مؤسسهٔ امام صادق 7.

حلّی، محمد بن حسن (1387). ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، قم: مؤسسهٔ اسماعیلیان.

حمیدی، عبداللّه بن الزبیر (1996). مسند، دمشق: دار السقا.

حمیری، عبدالملک بن هشام (1374). التیجَان فی مُلوک حِمْیرْ، صنعاء: مرکز الدراسات والأبحاث الیمنیه.

خوانساری، سید احمد (1405). جامع المدارک فی شرح مختصر النافع، قم: مؤسسهٔ اسماعیلیان.

خویی، سید ابوالقاسم (1413). معجم رجال الحدیث، قم: مؤسسهٔ احیاء آثار امام خویی.

دسوقی، محمد بن احمد (بی‌تا). حاشیه علی الشرح الکبیر، بیروت: دار الفکر.

دلیر، محسن (1387). تغییر جنسیت آری یا نه؟، دروس آیت‌اللّه العظمی دوزدوزانی، قم: نشر آثار امین.

دیاری، محمدتقی (1383). پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی.

ذهبی، شمس‌الدین محمد (1382). میزان الاعتدال فی نقد الرجال، بیروت: دار المعرفه للطباعه والنشر.

ذهبی، شمس‌الدین محمد (1405). سیر أعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرساله.

الرافعی، عبدالکریم بن محمد (1417). العزیز شرح الوجیز معروف به الشرح الکبیر، بیروت: دار الکتب العلمیه.

رویانی، عبدالواحد بن اسماعیل (2009). بحر المذهب، بیروت: دار الکتب العلمیه.

زرقانی، عبدالباقی بن یوسف (1422). شرح الزُّرقانی علی مختصر خلیل، بیروت: دار الکتب العلمیه.

زرکلی، خیرالدین بن محمود (2002). الاعلام، بیروت: دار العلم للملائین.

سبحانی، جعفر  (1418). موسوعه طبقات الفقهاء، قم: مؤسسهٔ امام صادق 7.

سبحانی، جعفر (1415). نظام الإرث فی الشریعه الإسلامیه الغراء، قم: مؤسسهٔ امام صادق 7.

سبزواری، سید عبدالأعلی (1413). مهذّب الأحکام، قم: مؤسسهٔ المنار و دفتر معظم له.

سنیکی، زکریا بن محمد (بی‌تا). الغرر البهیه فی شرح البهجه الوردیه، بی‌جا: المطبعه المیمنیه.

شوشتری، محمدتقی (1415). النجعه فی شرح اللمعه، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران: مکتبه الصدوق.

صدوق، محمد بن حسین (1361). معانی الأخبار، قم: انتشارات جامعهٔ مدرسین.

صدوق، محمد بن حسین (1413). من لایحضره الفقیه، قم: انتشارات جامعهٔ مدرسین.

طبری، محمد بن جریر (1387). تاریخ الرسل والملوک، بیروت: دار التراث.

طوسی، محمد بن حسن (1365). التهذیب، تهران: دار الکتب الإسلامیه.

طوسی، محمد بن حسن (1407). الخلاف، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

عاملی (شهید ثانی)، زین‌الدین بن علی (1413). مسالک الافهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم: مؤسسه المعارف الإسلامیه.

عاملی، سید جواد (بی‌تا). مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلاّمه، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

علیش، محمد بن أحمد (1409). منح الجلیل شرح مختصر خلیل، بیروت: دار الفکر.

عیاشی، محمد بن مسعود (1380). کتاب التفسیر، تهران: چاپ‌خانه علمیه.

العینی، محمود بن احمد (1420). البنایه شرح الهدایه، بیروت: دار الکتب العلمیه.

غفاری، علی‌اکبر (1369). تلخیص مقباس الهدایه، تهران: چاپ‌خانهٔ تابش.

قشیری نیسابوری، مسلم بن الحجاج (بی‌تا). المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل الی رسول اللّه 9، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

قمی، سید تقی (1426). مبانی منهاج الصالحین، قم: منشورات قلم الشرق.

قمی، علی بن ابراهیم (1404). تفسیر قمی، قم: مؤسسهٔ دار الکتاب.

کلینی، محمد بن یعقوب (1365). الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه.

لنکرانی، محمد (1421). تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله (الطلاق ـ المواریث)، قم: مرکز فقهی ائمهٔ اطهار:.

مجلسی، محمدباقر (1404). بحار الانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء.

مجلسی، محمدتقی (1406). روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، قم: مؤسسهٔ فرهنگی‌اسلامی کوشان‌پور.

محسنی، محمدآصف (1424). الفقه و مسائل طبیه، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.

محقق حلی، جعفر بن حسن (1408). شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، قم: مؤسسهٔ اسماعیلیان.

مراغی، میرعبدالفتاح (1417). العناوین الفقهیه، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

المرداوی، علی بن سلیمان (1415). الإنصاف فی معرفه الراجح من الخلاف، قاهره: هجر للطباعه والنشر والتوزیع والإعلان.

مفید، محمد بن محمد (1413). الإرشاد إلی معرفه ساده العباد، قم: انتشارات کنگرهٔ جهانی شیخ مفید.

مقدسی، عبدالرحمن بن محمد (1415). الشرح الکبیر (منتشرشده به همراه المقنع والإنصاف)، قاهره: هجر للطباعه والنشر والتوزیع والإعلان.

مقدسی، عبدالرحمن بن محمد (بی‌تا). الشرح الکبیر علی متن المقنع، بی‌جا: دار الکتاب العربی للنشر والتوزیع.

موسوی خمینی، سید روح‌اللّه (بی‌تا). تحریر الوسیله، قم: مؤسسهٔ مطبوعات دارالعلم.

مؤمن قمی، محمد (1385). «بررسی فقهی، حقوقی تغییر جنسیت و تبعات آن»، ترجمه: حسین حبیبی‌تبار، در: فصل‌نامهٔ تخصصی علوم اسلامی، س1، ش3، ص6-22.

نجفی، محمدحسن (1404). جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

نراقی، مولی احمد (1415). مستند الشیعه فی أحکام الشریعه، قم: مؤسسهٔ آل البیت:.

نسائی، احمد بن شعیب (1421). السنن الکبری، بیروت: مؤسسه الرساله.

نوری، میرزا حسین (1408). مستدرک الوسائل، قم: مؤسسهٔ آل البیت:.

نووی، یحیی بن شرف (1392). المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

نووی، یحیی بن شرف (بی‌تا). المجموع شرح المهذب، بیروت: دار الفکر.

نیآوردی، علی بن محمد (1419). الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی، بیروت: دار الکتب العلمیه.

نیآوردی، علی بن محمد (بی‌تا). النکت والعیون (تفسیر الماوردی)، بیروت: دار الکتب العلمیه.

وکیع، محمد بن خلف (1366). اخبار القضاه، مصر: المکتبه التجاریه الکبری.

هاشمی، محمد بن احمد (1419). الإرشاد إلی سبیل الرشاد، بیروت: مؤسسه الرساله.

Snell, Richard S. (2012). Clinical Anatomy by Regions, Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins, 9th Ed.

نویسندگان:

محمدتقی دیاری: استاد گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قم

محسن دلیر: دانشجوی دکتری رشته علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قم

پژوهشنامه مذاهب اسلامی شماره 7

انتهای متن/

نظر شما