شناسهٔ خبر: 23637175 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

نشست صلح افغانستان در استانبول؛ میزی بدون نماینده

بیتا میرعظیمی / هفته جاری شماری از رسانه های خارجی و منابع داخلی افغانستان گزارش هایی را از برگزاری نشست صلح افغانستان در ترکیه منتشر کردند که پیشرفت در امکان ایجاد تفاهم میان دولت افغانستان و طالبان مهمترین چکیده آن بود. اما تنها چند روز از برگزاری این نشست نگذشته بود که دو طرف اصلی موضوع یعنی طالبان و دولت کابل اعلام کردند که حاضرین در گفت و گوهای استانبول آنها را نمایندگی نمی کنند.

صاحب‌خبر -

ایران آنلاین /در دومین روز از مذاکرات" ذبیح الله مجاهد" که خود را سخنگوی طالبان معرفی می کند در صفحه توییتر خود نوشت که فرد نشسته پشت تابلو طالبان در نشست صلح نماینده ما نیست. یک روز بعد نیز گروه انشعابی طالبان به رهبری ملا"محمد رسول" اعلام کرد هیچ فردی از سوی این گروه به نشست ترکیه فرستاده نشده و حاضرین آن جلسه نماینده آنها نیستند. پس از دو روز وقفه "شاه حسین مرتضوی" سرپرست سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان نیز اعلام کرد دولت افغانستان هیچ نماینده ای در نشست ترکیه ندارد و دولت از این نشست هیچ آگاهی نداشته است. سخنان ضد و نقیض دو طرف اصلی در مذاکرات صلح و این نکته مهم که چرا مسئولیت نشست را هیچ یک از طرف های اصلی برای تحقق صلح بر عهده نمی گیرند، بازخوردهای و شبهات متعددی را در محافل سیاسی دنیا ایجاد کرد. دکتر پیرمحمد ملازهی، کارشناس افغانستان به سئوالات "ایران انلاین" درباره نشست صلح افغانستان در ترکیه پاسخ گفته است که می خوانیم:

نشست صلح افغانستان در ترکیه با حواشی متعددی همراه بود؛ به اضافه این که دو طرف اصلی دعوا از وجود آن ابراز بی اطلاعی کرده و اعلام کردند نمایندگان ما به هیچ وجه در چنین نشست شرکت نکردند. چگونه می شود نشستی صورت گیرد و تعدادی نماینده پشت یک میز نشسته و رایزنی کنند و بعد از چند روز تمامی آن رایزنی ها تکذیب شود؟ از دیدگاه شما علی رغم تکذیب حضور نمایندگان دو طرف آیا به واقع چنین نشستی صورت گرفته یا خیر؟

در نشست صلح افغانستان در استانبول طی هفته جاری، علی رغم تکذیب طرفین همگان حضور داشتند. تنها مشکل آن بود که از ناحیه طالبان دو گروه جدا شده از بدنه اصلی این گروه شرکت کرده بودند که هیچ یک طرف مقابل را به مشروعیت نمی شناخت. پس از مرگ ملا عمر رهبر طالبان این گروه دچار انشعاب و چند دستگی شد. در حال حاضر طالبان دارای دو جریان "ملا رسول" و "ملا هیبت الله" است. ملا رسول جریان انشعابی طالبان به شمار می رود اما ادعا دارد که طالبان به معنای واقعی است.  هیبت الله نیز به عنوان یک رهبر دینی رهبر کنونی طالبان است و شورای کویته را در دست دارد. مشکل اصلی دولت کابل آن است که با چند گروه در حال مذاکره است. بر این اساس دولت کابل ترجیح می دهد مذاکرات صلح با گروه طالبان را تکذیب کند چرا که مشخص نیست کابل با چه کسی مذاکره کرده است؛ همان گونه که حتی نمی داند با کدام گروه طی این سالها در حال جنگ بوده است.

با گسترده شدن ابهامات تشکیل نشست صلح در ترکیه، برخی تحلیل گران تشکیل چنین نشست پرحاشیه ای را گونه ای استراتژی از سوی طالبان دانسته و اعلام کردند همه ساله با رسیدن فصل سرما و بارش برف زمستانی حامیان طالبان مذاکرات صلح با دولت کابل را با تبلیغات  فراوان مطرح می کنند تا برای تجدید قوای طالبان فرصت بخرند. چقدر این تحلیل می تواند به واقعیت نزدیک باشد؟

دلیل اساسی کاهش جنگ توسط طالبان در فصل سرما آن است که طالبان به طور پراکنده در کوه‌ها و دره‌ها مخفی‌اند بنابراین در فصل سرما توان بیرون ماندن در هوای آزاد را ندارند. از طرفی موتور محرکه طالبان با توجه به این که افغانستان فصل زمستان سخت و پر برفی دارد، در این فصل از تحرک چندانی برخوردار نیست. طالبان معمولا از موتورسیکلت برای حملات سریع استفاده می‌کنند؛ این وسیله نیز در فصل زمستان وسیله خوب جنگی محسوب نمی شود. از سویی دیگر طالبان به دلیل این که در طول نبرد‌های سنگین فصل تابستان تلفات بسیار سنگینی را متحمل می‌شوند، باید برای تجدید قوا بار دیگر سرباز‌گیری کنند. بنابراین باید انتظار داشته باشیم که فصل بهار عملیات جدید طالبان آغاز شود. چرا که طی 12-13 سال گذشته این روال ادامه داشته و این مورد به معنای آن نیست که استراتژی از پیش طراحی شده ای در پس نشست صلح ترکیه با هدف خریدن زمان برای تجدید قوا مخفی شده است.

اهداف ترکیه از پذیرفتن نقش میانجی در مذاکرات صلح میان دولت کابل و طالبان چیست؟ چرا اردوغان تلاش دارد تا بر حوزه نفوذ خود در افغانستان بیفزاید؟  

ترکیه به دنبال آن است تا خود را به عنوان الگوی مشروع قدرت اسلامی به جهانیان بنمایاند. "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهوری ترکیه بارها در سخنانش اعلام کرده آنکارا تنها کشوری است که اسلام را با دموکراسی و دنیای مدرن آشتی داده است. بنابراین افغانستان می توان محلی مناسب برای تحقق رویای آنکارا در رهبری جهان اسلام مدرن باشد.  در حقیقت عدم شناسایی گروه طالبان از سوی ایران، روابط خصمانه گروه طالبان با نیروهای ائتلاف، اختلافات دیرپای افغانستان با پاکستان و... فرصت ارزشمندی را برای آنکارا فراهم آورده تا به عنوان یک بازیگر فعال و برخوردار از روابط حسنه با همۀ طرف های درگیر در صحنه تحولات افغانستان، خود را معرفی کرده و با ایفای نقش میانجی به مهترین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود نائل شود. از طرفی نیروهای ترکیه به دلیل عضویت در ناتو حضور فعالی در افغانستان دارند و شرکتهای سرمایه گذاری تجاری و مالی این کشور نیز در مناطق ترک تبار "شمال افغانستان" به شدت فعال هستند. از سویی دیگر نگاه نئو عثمانگرا و ناسیونالیسم ترک اردوغان به شدت مورد توجه اقوام ترک تبار افغانستان قرار گرفته است و همین امر میزان محبوبیت آنکارا در میان مردم شمال افغانستان افزایش داده است. از طرفی ترکها با تأسیس دفتر طالبان در استانبول تلاش دارند تا روند میانجیگری میان دو طرف دعوا را تسهیل کرده و با افزایش ضریب اطمینان دو طرف، نام خود را به عنوان میانجی مذاکرات صلح در افغانستان ثبت کنند.

نظر شما