شناسهٔ خبر: 23626181 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

واکاوی معیار تشخیص جنسیت دوجنسه ها در فقه مذاهب اسلامی با رویکرد روایی - بخش اول

روایات آفرینش زن از دنده مرد در منابع شیعی

تشخیص جنسیت افراد دوجنسه، از جمله مسائلی است که در فقه اسلامی محل مناقشه بوده و طرفداران آن، به روایات آفرینش زن از دندهٔ مرد و آفرینش حواء از دندهٔ آدم استناد کرده اند؛روایت شریح قاضی، معتبرترین آنها است.

صاحب‌خبر -

 

چکیده

تشخیص جنسیت افراد دوجنسه با بهره گیری از معیار شمارش تعداد دنده ها، از جمله مسائلی است که در فقه اسلامی محل مناقشه بوده و طرفداران آن، به روایات آفرینش زن از دندهٔ مرد و آفرینش حواء از دندهٔ آدم استناد کرده اند؛ روایاتی که بنا به ادعا، روایت شریح قاضی، معتبرترین آنها است. با بررسی سندی و تاریخی روایات مزبور و سیر تحول آنها در منابع روایی، آثار جعل در آنها روشن می شود. بررسی اختصاصی روایت شریح نیز اشکالات مختلف سندی و متنی آن را آشکار کرده، وجود روایات معارض و قراین جعل، به ویژه مخالفت روایت شریح با مسلمات علمی، جعلی بودن آن را مرجح می کند. بنابراین، ممکن نیست برای معتبربودن معیار شمار دنده ها در تشخیص جنسیت و صدور دیگر احکام، به این روایت استناد کرد.

کلیدواژه ها

آفرینش آدم و حوّا، دوجنسه (خنثا)، روایت شریح قاضی، اسرائیلیات، جعل حدیث

از جمله معیارهای تشخیص جنسیت دوجنسه ها، تعداد دنده های ایشان است که در منابع روایی و فقهی شیعه و عامه، نقل شده و محل مناقشه قرار گرفته است. مهم ترین مستند پذیرش این معیار، روایتی است که در منابع فریقین نقل شده و مشهور به روایت شریح قاضی است که علاوه بر تصریح به خلقت حواء از یکی از دنده های آدم، تعداد دنده ها را به عنوان معیار تشخیص مرد از زن ذکر کرده است؛ و از آن برداشت کرده اند که ممکن است افرادی این قابلیت را داشته باشند که در آنِ واحد، هم باردار شوند و هم باردار سازند؛ و به آن برای اثبات امکان پدیدآمدن تغییر جنسیت واقعی، استناد شده است (مؤمن قمی، 1385: 22).

در این مقاله، با مطالعهٔ سندی و متنی روایت شریح قاضی، معیار تشخیص جنسیت دوجنسه ها در فقه مذاهب اسلامی را واکاوی می کنیم.

آرای فقهای فریقین در معیار تعیین جنسیت

فقها در پذیرش معیار تعداد دنده ها برای تعیین جنسیت افراد دوجنسه، به دو گروه تقسیم شده اند:

الف. پذیرش اعتبار معیار تعداد دنده ها: این نظر از عامه به حسن بصری و عمرو بن عبید شاگرد حسن بصری (حطاب، 1412: 6/432؛ هاشمی، 1419: 349؛ نیآوردی، 1419: 11/412)، حنفی ها (العینی، 1420: 13/530؛ ابن عابدین، 1412: 6/728؛ همو، بی تا: 7/316؛ ابن نجیم، بی تا: 8/539؛ بابرتی، بی تا: 10/517 و 13/531)، حنبلی ها (هاشمی، 1419: 349) و مالکی هایی مثل ابن یونس، قرافی و حوفی (حطاب، 1412: 6/432؛ دسوقی، بی تا: 4/496 ـ 495) و برخی از فقهای شافعی (ابواسحاق شیرازی، بی تا: 2/418؛ نووی، بی تا: 16/103؛ سنیکی، بی تا: 5/57) نسبت داده شده و ادعا شده که فقهای شیعه نیز بر پذیرش آن اجماع دارند (مجلسی، 1406: 11/360). این ادعا با توجه به فقهایی که در گروه بعد ذکر خواهد شد، خدشه پذیر است، ولی برخی از فقهای شیعه به حجیت آن قائل شده اند (حلی، 1420: 5/74؛ مجلسی، 1406: 11/365؛ بحرانی، 1405: 24/354؛ نراقی، 1415: 19/450؛ موسوی خمینی، بی تا: 2/400؛ اراکی، 1413: 239 و 242؛ قمی، 1426: 10/910-911، لنکرانی، 1421: 482).

ب. نپذیرفتن اعتبار معیار: از میان عامه، ابن ابی هریره و فقهای شافعی (نیآوردی، 1419: 9/381-382؛ جوینی، 1428: 133؛ رویانی، 2009: 9/370؛ بغوی، 1418: 5/470) و نیز برخی از فقهای مالکی مثل ابن عرفه (زرقانی، 1422: 8/420) اعتبار این معیار را نپذیرفته اند؛ و از فقهای شیعه، ابن عقیل عمانی و بسیاری از فقهای متأخر با توجه به اینکه روایات مستند آن را مخدوش دانسته اند، حجیت معیار مزبور را نپذیرفته اند (عاملی، بی تا: 8/215؛ آشتیانی، 1418: 195؛ سبحانی، 1415: 376-380؛ محسنی، 1424: 1/223-224؛ اعرابی، 1387: 56؛ بصری بحرانی، 1413: 7/354).

جالب اینکه در میان فقهای شیعی، فتوای شیخ طوسی (طوسی، 1407: 4/358؛ حلی، 1413: 9/100) و شیخ مفید (عاملی، بی تا: 8/216) در برخی تألیفاتشان، به پذیرش و در برخی دیگر، به رد اعتبار این معیار تعلق گرفته است.

مراحل شکل گیری روایات استنادشده به آن

برای اعتبار معیار تعداد دنده ها به روایاتی استناد شده که می توان هستهٔ اصلی آنها را یک روایت دانست که در طی زمان، به تناسب خواست راویان، تحریف و به آن شاخ وبرگ داده شده است. مراحل این تحریف، اگرچه از نظر زمانی دقیقاً تفکیک شدنی نیست و در تاریخ مبهم مانده، با مراجعه به منابع روایی و بررسی تاریخ تألیف و زمان زندگی مؤلفان منابع، تا حد بسیاری قابل تشخیص است. این مراحل با تقسیم بندی زیر روشن می شود:

الف. رسول خدا 9 مردان را به مدارای با زنان توصیه و اخلاق زنان را به دندهٔ کج، تشبیه کرده است. عبارت کلیدی این روایات «أنّ الْمَرْأَه کالضِّلَعِ» (ابن ابی شیبه، 1409: 4/197؛ ابن راهویه، 1412: 2/208 و 287؛ ابن حنبل، 1421: 15/321 و 35/359 و 43/395؛ تمیمی دارمی، 1412: 3/426؛ بخاری، 1422: 7/26؛ قشیری نیشابوری، بی تا: 2/1090؛ ترمذی، 1998: 2/485؛ البزار، 2009: 14/298 و 15/95) یا «إِنَّمَا هِی کالضِّلَعِ» (ابن حنبل، 1421: 15/494) است که از عایشه، ابوهریره و ابوذر نقل شده اند؛ و در برخی از آنها صراحتاً عبارت به صورت «مَثَلُ الْمَرْأَه کالضِّلَعِ» (البزار، 2009: 9/384 و 10/473 و 18/114) آمده است که با قطع نظر از اسناد، به عنوان توصیه ای اخلاقی، پذیرفتنی است.

ب. در اثر غفلت راویان، حالت تشبیهی روایات گروه اول، حذف شده و کاف تشبیه افتاده، مثل عبارت «المرأه ضلعٌ» (ابن حنبل، 1421: 35/267) ولی با همان سند و مضمون اخلاقی مشابه روایت پیشین، نقل شده و البته «سمره بن جندب» نیز به راویان اولیه (عایشه، ابوهریره و ابوذر) افزوده شده است. عبارت کلیدی این روایات، «أَنَّ الْمَرْأَه خُلِقَتْ مِنْ ضِلَعٍ ...» است (حمیدی، 1996: 2/293؛ ابن ابی شیبه، 1409: 4/197؛ ابن حنبل، 1421: 33/283؛ تمیمی دارمی، 1434: 531؛ بخاری، 1422: 4/133؛ قشیری نیشابوری، بی تا: 2/1091؛ ابن ابی اسامه، 1413: 1/550؛ البزار، 2009: 17/148؛ نسائی، 1421: 8/251 و 255).

ج. با الهام از روایات پیشین و با تکیه به داستان آفرینش ذکرشده در تورات، شبه روایاتی جعل شده که آفرینش حواء را از دندهٔ آدم مطرح می کند (اعرابی، 1387: 13). ریشهٔ این داستان در منابع اسلامی، به ابن اسحاق (متوفای 151 ه‍.ق.) که منبع داستان را اهل کتاب و تورات معرفی کرده (طبری، 1387: 1/103-104؛ ابن اثیر، 1417: 1/31) و حمیری (متوفای 213 ه‍.ق.) از وهب بن منبه (حمیری، 1374: 14) که از منابع انتشار اسرائیلیات در منابع اسلامی است (سبحانی، 1418: 1/545)، باز می گردد. نکته اینجا است که رواج این داستان هم زمان با عصر ارتباط مسلمانان با علوم یونانی بوده و در آموزه های یونانی هم، آفرینش زن از دنده های مرد مطرح بوده و به ارسطو نسبت داده می شده است (دلیر، 1387: 122).

این داستان، در کتاب های دست اول روایی عامه، همچون صحاح سته، وجود ندارد، بلکه به عنوان شرح آنها در ذیل روایات دو گروه قبل ذکر شده است؛ منابعی همچون تفسیر قرآن (ابن منذر، 1423: 2/547 ـ 548) و شرح صحاح (ابن بطال، 1423: 7/387؛ جوزی، بی تا: 3/478، نووی، 1392: 10/57؛ نیآوردی، بی تا: 1/446) که مربوط به قرن چهارم به بعد هستند، در حالی  که منابع دو گروه گذشته، همگی مربوط به پیش از قرن چهارم بودند.

برای اسلامی کردن داستان مزبور، از ابن عباس، ابن مسعود (طبری، 1387: 1/103-104؛ ابن اثیر، 1417: 1/31) و مجاهد (ابن سعد، 1410: 1/34) به عنوان باورمندان به آن نام برده شده، ولی کسی آن را به رسول خدا 9 نسبت نداده است.

د. افزودن جنبهٔ فقهی به داستان مذکور و نسبت دادن آن به امام علی 7 با سندی متصل که از آن تعبیر به روایت شریح قاضی می شود؛ این روایت، برای نخستین بار در کتاب الأخبار الموفقیات تألیف زبیر بن بکار (متوفای 256 ه‍.ق.) و از او در کتاب شاگردش وکیع (متوفای 306 ه‍.ق.) نقل شده است (وکیع، 1366: 2/197)، اما در صحاح سته و دیگر منابع روایی، تفسیری یا تاریخی دست اول عامه وجود ندارد، اگرچه در منابع فقهی هر چهار مذهب، که پس از سدهٔ چهارم تألیف شده اند، از آن یاد شده است که در بخش اختلاف آرای فقها ذکر شد.

روایات آفرینش زن از دنده مرد در منابع شیعی

در منابع متقدم شیعی، روایت «إنما المرأه کالضلع»، فقط در معانی الاخبار شیخ صدوق (متوفای 380 ه‍.ق.) (صدوق، 1361: 305-306) با سند مذکور در مسند دارمی (متوفای 255 ه‍.ق.) یعنی «سعید بن ایاس الْجُرَیرِی از أَبِی الْعَلَاءِ یزید بن عبداللّه بن الشخیر از نُعَیمِ بْنِ قَعْنَب» از أَبِی ذَر نقل شده که همهٔ راویان آن از عامه هستند و در کتب رجالی شیعه از ایشان یاد نشده است. همچنین، دارمی متن را به صورت «إِنَّ الْمَرْأَه خُلِقَتْ مِنْ ضِلَعٍ...» نقل کرده (تمیمی دارمی، 1434: 531) که در هیچ منبع روایی دست اول شیعی، چنین عبارتی از معصومان: نقل نشده است.

آفرینش حواء از دندهٔ آدم، در چهار روایت از منابع شیعی نقل شده است:

الف. در روایتی از زبان امام باقر 7 در من لایحضره الفقیه، به صورت مرفوع از سکونی نقل شده (صدوق، 1413: 4/326) که او را موثق دانسته اند، اما مذهب عامه داشته (خویی، 1413: 3/106)؛ و می توان روایت او را دخیل از منابع عامه دانست که به اشتباه به امام 7 نسبت داده شده است.

شیخ صدوق پس از نقل این روایت و نیز نقل مرفوع آن در جایی دیگر به صورت «رُوِی أَنَ حَوَّاءَ خُلِقَتْ مِنْ ضِلْعِ آدَمَ الْأَیسَرِ» (صدوق، 1413: 3/380-381)، هر دو را برخلاف ظاهر آنها به آفرینش حواء از باقی ماندهٔ گلی که دندهٔ آدم با آن آفریده شده، تفسیر کرده (همان: 3/381 و 4/327) که نشان دهندهٔ اعتقاد نداشتن او به مضمون ظاهر آنها است (اردبیلی، 1403: 11/580).

ب. روایت مذکور در بحارالانوار این طور معرفی شده: «در یکی از کتاب های معتبر دیدم روایت شده است» (مجلسی، 1404: 56/91). ایشان راوی آن را فضل اللّه راوندی از ابن عباس دُورْیسْتِی ذکر کرده که با سند خویش در ضمن حدیثی طولانی از معلی بن خنیس از امام صادق 7 نقل کرده است (همان: 56/93).

نقد: اگر بپذیریم وجاده روایت با توصیف مذکور حائز اعتبار شود، باز هم راویانی همچون «جعفر بن احمد بن علی المونسی القمی» و «احمد بن محمد بن یوسف» و «حبیب الخیر» در سند آن مجهول اند و «محمد بن حسین بن سعید الصائغ» با عنوان «جداً ضعیف» توصیف شده است (خویی، 1413: 16/8)، بنابراین روایت ضعیف است و در خور اعتماد نیست.

ج. در الکافی با سند صحیح از امام باقر 7 نقل شده: «خدای متعال آدم را از آبی گوارا و همسرش را از جنس و سنخ او آفرید، پس او را از پایین ترین دندهٔ آدم پدید آورد» (کلینی، 1365: 5/442).

ممکن است عبارت «پس او را از پایین ترین دندهٔ آدم پدید آورد»، از جانب یکی از راویان در توضیح سنخیت ایشان افزوده شده باشد. این روایت با همین سند، در تفسیر قمی از امام صادق 7 نقل شده است (قمی، 1404: 2/114). اضطراب در تعیین امام 7 و احتمال افزوده شدن عبارت توضیحی به روایت، آن بخش از روایت را غیر قابل استناد می کند، مگر اینکه با روایتی خدشه ناپذیر تأیید شود. پس همه چیز منوط به بررسی روایت شریح است که در ادامه بررسی می شود.

زبیر بن بکار و روایت شریح

در منابع سه سدهٔ نخست هجری، روایت شریح را فقط در کتاب زبیر بن بکّار با اسناد متصل می توان یافت. زبیر از کارگزاران عباسیان و تا زمان مرگش (256 ه‍.ق.) قاضی متوکل بود (ابن ساعی، 1430: 371)؛ دارقطنی او را توثیق، ولی ابن ابی حاتم او را تضعیف کرده و احمد بن علی السلیمانی او را «منکر الحدیث» (ذهبی، 1405: 12/311-314)، واضع و جاعل دانسته است (ذهبی، 1382: 2/66). کتاب او «مجموعه ای در اخبار و نوادر تاریخ» توصیف شده که برای خلیفه الموفق بن متوکل عباسی، نوشته شده است (زرکلی، 2002: 3/42). متن روایت چنین است:

شریح می گوید زنی نزد من آمد و گفت: من برای شکایت آمده ام. شریح پرسید: طرف دعوای تو کیست؟ پاسخ داد: خود تو! مجلس برایش خلوت شد و شریح گفت: سخن بگو. زن گفت: من زن هستم، ولی هم آلت مردانه و هم آلت زنانه دارم. شریح گفت: امیرالمؤمنین علی در این زمینه با استناد به مجرای ادرار، به ارث قضاوت کرد. زن گفت: از هر دو جاری می شود. قاضی پرسید: از کدام زودتر شروع می شود؟ پاسخ شنید: از هیچ کدام! در یک زمان جاری و در یک زمان قطع می شود. شریح گفت: چه عجیب! زن: عجیب تر اینکه پسرعمویم با من ازدواج کرد و زن خدمت گزاری برای انجام کارهای من گمارد. من با آن زن نزدیکی کرده و او را باردار کردم. اکنون که فرزندی برایم آورده، نزد تو آمده ام تا مرا از همسرم جدا کنی. شریح از مجلس قضاوت برخاست و نزد علی رفت و جریان را گزارش داد. علی زن را خواست و از حقیقت مطلب پرسید. زن سخنان شریح را تأیید کرد. علی همسر زن را احضار کرد و پرسید: این همسر و دخترعموی تو است؟ گفت: آری. فرمود: پس می دانی چگونه است؟ گفت: آری؛ زن خدمت گزاری برای خدمت او گماردم و با او نزدیکی کرد و باردارش کرد. حضرت پرسید: پس از آن تو با او نزدیکی کردی؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمود: تو نیکوتر از اخته کنندهٔ شیر هستی «لانت احسن من خاصی اسد». حضرت به دینار خادم و دو زن، دستور داد او را داخل اتاقی ببرند و لباسی به او بپوشانند و دنده هایش را بشمارند. آنها این کار را کردند و خبر دادند: تعداد طرف راست یازده و تعداد طرف چپ دوازده دنده است. علی تکبیر گفت و دستور داد برای آن زن ردا و کفش مردانه بیاورند و به مردان ملحق ساخت. همسرش گفت: ای امیرالمؤمنین، او همسر و دخترعموی من است، ما را جدا کردی و او را به مردان ملحق ساختی؟ از کجا این داستان را آموخته ای؟ فرمود: از پدرم آدم آموخته ام؛ زیرا خدای عزوجل، حواء را از دنده ای از دنده های آدم آفرید، پس دنده های مردان یک دنده کمتر از دنده های زنان است (ابن بکار، 1416: 25).

روایت شریح در منابع روایی شیعی

روایت شریح در الکافی موجود نیست، ولی در من لایحضره الفقیه، ارشاد مفید، تهذیب و مناقب ابن شهرآشوب با اسناد مختلف و در دعائم الاسلام (تمیمی مغربی، 1385: 2/387) و اربعین عطاء (نوری، 1408: 17/223) به طور مرسل و در دیگر منابع شیعی از این کتاب ها نقل شده است. ذکر روایت در منابع مختلف موجب شده است اختلاف هایی از نظر محتوایی در آنها مشاهده شود که ممکن است موجب اضطراب متنی روایت به شمار آید.

نقد روایت شریح در منابع عامه

در منابع عامه افزون بر شاذ (علیش، 1409: 9/716)، بعید (مرداوی، 1415: 18/241) و غیرثابت دانستن روایت شریح، سه نقد بر آن وارد شده است که دو نقد در این بخش و یک نقد در بخش مخالفت با مسلمات علمی نقل می شود:

نقد اول: اعتبار معیار مطرح شده در روایت شریح برای تشخیص جنسیت دوجنسه ها، یعنی تعداد دنده ها، مستلزم اعتبارنداشتن معیار مجرای ادرار و مقدم بر آن است (نیآوردی، 1419: 9/382 و 11/412؛ رویانی، 2009: 9/370)؛ چون دلالت معیار دنده ها، مثل ولادت، حسی است (نووی، بی تا: 2/48).

نقد دوم: در صورت پذیرش معیار مطرح شده در روایت شریح، دیگر خنثای مشکلی وجود نخواهد داشت، پس حکم ذکرشده در این روایت، با اجماع بر وجود خنثای مشکله، تعارض دارد (علیش، 1409: 9/716؛ ابن قدامه، 1388: 6/336؛ ابن مفلح، 1418: 5/403؛ مقدسی، بی تا: 7/148؛ مقدسی، 1415: 18/242). این نقد در برخی از منابع شیعی نیز مطرح شده است (حلی، 1387:  4/250؛ عاملی، بی تا: 8/216).

مراجع

آشتیانی، محمدحسن (1418). رساله فی القواعد الفقهیه، تهران: مؤسسهٔ اطلاعات، چاپ اول.

ابن ابی  حاتم، عبدالرحمن بن محمد (1271). الجرح والتعدیل، حیدرآباد هند: مجلس دائرهالمعارف العثمانیه.

ابن ابی  شیبه، عبداللّه بن محمد (1409). الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ریاض: مکتبه الرشد.

ابن ابی اسامه، حارث بن محمد (1413). بغیه الباحث عن زوائد مسند الحارث، مدینه: مرکز خدمه السنه والسیره النبویه، الطبعه الاولی.

ابن  اثیر، علی بن محمد (1417). الکامل فی التاریخ، بیروت: دار الکتاب العربی.

ابن  الساعی، علی بن انجب (1430). الدر الثمین فی أسماء المصنفین، تونس: دار الغرب الاسلامی.

ابن  بطال، علی بن خلف (1423). شرح صحیح البخاری، ریاض: مکتبه الرشد.

ابن  بکّار، زبیر (1416). الأخبار الموفقیات، بیروت: عالم الکتب.

ابن  حنبل، احمد بن محمد (1421). مسند، بیروت: مؤسسه الرساله.

ابن  راهویه، اسحاق بن ابراهیم (1412). مسند، مدینه: مکتبه الایمان.

ابن  سعد، محمد (1410). الطبقات الکبری، بیروت: دار الکتب العلمیه.

ابن  سینا، حسین بن عبداللّه (بی تا). القانون فی الطب، تحقیق: محمد امین الضناوی، بی جا: بی نا.

ابن  شهرآشوب، محمد (1379). مناقب آل ابی طالب 7، قم: مؤسسهٔ انتشارات علامه.

ابن  عابدین، محمد امین بن عمر (1412). رد المحتار علی الدر المختار، بیروت: دار الفکر.

ابن  عابدین، محمد امین بن عمر (بی تا). قره عین الأخیار لتکمله رد المحتار علی الدر المختار شرح تنویر الأبصار، بیروت: دار الفکر للطباعه والنشر والتوزیع.

ابن  قدامه، عبداللّه بن احمد (1388). المغنی، قاهره: مکتبه القاهره.

ابن  مفلح، ابراهیم بن محمد (1418). المبدع فی شرح المقنع، بیروت: دار الکتب العلمیه.

ابن منذر، محمد ابن ابراهیم (1423). کتاب تفسیر القران، مدینه: دار المآثر.

ابن  نجیم، زین الدین بن ابراهیم (بی تا). البحر الرائق شرح کنز الدقائق، بی جا: دار الکتاب الإسلامی.

ابن نفیس، علی بن ابی الحزم (1981). شرح تشریح القانون لابن سینا، تحقیق: سلمان قطایه السوری، پاریس: بی نا.

ابو اسحاق شیرازی، ابراهیم ابن علی (بی تا). المهذب فی فقه الامام الشافعی، بی جا: دار الکتب العلمیه.

اراکی، محمدعلی (1413). رساله فی الارث، قم: مؤسسهٔ در راه حق.

اردبیلی، احمد بن محمد (1403). مجمع الفائده والبرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

اعرابی، غلام حسین (1387). «نگاهی نو به روایات آفرینش زن از دندهٔ چپ مرد»، در: پژوهش نامهٔ قرآن و حدیث، ش5، ص47-58.

بابرتی، محمد بن محمد (بی تا). العنایه شرح الهدایه، بیروت: دار الفکر.

بحرانی، یوسف (1405). الحدائق الناضره فی أحکام العتره الطاهره، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

بخاری، محمد بن اسماعیل (1422). الجامع المسند الصحیح المختصر من امور رسول اللّه 9 و سننه و ایامه، دمشق: دار طوق النجاه.

البزار، احمد بن عمرو (2009). البحر الزخار، مدینه: مکتبه العلوم والحکم.

بصری بحرانی، محمد امین (1413). کلمه التقوی، قم: سیدجواد وداعی.

بغوی، حسین بن مسعود (1418). التهذیب فی فقه الإمام الشافعی، بیروت: دار الکتب العلمیه.

پارکر، استیو (1391). فرهنگ نامهٔ بدن انسان، ترجمه: احمد مختاریان، تهران: طلایی.

ترمذی، محمد بن عیسی (1998). الجامع الکبیر (سنن ترمذی)، بیروت: دار الغرب الاسلامی.

تمیمی دارمی، عبداللّه (1412). مسند، عربستان سعودی: دار المغنی للنشر والتوزیع.

تمیمی دارمی، عبداللّه (1434). مسند، بیروت: دار البشائر.

تمیمی مغربی، نعمان بن محمد (1385). دعائم الإسلام، مصر: دار المعارف.

جوزی، عبدالرحمن بن علی (بی تا). کشف المشکل من حدیث الصحیحین، ریاض: دار الوطن.

جوینی، عبدالملک (1428). نهایه المطلب فی درایه المذهب، بی جا: دار المنهاج.

حطاب الرُّعینی، محمد (1412). مواهب الجلیل فی شرح مختصر خلیل، بیروت: دار الفکر.

حلّی، حسن بن یوسف (1413). مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

حلّی، حسن بن یوسف (1420). تحریر الأحکام الشرعیه علی مذهب الإمامیه، قم: مؤسسهٔ امام صادق 7.

حلّی، محمد بن حسن (1387). ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، قم: مؤسسهٔ اسماعیلیان.

حمیدی، عبداللّه بن الزبیر (1996). مسند، دمشق: دار السقا.

حمیری، عبدالملک بن هشام (1374). التیجَان فی مُلوک حِمْیرْ، صنعاء: مرکز الدراسات والأبحاث الیمنیه.

خوانساری، سید احمد (1405). جامع المدارک فی شرح مختصر النافع، قم: مؤسسهٔ اسماعیلیان.

خویی، سید ابوالقاسم (1413). معجم رجال الحدیث، قم: مؤسسهٔ احیاء آثار امام خویی.

دسوقی، محمد بن احمد (بی تا). حاشیه علی الشرح الکبیر، بیروت: دار الفکر.

دلیر، محسن (1387). تغییر جنسیت آری یا نه؟، دروس آیت اللّه العظمی دوزدوزانی، قم: نشر آثار امین.

دیاری، محمدتقی (1383). پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی.

ذهبی، شمس الدین محمد (1382). میزان الاعتدال فی نقد الرجال، بیروت: دار المعرفه للطباعه والنشر.

ذهبی، شمس الدین محمد (1405). سیر أعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرساله.

الرافعی، عبدالکریم بن محمد (1417). العزیز شرح الوجیز معروف به الشرح الکبیر، بیروت: دار الکتب العلمیه.

رویانی، عبدالواحد بن اسماعیل (2009). بحر المذهب، بیروت: دار الکتب العلمیه.

زرقانی، عبدالباقی بن یوسف (1422). شرح الزُّرقانی علی مختصر خلیل، بیروت: دار الکتب العلمیه.

زرکلی، خیرالدین بن محمود (2002). الاعلام، بیروت: دار العلم للملائین.

سبحانی، جعفر  (1418). موسوعه طبقات الفقهاء، قم: مؤسسهٔ امام صادق 7.

سبحانی، جعفر (1415). نظام الإرث فی الشریعه الإسلامیه الغراء، قم: مؤسسهٔ امام صادق 7.

سبزواری، سید عبدالأعلی (1413). مهذّب الأحکام، قم: مؤسسهٔ المنار و دفتر معظم له.

سنیکی، زکریا بن محمد (بی تا). الغرر البهیه فی شرح البهجه الوردیه، بی جا: المطبعه المیمنیه.

شوشتری، محمدتقی (1415). النجعه فی شرح اللمعه، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران: مکتبه الصدوق.

صدوق، محمد بن حسین (1361). معانی الأخبار، قم: انتشارات جامعهٔ مدرسین.

صدوق، محمد بن حسین (1413). من لایحضره الفقیه، قم: انتشارات جامعهٔ مدرسین.

طبری، محمد بن جریر (1387). تاریخ الرسل والملوک، بیروت: دار التراث.

طوسی، محمد بن حسن (1365). التهذیب، تهران: دار الکتب الإسلامیه.

طوسی، محمد بن حسن (1407). الخلاف، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

عاملی (شهید ثانی)، زین الدین بن علی (1413). مسالک الافهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم: مؤسسه المعارف الإسلامیه.

عاملی، سید جواد (بی تا). مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلاّمه، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

علیش، محمد بن أحمد (1409). منح الجلیل شرح مختصر خلیل، بیروت: دار الفکر.

عیاشی، محمد بن مسعود (1380). کتاب التفسیر، تهران: چاپ خانه علمیه.

العینی، محمود بن احمد (1420). البنایه شرح الهدایه، بیروت: دار الکتب العلمیه.

غفاری، علی اکبر (1369). تلخیص مقباس الهدایه، تهران: چاپ خانهٔ تابش.

قشیری نیسابوری، مسلم بن الحجاج (بی تا). المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل الی رسول اللّه 9، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

قمی، سید تقی (1426). مبانی منهاج الصالحین، قم: منشورات قلم الشرق.

قمی، علی بن ابراهیم (1404). تفسیر قمی، قم: مؤسسهٔ دار الکتاب.

کلینی، محمد بن یعقوب (1365). الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه.

لنکرانی، محمد (1421). تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله (الطلاق ـ المواریث)، قم: مرکز فقهی ائمهٔ اطهار:.

مجلسی، محمدباقر (1404). بحار الانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء.

مجلسی، محمدتقی (1406). روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه، قم: مؤسسهٔ فرهنگی اسلامی کوشان پور.

محسنی، محمدآصف (1424). الفقه و مسائل طبیه، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.

محقق حلی، جعفر بن حسن (1408). شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، قم: مؤسسهٔ اسماعیلیان.

مراغی، میرعبدالفتاح (1417). العناوین الفقهیه، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

المرداوی، علی بن سلیمان (1415). الإنصاف فی معرفه الراجح من الخلاف، قاهره: هجر للطباعه والنشر والتوزیع والإعلان.

مفید، محمد بن محمد (1413). الإرشاد إلی معرفه ساده العباد، قم: انتشارات کنگرهٔ جهانی شیخ مفید.

مقدسی، عبدالرحمن بن محمد (1415). الشرح الکبیر (منتشرشده به همراه المقنع والإنصاف)، قاهره: هجر للطباعه والنشر والتوزیع والإعلان.

مقدسی، عبدالرحمن بن محمد (بی تا). الشرح الکبیر علی متن المقنع، بی جا: دار الکتاب العربی للنشر والتوزیع.

موسوی خمینی، سید روح اللّه (بی تا). تحریر الوسیله، قم: مؤسسهٔ مطبوعات دارالعلم.

مؤمن قمی، محمد (1385). «بررسی فقهی، حقوقی تغییر جنسیت و تبعات آن»، ترجمه: حسین حبیبی تبار، در: فصل نامهٔ تخصصی علوم اسلامی، س1، ش3، ص6-22.

نجفی، محمدحسن (1404). جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

نراقی، مولی احمد (1415). مستند الشیعه فی أحکام الشریعه، قم: مؤسسهٔ آل البیت:.

نسائی، احمد بن شعیب (1421). السنن الکبری، بیروت: مؤسسه الرساله.

نوری، میرزا حسین (1408). مستدرک الوسائل، قم: مؤسسهٔ آل البیت:.

نووی، یحیی بن شرف (1392). المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

نووی، یحیی بن شرف (بی تا). المجموع شرح المهذب، بیروت: دار الفکر.

نیآوردی، علی بن محمد (1419). الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی، بیروت: دار الکتب العلمیه.

نیآوردی، علی بن محمد (بی تا). النکت والعیون (تفسیر الماوردی)، بیروت: دار الکتب العلمیه.

وکیع، محمد بن خلف (1366). اخبار القضاه، مصر: المکتبه التجاریه الکبری.

هاشمی، محمد بن احمد (1419). الإرشاد إلی سبیل الرشاد، بیروت: مؤسسه الرساله.

Snell, Richard S. (2012). Clinical Anatomy by Regions, Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins, 9th Ed.+

نویسندگان:

محمدتقی دیاری: استاد گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قم

محسن دلیر: دانشجوی دکتری رشته علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قم

پژوهشنامه مذاهب اسلامی شماره 7

ادامه دارد... 

نظر شما