ایران آنلاین / دوسال پیش در چنین روزی محمد جواد ظریف و فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با قرائت یک بیانیه مشترک رسماً آغاز اجرای توافق هستهای میان ایران و شش قدرت بزرگ جهانی را اعلام کردند. قرائت مشترکی از پایبندی چندین کشور به توافقی که در نتیجه چندین سال مذاکره طولانی و پیچیده هستهای به دست آمده بود. این در حالی است که ایران با گذر سه سال از اجرای برجام به مرکز توجه مناسبات دیپلماتیک با قریب به اکثریت کشورهای جهان تبدیل شده است. توجهی که گرچه تا حدودی تحت تأثیر شعارهای اصلی دولت حسن روحانی یعنی تنش زدایی و ارتباط فعال و سازنده با جهان قرار دارد اما در اصل ذیل حل موضوع هستهای و دستیابی به توافق به دست آمده است. زیرا تحقق آن شعارها فارغ از برطرف کردن سوءتفاهمی که بیش از 10 سال بر رابطه ایران و جهان سایه افکنده بود، ممکن نبود. ضربان مهم این رویکرد نیز در نتیجه مذاکراتی به صدا در آمد که با تمرکز بر ابعاد فنی و نه سیاسی، سوءتفاهم جهان را پیرامون برنامههای صلحآمیز هستهای برطرف کرد. اما با وجود این اراده و علی رغم تلاش ایران برای اجرای کامل تعهدات هستهایاش در چارچوب برجام، مجموعهای از عوامل از جمله روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا دست بهدست یکدیگر داد تا آنچه ایران در خلال مذاکرات هستهای بر دستیابی به آن تأکید داشت در مسیر اجرا با فراز و فرودهای متعددی مواجه شود و بهبروز مشکلاتی بینجامد. مشکلاتی که برگزاری رویداد انتخابات در امریکا و روی کار آمدن ترامپ بروز آن را محتمل کرده بود. با این حال پیشبینی نتیجهای غیرقابل انتظار در انتخابات ریاست جمهوری امریکا که میتوانست طومار توافق هستهای را در مدت زمان کمی بپیچد، باعث شد تا دولتمردان ایران نخست با تقویت دیپلماسی عمومی و تلاش برای حل حداکثری مسائل قابل حل با امریکا در مدت زمان باقی مانده از زمامداری اوباما و در گام دوم تحکیم رابطه با اروپا همه پیش نیازهای واشنگتن را برای مانعتراشی بر سر اجرای برجام خنثی کنند.
تلاش برای احیای سناریوی ایران هراسی
دیپلماسی پسابرجام ایران و روند اجرای توافق که با تعلیق کلیه تحریمهای هستهای ایران همراه بود در یک سال گذشته بهدلیل حضور رئیس جمهوری جدید در کاخ سفید و تشکیل ضد ایرانیترین کابینه امریکا پس از انقلاب از یک سو و تصاحب مجلس نمایندگان و مجلس سنای کنگره توسط حزب جمهوریخواه با دورهای پرتنش مواجه بوده است. دولت جدید امریکا که بسیاری از تحولات منطقهای و جهانی از جمله نقشآفرینی ایران در عرصه منطقه و بینالملل و مهمتر از آن امضای توافقنامههای رنگارنگ اقتصادی میان ایران با کشورهای اروپایی را برنمیتابید و همنوا با برخی از بازیگران منطقهای بر طبل ادعای تهدیدآمیز بودن نتایج برجام در زمینه برنامههای هستهای ایران میکوبید، ناگهان با واقعیت تحولاتی مواجه شد که از قابلیت هضم هیأت حاکمه جدید این کشور خارج بود و به واکنشهای عاری از درایت سیاسی آنها در زمینه اجرای توافق هستهای منجر شد. این در حالی بود که سیر وقایعی چون آزمایشهای موشکی ایران و تصویب تحریمهایی که از سوی دولتمردان امریکایی به این بهانه علیه ایران به تصویب رسید، زمینههای لازم را نیز برای ایجاد یک بحران جدید فراهم ساخته بود تا بهانه لازم را برای واکنش جدی به مقامهای ایرانی بدهد.
در واقع سازمانها و لابیهای زخم خورده اسرائیل و عربستان سعودی با روی کار آمدن ترامپ، در پی طرحریزی طرحها و راههای جدیدی برای بازگرداندن ایران بهوضعیت گذشته و احیای سناریوی ایران هراسی بودند وهمزمان دولتمردان امریکایی مطالبات زیادهخواهانه و همچنین تفسیر به مطلوب عملکرد ایران و گزارشات آژانس با هدف اثبات نقض توافق هسته ای را مطرح میکردند.
تنهایی امریکا
در مواجهه با چنین شرایطی بود که برجام بهعنوان یک حربه راهبردی برای جلب حمایت جامعه بینالمللی به سدی در برابر تندرویها و افراطیگریهای ترامپ تبدیل شد و از آن برای مهار و خنثیسازی سیاستهای او و حامیان تندرو جمهوریخواهش مورد استفاده قرار گرفت. در واقع به همان اندازه که انسجام و یکپارچگی پیشین کشورهای اروپایی علیه ایران در دولتهای نهم و دهم، کلیدی برای تصویب قطعنامههای فصل هفتمی شورای امنیت و پیادهسازی تحریمهای ثانویه کنگره امریکا بود، برجام به مانعی مستحکم برای بازگشت تحریمها و اجرای سیاستهای خصومتآمیز دولت ترامپ تبدیل شد تا جایی که شرکای اروپایی امریکا از تصویب قوانینی که مسیر بازگشت دوباره قطعنامههای تحریمی علیه ایران را هموار میکرد سر باز زدند. قوانینی که میتوانست امریکا را در بهرهگیری از اهرمهای حقوقی و دیپلماتیکش چنانچه قصد استفاده از مکانیسم «ماشه» و بازگشت تحریمهای هستهای کند، تنها بگذارد. بنابراین اجرای برجام که با حمایت سیاسی دولتهای اروپایی همراه شد، توانست در برابر پروژه ایران هراسی و تلاشهای تبلیغاتی و دیپلماتیک جنگ طلبان و مخالفان برجام آنهم در شرایطی که امریکا، نمایی غیرمعقول و غیرعادی از خود به نمایش گذاشته است و میکوشد از نهادهای بینالمللی علیه ایران استفاده ابزاری کند، دیوار بلندی بکشد. این در حالی بود که باوجود تلاش ترامپ برای ناکارآمد ساختن مزایای سیاسی و اقتصادی برجام برای ایران، تقویت همکاریهای اقتصادی ایران و اروپا و دعوت از آنها برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد ایران هدفی بوده است که در مدت زمان دو سال پس از اجرای توافق پیگیری شده و تاکنون بهوقوع قراردادهای قابل اعتنایی چون بازگشت شرکت چند ملیتی توتال به گردونه سرمایهگذاری صنعت نفت ایران و نیز قراردادهای سرمایهگذاری با شرکتهایی از کشورهای اصلی طرف تجارت با ایران چون چین، روسیه، دانمارک، کره جنوبی، اتریش و هند منتهی شده است.
تغییر یک قاعده حقوقی
وجه دیگر پیامد مثبت اجرای برجام را باید در محروم شدن کشورهای غربی از استفاده از ساز و کارهای قهری وحقوقی نهادهای بینالمللی در واکنش به فعالیتهای موشکی ایران دانست. در شرایطی که دشمنان ایران میکوشیدند از فرصت اختلاف با ایران بر سر پرونده هستهای، فعالیتهای موشکی ایران را در عرصه نظام بینالمللی غیر قانونی اعلام کنند، دستیابی به توافق هستهای موجب شد کشورهای اروپایی و جریان حامی تنش زدایی با ایران راه خود را از امریکا جدا کنند تا دولتمردان امریکایی در مواجهه با برنامه موشکی ایران صرفاً به بهرهگیری از ابزار موجود در نظام حقوق داخلی خود محدود شوند. به این ترتیب که طرح جداسازی موضوع موشکهای بالستیک از برجام که بهصراحت در قطعنامه 2231 آمد و با مهر تأیید شورای امنیت هم رو به رو شد عملاً فعالیتهای موشکی ایران را نقض برجام به شمار نیاورد تا واشنگتن و متحدان غربیاش که زمانی قطعنامههای الزامآور فصل هفتمی علیه برنامه موشکی ایران به تصویب میرساندند، در مواجهه با آزمایشهای موشکی ایران صرفاً به طرح شکایت سیاسی بهشورای امنیت بسنده کنند.
دیپلماسی هوشمندانه برجام
دیپلماسی ایران زیر سایه دستیابی به برجام حتی در مورد پر تنشترین رویدادهایی که از سوی دولت ترامپ رخ داده است، فارغ از مدیریت هوشمندانه و آینده نگر نبوده است. امروز محذوریتهایی که بواسطه برجام و سیاست مقتصدانه ایران در مواجهه با سیاست تقابل جویانه ترامپ شکل گرفته است، ظرفیت آسیبرسانی امریکا به ایران را تا سطح بسیار گستردهای کاهش داده است. یعنی در شرایطی که پیش از دستیابی به توافق هستهای، هیچ حد و مرزی برای قانونگذاران و دولتمردان امریکایی علیه ایران متصور نبود و این کشور بیهیچ مانعی به سمت و سوی صدور مجوز توسل بهزور گام بر میداشت، اینک با موانع مهمی اعم از ساختاری و سیاسی رو به رو شده است. در این میان دولتمردان روحانی با جدی گرفتن مخاطرات دولت ترامپ، در ترمیم و بهبود رابطه سیاسی خود با اتحادیه اروپا و همچنین اجرای سیاست دفع «ایران هراسی» و جلب حمایت افکار عمومی جهان کوشیدند تا زمینه مقاومت درون نظامهای سیاسی اروپا را در برابر زیاده خواهیهای دولت امریکا فراهم کنند. چنانکه در شرایطی که دولت و مجلس امریکا در سالهای پیش از برجام توانسته بودند با استفاده از ضعف ایران در عرصه دیپلماسی، فضا را مهیای منزوی سازی آن کنند، امروزه مهمترین متحدان اروپایی امریکا علناً اعلام میکنند که دونالد ترامپ از حمایت بینالملل برای نقض برجام برخوردار نیست و چنین رویکردی میتواند دنیا را به رویکرد دیپلماسی بدبین کند. موضعی که نشان از آن دارد دولت روحانی با بهرهگیری از مزایای سیاسی برجام توانست کانونهای بحران و جریانهای جنگ طلب و ایران ستیز را در انزوا قرار دهد./ روزنامه ایران
نظر شما