شناسهٔ خبر: 23603422 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

سنت شکنی تجاری به سبک فهرست مقدس

تهران - ایرنا - یکی از مهم‌ترین پیوست‌های سینما در تمام دنیا محصولات جانبی است. محصولات جانبی که بعد از درخشش یک فیلم یا یک شخصیت وارد بازار می‌شود و در حوزه‌های مختلف به فروش می‌رسد.

صاحب‌خبر -

چیزی که از درخشش یک شخصیت آغاز می شود ولی بعد از شروع این جریان، به تبلیغات گسترده برای آن شخصیت و آن فیبلم می رسد و این یعنی تبلیغات مضاعف و این یعنی دیده شدن هر چه بیشتر اثر ابتدایی.
زنجیره ارزش اساسا یک بازی دو سر برد است که سالهاست در رشته های مختلف توانسته اتفاقات بزرگی را در اقتصاد فرهنگی و حتی ورزشی در جهان شکل دهد. ساخت لوازم تحریر و نگارش، اسباب بازی، لوازم ورزشی، عروسک های فانتزی، ساخت بازی رایانه ای و موبایلی و... اتفاقاتی است که حول محور یک شخصیت داستانی یا ورزشی می افتد و به سبب آن هم چرخ تولیدات پیرامونی بهتر می چرخد و هم تبلیغات اثر در گستره زمانی وسیع تر و عمق اجتماعی بیشتر انجام می پذیرد. اتفاقی که حتی در مواردی توانسته راه را برای ساخت سری دوم و سوم نیز هموار کند و با شگرد نشان سازی و خاطره نگاری، کفی را برای گیشه سری های بعدی کار مسجل نگاه دارد. بگذارید مصداقی تر سخن بگوییم: خود شما چند بار اسباب بازی و لوازم التحریر با نام و نشان داستان اسباب بازی ها (TOY STORY) را دیده اید؟ همین مدل تبلیغات که به طور گسترده در بسیاری از کشورهای دنیا انجام پذیرفت، توانست شرایط را جوری پیش ببرد که شرایط ساخت سری دوم و سوم و چهارم هم مهیاتر باشد و داستان اسباب بازی تبدیل به خاطره ای مشترک میان بسیاری از کودکان و نوجوانان دهه ابتدایی قرن 21 میلادی شود.
صد البته حصول این اتفاق باعث افزایش رونق اقتصادی هم برای سازندگان اثر و به اصطلاح مالکان معنوی آنها دارد و هم جذابیت این کاراکترها فروش لوازم را در بازار تضمین می کند.
البته این اتفاق که عموما در جوامع بلوغ یافته سینمایی که موصوع «اقتصاد فرهنگ» برای شان از پیش حل شده است بیشتر به چشم می خورد. چه آن که این سطح از عطف نظر روی چنین مقوله هایی نیازمند حداقل های فرهنگی است که در جامعه رسوخ کرده باشد و باعث سردرگمی مخاطب نشود. اتقاقی که باید ببینیم تا چه حد در کشورمان واقع شده است.
واقعیت این است که هرچند تولیدات سینمایی ایران در افواه مسئولان امر همواره جزو پر تولیدترین سینماهای دنیا است ولی اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم درصد بالایی از تولیدات سینمایی ایران به دلایل مختلف عقیم و اصلا غیرسینمایی است. یکی از رسانه ها چندی پیش در همین رابطه ضمن اشاره به برخی آثار سینمایی در سالهای اخیر و عدم اکران و حتی عدم تلاش تهیه کننده برای اکران این فیلمها، مدعی شد که نفس ساخت فیلم و جذب بودجه و سرمایه از منابع مالی دولتی و غیردولتی مختلف به خودی خود یک اقتصاد چرب و نرم برای برخی تهیه کنندگان است. شگردی که مهم ترین رکن هر فیلم سینمایی را که نمایش، اکران و گیشه است را اصلا مورد نیاز خود نمی بیند و در همان مرحله تولید از خلاهای موجود قانونی و فرهنگی و تشتت مراکز فرهنگی کشور سود برده و به بهانه جذب سرمایه برای ساخت یک فیلم چند برابر بودحه مورد نیاز را تهیه کرده و خب طبیعی است که در چنین فضایی که هیچ تعلق خاطری میان تهیه کننده و فروش فیلم وجود نداشته باشد، شاهد لیست بلند بالایی از فیلم هایی باشیم که صبغه سفارشی داشته و علیرغم صرف هزینه های متوسط و گاها کلان، هیچگاه به اکران نرسیده اند.
طبیعی است که در چنین فضایی نمی توانیم سراغ بگیریم از زنجیره ارزش و ساخت لوازم جانبی و اتفاقاتی از این دست. چرا که هدف غایی این اتفاقات فروش بیشتر و کسب درآمد بیشتر است. و تهیه کننده ای که نفع خود را در این مضوع نمی بیند طبیعی است که وقت و انرژی برای این موضوع نمی گذارد و نتیجه می شود وضعیت پر عیب و فشل اکران و گیشه در سینمای امروز ایران.
اما یکی از نکاتی که از هنگام آغاز تبلیغات فیلم سینمایی پویانمایی فهرست مقدس به چشم آمد پیش بینی زنجیره ارزش برای این فیلم بود. زنجیره ای که از بعد از تولید فیلم شکل گرفت و از آغاز اکران با تولید و رونمایی از اقلامی نظیر بازی فکری، مجموعه نرم افزاری، تی شرت و کلاه، لیوان و... ادامه یافت. اتفاقی که هر چند در مواردی محدود و معدود انجام شده بود ولی هیچگاه به گستردگی لازم و نگاه تجاری کافی انجام نگرفته بود.
این بار اما با تولید چنین لوازم و اقلامی، ظاهرا قدمی جدید در مقوله اقتصاد فرهنگ رقم خورده و می شود این اتفاق را به فال نیک گرفت.
البته این امر مستلزم وجود بسترهای لازم برای این تجاری سازی هم هست. فهرست مقدس چنین ظرفیتی را از خود بروز نداده که بتواند در عرصه لوازم جانبی هم بدرخشد. و این استقبال کم طبعا رابطه ای دو طرفه است میان ضعف در توزیع اقلام و ضعف در اثر. تو گویی روزنامه ای که در تعداد باجه های محدودی فروخته می شود و طبعا نگاه کافی بدان متوجه نمی شود؛ چه با کیفیت باشد و چه بی کیفیت.
البته سازمان اوج در تولیدات سینمایی‌ش در مسیری قدم برداشته که ظاهرا این زنجیره ارزشی برایش مهم است و نگاهش چنین نیست که فیلم برایش پس از تولید، تمام شود! اکران نوروزی فیلم بادیگارد، انتشار آلبوم صوتی فیلمهای ایستاده در غبار و بادیگارد، انتشار نسخه های خانگی بادیگارد، هیهات و ایستاده در غبار و صد البته تولید آرت بوک فیلم بادیگارد و فروش آن به قیمت متناسب در فروشگاهی کتاب کشور نشان از عزم جدی این مجمموعه فرهنگی دارد در پیگیری رنجیره ارزش. اتقاقی که حالا و فهرست مقدس هم در حال رخ داد است و بعید است در آثار بعدی اوج هم نادیده گرفته شود.
بهر حال هر چند که زنجیره ارزش فیلم سینمایی فهرست مقدس چنان که باید نتوانسته تاثیرگزار باشد ولی نفس این تصمیم گیری و حرکت به این سمت اتفاق مبارکی برای سینمای ایران به حساب می آید. اتفاقی که اگر حساب شده تر و مجدانه تر پیگیری شود می تواند گام بلند رو به جلویی در اقتصاد فرهنگ باشد.
علی مرادخانی
فراهنگ**9246**

انتهای پیام /*

نظر شما