شناسهٔ خبر: 23600060 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش/

ناگفته‌هایی از راز غرق شدن نفتکش سانچی/ دانشجویان از خاطرات پوریا، سعید و سجاد در بسیج دانشجویی می‌گویند

هنوز هم باورمان نمی‌شود که بچه‌ها دیگر برای همیشه رفته‌اند. هنوز هم هر صبح به امید اینکه پوریا ما را برای نماز بیدار کند، چشمانمان را می‌بندیم. هنوز هم به هر ارگان و سازمانی زنگ می‌زنیم، ما را به نام سجاد عبدالهی می‌شناسند!

صاحب‌خبر -

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-ملیحه محمودخواه؛ هنوز هم باورمان نمی شود که بچه ها دیگر برای همیشه رفته اند؛ هنوز هم هر صبح به امید اینکه پوریا ما را برای نماز بیدار کند، چشمانمان را می بندیم؛ هنوز هم به هر ارگان و سازمانی زنگ می‌زنیم، ما را به نام سجاد عبدالهی می شناسند؛ هنوز هم مسافران هتل یزدی منتظرند صبحانه شان را سعید آماده کند؛ هنوز منتظریم تا بچه ها از آب برگردند و دوباره اتاق خوابگاه شور و نشاط گذشته را پیدا کند.

 
ناگفته‌هایی از راز غرق شدن نفتکش سانچی/ دانشجویان از خاطرات پوریا، سعید و سجاد در بسیج دانشجویی می‌گویند
 
 
پوریا عیدی‌پور مسئول نیروی انسانی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد خارک 
 
این‌ها را فردین ندری، هم اتاقی و یکی از دانشجویان فعال بسیج دانشجویی دانشگاه خارک مطرح می‌کند. وی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو گفت: از سال گذشته من هم اتاقی سعید و سجاد و پوریا شدم. حدود دو سال در کنار هم زندگی کردیم. خندیدیم و گریه کردیم و درس خواندیم. با غم هم غمگین می‌شدیم و با خوشحالی هم شاد می‌شدیم؛ اما حالا از آن جمع چهار نفره فقط من مانده ام.

ندری که برای برگزاری مراسم ترحیم پوریا و سعید خودش را به روستای عالی وند محل زندگی سعید رسانده است، ادامه داد: سجاد و پوریا با هم نسبت فامیلی دارند و از قبل هم با هم رفیق بودند. سجاد عاشق دریانوردی بود و خودش تعریف می‌کرد که برای انتخاب رشته مدام سایت‌های مختلف را می‌گشت تا دانشگاه‌هایی را که رشته دریانوردی دارند را شناسایی کند و در این بین دانشگاه‌ها، دانشگاه خارک را برای تحصیل انتخاب می‌کند.
سجاد و پوریا با هم نسبت فامیلی داشتند و از قبل هم با هم رفیق بودند. سجاد عاشق دریانوردی بود.


وی افزود: پوریا هم با تشویق سجاد وارد رشته دریانوردی شد. سعید هم که از یزد به دانشگاه آمده بود. سجاد رفتار‌های خاصی داشت و مدام سعی می‌کرد به افراد قشر ضعیف کمک کند، سعید از لحاظ مالی به شدت در مضیقه بود و به همین دلیل دو شیفت کار می‌کرد، به همین دلیل سجاد با او طرح رفاقت ریخت و او هم به جمع سجاد و پوریا اضافه شد. آنقدر رفاقت این سه نفر زیاد شده بود که وقتی سعید برای بورسیه شدن نیاز به سند خانه داشت و کسی نبود برای او سند بگذارد، سجاد و پوریا به او کمک و برای او سند مهیا کردند، آن‌ها مثل برادر بودند.

این فعال دانشجویی در ادامه افزود: ما چهار تایی خیلی با هم نزدیک بودیم، پوریا و سعید و سجاد ورودی سال ۹۳ بودند و من ورودی سال ۹۵ به همین دلیل آن‌ها زودتر از من دریا می‌رفتند. از سال ۹۵ با تشویق پوریا به عضویت بسیج درآمدم و از نزدیک با فعالیت بچه‌ها در بسیج دانشجویی آشنا شدم؛ آنقدر با نشاط و فعال بودند که باعث شده بود همه بچه‌ها آن‌ها را بشناسند و تعداد زیادی نیز جذب بسیج شدند.

ندری اضافه کرد: با این که آن‌ها مدت زیادی نبود که به عضویت بسیج درآمده بودند؛ اما به دلیل فعالیت زیادشان همه آن‌ها مسئولیت گرفته بودند و مجموع فعالیت آن‌ها سبب شده بود بسیج دانشگاه خارک زبان‌زد باشد.

وی در مورد خصوصیات اخلاقی دوستانش گفت: هر چه از بچه‌ها بگویم کم گفته ام سجاد خوش رو و خوش خنده و به شدت پرجنب و جوش بود. همه دانشگاه او را می‌شناختند؛ در سیستم‌ها و کار‌های دانشجویی فعال بود و به دلیل پیگیری فعالیت‌های دانشجویی همه ارگان‌های شهر نیز دیگر او را شناخته بودند.
سجاد خوش رو و خوش خنده بود. همه دانشگاه او را می‌شناختند؛ به دلیل پیگیری فعالیت‌های دانشجویی همه ارگان‌های شهر نیز دیگر او را شناخته بودند.
 
این فعال دانشجویی ادامه داد: پوریا از همه درس خوان‌تر بود تا آنجا که می‌توانست به همه کمک می‌کرد و مسئول نیروی انسانی بسیج  نیز بود؛ اما سعید از همه زحمت کش‌تر بود از ساعت ۷ صبح در تعمیرگاه کار می‌کرد و عصر‌ها به هتل می‌رفت و تا صبح هم آنجا می‌ماند تا بتواند هزینه خانواده اش را تامین کند؛ آنقدر او بزرگ منش بود که حتی گاهی بچه‌ها پیش او می‌آمدند و می‌گفتند چه قدر لباست زیباست، می‌دانستند که بدون لباس از آن اتاق بیرون نمی‌روند.
پوریا از همه درس خوان‌تر بود و مسئول نیروی انسانی بسیج نیز بود؛ اما سعید از همه زحمت کش‌تر بود از ساعت ۷ صبح در تعمیرگاه کار می‌کرد و عصر‌ها به هتل می‌رفت و تا صبح هم آنجا می‌ماند تا بتواند هزینه خانواده اش را تامین کند.

وی در ادامه درباره روز‌های آخری که بچه‌ها به ماموریت اعزام می‌شدند، گفت: این عادی است که بچه‌هایی که برای اولین بار به دریا می‌روند، دچار استرس خاصی هستند؛ آن‌ها مجبورند تا چند ماه خانواده خود را نبینند و این اتفاق در مورد بچه‌ها هم صادق بود. استرس و گوشه گیری از خصوصیات اخلاقی بود که روز‌های آخر در بچه‌ها دیده می‌شد.

ندری در ادامه در مورد اینکه وضعیت دانشگاه و بچه‌ها در روز‌هایی که خبر آتش گرفتن کشتی رسیده بود، گفت: مرتب ما پیش خودمان رویا می‌بافتیم و مطمئن بودیم که آن‌ها زنده اند، لحظه لحظه دعا می‌کردیم آن‌ها زنده برگردند؛ بسیاری از کاپیتان‌هایی که می‌شناختیم، می‌گفتند که کشتی به یک باره آتش نمی‌گیرد و از آنجایی که ممکن است آتش ذره ذره سرایت کند، احتمال زنده ماندن بچه‌ها داده می‌شد؛ به همین دلیل مدام فکر می‌کردیم، آن‌ها زنده هستند.
 
دانشجویان جان باخته
دانشجویان جان باخته
دانشجویان جان باخته
دانشجویان جان باخته
دانشجویان جان باخته
 
آلبوم بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد خارک
 
راز غرق نفتکش ایرانی/ آیا کشته شدن ساکنان سانچی قطعی است؟!
 
وزیر کار امروز در نشست خبری مربوط به سانچی در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه مطابق گفته مقامات چینی از همان ابتدا امیدی به زنده ماندن هیچ یک از اعضای سانچی نبود چرا خانواده‌ها و افکار عمومی را از این حیث منتظر نگاه داشتید، گفت: به رغم این اطلاعات زمانی که با یکی از کارشناسان بین المللی حاضر در صحنه در خصوص احتمال زنده ماندن اعضای کشتی صحبت کردم وی گفت: من برای آنکه نظر قطعی بدهم باید تمام علم عالم را داشته باشم و بر این اساس نمی‌توانم به طور کلی عدم زنده بودن همه افراد حاضر در کشتی را تایید کنم بر این اساس ما تصمیم گرفتیم از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم و در این شرایط تصمیم بین احساسات و تصمیمات فنی کار بسیار سختی است!
 
براساس تجربه و صحبت‌های کاپیتان‌های کشتی‌های مختلف براساس دستورالعمل کشتی‌ها افراد کم تجربه و بی سابقه در چنین مواقعی به مکان امنی مانند موتورخانه هدایت می‌شوند که این حادثه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و احتمال انتقال بچه‌ها به موتورخانه‌ها وجود دارد و از سوی دیگر با  اینکه کل کشتی در لحظه اول آتش نگرفته آن‌ها فرصت این را داشته اند که با خود کپسول هوا و غذا به موتورخانه منتقل کنند.
ندری با اشاره به اینکه هنوز هم باور نداریم که آن‌ها در لحظه اول جان باخته باشند، افزود: هیچ کدام از ما و اعضای خانواده این بچه‌ها باور ندارند که آن‌ها در لحظه اول از دنیا رفته باشند؛ زیرا براساس تجربه و صحبت‌های کاپیتان‌های کشتی‌های مختلف براساس دستورالعمل کشتی‌ها افراد کم تجربه و بی سابقه در چنین مواقعی به مکان امنی مانند موتورخانه هدایت می‌شوند که این حادثه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و احتمال انتقال بچه‌ها به موتورخانه‌ها وجود دارد و از سوی دیگر با فرض اینکه کل کشتی در لحظه اول آتش نگرفته آن‌ها فرصت این را داشته اند که با خود کپسول هوا و غذا به موتورخانه منتقل کنند.

عضو فعال بسیج دانشجویی دانشگاه خارک در ادامه افزود: در موتورخانه نه آب نفوذ می‌کند نه گاز‌های سمی به همین دلیل همه متخصصان و کارشناسان معتقد بودند که در صورت انتقال بچه‌ها به موتورخانه آن‌ها زنده می‌مانند و ما مطمئنیم این اتفاق رخ داده است.
 
 
وی با اشاره به اینکه این حادثه در ۵۰ سال گذشته بی سابقه بوده است، گفت: در بررسی‌هایی که ما با دانشجویان دیگر انجام دادیم، گمان می‌کنیم که در ساعت تعویض شیفت یعنی ساعت ۸ شب این اتفاق رخ داده است و عوامل مختلفی مانند خستگی افسر سوم یا خواب آلودگی، دریازدگی و یا مه گرفتگی می‌توانست سبب شود، ملوانان، کشتی مقابل را نبینند و این حادثه رخ دهد.
 
ندری ادامه داد: از سوی دیگر موضوعی که احتمال زنده ماندن این بچه ها را قوت می بخشید، این بود که فردی که در آب پیدا شده است، لباس غوطه وری در آب به تن داشت؛ پس فرصت پوشیدن این لباس برای آنان وجود داشته است و این موضوع نشان می دهد که آتش به یکباره تمام سطح کشتی را نگرفته است.
موضوعی که احتمال زنده ماندن این بچه ها را قوت می بخشید، این بود که فردی که در آب پیدا شده است، لباس غوطه وری در آب به تن داشت؛ پس فرصت پوشیدن این لباس برای آنان وجود داشته است و این موضوع نشان می دهد که آتش به یکباره تمام سطح کشتی را نگرفته است و فرصت برای پناه گرفتن وجود داشته است.

وی با اشاره به اینکه براساس گفته کارشناسان، کشتی بعد از غرق شدن به عمق ۱۵۰ متری یا ۲۰۰ متری سقوط کرده است، ادامه داد: در این فشار آب هیچ غواصی نمی‌تواند وارد شود؛ زیرا فشار آب در آنجا بسیار بالاست و به همین دلیل هیچ امید دیگری برای دسترسی به جنازه آن‌ها نیز وجود ندارد و این مسئله غم از دست دادن دوستانمان را بسیار بیشتر کرده است.
 
عضو فعال بسیج دانشجویی دانشگاه خارک در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه مطابق گفته مقامات چینی از همان ابتدا امیدی به زنده ماندن هیچ یک از اعضای سانچی نبود چرا خانواده‌ها و افکار عمومی را از این حیث منتظر نگاه داشتید، گفت: به رغم این اطلاعات زمانی که با یکی از کارشناسان بین المللی حاضر در صحنه در خصوص احتمال زنده ماندن اعضای کشتی صحبت کردم وی گفت: من برای آنکه نظر قطعی بدهم باید تمام علم عالم را داشته باشم و بر این اساس نمی‌توانم به طور کلی عدم زنده بودن همه افراد حاضر در کشتی را تایید کنم بر این اساس ما تصمیم گرفتیم از هیچ تلاشی فروگذار نکنیم و در این شرایط تصمیم بین احساسات و تصمیمات فنی کار بسیار سختی است.

همچنین عماد غریبی، مسئول هماهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه خارک که در حال حاضر نیز در عرشه کشتی است و به دلیل دوری از وطن و حضور در چین نتواست در مراسم یادبود دانشجویان جانباخته خارکی شرکت کند، در گفت و گو با خبرگزاری دانشجو گفت: پوریا عیدی پور ابتدا مسئول نیروی انسانی بود و بعد به سمت مسئول آموزش منصوب شد و سجاد از زمانی که من و مسئول بسیج عازم دریا شدیم، او جانشین  پایگاه شد؛ سعید، مسئول مطالعات فرهنگی بود.
 
وی با اظهار تاسف از این حادثه گفت: ما سه تن از بهترین دانشجویانمان را از دست دادیم و غم این ماجرا برای ما و همه دانشجویانی که این بچه‌ها را می‌شناختند، سنگین است.

نظر شما