شناسهٔ خبر: 23573340 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

«بررسی مطبوعات»

پایان تلخ دریانوردان دریادل «سانچی»

تهران- ایرنا- نفتکش «سانچی» دیروز به دلیل انفجار و شدت گرفتن آتش با تمام سرنشینانش غرق شد و خبر تأثربار شهادت ملوانان آن قلب تمام ایرانی ها را به درد آورد تا سرنوشت این دریادلان هزاران کیلومتر دورتر از خاک وطن و در میان آب ‌های خروشان و موج‌ های سرکش، چنین غمگینانه رقم بخورد.

صاحب‌خبر -

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح دوشنبه 25 دی 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.

**تراژدی سانچی با سوختن در آتش و آب
کشتی سانچی 25 آذر 1396 بندر عسلویه را با محموله حدود یک ‌میلیون بشکه میعانات گازی به ‌مقصد یکی از بندرهای کره جنوبی ترک کرد و شنبه 16 دی‌ ساعت هشت شب به ‌وقت محلی با یک کشتی فله ‌بر تحت پرچم هنگ‌کنگ و با خدمه چینی برخورد کرد و در دام آتش افتاد و هشت روز در آتش سوخت. سرانجام در ظهر 24 دی ماه درحالی که امید نجات یافتن دریانوردان به خاموشی رفت با پایانی تلخ در آغوش امواج اقیانوس برای همیشه آرام گرفتند.

روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «آب و آتش؛ سرنوشت دریانوردان ایرانی» نوشت: حوالی ظهر دیروز بود که انتظارهای بیهوده برای نجات جان سرنشینان نفتکش «سانچی» به پایان رسید؛ ٩ روز انتظار برای نجات جان ٣٢ خدمه نفتکش که از آن به عنوان یکی از سرحال‌ترین نفتکش‌های شرکت ملی نفتکش ایران نام برده می‌شد به پایان رسید و ساعت حدود ١٢ به وقت ایران خبر آمد که نفتکش «سانچی» در آب‌های اوکیناوای ژاپن غرق شد. محمد راستاد، مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی ساعت ١١ و ٣٠ دقیقه دیروز درگذشت ٢٩ خدمه دیگر نفتکش سانچی را تایید کرد و این یعنی اینکه دیگر امیدی نیست؛ امیدی که از همان روزهای نخست حادثه به اذعان فرمانده چینی عملیات اطفای نفتکش سانچی وجود نداشت.

در ادامه آمده است: «سانچی» در مقابل چشمان منتظر میلیون‌ها ایرانی غرق شد، چون برای فرمانده عملیات، اطفای حریق یعنی حفظ محیط زیست چین و جلوگیری از آلودگی آن، اولویت داشت. چون آنها ترجیح می‌دادند نفتکش بسوزد و دود شود تا میعانات گازی و سوخت کشتی وارد دریا نشود، چون نجات جان خدمه برای آنها اولویت نداشت. البته جلوگیری از نشت سوخت کشتی به دریا تصمیم درستی بود اما کاش برای پیدا کردن مفقودان نفتکش هم تصمیم درستی گرفته بودند؟گروه «صلح سبز در شرق آسیا» در بیانیه‌ای که روز سه‌شنبه در اختیار خبرگزاری فرانسه گذاشته بود، نوشته بود: «با توجه به آتش سوزی در کشتی سانچی، انتظار می‌رود بیشتر نفت آن بسوزد و وارد دریا نشود. با این حال اگر کشتی پیش از سوختن نفت غرق شود، فرآیند پاکسازی بسیار سخت خواهد بود.»وزارت خارجه چین هم روز دوشنبه در بیانیه‌ای گفت که کشتی‌های پاکسازی برای جلوگیری از «یک فاجعه دوم» به محل اعزام شده‌اند.

روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «فاجعه سانچی از حادثه تا توجیه کارشکنی چینی ها» می نویسد: باور کردنی نبود؛ می‌گفتند آب سبب آرامش است اما این بار موج‌های دریا خوابی دیگر برای 32 دریانورد دیده بود؛ بسیاری از حاضران در نفتکش ایرانی جوان بودند که با لبخند رفتند اما دیگر بازگشتی نداشتند؛ روزها شیون مادران و همسران دریانوردان نفتکش سانچی بود که جریان داشت. چشم‌هایشان به دریا بود تا شاید نشانی از پسران و همسرانشان بیایند اما آنها فرسنگ‌ها دورتر از ایران با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردند. حتی دیروز حاضر به پذیرش خبر رسمی به شهادت رسیدن همسران و فرزندانشان نبودند و اصرار داشتند که باید بیشتر جست‌وجو شود اما وقتی نفتکش به طور کامل به زیر آب رفت مجبور به پذیرش آسمانی شدن فرشته‌های نفتکش شدند.

ساختمان شماره 2 شرکت ملی نفتکش را غم و اندوه فراگرفته است، برافراشته شدن پرچم‌های سیاه و صدای قرآن که در فضا طنین‌انداز است، وداع با 32 سرنشین نفتکش ایرانی را فریاد می‌کند. خدمه کشتی سانچی در حریق سوخت و کورسوی امید ایران کور شد. شنبه 16 دی ماه، ساعت 20 به وقت محلی بود که حریق نفتکش سانچی و مفقود شدن 30 پرسنل ایرانی و 2 بنگلادشی در آب‌های ساحل شرق چین در اثر برخورد یک نفتکش ایرانی با 136هزار تن میعانات گازی متعلق به شرکت ملی نفت کشورمان و کشتی باری چینی خبر نخست رسانه‌ها را به خود اختصاص داد.

اکنون پس از 9 روز پیگیری و جست ‌وجوی تیم‌های ایرانی و چینی همان کورسوی امیدی که برای نجات دریانوردان ایرانی وجود داشت، به عزای عمومی بدل شد. مادری که فرزند جوانش را در این حادثه از دست داده بود و حال مساعدی نداشت می‌گفت پسرم برای حقوق ماهانه 2 میلیون 900 هزار تومان این شغل را انتخاب کرد، شغلی که جانش را گرفت. ناگهان یاد خاطره‌ای از پسرش افتاد و گفت بچه‌اش تازه به‌دنیا آمده، بچه اش را ندید و رفت. با شنیدن این جمله اشک در چشمانم حلقه می‌زند اما سعی می‌کنیم تعادل خود را حفظ کنیم. رئیس سازمان بنادر و دریانوردی البته گفته بود که باور مقامات مسئول عملیات تجسس و اطفای حریق چینی این است که تمام خدمه در همان لحظه اول انفجار فوت شده‌اند. حتی صبح دیروز خبر دادند حجم آتش کشتی افزایش یافته و طول آتش را فراگرفته است به همین دلیل امکان ورود تکاوران به کشتی فراهم نبود.

در ادامه این گزارش می خوانیم: این کاش‌ها همیشه بعد هر مصیبت تکرار می‌شود و باز هم مصیبت‌ است که ادامه دارد. در پی بروز حادثه تاسفبار برای نفتکش ایرانی سانچی و جان باختن دریانوردان دریادل کشورمان، هیات دولت با صدور بیانیه‌ای ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار، نقش آفرینان صنعت دریانوردی و صنعت نفت کشور و عموم ملت ایران، فردا دوشنبه 25 دیماه 96 را عزای عمومی اعلام کرد. در بیانیه هیات دولت آمده است: «ملت شریف ایران بار دیگر مردم ایران داغدار جمعی از فرزندان سختکوش و فداکار خود شد. دریانوردان دریادلی که در مسیر انجام ماموریت و تلاش برای پیشبرد اهداف کشور و بر اثر سانحه‌ای دردناک جان به جان آفرین تسلیم کردند و به جمع شهیدان خدمت پیوستند. هیات دولت جمهوری اسلامی ایران ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار، نقش آفرینان صنعت دریانوردی و نفت کشور و عموم ملت ایران، فردا دوشنبه بیست و پنجم دی ماه 1396 را عزای عمومی اعلام می‌کند.»

روزنامه «شهروند» در گزارشی با عنوان «تراژدی سانچی» نوشت: ایران ‌بار دیگر عزادار شد. بار دیگر نخستین ماه از آخرین فصل‌ سال با غم و ماتم برای ایرانیان تمام می‌شود. ٩ روز سخت خانواده دریانوردان با تلخی تمام شد. مردان دریا در عمق ١١٠کیلومتری آب‌های منطقه چین، برای همیشه آرام گرفتند و چشم‌انتظاری خانواده‌هایشان با ماتم و اندوه به پایان رسید. ٩روز تمام پر از دلهره گذشت. دلهره‌هایی که با امید همراه بود، اما حالا دیگر امیدها ناامید شد. ٣٠ ایرانی و دو بنگلادشی در عمق آب‌ها از بین رفتند و حتی دریا پیکرهای ٢٩ نفرشان را هم پس نداد. آتش بزرگ «سانچی» خاموش نشد و این نفتکش سوزان، در عمق دریا غرق شد. با پایان یافتن تراژدی سانچی سرنوشت سرنشینان این نفتکش ایرانی برای همیشه در ‌هاله‌ای از ابهام باقی ماند. مشخص نشد که آنها کجای کشتی قرار داشتند و چه بلایی سرشان آمد. تنها چیزی که تأیید شده، مرگ آنهاست. مسأله‌ای که تا روز هشتم در باور هیچ‌کس نمی‌گنجید. می‌گفتند زنده‌اند، می‌گفتند که سرنشینان در جایی مثل موتورخانه پناه گرفته‌اند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: خانواده‌هایشان امید داشتند که عزیزانشان در آن کشتی پر از آتش درحال نفس‌کشیدن‌اند. سخت نفس می‌کشند، حال بدی دارند، اما زنده‌اند و منتظر کمک؛ حالا با غرق شدن این کشتی مرگ آنها هم تأیید شد. اشک‌ها این‌بار با یأس و ناامیدی از چشمان خانواده‌های سرنشینان کشتی سرازیر می‌شود.
مرگ سرنشینان «سانچی» تایید شد. این در حالی است که رئیس جمهوری دستور رسیدگی به مشکلات خانواده های سرنشینان نفتکش سانچی را صادر کرد.

**کنترل مصرف آب در گرو مدیریت منابع
ایران به دلیل کمبود بارش و نامناسب بودن پراکنش زمانی و مکانی آن در زمره کشورهای نیمه خشک و خشک جهان قرار دارد که رشد روز افزون جمعیت و کاهش سرانه آب، گسترش شهر نشینی و توسعه بخش های کشاورزی و صنعت، پدیده های اکوسیستمی، کاهش منابع تجدید شونده آب و ... باعث شده تا دست اندرکاران بخش آب با مدیریت منابع توجه ویژه ای به کنترل مصرف آب و استفاده بهینه از آن معطوف دارند.

روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «نابودی خوزستان با انتقال آب» می نویسد: داوم خشکسالی مدیریت بحران آب را پیچیده کرده است. حالا همه چیز به بازی شطرنجی می‌ماند که یک اشتباه در آن به کیش و مات منجر می‌شود. ادامه طرح‌های غلط و آزمایش و خطاکردن در حوزه آب می‌تواند بحران کم آبی را تبدیل به فاجعه‌ای ملی کند. طرح‌های انتقال آب از جمله مواردی است که می‌تواند منجر به تغییرات اقلیمی و جمعیتی شود. ممکن است شهر‌هایی با قدمت هزاران سال کاملا نابود و خالی از سکنه شوند. در حالی که مدیر اندیشکده مطالعات اجتماعی و محیط‌زیست هشدار داده با اجرای طرح‌های غلط محیط‌زیستی خوزستان به زودی خالی از سکنه می‌شود، یک مقام مسئول در سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: «به هیچ‌طرح انتقال آبی مجوز نداده‌ایم.»

در کشور استان‌های خوزستان و جنوب ایلام با خشکسالی بسیار شدید مواجه و شمال بوشهر، جنوب کهگیلویه و بویراحمد، بخش‌هایی از فارس، خراسان شمالی، گلستان، زنجان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، یزد، شمال و شرق کرمان، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، دچار خشکسالی شدید هستند. درضمن در برخی موارد خشکسالی بسیار شدید مشاهده می‌شود. در روزهای اخیر هم مسعود باقرزاده کریمی، معاون دفتر زیستگاه و امور مناطق سازمان حفاظت محیط‌زیست گفت: «خشک‌شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها می‌تواند به مهاجرت‌های دسته‌جمعی بینجامد که در نهایت با مخاطرات اجتماعی و امنیتی همراه است.»

در ادامه می خوانیم: معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست با تاکید بر اینکه این سازمان به هیچ‌طرح انتقال آبی مجوز نداده است، گفت: آنچه در رسانه‌ها مطرح شده، تعیین تکلیف است و مجوزی صادر نشده است. مسعود تجریشی تصریح‌کرد: در دولت دوازدهم سازمان محیط‌زیست به هیچ‌پروژه انتقال آبی مجوز نداده است و آنچه در رسانه‌ها مطرح شده تعیین تکلیف است. او ادامه داد: سازمان حفاظت محیط‌زیست به دنبال آن است که کارهای به جا مانده را تعیین تکلیف کند و مسائل هم شفاف باشد.

روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «دوره جابه‌جایی آب به هرقیمتی، تمام شده است» در گفت وگو با صدیقه ترابی رییس سابق گروه تخصیص آب وزارت نیرو نوشت: همیشه در دنیا دو نظر متضاد وجود دارد؛ یکی بحث تامین آب جدید برای نیازهای مان است و بحث دیگر مدیریت تقاضا و مصرف است. انجام فعالیت‌های مربوط به مدیریت تقاضا به دلیل پیش نیازهای اجتماعی کار آسانی نیست. باید مردم را قانع کنیم که مدیریت شده مصرف کنند. در کشورهای توسعه‌یافته این کار انجام شده است. یعنی سرانه مصرف آب برخلاف رشد و توسعه مصرف آب شان ثابت مانده است. آب مورد نیاز توسعه از طریق مدیریت تقاضا و مدیریت مصرف تامین شده است. ما هنوز به این باور نرسیده‌ایم و سخت است که باور کنیم باید سخت کار کنیم. البته این طرح‌ها قابل اجرا هستند اما با صرف هزینه‌های بسیار زیاد از جیب دولت.طرح‌هایی مانند مطالعه انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به ١٧ استان – که خود من مجری مطالعه‌اش هستم- و طرح انتقال آب از دریای خزر به کویر مرکزی جزو همین طرح‌ها هستند.

یکی از اهداف اصلی آنهایی که بی‌غرض هستند و خودشان در این طرح‌ها منفعتی ندارند، این است که بروند سراغ همان راه‌حل ساده‌تر. یعنی به جای انتخاب روش‌های بلندمدت تغییر الگوی مصرف و مدیریت منابع، می‌روند سراغ انتقال آب. اگر چه این راه هم باید یادآوری کنم که در کشور ما تیم‌هایی هم هستند که دارند روی راه‌حل‌های دیگر کار می‌کنند. به تازگی یکی از همین گروه‌ها طرحی با عنوان «الگوی دشت متعادل پایدار» را به وزارت نیرو ارایه داده‌اند که اتفاقا در منطقه سمنان هم می‌خواهند اجرا کنند. همین گروه به صراحت تقاضا کرده‌اند که وزارت نیرو به جای اجرای طرح انتقال آب بین حوضه‌ای، به آنها فرصت بدهد که روی تغییر الگوی مصرف و مدیریت منابع و اجرای طرح‌هایی مثل بانک آب با مشارکت جامعه محلی وضعیت را بهبود دهند.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: ما می‌توانیم الگوی توسعه صنعتی برخی استان‌ها را اصلاح کنیم تا صنایع آب‌بر در آنجاها احداث نشوند. اما به هر حال این چالش همیشه در کشور وجود دارد که بالاخره برای استقرار صنایع باید از چه مدلی استفاده شود. مثلا عده‌ای می‌گویند اگر آب را منتقل کنیم ارزان‌تر از جابه‌جایی سنگ‌آهن است. اما واقعیت این است که ما پروسه لازم برای مکان‌یابی استقرار پروژه‌های صنعتی در کشور را انجام نداده‌ایم. اگر آمایش سرزمین و توسعه متوازن ملاک قرار می‌گرفت، مشکلات کمتری داشتیم.

روزنامه «فرهیختگان» در مطلبی با عنوان «قول رفع‌کم‌آبی عملی نشد» در گفت وگو با اسماعیل کهرم عضو هیات‌علمی دانشگاه و مشاور رییس سابق سازمان حفاظت محیط‌زیست نوشت: اینکه مردم حال و هوای موجود در کشور از نظر آب و هوا و بارش را با مدت مشابه سال گذشته یا سال‌های گذشته قیاس می‌کنند کار درستی است. اندیشمندان و متخصصان این موضوع هم همین رویه را البته علمی‌تر مورد بررسی قرار می‌دهند تا وضعیت موجود را بسنجند. کارشناسان از مهر یک سال تا مهر سال آینده را به‌عنوان سال آبی در نظر می‌گیرند. مضاف بر این سال آبی در قیاس‌های کلی‌تر و بررسی‌های دقیق‌تر یک دوره طولانی‌تری را نیز مطرح می‌کنند و به‌عنوان یک دوره 40 ساله مبنا قرار می‌دهند.

بعد از بررسی‌های کارشناسی انجام شده در ارتباط با وضعیت موجود از مهر سال گذشته تا مهرماه امسال ما با 34 درصد کاهش بارش مواجه بوده‌ایم و این نگران کننده است. در ارتباط با دوره 40 ساله هم بنده نمی‌توانم عدد دقیقی را ارائه کنم ولی چیزی که اعلام شده است حکایت از یک افت و کاهش 16 درصدی دارد.

در ادامه آمده است: باید ببینیم بیشترین مصرف را در چه زمینه‌ای داریم و سپس در این زمینه کنترل‌های لازم را اعمال کنیم. کشور ما سالانه 420 میلیارد متر مکعب آب و نزولات آسمانی دریافت می‌کند. از این مقدار چیزی حدود 120 میلیارد متر مکعب یعنی تقریبا یک چهارم آن به بهره‌برداری می‌رسد و مابقی در کوه‌ها، دریاها، کویرها و... از دسترس ما خارج است. از این میزان در دسترس هم 30 میلیارد متر مکعب در پشت سدها از دسترس خارج و تبخیر می‌شود. با این وضعیت وقتی به محل مصرف این مقادیر باقی‌مانده رجوع می‌کنیم، می‌بینیم چیزی حدود 92 درصد از آب‌های در دسترس در بخش کشاورزی، پنج درصد در صنعت و سه درصد هم در بخش شرب مصرف می‌شود. با این درصد‌ها عقلا و منطقا باید در زمینه کشاورزی کنترل‌های شدید اعمال و صرفه‌جویی صورت بگیرد چراکه اگر مردم هیچ آبی هم مصرف نکنند تنها سه درصد صرفه‌جویی اتفاق می‌افتد و این عدد قابل توجهی نیست.از آنجایی که این خشکسالی ساخته دست انسان است و رویه‌ای طبیعی نیست که قابلیت بازگشت‌پذیری داشته عملا نمی‌شود آن را از راهی غیر از کنترل مصارف و کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی کنترل کرد.

**درآمدزایی و ایجاد اشتغال با سرمایه گذاری در صنعت گردشگری
اهمیت صنعت گردشگری باعث شده تا برخی از کشورها آن را به عنوان منبع اصلی درآمد خود به حساب آورند که کشور ما نیز می تواند در این صنعت سرمایه گذاری کند. زیرا از جاذبه های گردشگری در بخش های طبیعت گردی، تاریخی، مذهبی، جنگ، سلامت، علمی و آموزشی برخوردار است به همین سبب توجه به زیرساخت ها می تواند به جذب گردشگری کمک کند تا این مهم به واردات ارز به داخل کشور و اشتغال زایی بیانجامد.

روزنامه «جام جم» در یادداشتی با عنوان «تبریز؛ اولین «شهر گردشگر» ایران در تحقق اقتصاد بدون نفت» به قلم علی اصغر مونسان رییس سازمان میراث فرهنگی نوشت: امروز در جهانی که گسترش خدمات بهعنوان عنصری راهگشا و کلیدی در ایجاد جهش اقتصادی نقش ایفا میکند، چاههای نفت آرام آرام جای خود را به مؤلفههایی بسیار کمهزینهتر و در عین حال سودآورتر و پایدارتر همچون داشتههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی میدهند. آنچه بیش از پیش اهمیت این سخن را نمایان میسازد برخورداری بالای ایران اسلامی از گنجینه هویت و فرهنگ و تاریخ است.وجود جاذبههای بیشمار و منحصر به فرد تاریخی و طبیعی این مجال را برای این سرزمین بوجود آورده است تا با تکیه بر داشتههایی از این دست، راه را برای توسعه و ایجاد جهش در عرصه اقتصادی فراهم ببیند.

در ادامه این یادداشت می خوانیم: سال 2018 برای کشور ما محمل 2 رویداد بزرگ بینالمللی در عرصه گردشگری است؛ انتخاب همدان به عنوان پایتخت گردشگری آسیا در سال 2018 از سوی وزرای گردشگری کشورهای آسیایی و انتخاب تبریز به عنوان شهر نمونه گردشگری کشورهای اسلامی در سال 2018، که هر دو را باید به فال نیک گرفت و از چنین فرصتهای بینظیری، فراتر از شهرهای انتخاب شده، در راستای معرفی تمامی ظرفیتهای گردشگری کشورمان بهره جست.«تبریز 2018» میتواند دریچهای باشد که از روزنه آن و از مسیر معرفی این شهر به عنوان قطب گردشگری، اقتصاد تبریز و به تبع آن بازار جهانی این شهر رونق شایسته و در خور خود را باز یابد و هر خشت بازار تبریز نیز به چاه نفتی بدل شود که موتور محرکه اقتصاد این شهر را جانی دوباره بخشد.این بار تبریز مهربان و راست قامت، آماده میشود تا با حرکت در مسیر پر نشاط و پر جاذبه گردشگری، رونق اقتصادی را بازتعریفی دوباره کند و همچون همیشه، اولینی دیگر را به کارنامه پر افتخار خود بیفزاید: «تبریز، اولین شهرِ گردشگر ایران در تحقق اقتصاد بدون نفت»، به امید تحقق آن روز.»

روزنامه «عصر اقتصاد» در گزارشی با عنوان «گمشده گردشگری، از مازندران تا آنتالیا» می نویسد: بسیاری از نقاط ایران از جمله استان پهناور مازندران از نظر تعداد و شگفتی جاذبه‌های گردشگری همطراز و حتی یک سر و گردن بالاتر از برخی نقاط با ظرفیت و پر جاذبه دنیا همچون کشور همسایه است که به رغم این تشابه سهم هر یک در جذب گردشگر غیرقابل قیاس و موجب تأثر است. آنتالیا یکی از 81 استان و از مناطق مهم و توریستی کشور ترکیه است که به عنوان مرکز گردشگری و تفریحی این کشور محسوب می‌گردد.انواع هتل ها، پارک، سواحل زیبا و مراکز خرید تنها گوشه ای از امکانات و جذابیت های این منطقه است. محور اصلی اقتصاد آنتالیا و عمده درآمد مردمان آن بر روی صنعت توریست می چرخد اما آن ها در کشاورزی و دامپروری هم بسیار قدرتمند هستند.

آنتالیا از سال 2000 میلادی تا به امروز با سرمایه گذاری در صنعت گردشگری توانسته به موفقیت های چشم گیری دست یابد. جذب سالانه بیش از 10 میلیون گردشگر خارجی که حدود 30 درصد از کل گردشگران خارجی ترکیه را شامل می شود گواه این موفقیت است.این استان دارای حدود 2 میلیون نفر جمعیت، 20 هزار کیلومتر مربع مساحت و 657 کیلومتر ساحل است که شمال آن را رشته کوه ها توروس احاطه و آب و هوایی مشابه مازندران را متصور می کند.

جاذبه های این استان نیز بی شباهت به استان سرسبز مازندران نیست و حتی می توان جاذبه های گردشگری و توریستی مازندران را بیشتر از آن عنوان کرد.اما بر اساس آمار مسئولان گردشگری استان، سهم مازندران از گردشگری خارجی در خوشبینانه ترین حالت سالانه 300 هزار نفر است و درآمدی که رقم دندان گیری برای آن مشخص نیست.

در ادامه این گزارش آمده است: یکی از دلایلی که استان مازندران به رغم پتانسیل بالا نتوانسته شرایط درآمدزایی و ابعاد اقتصادی توسعه صنعت گردشگری را دنبال کند، استفاده از امکانات بدون پرداخت هزینه ها است و مسافران از شرایط خیلی معمولی همانند چادرخوابی استفاده می کنند.از سوی دیگر ویلاسازی هم طی 2 دهه اخیر که ماحصل فرار آخرهفته های شهرنشینان اطراف و بویژه اهالی پایتخت بوده و آسیبی جدی به بافت سنتی و بکر روستاها وارد کرد را می توان ضربه ای به گردشگری منطقه دانست.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «رشد چشمگیر سفر عراقی ها به اروند با لغو ویزا» می نویسد: به گواه سفیر ایران در عراق، پس از لغو ویزا برای عراقی‌های ورودی به منطقه آزاد اروند، تعداد شهروندان ورودی از این کشور به اروند به روزانه بین 3 تا 5 هزار نفر افزایش یافته است. قانون لغو ویزا سال‌ها است در دیگر مناطق آزاد کشور اجرا می‌شود، اما کمتر کسی از آن اطلاع دارد و تا به حال آنچنان‌که باید از این فرصت برای جذب گردشگر استفاده نشده است. حالا رژیم لغو روادید از نیمه‌های آذرماه امسال در اروند، به اجرا گذاشته شده؛ اما فقط عراقی‌ها از آن خبر دارند و روزانه بین 3 تا 5 هزار نفر از این کشور برای گردش، خرید، دیدن خویشاوندان و درمان به اروند سفر می‌کنند.

در ادامه می خوانیم: معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری منطقه آزاد اروند درباره چرایی مغفول ماندن این ظرفیت برای افزایش گردشگران این منطقه، گفته است: «اجرای قوانین مربوط به مناطق آزاد مستلزم فراهم کردن مقدماتی است که یکی از آنها محصور و مشخص کردن حریم منطقه نسبت به سرزمین اصلی است تا قابلیت کنترل داشته باشد.» سیدمرتضی نعمت‌زاده تصریح کرد که به خاطر نبود چنین شرایطی در اروند، یکسری از قوانین مربوط به مناطق آزاد نیز قابلیت اجرا نداشت؛ اما پس از مشخص شدن این حریم، رفع موانع فنی گمرکی و تعیین ضوابط جابه‌جایی کالا، عوارض و معافیت‌های مالیاتی، گامی برای تبدیل این فضا به منطقه آزاد تجاری و اقتصادی برداشته شد.

*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.

انتهای پیام /*

نظر شما