شناسهٔ خبر: 23551049 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

مصطفی اسلامی

ترامپ و بازیچه ای به نام «لغو تحریم ها»

ترامپ تلاش می کند اینگونه وانمود کند که در خصوص ایران همه به هشدار باشند، و شرکت ها امکان مبادله اقتصادی با ایران را بدون مجوز آمریکایی ها ندارند. طبیعی است که هر بار نیز از یک حربه استفاده می کند،

صاحب‌خبر -

رفتار غیرقابل پیش بینی رئیس جمهور آمریکا در سیاست خارجی و فضای بین المللی سبب شده است تا بسیاری تصور کنند که او تمدید لغو تحریم های هسته ای ایران، مطابق با برجام را امضا نمی کند. اصولا ترامپ طوری به رسانه ها و افکار بین المللی معرفی شده است که او انتظارش را داشته است. او به دنبال ارائه شخصیتی مبهم از خود بوده که هر لحظه امکان ارتکاب یک عمل خلاف منطق و عرف بین المللی از ناحیه او می رود. اما در اوج ناباوری بسیاری از رسانه های غربی و شخصیت های سیاسی، ترامپ تعلیق تحریم ها را تمدید کرد و با ایراد بهانه ای به نام «چهار شرط» تلاش کرد آستانه انتظاراتی که از وی در این خصوص وجود داشت را کنترل کرده و به نوعی خود را کماکان شخصیتی قاطع نشان دهد که زمانی که تصمیمی می گیرد از آن تصمیم عدول نمی کند. ترامپ به خوبی میداند که رفتار او و به طور کلی آمریکا برای ایران و برجام چه ماحصلی خواهد داشت.

تداوم ترس شرکتها و بانکهای بین المللی از مراوده با ایران

رفتار ترامپ در خصوص برجام را می توان مترادف با بلاتکلیفی و قرار گرفتن در شرایط ابهام دانست. ترامپ تلاش می کند اینگونه وانمود کند که در خصوص ایران همه به هشدار باشند، و شرکت ها امکان مبادله اقتصادی با ایران را بدون مجوز آمریکایی ها ندارند. طبیعی است که هر بار نیز از یک حربه استفاده می کند، یک بار با جار و جنجال آن را توافقی فاجعه بار تلقی می کند، یکبار از تائید آن سرباز می زند و یک بار نیز برای آن شرط و شروطی می گذارد، اینکه ترامپ میخواهد توافق هسته ای را به کجا بکشد، مشخص است، شاید به دلیل فشارهای بین المللی او به دنبال از بین رفتن خود توافق نباشد، ولی یقینا او نیز همانند خلف خود باراک اوباما به دنبال از بین رفتن «آثار» آن برای ایران است. اثر برجام برای ایران «تاثیر مالی و اقتصادی» آن است. موضوعی که ایران از آن محروم بوده و تنها به انجام تعهدات یکجانبه پایبند بوده است، برای آمریکایی ها همانقدر که ایران نتواند از اثرات برجام استفاده کند، کفایت می کند. عدم تائید برجام و قرار دادن چهار شرط برای آن در واقع همان پازلی است که دو سال و چند ماه است آمریکایی ها در بازی برجامی خود با ایران آن را پیش کشیده اند، از همین ساعت ها که ترامپ این شروط را به تمدید خود اضافه کرده، تمام شرکت ها با هشدار با ایران رابطه برقرار می کنند.

تحریم، تحریم و باز هم تحریم

تحریم های غیر هسته ای، تحریم های حقوق بشری، تحریم های مرتبط با فعالیت های ثبات زدای ایران در منطقه، تحریم های مربوط به فعالیت های موشکی، تحریم های مرتبط با حمایت ایران از گروه های تروریستی و ...، این ها سرتیتر اخباری است که طی دو سال اخیر در خصوص تحریم های آمریکا علیه ایران به طور میانگین در هر ماه در رسانه ها منتشر شده اند. برای آمریکایی ها «موضوع تحریم» چندان اهمیتی ندارد، لیست بلند بالایی از تمام فعالیت ها و «کنش های» ایران وجود دارد، که به دلیل «تضاد با منافع آمریکا»، قابلیت تحریم شدن را دارند. توجهی به اسامی افراد و شرکت هایی که در تحریم های اخیر آمریکایی ها قرار داده شده اند، نشان می دهد که هدف آمریکایی ها صرفا «استفاده از گزینه تحریم» بی توجه به این موضوع است که هدف تحریم کیست و چیست. آن ها صرفا به دنبال ناهنجار و نامتعارف نشان دادن وضعیت ایران هستند، تا این پیام را به شرکت ها و بانک های بین المللی مخابره کنند که مراوده و تعامل با ایران، «هزینه دار» است. برای مثال همزمان با تصمیم دونالد ترامپ برای قرار دادن 4 شرط برای تمدید تعلیق تحریم ها، وزارت خزانه‌داری آمریکا با صدور بیانیه‌ای 14 شخص و نهاد را به بهانه ارتباط با برنامه‌های موشکی و تسلیحاتی و همچنین نقض ادعایی حقوق بشر تحریم کرد. بدین ترتیب گزینه مهمی که از زمان باراک اوباما بر روی میز آمریکایی ها در خصوص ایران بوده است، در شرایط فعلی مهمترین گزینه آمریکایی ها است چرا که آمریکایی ها را متقاعد کرده است که بدون توجه به هدف، صرفا تحریم ها را عملی کنند و ایران را در شرایط «تحریمی و هشدار» قرار دهند.

تحریم هایی با اهداف متنوع ولی با یک دلیل

به واقع با استفاده از گزینه «تحریم ها با اهداف متنوع» آمریکایی ها نیز به هدف خود یعنی قرار دادن ایران در شرایط بحران می اندیشند و تلاش می کنند تا آن را عملیاتی کنند. به همین دلیل است که کارشناسان اندیشکده های غربی به آمریکایی ها پیشنهاد می کنند که ایران را در شرایطی خوف و رجا نگه دارند. دنیس راس کارشناس اندیشکده واشنگتن در یادداشتی مشترک با «ریچارد گلدبرگ» کارشناس اندیشکده ضدایرانی «بنیاد دفاع از دموکراسی» به ترامپ پیشنهاد کرده اند با در پیش گرفتن «یک مسیر میانه» بین لغو و حفظ برجام، برخی از نهادها و افرادی را که بر اساس برجام از فهرست تحریم خارج شده‌اند، به بهانه‌های دیگر (اعمال تحریم‌های مرتبط با نقض حقوق بشر، تروریسم و برنامه موشکی) تحریم کند. نباید دستان ایالات متحده و متحدانش را برای استفاده از تمام ابزارهای در اختیار دولت برای متوقف کردن این فعالیت‌های غیرقانونی، ببندد. راس و گلدبرگ با یادآوری توافقنامه‌های کنترل تسلیحاتی دوره «رونالد ریگان» با اتحاد جماهیر شوروی، نوشته‌اند «در طول تاریخ، بسیاری از توافقنامه‌های بین‌المللی ادبیاتی مبهم به کار گرفته‌اند تا طرف‌های مختلف بتوانند تفسیری متفاوت از آن داشته باشند. این مسئله به خصوص درباره توافقنامه‌های کنترل تسلیحاتی صدق می‌کند و برجام هم از این قاعده مستثنا نیست. تلاش دولت برای متقاعد کردن اروپایی‌ها به این که تحریم‌های غیرهسته‌ای روشی قابل قبول و بسیار موثر برای بالا بردن هزینه‌های داخلی و خارجی رفتارهای ستیزه‌جویانه رژیم ایران هستند، هوشمندانه خواهد بود.»

نویسندگان این یادداشت سپس مدعی شده‌اند که اگر پس از بازگرداندن برخی تحریم‌ها به بهانه‌های جدید ایران اعلام کرد که آمریکا را ناقض توافق دانسته و از برجام خارج می‌شود، «در آن صورت آن‌ها (ایرانی‌ها) تنها مانده و بار و تبعات خروج از برجام بر عهده آن‌ها خواهد بود.»

بنابراین برای آمریکایی ها تفاوتی نمی کند که لیستی که هر بار به تحریم های آن ها اضافه می شود، چه عنوانی به خود گرفته است، حقوق بشر، اعمال ثبات زدا، فعالیت های موشکی و ...، آن چه اهمیت دارد یک گزینه است «تحریم ایران». راه برون رفت از این شرایط فعلی و نجات کشور از آسیب پذیری اقتصاد، فشار اجتماعی ناشی از تحریم، فرار از فشارهای بین المللی و به طور کلی مقاومت ایران در برابر تحریم ها نیز یک گزینه است، «اقتصاد مقاومتی».

انتهای متن/

نظر شما