هفته نوزدهم رقابتهاي ليگ برتر در شرايطي روز گذشته به پايان رسيد که يکيديگر از مربيان جوان اين دوره هم به پايان خط نزديک شد؛ يحيي گلمحمدي، سرمربي جوان تراکتورسازي که در روزهاي سخت، هدايت باشگاه تراکتورسازي تبريز را به عهده گرفت با شکست دو برصفر و عجيب مقابل تيم بحرانزده نفت تهران به درهاي خروجي باشگاه نزديک شد. يحيي در همين تابستان و درحاليکه تراکتورسازي از پنجره نقل و انتقالات محروم بود، تيم نصفونيمهاي را در اختيار گرفت، با جوانان باشگاه خوب کار کرد و اين تيم را در ميانههاي بالاي جدول نگه داشت. بااينحال، همهچيز براي او از نيم فصل بههم ريخت، جايي که او چندين بازيکن جديد خريد تا تيمش را تقويت کند؛ هرچند که هرگز چنين اتفاقي نيفتاد و تيم او و نتيجهاي که گرفت ضعيفتر هم شد: سه بازي و تنها يک امتياز، نشان از حال و روز بد تراکتورسازي در سه هفته اخير ليگ برتر دارد. آنها ابتدا برابر پرسپوليس بازي را واگذار کردند و سپس با استقلال تهران در تبريز مساوي کردند. دست آخر ديدار سرنوشتساز مقابل نفت تهران را هم با دو گل واگذار کردند تا شرايط براي يحيي حسابي بحراني شود. در مجموع در نيمفصل دوم در چهار بازي، دو شکست، يک تساوي و يک پيروزي کارنامهاي است که براي يحيي در تراکتورسازي به ثبت رسيده است. اين نتايج هم درحالي رقم خورد که آنها پنج بازيکن سرباز جديد به خدمت گرفتند و يکيدو بازيکن ديگر را هم وارد فهرست کردند. «شکست خيلي سخت و تلخي بود. از هواداران عذرخواهي ميکنم. آنها حق دارند ناراحت شوند. امتيازات ازدسترفته را اميدوارم در ادامه جبران کنيم». اين جملات، نخستین واکنش يحيي گلمحمدي، سرمربي تراکتورسازي، بعد از شکست مقابل نفت در تهران بود. صحبتهايي که نشان ميدهد خود او هم به روزهاي بدش در اين تيم عميقا فکر ميکند.
حيا کن، رها کن
يحيي گلمحمدي چند بازياي ميشود که مورد غضب هواداران تراکتورسازي قرار گرفته است؛ اين غضب از شکست مقابل پرسپوليس در تهران، بيشتر هم شد. او که هفته پيش بعد از بازي با استقلال هم با شعارهاي اعتراضي هواداران در تبريز مواجه شده بود، اميد داشت تيمش در تهران فشار کمتري را تحمل کند ولي باز هم سههزار هوادار تراکتورسازي دست از سر يحيي برنداشتند و با شعارهاي «حيا کن، رها کن» به سراغش آمدند. حالا که يحيي هشتمين شکست اين فصل را به همراه تراکتور تجربه کرده است، عرصه را حسابي تنگ ميبيند و همين امروز و فرداست که جايش را به گزينههاي ديگري بدهد؛ گزينههايي که البته چندين هفته است مطرح ميشود ولي هنوز رنگ واقعيت به خود نگرفته است. گلمحمدي البته معتقد است همين مطرحشدن نامها، روي تيمش اثر منفي گذاشت: «گزينههاي خيلي زيادي مطرح شده که اين موضوع روي تيم تأثير منفي گذشته و کار را براي ما سخت کرده بود. ما تحت فشار بوديم و اين فشار به بازيکنان هم منتقل ميشد».
بازي آجرلو براي بقا؟
حالا که صبر هواداران تراکتورسازي لبريز شده است تا سرمربي اين تيم را عوض کنند، برنامه ديگري را هم در دستور کار قرار دادهاند: آنها به مديريت مصطفي آجرلو در اين باشگاه نیز اعتراض دارند و در کنار يحيي گلمحمدي ميخواهند که او هم از اين باشگاه برود. البته موضوع مالکيت هم به اين موارد اضافه شده و بهطورمشخص هواداران اين باشگاه خواستار تغييرات گستردهاي شدهاند. بعد از اعتراضات گستردهاي که عليه مديريت صورت گرفته حالا به نظر ميرسد آجرلو در پي بهدستآوردن دل هواداران باشگاه است و گفته ميشود به جاي گلمحمدي ميخواهد يک مربي ترکتبار بياورد تا هواداران راضي شوند. در اين راه شنيده ميشود مصطفي دنيزلي و ارتوغرول ساغلام از اصليترين گزينههاي تراکتورسازي هستند. دنيزلي اولين تجربه خود را در فوتبال ايران، در زمان مديرعاملي مصطفي آجرلو در باشگاه پاس تجربه کرد و بههميندليل شايد مشتاق باشد تا بار سفر را به تبريز ببندد ولي گفته ميشود اين مربي بهدليل بيماري قادر به حضور در تيم جديد نيست که البته اين موضوع تأييد يا تکذيب نشده است. رقم پيشنهادي دنيزلي هم بالا اعلام شده است. ارتوغرول ساغلام هم از مربيان باتجربه ترکيه محسوب ميشود که سرمربيگري در تيمهاي بشيکتاش ترکيه، بورسيا اسپور ترکيه، اسکي شهير اسپور ترکيه در کارنامه اين مربي وجود دارد.
استعفا يا اخراج؟
بااينحال، قبل از اينکه مربي جديدي پا به اين باشگاه بگذارد، ابتدا بايد تکليف گلمحمدي روشن شود؛ تکليفي که حسابي پيچيده شده چون هر دو طرف منتظر هستند تا طرف مقابل پا پس بکشد؛ يحيي منتظر است تا حکم اخراجش را از باشگاه بگيرد تا بتواند با تراکتورسازي تصفيه مالي کند و در سوي مقابل هم تراکتورسازي منتظر است تا يحيي تحت فشار هواداران، استعفايش را بنويسد تا نخواهد هزينه مالي زيادي بدهد. مورد مشخص اينکه تا عصر روز گذشته هنوز هيچ يک از طرفين کوتاه نيامدهاند و يحيي هم به صراحت توپ را در زمين باشگاه انداخته است: «من مربي حرفهاي هستم و با باشگاه تراکتورسازي قرارداد دارم. نظر باشگاه در اين مورد خيلي مهم است و من تابع تصميم باشگاه هستم و مجبورم از تصميم باشگاه اطاعت کنم. فوتبال همين است. مربي يک روز خوب و يک روز بد دارد. شما در عالم مربيگري يک روز شعار عليه خودتان ميشنويد و يک روز هم تشويق ميشويد. من حرفهاي هستم و اين هم در عالم مربيگري حرفهاي عادي است».
∎
نظر شما