شناسهٔ خبر: 23065469 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

محمود شلتوت، بنیانگذار «وحدت اسلامی» در مصر

غایتی که در شعار نماند

شیخ «محمود شلتوت»، مفسر، فقیه، استاد و رئیس فقید «دانشگاه الازهر»، یگانه مرد مصری بود که به آن درجه از هوش و آزادی می‌رسد که شجاعت حرکت در جریان خطرناک قطب‌گرایی افراطی در مصر را به خود می‌دهد. پیش از آن که شمه‌ای از رفتار او را به‌عنوان یکی از اندک نوابغ الازهر بررسی کنیم، محمود شلتوت را باید در قامت یک مفسر قرآن بررسی کنیم.

صاحب‌خبر -
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، رهبری جامعه متکثر مدینه‌النبی [یثرب] در عصر پیامبر(ص) نمونه ابتدایی از اصل وحدت و یکپارچگی اجتماعی است. اصلی که به باور غالب اندیشمندان مسلمان می‌تواند خزانی که امروز کشورهای اسلامی را درگیر خود کرده، نجات دهد. برتری‌طلبی که هیچ قاموسی در میان آموزه‌های نبوی نداشته، امروزه باعث ایجاد تاسیس برخی گروه‌های مذهبی شده است، آنها خود را بری از هرگونه کژی و کاستی می‌پندارند. جریان تکفیری نیز بر پایه همین معیار استوار شده و از ایمان بتی بد هیبت ساخته که بیشتر شبیه «جهالت مقدس» است تا «حکمتی متعالی». گونه‌بندی‌های متعدد مذهبی در دین اسلام دقیقا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز شد. روشمند شدن این ازدیاد مذاهب براساس معیارهایی چون تصمیمات شورایی یا نص صریح تقسیم‌بندی می‌شد. سپس با پیشرفته شدن مبانی فقهی و احکامی و نیاز استنباط فقیه [مجتهد] نسبت به نیازهای زمانه و خواست مسلمین از زعیمان دینی خود، دایره گسترده‌تری را از تفرق مذاهب به وجود آورد. در کنار شاخه‌های مختلف مذاهب فقهی جهان اسلام می‌توان به برخی مکاتب یا مذاهب کلامی - اصولی و همچنین شریعت‌مداری در برخی نحله‌های صوفیانه اشاره کرد.

در غالب مذاهب اسلامی حس خودبرتربینی و خودمحق‌پنداری به وفور یافت می‌شود. تفسیر مستبدانه از ایمان برای برخی مفتیان باعث تکفیر میلیون‌ها انسان تنها به جرم اعتقاد آنهاشده‌است. در هر صورت مسلمانان فراموش کرده‌اند که آنها مشترکات بیشتری دارند تا متعارضات. خدا، قبله، پیامبر و کتاب واحد به همراه اصول و فروع دینی که امروز تمامی مسلمانان چه آنانی که در دایره جغرافیای جهان تشیع زندگی می‌کنند چه در میان جهان اهل سنت به آن ایمان دارند. وقتی به مطالعه زندگی برخی مشاهیر مسلمان نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که وارستگان دین محمد (ص) هرگز بر مدار تحجر و تکفیر قرار نگرفته‌اند. به‌طور مثال و دقیقا در نخستین روز بیعت مردم مدینه با «علی بن ابیطالب‌(ع)»، یکی از فرزندان خلیفه دوم از بیعت با علی‌(ع) سر باز می‌زنند، برخی افرادی که در تاریخ هماره مصداق «کاسه‌های داغ‌تر از آش هستند» بر او خشم می‌گیرند. اما امام(ع)، بنا را بر مدارا و مصالحه می‌گذارند، فرزند خلیفه دوم در حکومت علی‌(ع) و بدون تبعیت از حاکم وقت خود به راحتی زندگی می‌کند و تا پایان عمر هم دست بیعت با هیچ یک از فرزندان یا نزدیکان خونی پیامبر(ص) نمی‌دهد. این نسخه اصلی رفتار اسلامی و صلح‌جویانه با افرادی است که باوری متفاوت با ما دارند. نسخه علی‌(ع) می‌تواند در ابعاد امروزی آن و حتی در سطح یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های دینی تاریخ اسلام یافت شود. در جامعه‌ای که سیاست آن به دست اخوان‌المسلمین رقم می‌خورد، سراسر مساجد و موسسات دینی آن در قبضه ائمه خشک و بدون انعطاف و البته سلفی‌گرای مصری در ترازوی سنجه قرار می‌گیرد، ظهور مردی که رجوع به فقهی که اساسا از ائمه فقهی اهل سنت گرفته نشود (فقه جعفری) را مجاز اعلام کند، مصداق غایتی [وحدت اسلامی] است که در لفافه شعار نماند.

 شیخ «محمود شلتوت»، مفسر، فقیه، استاد و رئیس فقید «دانشگاه الازهر»، یگانه مرد مصری بود که به آن درجه از هوش و آزادی می‌رسد که شجاعت حرکت در جریان خطرناک قطب‌گرایی افراطی در مصر را به خود می‌دهد. پیش از آن که شمه‌ای از رفتار او را به‌عنوان یکی از اندک نوابغ الازهر بررسی کنیم، محمود شلتوت را باید در قامت یک مفسر قرآن بررسی کنیم. شیخ، قرآن را در اثر تفسیری خود به کالبدشکافی بیشتر می‌نشیند. اگر حتی سطری از تفسیر محمود شلتوت بر قرآن را نیز مطالعه نکرده باشیم خواهیم یافت که او بحق، قرآن حکیم را با یکی از بزرگ‌ترین حکمت‌هایش درک کرده است. «حبل‌ا...» برای او همان مصداقی بود که بر اثر غایت وحدت اسلامی و در چارچوب یک فتوای تاریخی بر صحنه الازهر جاودانه شد. جریان‌های مختلف مصری اگرچه در غالب موارد در برابر این فتوا ایستادند اما عموم مردمان سنی‌مذهب دریافتند که برادران و خواهران آنها در جهان تشیع فاصله دوردستی با آنها ندارند و تنها در سایه همزیستی مسالمت‌آمیز است که می‌توانند از فلاکت بی‌سرانجام خاورمیانه خلاصی یابند. او مرکز «جماعت تقریب مذاهب اسلامی» در مصر را بنیان می‌کند و پیرامون تاسیس این مرکز تقریبی می‌گوید: «مسلمانان باید افتخار کنند که عملا در تقریب و نزدیک ساختن مذاهب خود به یکدیگر از دیگران سبقت جسته‌اند، چراکه به واسطه دارالتقریب، روحی از اصلاح و محبت و برادری میان پیروان اسلامی به یادگار ماند و به وسیله آن روحی از صلابت و محبت و برادری میان پیروان اسلام پدیدار شد- که درواقع مصداق گفتار خداوند که می‌فرماید:«إِنَّمَا الْمُومِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّه لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون‏ [حجرات – آیه 10]». نامه‌نگاری او با آیت‌ا... العظمی مرحوم بروجردی و همچنین انتقال هیات بلندپایه‌ای از طرف آیت‌ا... به مصر نشان‌دهنده همت بلند این عالم مصری است.

او در بخش مهمی از فتوای تاریخی خود تقلید و استفاده از فقه جعفری برای مقلدان مذاهب چهارگانه اهل سنت را جایز دانسته و در ادامه با ایجاد کرسی ویژه‌ای به مساله تشیع و مذهب «امامیه» [اثنی‌عشری] و نیز «زیدیه» گام بزرگی در جهت شیعه‌پژوهی برمی‌دارد. نامه‌نگاری‌ها و فتاوی این عالم مصری براساس آن انجذابی بود که پس از دیدار ایشان با آیت‌ا.. العظمی بروجردی در قم صورت پذیرفت.

شیخ محمود شلتوت چنان به تفکرات شیعی علاقه‌مند و شیفته رفتار مرحوم بروجردی شده بود که در پاسخ یکی از نامه‌های ایشان می‌گوید: «استاد اعظم، نامه‌ات رسید. آن را بوسیدم و مطالب بسیار ارزنده‌ای در آن دیدم. به جای دعاهایی که عقب نمازها می‌خواندم، اکنون نامه شما را می‌خوانم. هربار که نامه شما را می‌خوانم، مطالبی جدید را می‌فهمم». درنهایت این همان رسمی بود که تمامی آزادگان به آن ممارست می‌کنند؛ برای مسلمان هیچ‌چیز مهم‌تر از بقای اسلام نیست و خرج کردن آزادگی و حیثیت در این راه تنها کار بزرگمردان و زنانی است که تعصبات کورکورانه مذهبی خود را به کنار بگذارند.  

* منابع در دفتر روزنامه موجود است

 

* نویسنده : حامد سرلکی روزنامه‌نگار

نظر شما