شناسهٔ خبر: 23065174 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

به بهانه درگذشت بزرگ‌داور فوتبال کشور محمد صالحی

تراوش کوزه فوتبال چیزی جز درون آن نیست

محمد صالحی شاید از معدود داوران تاریخ فوتبال کشور باشد که ذاتا داور آفریده شده بود. خصیصه‌های مورد نیاز داوری در او گنجانیده شده بود. او با رفتار و گفتار محترمانه با عناصر درگیر با فوتبال احترام جامعه را کسب و جلب کرده بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تماشاچیان فوتبال پایه، داوران ما را احترام نمی‌کنند. شاید زمانه عوض شده است و شکل‌های نمایش احترام تغییر یافته یا الگوهای شخصیتی داوران تغییر کرده است. زمانی داوران به‌عنوان حاکم، قاضی و بزرگ مستطیل سبز از طریق رسانه‌ها مطرح می‌شدند و آنها نیز سعی می‌کردند در بیرون از مستطیل سبز هم این منش را در تعامل با جامعه نمایش بدهند و در مقطعی از تاریخ فوتبال تعداد این داوران به حدی رسید که برای برگزاری بزرگ‌ترین و حساس‌ترین دیدارهای بین‌المللی نیز کمترین نگرانی وجود نداشت. البته این جریان نافی جمله منطقی و علمی فوتبال نیست که «بازیکنان، مربیان و داوران و تماشاچیان فوتبال یک کشور در یک جایگاه و سطح از توانمندی قرار دارند.»

 داوران خوب ما نیز در دهه پنجاه بسیار با‌کیفیت و مطرح بوده‌اند و چه‌بسا بعد از این تاریخ داوران ما در شرایط سخت فشارهای بیرون از زمین را نتوانستند تحمل کنند و کار قضاوت را کنار گذاشتند.  

مسابقات فوتبال بعضی از رده‌های پایه هیات فوتبال استان تهران پایان یافته و لیگ برتر آن در حال اتمام و هفته‌های پایانی خود را شاهد است. استقبال خانواده‌های بازیکنان از این مسابقات هم زیاد است و آنها در مقام مقایسه با تماشاچیان معمولی و هواداران استقلال و پرسپولیس و دیگر تیم‌های مطرح بسیار حساس‌تر و آتشی‌تر هستند، چراکه منافع معمول ورزشی فرزندان‌شان مطرح ‌است.   

اما اتفاقاتی که در این شرایط به وجود می‌آید و تکرار می‌شود نیز به شرح ذیل است:  - داور اشتباه می‌کند، اولیا متوجه می‌شوند، داور را در وهله اول نکوهش می‌کنند، با اشتباه دوم و سوم که ناشی از قضاوت چندین بازی در روز است، شروع به فحاشی می‌کنند، آن هم از نوع چارواداری‌اش و بعد داور لجبازی می‌کند و اوضاع قمر در عقرب می‌شود و نهایتا داور را با اسکورت به رختکن می‌برند.

  به واسطه تعداد بسیار زیاد مسابقات، ارزیابی اساسی داوران صورت نمی‌پذیرد و رسیدگی به شکایات تیم‌ها نیز تاکنون نتیجه‌ای نداده است و امکان رسیدگی نیز موجود نیست. قوانین اجازه برگشت نتیجه را نمی‌دهد و منفعت‌طلبی ذاتی‌مان به‌دنبال چیزی نمی‌رود که درنهایت عایدی نداشته باشد. بهانه تعداد زیاد مسابقات و کمبود داور به لحاظ شرایط خاص روحی و روانی که این عشق، هنر، شغل و حرفه می‌طلبد و اعمال تنبیه خودبه خود مسابقات را به تعطیلی می‌انجامد. پس ارزیابی منطقی جز تعطیلی ماحصلی نخواهد داشت.

  دیالوگ و گفت‌وگوی داوران با تماشاچیان اندک این بازی‌ها جزء تفکیک‌ناپذیر این مسابقات شده است و این خود باعث کاهش کیفیت مسابقات و وقفه‌های طولانی در زمان مسابقات می‌شود. تماشاچی مدعی است که در جایگاه تماشاچی هرچه دلش خواست می‌تواند بگوید و نیروی انتظامی یک نفره تنها می‌تواند نقش میانجی را داشته باشد، نه توان بازداشت کسی را دارد و نه امکانات این کار را دارد. ضمن اینکه اهداف برگزاری فوتبال، فحاشی و جنگ و بازداشت و... نیست.

  باشگاه‌ها نیز از جریان این لجام‌گسیختگی تماشاچی خودی و نسبی و عدم امکان کنترل آنها دچار ضرر و خسران می‌شوند.  جر و بحث آنان با داوران موجب جانبداری ناخودآگاه داوران از تیم روبه‌رو می‌شود و گاه جهت اعمال یک روش تربیتی آگاهانه و اعلام علنی اینکه تا وقتی که هتک‌حرمت کنید همین آش و همین کاسه است، اعمال داوری می‌کنند و گاهی هم موفق می‌شوند و با همین ترفند جمعیت را ساکت می‌کنند و در بین عوام این‌گونه شهره می‌شوند که این داور لجباز است و اگر انتقاد کنی لج می‌کند و به ضرر تیم سوت می‌زند.

  داوران نیز انسانند و دارای عاطفه و احساس، وقتی بی‌محابا با فحش‌های ناموسی و رکیک مورد هجمه قرار می‌گیرند، ناخودآگاه تصمیمات‌شان نیز دچار اشتباه‌های فاحش می‌شود. آنها ماشین نیستند و برای موفقیت در کارشان نیازمند داشتن مهارت توجه و تمرکز هستند که خود منوط به مطالعه و انجام تمرینات ذهنی است که بهترین این تمرینات درحین انجام مسابقات رسمی تیم‌های پایه با شرایط طبیعی قابل دسترسی است.   خلاصه اینکه در جریان برگزاری به صورت نازل و بی‌کیفیت مسابقات همه دست‌اندرکاران این مسابقات اعم از باشگاه‌ها، کمیته داوران و اعضایش، سرپرستان، مربیان، بازیکنان و اولیای ایشان مقصرند و تراوش کوزه فوتبال چیزی جز درون آن نیست.  

چرخ فوتبال می‌چرخد و چگونگی آن گویی لاجرم است و امکان تغییر و بالا بردن کیفیت آن رویایی بیش نیست.

آموزش جزء لاینفک کار داوری است، استفاده از تجربیات داوران بزرگ برای داوران مبتدی و تازه کار می‌تواند راهگشا باشد، داوران کنونی ما این روزها از نحوه داوری آقای فغانی تقلید می‌کنند، این الگو‌برداری خوب است اما کافی نیست، آنها باید بدانند که هر بازی و هر داوری تنها یکبار در عالم هستی اتفاق می‌افتد، بازی فوتبال همچون اثر انگشت منحصربه‌فرد است و هیچ دوبازی شبیه به هم نیست، پس تصمیم‌گیری در داوری فوتبال آنی و متفاوت است. تصمیماتی منطبق بر روح قوانین داوری و شرایط موجود در زمان و مکان جاری.

تفاوت قضاوت آقای فغانی در مسابقات داخلی و در بازی‌های بین‌المللی حاکی از این تطبیق و سازش‌پذیری است.

نهایت اینکه داوری فوتبال از سخت‌ترین پدیده‌های موضوعی جمعی است که کار هرکسی نیست و آدم خود را می‌طلبد.

اگر چند بازی پشت سرهم را با جنجال و سرو صدا به پایان بردی بدان که آدم این کار نیستی و این مفهوم آدم بد، ضعیف و ناکارا را ندارد. تنها مفهومش این است که تو برای این کار ساخته نشده‌ای. برو و در جای دیگر شانست را امتحان کن.

محمد صالحی شاید از معدود داوران تاریخ فوتبال کشور باشد که ذاتا داور آفریده شده بود. خصیصه‌های مورد نیاز داوری در او گنجانیده شده بود.

او با رفتار و گفتار محترمانه با عناصر درگیر با فوتبال احترام جامعه را کسب و جلب کرده بود. یاد و خاطره‌اش گرامی و مستدام باد.

 

* نویسنده : سعید حفظی‌فر کارشناس فوتبال

نظر شما