شناسهٔ خبر: 23044676 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

سرانه دانش‌آموزی چگونه محاسبه می‌شود؟

فارس

سرانه دانش‌آموزی، متوسط هزینه‌ای است که توسط دولت طی یک سال مالی یا سال‌ تحصیلی، برای آموزش یک دانش‌آموز در هر یک از دوره‌های تحصیلی اختصاص داده می‎شود.

صاحب‌خبر -
در واژه‌شناسی (ترمینولوژی) آموزش و پرورش در تعریف واژه سرانه/Per Capita آمده است: عددی که از تقسیم یک کل بر تعداد افراد مشمول آن کل حاصل می‎شود. مثلاً سرانه دانش‌آموزی از تقسیم اعتبارات کل آموزش‌ و‌ پرورش بر تعداد دانش‌آموزان و سرانه درخت در تهران از تقسیم تعداد کل درختان تهران بر جمعیت تهران به‌دست می‎آید و منظور از سرانه در بیان روزمره دست اندرکاران نظام سلامت، میزان هزینه بهداشت و درمان به اِزای هر یک از نفوس کشور است.
 
هزینه اختصاص یافته به هر فرد، مالیاتی که از هر فرد گیرند، یکی یکی و از روی سرشماری.
 
سرانه دانش‌آموزی/Per Capita Income Students: متوسط هزینه‌ای که توسط دولت طی یک سال مالی یا سال‌تحصیلی، برای آموزش یک دانش‌آموز یا آموزش گیرنده در هر یک از دوره‌های تحصیلی اختصاص داده می‎شود.
 
هزینه متوسط هر دانش‌آموز در یک‌سال.
 
سرآمد/Elite: نخبه
 
سرباز معلّم/Civil Service/Serving Teacher: فردی که دوران خدمت سربازی خود را بر اساس ضوابط و مقرّرات به‌عنوان معلّم در مدارس وابسته به آموزش‌و‌پرورش می‌گذراند و به دانش‌آموزان درس می‌دهد.
 
سرپـرسـت/Supervisor/Superintendent/Secretariat: مسئول موقت هر سازمان در فاصله زمانی که رئیس آن مؤسّسه یا سازمان انتخاب نشده است. البته به مسئولان ثابت برخی مؤسّسات نیز سرپرست گفته می‎شود.
 
رئیس، بزرگ، مدیر موقت.
 
سرپرست آموزشی/Temporary Head of Department/Office: فردی که به‌منظور ارتقای کیفیت آموزش با نظارت بر کلاس‌های درس و اجرای دستورالعمل‌های آموزشی و ارائه آموزش‌های انفرادی به دانش‌آموزان استثنایی در دوره‌های تحصیلی پیش از دبستان یا ابتدایی، به خدمت اشتغال دارد.
 
سرمایه/Capital: مجموعه دارایی‌هایی که در تولید استفاده می‎شود یا یک منبع کلی که برای استفاده در دسترس قرار دارد و افراد و گروه‌های اجتماعی و نهایتاً کل جامعه از آن استفاده می‌کنند تا هدف‌های خود را تحقق بخشند. یعنی، منابع انسانی، منابع مالی، ماشین‎آلات و تجهیزات در مورد شرکت‌های سهامی عام، ابزارهایی که فرد، گروه، نهاد یا جامعه‌ای برای رسیدن به هدف‌هایش از آن‌ها استفاده می‌کند.
 
مال، دارایی معین ؛ خواه مادی یا معنوی، پول یا کالایی که اساس کسب و تجارت قرار دهند، دارایی و ثروت و آنچه کسی از نقد و جنس دارد.
 
سرمایه اجتماعی/Social Capital: مجموعه منابع واقعی، بالقوه و هنجارهای موجود در نظام‌های اجتماعی، که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه شده و از طریق شبکه قابل دسترس و موجب پایین آمدن سطح هزینه‌های تبادلات و ارتباطات می‎شود.
 
این منابع شامل، شناخت متقابل، ارزش‌های مشترک، اطلاعات، اندیشه‌ها، راهنمایی‌ها، فرصت‌های کسب‌و‌کار، سرمایه‌های مالی، قدرت و نفوذ، پشتیبانی عاطفی، خیرخواهی، خودباوری، گرایش مثبت به دیگران اعتماد و همکاری و رفتارهایی است که اعضای شبکه‌های انسانی و اجتماعات را به هم پیوند می‌دهد و همکاری آن‌ها را امکان‌پذیر می‌سازد.
 
به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی نوعی سرمایه‌گذاری در روابط اجتماعی است که با بازده مورد انتظار تعریف می‎شود. سرمایه اجتماعی، پتانسیل نهفته در روابط میان افراد و گروه‌های یک جامعه است که باعث انجام امور آن‌ها می‎شود. به‌طور خلاصه می‌توان گفت سرمایه اجتماعی حاصل روابط افراد در یک گروه بوده و برای آنان منافع خاصی در پی دارد.
 
ثروت اندوخته شده، به‌ویژه زمانی که برای ایجاد ثروت بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
 
 سرمایه انسانی/Human/Capital Resources: مجموعه‌ای از ویژگی‌ها، توانمندی‌ها، تجارب، مهارت، دانش، خلاقیت، نوآوری و انرژی که افراد، آن را برای سرمایه‌گذاری در کار خود و افزایش بازدهی، ایجاد ارزش‌افزوده انتخاب می‌کنند. در اغلب موارد موفقیت سازمانی به افرادی بستگی دارد که سطح بالاتری از صلاحیت‌ها و شایستگی‌ها را دارا هستند و در حقیقت ثروت مولد مجسم سازمان به شمار می‌روند. در چنین شرایطی است که این افراد تبدیل به سرمایه‌های با ارزشی برای سازمان می‌شوند.
 
منابع انسانی واجد صلاحیت، منابع انسانی
 
سرمایه‌گذاری/Investment: هر گونه هزینه‌کرد و صرف دارایی ارزشمند در حال حاضر (که معمولاً مشخّص است) به امید به‌دست آوردن سودهای مشخّص و هر گونه ارزشی در زمان آینده (که معمولاً اندازه یا کیفیت آن نامعلوم است)؛ مثل پرداخت وجهی بابت خرید سهام به امید به‌دست آوردن سودهای مشخّصی از آن در آینده یا در اختیار گذاشتن امکانات مناسب برای تأمین سرمایه‌های تولید.
 
سطح کیفیّت قابل قبول/Acceptable Quality Level: حداکثر درصد عیوب قابل تحمل، به منزله میانگین عیوب فرآیندی در یک طرح نمونه‌گیری در حین بازرسی یا آزمون فرآورده‌ای، از لحاظ شرایط کارکردی و اقتصادی.
 
سطوح تحصیلی/Educational Levels: درجات تحصیلی کمتر از یک سال، کمتر از تحصیلات مقدماتی، مقدماتی، ابتدایی، راهنمایی، متوسطه، دیپلم و پیش‌دانشگاهی، فوق‌دیپلم، عالی علوم دینی، لیسانس، فوق لیسانس، دکتری و بالاتر.
 
درجه، میزان، حد یا دوره تحصیلی.
 
سطوح توانایی فراگیران/Ability Levels of Learners: هر یک از رتبه‌های سازمانی کارکنان که به میزان یادگیری و معلومات اولیه و عمومی، مهارت‌های عملی و مراحل اولیه آموزش‌های شغلی آنان مربوط است که به‌صورت مطلوب قادر به انجام دادن وظایف هستند و وظایف، مهارت‌ها، ابزار و روش‌های انجام کار در این سطح تا حد امکان و به نسبت سطح بعد مشخّص می‎شود.
 
سطوح سازمانی/Organizational Levels: هر یک از رتبه‌های تشکیل دهنده سلسله مراتب سازمانی که جزء رده مدیریّت قرار می‌گیرد.
 
سلسله مراتب اداری
 
سطوح مدیریّت/Management Levels: معمولاً مدیریت در سه سطح، مدیران عالی (برنامه‌ریزی‎های جامع و بلند مدت، تعیین سیاست ها و خط مشی ها در کل سازمان را مورد بررسی و عمل قرار داده و ارزیابی عملکرد کلی آن را به‌عهده دارند)، مدیران میانی (یک رده بالاتر از مدیران عملیاتی) و مدیران عملیاتی (بیشتر به حل و فصل مسائل جاری و آنی می پردازند) و از منظر دیگر در سه گروه، مدیران حرفه‌ای، مدیران سیاسی و مدیران فنی یا وظیفه‎ای، دسته‌بندی می‌شوند.
 
درجات مدیریت
 
سطوح موفقیت/Achievement Levels: سطوح موفقیت به طور دقیق شرح می دهند که کودک فعال در سطح موردنظر به چه چیزی دست می یابد. از دانش آموزان انتظار می‌رود در پایان هر مرحله کلیدی سطوح معینی از دانش، مهارت و فهم هر یک از دروس دست پیدا کنند.

برچسب‌ها:

نظر شما