شناسهٔ خبر: 22950523 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

گفت‌وگو با محسن رجب‌پور، مدیربرنامه‌های حامد همایون و آغازگر پروژه‌ استعدادیابی ایرانیان

«گوش شنیداری» مردم دچار بحران شده است

از آغاز دهه‌‌ هفتاد، نبود سرگرمی و مطالبه‌ جوانان متولد دهه‌ شصت باعث شد تا حضور انواع گونه‌های موسیقی فراهم شود اما چون اندوخته‌ موسیقایی در کشور وجود نداشت و هنرمندان توانمندی نداشتند؛ گوش شنیداری جامعه به انحراف کشیده شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شاید برای شما هم تعجب‌آور بود که حامد همایون چگونه توانست یک‌ساله به چنین شهرتی دست یابد تا جایی که ضبط‌های خودرو و سالن‌های کنسرت از «دلبرا جان جان» او نفس کم می‌آورند. محسن رجب‌پور، مدیربرنامه یا به‌عبارت دقیق‌تر ایجنت «حامد همایون» است و خط‌مشی‌های رجب‌پور بوده که حامد همایون توانسته با پرورش استعداد خود امروز به چنین جایگاهی برسد با او درباره‌ موسیقی در ایران، ‌مشکلات کپی‌رایت، حامد همایون، منبع درآمدش و... گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه ‌می‌خوانید:

در ساختار صنایع موسیقی در جهان، چهار ابر شرکت عمده‌ بازار را در اختیار دارند. آیا در ایران صنعت موسیقی ساختار شکل‌یافته  این‌چنینی پیدا کرده است؟

خیر؛ در ایران به این صورت نیست که درگیر فقط چهار شرکت باشیم. در دنیا هم شرکت‌های مختلف موسیقی مشغول به کار هستند. ولی درحال حاضر چهار ابرشرکت در این حوزه مشغول به فعالیت هستند و بعضی از آثار ایرانی هم توسط این شرکت‌ها منتشر شده و در آینده هم امکان منتشر شدنش هست. در ایران به‌طور رسمی حدود 300 شرکت تولید موسیقی ثبت شده‌اند. اما در بازار جهانی به تعداد انگشتان دست شرکت داریم که درحال فعالیت هستند؛ مثل تهیه و تولید آثار موسیقی و معرفی استعدادهای جدید و از همه مهم‌تر، برگزاری کنسرت.

آیا در ایران هنرمندان می‌توانند به تنهایی و بدون کمک ایجنت‌ها کسب‌وکار موسیقی راه بیندازند؟

بله؛ می‌شود. نه در ایران، بلکه در بسیاری از نقاط دنیا هنرمندانی هستند که خودشان تصمیم به شروع کار می‌گیرند. ولی اگر شما ایجنتی نداشته باشید که اصول این کار را به شکل درست بلد باشد، سرعت شما در رشد، سرعت قابل‌قبولی نخواهد بود و از همه مهم‌تر، شما علاوه‌بر اینکه در معرفی خودتان و آثار خودتان ممکن است دچار مشکل شوید، در رعایت قوانین و قواعد حقوقی هم به مساله خواهید خورد. ممکن است آثارتان دزدیده شود و شما نتوانید کاری کنید. از طرف دیگر در ایران طبق قانون هیچ شخص حقیقی، توانایی ارائه درخواست مجوز برای یک اثر موسیقایی را ندارد. در ایران باید زیرنظر یک شرکت موسیقی مجوز بگیرید؛ منتها این محدودیتی برای همکاری با موسسه‌های حقوقی نیست. شما می‌توانید قطعه‌ موسیقی خودتان را تولید و فقط برای دریافت مجوز به آنها مراجعه کنید. این ملاحظات در پخش موسیقی به صورت قانونی است و انتشار موسیقی به صورت غیرقانونی این محدودیت‌ها را ندارد.

اصطلاحا موسیقی زیرزمینی در ایران با دو رویکرد دنبال می‌شود. افرادی که نمی‌خواهند مجوز بگیرند و فعالیت‌های خود را قانونی انجام دهند و افرادی که می‌خواهند مجوز بگیرند اما موفق به دریافت آن نمی‌شوند. عدم‌موفقیت دسته‌ دوم یا به دلایل فنی قابلیت اخذ مجوز ندارد یا از نظر اخلاقی صلاحیت مجوز فعالیت را پیدا نمی‌کنند.

یکی از معضلات کنونی جامعه ایرانی مساله‌ کپی‌رایت است. ما رایگان محصولات خارجی را دانلود می‌کنیم و این انتظار برای ما به وجود آمده که محصولات داخلی (که طبیعتا از کیفیت محصولات بین‌المللی برخوردار نیستند)‌ به صورت رایگان در اختیار ما قرار بگیرند که این تولید و توزیع کالاهای رسانه‌ای را دشوار می‌کند. در موسیقی عدم‌رعایت کپی‌رایت چقدر برای شما معضل شده است؟

 مساله‌ کپی رایت در همه‌جای جهان وجود دارد و در ایران دوچندان است و همین باعث شده که تلویزیون ایران بدون اجازه، بهره‌برداری کند و حتی در فضاهای عمومی بدون اجازه صاحب اثر از آن استفاده می‌شود؛ مثل: «مترو، آسانسور و...» این قوانین باعث شده است که بعضی نهادهای شبه‌دولتی و بعضا ارگان‌های نظامی هم از آثار ما استفاده کنند و حقوق مولف را پرداخت نکنند.

شما برای این معضل چه ترفندی اندیشیده‌اید؟

 تمام آثار «ترانه‌ شرقی» به‌واسطه‌ داشتن شرکت در ایالات‌متحده آمریکا و همچنین کانادا، ثبت بین‌المللی شده‌اند. در ایران هم آثار وقتی مجوز دریافت می‌کنند در کتابخانه‌ ملی ایران ثبت می‌شوند تا در صورت لزوم بتوانیم از حقوق خودمان دفاع کنیم. مشکلات ما در ایران استفاده‌ غیرقانونی سیستماتیک از آثار موسیقی نیست، مشکل ما، استفاده‌ ناآگاهانه و بعضا سودجویانه است. سوءاستفاده‌ای که نفر به نفر اتفاق می‌افتد. ما طبق قانون می‌توانیم از رسانه‌ها شکایت کنیم اما چون تعدادشان خیلی زیاد است و در عین حال میزان بهره‌برداری از اثر خیلی اندک هست، شکایت اقدام به‌صرفه‌ای نیست. البته ثبت رایت آثار می‌تواند در مواقعی که سوءاستفاده به صورت گسترده اتفاق بیفتد، به ما کمک کند.

عملکرد شما در موسیقی نشان داده که در هر عصر ذائقه‌ موسیقایی ایرانی‌ها را به خوبی می‌شناسید. در دوره‌ کنونی ذائقه موسیقایی ایرانی‌ها چگونه است؟

من به‌واسطه‌ علاقه‌ شخصی‌ام وارد این کار شدم. برای همین هم بخش بزرگی از اتفاق‌هایی که در زندگی من افتاده به‌خاطر این کار بوده و عشق من نسبت به این کار باعث شده است سختی‌های آن را نادیده بگیرم. سال‌هاست جامعه‌شناسی می‌خوانم و سعی می‌کنم مردم جامعه‌ خودم را به‌خوبی بشناسم و از طریق آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی که در جامعه‌ ما پدید آمده، تلاش دارم تا ذائقه‌ و موسیقی مورد‌نیاز مردم را بشناسم. من فکر می‌کنم که مردم ما به‌واسطه‌ سوءمدیریت‌های عرصه‌ موسیقی در سال‌های اخیر «گوش شنیداری»شان دچار یک بحران عمیق شده است. افراد بالای 12سال و کمتر از 60 سال، افرادی هستند که خودشان انتخاب می‌کنند چه چیزی را به‌عنوان موسیقی بشنوند. من اسم این رده‌ سنی را گذاشته‌ام: «گوش شنیداری جامعه».

در برهه‌ای دانشسراهای موسیقی تعطیل شد و بعد از آن به خاطر جنگ، گوش شنیداری جامعه به سمت حماسه رفت و بعد از جنگ هم به علت سوء‌مدیریت موسیقی مناسب تولید و آموزش داده نشده و این مساله نیز باعث شد تا دانش‌آموخته‌های متخصص و متبحر موسیقی نداشته باشیم. همه‌ این مسائل در کنار یکدیگر تبدیل به یک بحران در جامعه شده است. از آغاز دهه‌‌ هفتاد، نبود سرگرمی و مطالبه‌ جوانان متولد دهه‌ شصت باعث شد تا حضور انواع گونه‌های موسیقی فراهم شود اما چون اندوخته‌ موسیقایی در کشور وجود نداشت و هنرمندان توانمندی نداشتند؛ گوش شنیداری جامعه به انحراف کشیده شد. از آن زمان تاکنون جامعه در تلاش برای بازیافت خودش است، به همین دلیل ذائقه مدام درحال تغییر است و من فکر می‌کنم امروز مردم ما موسیقی‌های تلفیقی را خیلی دوست دارند. مخاطب ایرانی با توجه به مکان و شرایطی که دارد، موسیقی‌های مختلفی را گوش می‌دهد مثل سایر نقاط دنیا؛ اما در ایران با عدم‌نشاط رو‌به‌رو هستیم و این هم یکی از نتایج سوءمدیریت‌هاست. در چنین جوامعی در شرایط مختلف متناسب با حال خودشان موسیقی گوش می‌دهند. در میهمانی‌ها آهنگ‌های شاد گوش می‌دهند. اما آنچه در خلوت خودشان می‌شنوند قابل‌پیش‌بینی نیست. آدم‌هایی داریم که در ماشین موسیقی‌هایی گوش می‌دهند که فقط در دیسکو می‌توان شنید و در مقابل آدم‌هایی می‌بینیم که موسیقی‌های به‌شدت غمگین گوش می‌دهند.

تا به حال شده ارزش‌های شخصی‌تان با کسب درآمد از این صنعت تداخل پیدا کند؟ مثلا بدانید این موسیقی اثر منفی بر جامعه بگذارد اما آن را تولید کنید؟

من این را درباره‌ خودم می‌گویم البته ممکن است اطرافیان زیادی دوروبرم باشند که این موضوع را تایید کنند. من این کار را دوست دارم و در خیلی موارد نشان داده‌ام در دو حوزه، درآمد برای من اهمیت ندارد؛ یکی انجام کار خیر، دیگری هم رسیدن به حد مطلوب با توجه به توانایی‌های خودم. مولفه‌های مالی، مولفه‌های اصلی زندگی من نیست. در کارم هم نقش جدی‌ای نداشته است و من چون امرار معاشم صرفا از طریق موسیقی نیست، سعی کردم موسیقی را جدی بگیرم و تا حدی که می‌توانم کار را درست انجام بدهم.

پس فقط از موسیقی ارتزاق نمی‌کنید؟

خیر؛ من فقط از راه موسیقی امرارمعاش نمی‌کنم. یک مجموعه‌ غذایی و پروژه‌های ساختمانی عمدتا درآمد من را تامین می‌کنند.

به موسیقیدان‌ها چطور؟ ‌پیشنهاد می‌کنید تمام سرمایه‌گذاری‌شان را روی موسیقی کنند؟

ببینید کسی که موسیقیدان است، هنرمند است. فرد هنرمند هم چندان روحش با مسائل اقتصادی درآمیخته نیست. با توجه به اینکه محبوبیت موزیسین‌ها و اوج درآمدشان دائمی نیست، من به همه کسانی که با ما کار می‌کنند توصیه می‌کنم از درآمدهای دوران طلایی برای دوران غیرطلایی استفاده کنند.

ستاره‌سازی برای شما یک اتفاق محسوب می‌شود یا فرمول؟

به تعبیر شما ستاره‌سازی الان تخصص و علاقه من هست. فرمول این کار هر چند وقت یک بار تغییر می‌کند. براساس داده‌هایی که از جامعه دریافت می‌کنم مداوم درحال تغییر است. مثلا به‌طور مداوم فارغ‌التحصیلان دکتری را زیرنظر دارم و براساس مولفه‌هایی که دریافت می‌کنم، فرمولم را به‌روز می‌کنم.

ظرفیت‌های حامد همایون در چه خصلت‌هایی بود که او را ممتاز کرد؟

حامد همایون دو ویژگی بسیار خوب دارد؛ یکی اینکه خواننده‌ بسیار متبحری است. سال‌ها آواز تدریس کرده و این شاخصه‌ بسیار خوبی است. ما با همدیگر زبان مشترک داریم و من وقتی از او چیزی می‌خواهم راه سختی را برای انتقال مفاهیم ندارم و دوم اینکه بسیار آدم منعطفی است. ما ایشان را از خواندن کلاسیک به خواندن پاپ مردمی کشاندیم.

ترانه‌ها شرقی باز هم بنا دارد حامد همایونی دیگر را وارد بازار کند؟

از نظر من وظیفه‌ «ترانه‌ شرقی» کشف استعدادهای جدید است. استعداد جدید فقط خوانندگان نیستند و کسی که فقط می‌تواند بخواند از نظر ما یک سوپراستار نیست. از نظر ما کسی سوپراستار است که شبیه هیچ‌کس نباشد؛ چه در لحن و استایل و سبک خواندن. ما از چنین استعدادهایی حمایت می‌کنیم.
 

نظر شما