شناسهٔ خبر: 22945519 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

مروری بر خلاصه مقالات شماره ۱۷ فصلنامه «سیاست متعالیه»

شماره ۱۷ فصلنامه «سیاست متعالیه» به همت انجمن مطالعات سیاسی حوزه منتشر شده است در ادامه مروری بر خلاصه تعدادی از این مقالات خواهیم داشت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری مهر، شماره ۱۷ فصلنامه علمی ـ پژوهشی «سیاست متعالیه» به صاحب امتیازی انجمن مطالعات سیاسی حوزه، منتشر شد.

در این شماره از فصلنامه علمی – پژوهشی سیاست متعالیه مقالات ذیل آمده است:

عرفت و بصیرت سیاسی اسمائی نوشته بهرام دلیر
«ماهیت استر شادی فطری» حیات اجتماعی در حکمت متعالیه به قلم غلامرضا بهروزی لک
ولایت عدول مؤمنین در فقه حکومتی امام خمینی(ره) به قلم علی شیرخانی
جنگ فقر و غنا در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) نوشته محمدعلی فتح الهی
رهیافت مقصدگرا به امر به معروف و نهی از منکر در فقه سیاسی امامیه نوشته بشری عبد خدایی، محمد تقی فخلعی، محمد حسن حائری
درآمدی بر اندیشه ی کلامی – سیاسی علامه میرحامد حسین هندی اثر نجف لک زایی، سید حسن ابوصالح
گفتمان انفلاب اسلامی و حوزه علمیه انقلابی از دیدگاه مقام معظم رهبری به قلم مرتضی توکلی محمدی
امکان سنجی تحزب در جمهوری اسلامی ایران اثر ولی محمد احمدوند، رضا خراسانی

در ادامه مروری بر خلاصه مقالات منتشره خواهیم داشت:

معرفت و بصیرت سیاسی اسمائی

بهرام دلیر

چکیده 

اگرچه بیش‌ترین تلاش‌های اندیشمندان و محققان بزرگ سیاسی، مصروف تعریف و تبیین اصطلاحات و مفاهیم بشری بوده است؛ با این وجود، اسمای حسنای الهی – به‌عنوان مفاهیم بلند عرشی و الهی – در ادبیات سیاسی چندان مورد توجه نبوده‌اند. نویسنده بر این باور است که با استفاده از رویکرد اسمایی می‌توان ادبیات جدیدی را در علم سیاست تولید کرد و رویکردهای منفی و سلبی نسبت به قدرت را تغییر داد. با معرفت و بصیرت سیاسی اسمایی، چالش‌های اخلاقی و معنوی در عرصه‌ی سیاسی کم شده و آسیب‌های این عرصه کاهش خواهند یافت؛ زیرا اگر صاحبان قدرت به معانی أسماء‌الله – که همان اخلاق‌الله‌ است – آراسته گردند، از آسیب‌های شایع در حوزه‌ی سیاست کاسته خواهد شد.

آراستگی صاحبان قدرت سیاسی به اسمای حسنای الهی را با سه مفهوم: تعلق، تحقق و تخلق می‌توان پی‌گرفت. اگر صاحب قدرت سیاسی ذیل هر اسمی خود را متعلق، متحقق و متخلق به اسم الهی باور کند، آن‌وقت از استبدادها، ظلم‌ها، مفاسد سیاسی، اقتصادی و … به‌دور خواهد شد و عنایات خدای سبحان به دولت و ملت باریدن خواهد گرفت. چراکه اگر قابلیت وقتی فراهم شود، نزول رحمت از ناحیه‌ی فاعلیت حق حتمی خواهد بود.

واژگان کلیدی: معرفت، بصیرت، اسمای حسنا، تعلق، تحقق، تخلق.

ماهیت استرشادی فطری حیات اجتماعی در حکمت متعالیه

غلامرضا بهروزی لک

چکیده 

زندگی اجتماعی امری قدیمی و به تعبیر قرآنی، هم‌پای خلقت انسان اولیه در قالب امت واحده است. اما مسأله‌ی اصلی این است که مبنا و دلیل زندگی اجتماعی چیست؟ نوشتار حاضر کوشیده است با بررسی نظریه‌های قدیمی و رایج مدنی بالطبع بودن آدمی در دیدگاه حکمای گذشته، به ارائه‌ی نظریه‌ی جدید "ماهیت استرشادی فطری" حیات اجتماعی آدمی بپردازد. روش مقاله‌ی حاضر طبق الگوی حکمت متعالیه بر روش ترکیبی عقلی- بر اساس ملازمات عامه برهان إنی- و نقلی استوار است.

تقریرهای حکمی (استدلالی) صرف، تحت تأثیر حکمت یونانی، مدنی بالطبع را صرفاً بر اساس نظام نیازهای دنیوی بشر تفسیر کرده‌اند. آخرین مورد از این تقریرها، دیدگاه علامه طباطبایی است که در قالب بحث استخدام بالطبع مطرح شده است. آیت‌الله جوادی آملی نیز بدون بسط دیدگاه، از مدنی بالفطره سخن گفته است. بر اساس نظریه استرشادی بالفطره، اقتضای حکمت الهی تجهیز و آماده‌سازی بشری برای هدایت و رشد است و چنین غایتی به‌مثابه غایت فعل الهی در خلقت آدمی و زندگی اجتماعی وی نیز بازتاب دارد. چنین نگاهی علاوه‌بر آن‌که خود در نظریه‌ی اجتماعی، جدید و مهم است، استلزامات ارزش‌مندی نیز در چگونگی تنظیم زندگی اجتماعی و سیاسی انسان‌ها دارد.

واژگان کلیدی: حکمت متعالیه، ماهیت زندگی اجتماعی، مدنی بالطبع، مدنی بالفطره، استرشادی بالفطره.

ولایت عدول مؤمنین در فقه حکومتی امام خمینی

علی شیرخانی

چکیده 

در دیدگاه فقهی-کلامی امام خمینیرحمت‌الله‌علیه جوامع انسانی بدون ولایت و سرپرست نمی‌توانند حیات سیاسی مستمری داشته باشند؛ بدین‌معنا که سرپرستی مردم در طول تاریخ با اولیاء‌الله و ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام بوده و در غیاب ایشان، انسان غیرمعصومی از سنخ آن‌ها ولایت مردم را عهده‌دار می‌شود. اگرچه این منصب برای امام معصوم ثابت است (مقام ثبوت)؛ اما در مقام اثبات، تولی حکومت براساس اقبال و بیعت مردم میسور خواهد شد. در عصر غیبت امام معصوم نیز – بنابر نظر امام خمینی و بسیاری از فقیهان – بر اساس دلایل عقلی و مؤیدات نقلی، این مسئولیت بر عهده‌ی فقیه جامع‌الشرایط (فقیه عالم به قوانین الهی، عادل و برخوردار از کفایت و مدیریت جامعه) نهاده شده است و او با اقبال عمومی (که در صدر اسلام بیعت نام داشت) حکومت تأسیس می‌کند.

این اقدام از باب جانشینی امام معصوم علیه‌السلام است. با این وجود، برخی از فقها حکومت فقیه در عصر غیبت را از باب حسبه دانسته‌اند؛ در این نگاه، فقیه از باب قدر متیقن حکومت را برعهده می‌گیرد. بر اساس هر دو مبنای مذکور پرسش اساسی این است که  هنگام تعذر فقیه، تصدی امور جامعه از آنِ چه‌کسی است؟ در پاسخ به این سوال، هر دومبنا بر این باورند که در چنین شرایطی نوبت به مؤمن عادل (نظریه‌ی عدول مؤمنین) می‌رسد و اوست که باید زمام حکومت را در اختیار بگیرد.

بنابر نظر امام خمینی، در اختیارگرفتن حکومت از سوی مؤمنان به‌معنای تصدی امور است و نه از باب ولایت، مثلِ ولایت فقیه. مستندات فقهی این نظریه از نظر ایشان در سطح کلان به حسبی‌بودن حکومت در عصر عدم حضور برمی‌گردد. این مقاله دلایلِ ولایت عدول مؤمنان و تصدی امور حکومتی را از سوی ایشان مورد بحث قرار خواهد داد.

واژگان کلیدی: ولایت، عدول مؤمنین، ولایت فقیه، امور عامه، امور حسبیه.

جنگ فقر و غنا در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)

محمدعلی فتح‌الهی

چکیده 

نظریه‌ی جنگ فقر و غنا سیاست و تاریخ را تبیین می‌کند و منازعات را در جهت حاکمیت اسلام و معنویت سوق می‌دهد. در این جنگ، طرفی که استفاده‌ی بی‌مهابا از امکانات خود نمی‌کند و به‌خاطر پایبندی به اصول و ارزش‌ها، مثل افراد فقیر، امکان عمل کم‌تری پیدا می‌کند؛ متّصف به فقر است. اما طرف دیگر به‌دلیل بی‌بند و باری و عدم تقید به اصول، احساس غنا در استفاده از امکانات می‌کند، حتی عدم بهره‌برداری از امکاناتِ طرف مقابل، فرصتی برای طرف غِنی می‌شود که خود را غنی‌تر تصور کند و بدون ملاحظه، هر امکانی را به‌کار گیرد.

این وضع باعث می‌شود که طرف فقر با عمق زندگی ارتباط پیدا کرده و آن را درک کند. جنگ فقر و غنا درواقع جنگ تعمق در زندگی با لایه‌ی سطحی آن است. نگاه سطحی و توهمی به زندگی، حس غنا را سبب می‌شود و احساس فقر در زندگی هم نتیجه تعمق هرچه بیش‌تر در آن است. تمایز اسلام ناب با اسلام آمریکایی نیز با درک مفهوم جنگ فقر و غنا میسر می‌شود.

واژگان کلیدی: فقر و غنا، جنگ، اسلام ناب، اسلام آمریکایی، حکمت عملی، مبارزه.

رهیافت مقصدگرا به امر به‌ معروف و نهی‌ از منکر در فقه سیاسی امامیه

بشری عبد خدایی

محمد تقی فخلعی

محمد حسن حائری

چکیده

مقاصد شریعت به‌مثابه ابزار استنباط احکام که نقش نظارتی بر تفسیر نصوص را بر عهده دارد، راه را برای شناخت فقهی همراه مصلحت و در عین‌حال منضبط هموار می‌کند. آن‌چه در این نوشتار مورد توجه قرارگرفته است رویکرد مقاصدی به حکم "امر به معروف و نهی از منکر" به‌عنوان یکی از مسائل فقه سیاسی است. در این رویکرد با توجه به مقاصد مهم شریعت هم‌چون: رفق و مدارا، و امنیت و آزادی انسان‌ها، فقها به لزوم رعایت ملایم‌ترین برخوردها برای تحقق دو فریضه و نیز حساسیت مرحله‌ی ‌اقدام عملی حکم داده‌اند.

علاوه‌ بر این فقیهان معاصر در راستای نگاه دقیق‌تر خود تفکیک و اولویت‌بندی امور مهم و غیرمهم را نسبت به انواع معروف و منکر لازم دانسته‌اند. حاصل این رهیافت مقاصدی در فقه سیاسی، توجه دقیق‌تر به نهاد حسبه به‌عنوان مجری امر به معروف و نهی از منکر است که با شناخت و اولویت‌بندی انواع منکر و معروف‌، ظرفیت‌های نهادهای مردمی و حکومتی را برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر روشن می‌کند تا ضمن تحقق آثار امر به معروف ونهی از منکر، از آسیب‌های برخوردهایی که بعضاً ناقض مقاصد مهم شریعت در راستای این فریضه‌ی ‌الهی است، جلوگیری شود.

واژگان کلیدی: امر به معروف و نهی از منکر، رهیافت مقصدگرا، فقه سیاسی، مقاصد شریعت.

درآمدی‌بر اندیشه‌ی کلامی – سیاسی علامه میرحامد حسین هندی

نجف لک‌زایی

سیدحسن ابوصالح

چکیده

سلطه‌ی استعمار، شکاف‏های درون‏دینی در شبه قاره هند، بحران‏هایی مانند ردیه‏های علمی بر اندیشه‌ی شیعی و تأثیر‏پذیری منفی حکومت شیعی، از معضلات زمانه‌ی "میر حامد حسین" است. این تهدیدات مبانی شیعه را در بعد اندیشه و رفتار سیاسی آن‌زمان مورد هجمه قرار می‏ دهد. او از عالمان شیعی است که به تبیین کلامی – سیاسی از نظام سیاسی امامت پرداخته است.

رویکرد اصلاحی در حوزه‌ی اندیشه بر "رد انگاره‏های خلافت" و "تأثیر استعمار بر اندیشه‌ی امامت"، نقطه‌ی تمرکز وی بوده است. روش وی در زمینه‌ی کلام سیاسی در "عبقات‏الأنوار" در بررسی مسایل امامت و خلافت، روش استنتاج عقلی و نقلی از روایات و تحلیل محتواست.

میرحامد حسین علی‌رغم بهره‏مندی از فضای مناسب حکومتی، در ارتباط با حکومت زمانه عزلت گزید؛ اما در برابر استعمار، با اتکا بر تولیدات داخلی و در ارتباط با دیگر مذاهب اسلامی، با اتخاذ وحدت عملکردی، به رفتار سیاسی خود چهره‌ی ویژه‌ای بخشید. بررسی "اقدامات کلامی-سیاسی وی در پاسخ به بحران‏های معرفتی جامعه‌ی دینی" و "تبیین نظام سیاسی امامت" موضوع این نوشته بوده و مسأله‌ی اصلی ما در نوشتار حاضر، تحلیل شکل‏گیری مبانی اندیشه‌ی سیاسی و استخراج آرای سیاسی از آثار موجود نام‌برده خواهد بود.

واژگان کلیدی: امامت، خلافت، استعمار، اوده، نظام سیاسی امامت، آیات ولایت، احادیث ولایت.

گفتمان انقلاب اسلامی و حوزه‌ی علمیه‌ی انقلابی از دیدگاه مقام معظم رهبری

مرتضی توکلی محمدی۱

چکیده 

"اسلام انقلابی" مقوله‌ای است که در قرن معاصر مورد توجه تمامی دین‌داران عالم قرار گرفته است. گفتمان انقلاب اسلامی که برای اولین‌بار حاکمیت و تأثیر دین بر ساحت‌های زندگی بشر را به‌نمایش گذاشته است، دارای شاخصه‌ها و مبانی و ارزش‌هایی است که هویت دینی انسان‌ها را با مفهومی به‌نام انقلابی‌گری‌ گره زده است. انقلابی‌گری‌ از مفاهیمی است که کارایی و جامعیت دین و وظیفه‌ی دینی را در گفتمان انقلاب اسلامی حدوثاً و بقائاً تفسیر می‌کند. مصادیق زیادی در این مفهوم گنجانده می‌شود که پررنگ‌ترین آن متعلق به نهاد حوزه‌ی علمیه است. حوزه‌ی علمیه برای آن‌که هویت انقلابی به‌خود بگیرد، باید در ساختار گفتمان انقلاب اسلامی نقش خود را بداند و مبتنی‌بر آن به ایفای این نقش همت گمارد. در این تحقیق بر اساس ماهیت و رسالت ذاتی حوزه‌ی علمیه و با روش توصیفی-تحلیلی با رجوع به منابع کتابخانه‌ای در صدد تنقیح مفهوم حوزه‌ی انقلابی بر اساس شاخصه‌های انقلابی‌گری‌ و مناسبات حوزه‌ی علمیه با گفتمان انقلاب اسلامی هستیم.

واژگان کلیدی: حوزه‌ی علمیه، انقلابی‌گری‌، گفتمان انقلاب اسلامی.

امکان‌سنجی تحزب در جمهوری اسلامی ایران

ولی محمد احمدوند

رضا خراسانی

چکیده

امکان یا امتناع نهادینه‌شدن حزب در ایران هدف پژوهش حاضر است. در این مقاله تلاش شده است به امکان‌سنجی نهادینه‌شدن حزب در ایران پرداخته شود. در مقاله‌ی حاضر ابتدا به ساختارها و کارکردهایی در تاریخ معاصر پرداخته می‌شود که تبادری نامناسب و ناموفق از حزب در اذهان ایجاد کرده‌اند و در ثانی به مقدوریت‌ها و پتانسیل‌هایی پرداخته می‌شوند که می‌توانند به شکل‌گیری پویشی حزبی در جامعه ایران ختم شوند. از این میان اندیشه‌های حضرت امام خمینی رحمت‌الله‌علیه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

واژگان کلیدی: تحزب، نوسازی، امام خمینی، توسعه‌ی سیاسی.

شماره ۱۷ فصلنامه علمی – پژوهشی سیاست متعالیه به مدیر مسئولی منصور میراحمدی و سردبیری نجف لک‌زایی منتشر شد.

نظر شما