به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، زمین بازی در یمن از ابتدای انقلاب در بهار 1390 تاکنون دستخوش دگرگونیهای بسیاری شده است. اختلافات داخلی طی روند انتقال قدرت و فقدان سازوکار مورد پذیرش موجب عدم تحقق نتایج کنفرانس گفتوگوی ملی سال 1392 شد و درنهایت آتش جنگ داخلی را در زمستان 1393 شعلهور کرد. سرانجام با استعفای منصورهادی و فرارش به عدن، دولت ساقط شد؛ اما تلاش نیروهای انقلابی برای دستیابی به توافق جامع نیز بینتیجه ماند. تاخیر در توافق سیاسی موجب تحول در ائتلاف گروهها شد. بخشهایی از اهل سنت و همچنین قبیله بزرگ حاشد به رهبری عبدا...صالح، در راستای تداوم اداره امور با طوایف حوثی که با القاعده و انصارالشریعه در شرق یمن در حال مبارزه بودند؛ متحد شدند. از سوی دیگر حزب اصلاح (شاخه اخوانالمسلمین) نیز که تا پیش از این جهت استقرار دولت واحد در یمن در کنار انصارا... قرار داشت، به دلیل مخالفت با صالح و اختلافات فرقهای با زیدیه، از گفتوگوهای سیاسی خارج شد و در مقابل حوثیها قرار گرفت. نیروهای وفادار به هادی نیز توانستند از مرزهای جنوبی تا منطقه تعز را در اختیار بگیرند.
القاعده هم در فضای آنارشیسم حاکم بر کشور، در بخشهایی از جنوبشرقی یمن مستقر شده است. عربستان و دولتهای اقماری حاشیه خلیجفارس نیز با توجه به اهمیت دسترسی به تنگه مهم بابالمندب بهعنوان آبراه انتقال انرژی به دریای سرخ و مخالفت` با خروج یمن از سیطره این بلوک، به حملات هوایی شدیدی دست زدند که تاکنون بیش از 8500 کشته و حدود 50 هزار مجروح در پی داشته است. با گسترش قحطی و تشدید مشکلات مردم یمن در دستیابی به امکانات اولیه بهداشتی و غذایی، صالح گمان برد میتواند با توطئهای مخفیانه، صنعا را از کنترل انصارا... خارج کرده و در هماهنگی با عربستان و امارات، بهمثابه منجی دیپلماتیک به جنگ خاتمه داده و با تقویت موقعیت خود، زمینه ریاستجمهوری فرزندش را فراهم کند؛ اما اختلافات داخلی حزب موتمر و فقدان نفوذ کافی صالح در ارتش از یکسو و اقتدار امنیتی و پایگاه اجتماعی انصارا... در صنعا از سوی دیگر، این کودتا را خنثی کرد و فتنهای که میرفت به تشدید جنگ داخلی و کشتار نیروهای داخلی توسط یکدیگر منجر شود، سرانجام با مرگ دیکتاتور یمن به پایان رسید.
امروز عربستان و دولتهای متجاوز دو سناریو پیش رو دارند؛ اول اینکه با پذیرش موازنه قوای جدید در یمن در پی روزنهای برای مذاکره باشد: واسطههایی مانند روسیه یا حتی قطر. ولی تلاش بنسلمان برای اثبات خود بهعنوان شایسته پادشاهی و نیازمندیاش به خروج پیروزمندانه از یمن، از احتمال این حالت میکاهد.
سناریوی بعدی تشدید حملات هوایی و زمینی، حمایت از نیروهای جنوبی است. آنها تلاش میکنند با فرسایشیشدن جنگ، افزایش تلفات انسانی و تشدید تحریمهای اقتصادی، نارضایتیهای اجتماعی را گسترش داده و به روند همبستگی گروهها و احزاب داخلی خدشه وارد کنند. در نظام قبیلگی یمن، وابستگیهای فرقهای و نگرشهای منفعتگرایانه نسبت به تعلقات ایدئولوژیک و سیاسی اولویت بیشتری دارد. بسیاری از احزاب و جریانها برمبنای قدرت، در یک سوی نبرد قرار میگیرند. این نکتهای است که احتمالا انصارا... بهخوبی به آن واقف است و به همین علت در کنار بهرهمندی هوشمندانه از توانمندی موشکی برای تهدید امنیت نظامی و اقتصادی دولتهای متجاوز، باید برای گشایش در امور معیشتی مردم نیز تلاش و از گشودن جبههای دیگر درون این مناطق پرهیز کند.
شکاف در ائتلاف، تنها حلقه محاصره سیاسی بر ضد دولت مستقر در یمن را تشدید خواهد کرد. از سوی دیگر اگر ابتکار مذاکره از دست جریان حاکم خارج شود و در اختیار گروههای رقیب قرار گیرد، پایگاه اجتماعی انصارا... نیز ضربه خواهد خورد. اقتدار نظامی برای مقابله با دشمن، اهمیت بسیاری دارد، در عین حال نباید از توانایی سیاسی در راستای عبور از بحرانهای اقتصادی نیز غافل بود.
نظر شما