شناسهٔ خبر: 22660407 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

اندر معایب میان‌ترم

اونقدر نگران امتحان میان‌ترم و تهیه یه جزوه کامل هستی که از هرگونه اتلاف وقت برحذری، حتی رفتن به دستشویی، مسواک زدن یا غذاگرفتن از سلف برات از دردناکترین لحظات به حساب میاد.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، یه وقتایی هست که توی خوابگاه با شرایطی روبه‌رویی که باید عین سنگ سخت باشی تا بتونی اون دوره رو بدون دعوا و گیس و گیس‌کشی با سایرین بگذرونی؛ یکی از این اوقات، دوران میان‌ترمه.

برخی از بچه‌ها نزدیک میان‌ترم که میشه عزا می‌گیرن، چراکه اساتید عمدتا امتحانات میان‌ترم رو برای دانشجوها لحاظ می‌کنن.

اگر خوش‌شانس باشی و اساتید مهربونی داشته باشی و از امتحانات میان‌ترم صرف‌نظر کرده باشن، آب خوشی از گلوت پایین خواهد رفت، اما بدا به حالت اگر تو امتحان میان‌ترم داشته باشی و بچه‌های کریدور، رشته‌هایی باشن که بویی از امتحان میان‌ترم و استرس شب امتحان و... نبرده باشن، اون موقع‌ست که کریدور خوابگاه برات جهنم میشه. به هرکی نگاه کنی بدون درک شرایط تو، که امتحان میان‌ترم داری، سرخوشانه حین رفتن به آشپزخونه زیر آواز می‌زنه، یا داخل کریدور طوری بدو بدو می‌کنه که انگار کورس دو و میدانی گذاشته یا صدای اسپیکرش رو تا ته بالا می‌بره و مشغول آواز و پایکوبی میشه. انگار در این آبادی همه از قصد دارن با تو که نیاز به سکوت داری، لجبازی میکنن. به هر کدومشون که نظر بندازی اونا رو تنها یه زامبی تصور میکنی و تو مجبوری وقتی داخل کریدور از کنارشون رد میشی، بغضت رو فرو بدی و خیال کنی از کسی آزرده نشدی و تو هم عین اونا اصلا استرس امتحان میان‌ترمی نداری.

اونقدر نگران امتحان میان‌ترم و تهیه یه جزوه کامل هستی که از هرگونه اتلاف وقت برحذری، حتی رفتن به دستشویی، مسواک زدن یا غذاگرفتن از سلف برات از دردناکترین لحظات به حساب میاد.

وقتی خسته و کوفته از سر کلاس برمی‌گردی خوابگاه و از پله‌ها بالا میری و کم‌کم صدای آشوب بچه‌های طبقه رو می‌شنوی ،خستگی و استرس امتحان فردات رو بیشتر و بیشتر  روی تنت حس می‌کنی. وقتی می‌رسی به اتاقت، باید پولادین باشی، اراده کنی و زیرانداز کوچیک حصیریت رو‌برداری و بری به سمت راه‌پله‌های ته کریدور ،جایی نزدیک موتورخونه، صدای موتورخونه رو در اون خلوتی و سردی به سر و صدای بچه‌ها ترجیح بدی و فقط درس بخونی. گاهی دلت هوس یه فنجون چای‌نبات زعفرونی مامانت رو می‌کنه، که‌ ای کاش بود و با حضورش توی اون شرایط بهت دلگرمی می‌داد. اما وقتی همهمه نزدیک غروب بچه‌های طبقات مختلف فضای راه‌پله‌هارو پر می‌کنه، به خودت میایی که زمان در حال گذره و تو در این وادی جز همکلاسی‌هایی که عین خودت امتحان دارن، همدردی نداری.

حالا اگر هم‌اتاقی‌هات هم عین بچه‌های کریدور امتحان میان‌ترم نداشته باشن، اوضاع برات وخیم‌تر میشه. باید گفت شانس بیاری در اون اوقات دعوایی بین‌تون بالا نگیره و کسی این وسط قهر و قهرکشی و دعوا راه نندازه، چراکه در شب‌های امتحان به‌خصوص امتحان میان‌ترم که کسی از حال و احوال دیگری خبر نداره، بدجور اخلاق‌ها سگی می‌شه. یکی می‌خواد بخوابه، یکی می‌خواد آهنگ گوش بده، یکی می‌خواد دوستاش‌رو به اتاق دعوت کنه، یکی می‌خواد فیلم ببینه، خلاصه شلوغ‌بازاری میشه که خودت هم از درک اون شرایط ناتوانی و تنها باید استرس و تنهاییت رو فرو بدی و به همه لبخند بزنی تا وقتی از امتحانات میان‌ترمت گذشتی، همه چیز عین روزهای قبل باقی مونده باشه و تو بتونی بدون دشمنی و کینه‌ورزی‌ها راحت کنار بقیه نفس بکشی و به زندگی دوستانه‌ات ادامه بدی.

 

* نویسنده : میترا زمانی خبرنگار دانشگاه

نظر شما