آرمان- یکم؛ مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی را بهدرستی قهرمان صلح مینامند. این صفت از آن جهت برازنده آن رادمرد است که ایشان در پایاندادن به جنگ تحمیلی، نقش بیبدیلی داشتند. صلح علاوه بر آنکه در انسانیت و عقلانیت ریشه دارد، واجد ابتنایی اصولی در کتاب مقدس ما مسلمانان (قرآن کریم)، سنت رسول اکرم(ص) و فقه عقلبنیان شیعی است. مرحوم آیتا... هاشمی در خاطرات خود، از عمق سختی مواجهه با حمله شیمیایی صدام به غرب کشور سخن میگویند و آن اتفاق را نقطهعزیمت طرحی برای پذیرش قطعنامه و ارائه پیشنهاد به رهبر فقید انقلاب مرحوم امام خمینی(ره) توصیف میکنند. سیاستورز انساندوست و اهل دیانتی چون ایشان، قبل از هر چیز دفاع از جان انسانها را در کانون کنش خود قرار میدهند. دوم؛ اخیرا سخنانی از جناب مهندس محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران و فرزند خلف مرحوم هاشمی، پس از بازدید از مناطق زلزلهزده کرمانشاه منتشر شده است که میتوان آن را محصول استمرار مشی و منطق انسانی و اسلامی هاشمی کبیر در عرصه سیاسی ایران دانست. محسن هاشمی مینویسد: «سر پل ذهاب نه گسلهای تهران را داشت، نه جمعیت و بافت فرسوده آن را. اگر به فکر نباشیم، فاجعه غرب کشور با ابعاد میلیونی در پایتخت تکرار میشود.»
چقدر شبیه سخنان مرحوم آیتا... هاشمی در هنگام حمله شیمیایی صدام است که گفته بودند (نقل به مضمون) صدام دیوانه اگر به جای روستاهای کمجمعیت، اهواز یا تهران را مورد حمله شیمیایی قرار دهد، چه میکنیم؟ آن دغدغه ایشان و مجموعه نظام را به سمت پایان جنگ و پذیرفتن قطعنامه سوق داد. زندهباد صلح. مایه بسی خرسندی است که فرزند قهرمان صلح، قهرمان توسعه است. صلح و توسعه هر دو بر حقوق اولیه انسان و مخصوصا حفظ حق حیات استوارند و البته برای دفاع از این حق اصیل، طبیعی و الهی، ارجاع به عقل انسانی از بدیهیات است؛ عقلی که سره را از ناسره باز شناساند که بدون ترسیم شرایط امتناع، نمیتوان شرایط امکان را فراهم آورد. بدون بهرهگیری از دانش بشری و عقلانیتی که مصالح عمومی و منافع ملی را تضمین کنند و همچنین شناخت بیراهههایی که راه به ناکجا آباد میبرند، نمیتوان امکان دفاع از ایران و ایرانیان را فراهم آورد. مکتب هاشمی، مکتب صلح و توسعه است که امروز در مشی عقلایی فرزند خلف ایشان، محسن هاشمی حلول کرده است. زنده باد صلح، توسعه و هاشمی.
∎
نظر شما