شناسهٔ خبر: 22647652 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

با ختم پروژه تکفیری در شام و عراق، سرزمین‌‌های فلسطین و حجاز آبستن تحولات آتی خاورمیانه خواهند بود

سعودی و اسرائیل در سوگ داعش

صاحب‌خبر - عملیات این هفته نیروهای ارتش سوریه و متحدانش برای آزادسازی شهر بوکمال در شرقی‌‌‌‌‌ترین نقطه این کشور و بر لبه مرز با عراق نقطه پایانی را در کارنامه سیاه خلافت خودخوانده تکفیری‌ها در شامات ثبت کرد. ختم داعش اینک با نامه سردار قاسم سلیمانی به رهبر انقلاب رسمیت یافته و در تاریخ ثبت می‌شود. بوکمال آخرین منطقه تحت تسلط داعش در شامات و واپسین لانه امن ابوبکر البغدادی و سایر سرکردگان ارشد داعش در حلقه محافظ خطرناک‌‌‌‌‌ترین تروریست‌‌های منطقه محسوب می‌شد. البته به نظر می‌رسد بسیاری از سران تکفیری در عملیات هلی‌برن هفته‌‌های اخیر ارتش آمریکا از بوکمال به مناطق تحت تسلط کردهای دموکراتیک سوریه منتقل شده باشند. با این همه در حالی که 80 درصد این شهر در کنترل ارتش و مقاومت بومی و بین‌المللی سوریه قرار داشته و در آن سوی مرز هم نیروهای حشدالشعبی عراق استقرار یافته‌‌اند، دیگر هیچ نقطه حائز اهمیت دیگری برای گروهی که خود را «دولت یا خلافت اسلامی» می‌خواند باقی نمانده که با اعلام خلافت بر آن موجودیت خود را اثبات کند. در حالی که اندیشکده‌‌های آمریکایی و مشاوران پنتاگون به سران دست‌نشانده منطقه چشم‌اندازی به طول ثلث قرن برای از بین بردن داعش ارائه داده بودند که این به معنای برنامه‌‌ریزی آنها برای بهره‌برداری 3 دهه‌ای از فتنه تکفیری در منطقه بود اما ائتلافی از نیروهای انقلاب اسلامی با ارتش و نیروهای مردمی سوریه و متحدان دمشق چون روسیه، همه رشته‌‌‌هایی را که آمریکایی‌ها روی نقشه بافته بودند ظرف تنها 6 سال روی زمین پنبه کردند. در آخرین تحولات، شکست پروژه کمیته تحقیق شیمیایی آلت دست غرب در شورای امنیت با وتوی روسیه، حضور جدی حشدالشعبی در مرزهای غربی عراق و از همه مهم‌تر الحاق نیروهای مقاومت فاطمیون، زینبیون، حیدریون و ارتش عربی سوریه با ارتش، پلیس فدرال و حشدالشعبی در عراق در مناطقی بیابانی که ماهیت تروریستی- سلفی داعش در اصل از آنجا متولد شده بود، خطر بسیار زیادی برای منافع آمریکا و شرکای منطقه‌ای‌‌‌‌اش ایجاد خواهد کرد. تسلط بر بوکمال به معنای تسلط بر مهم‌ترین جاده استراتژیک زمینی است که از شرقی‌‌‌‌‌ترین نقطه محور مقاومت تا غربی‌‌‌‌‌ترین نقطه محور مقاومت ادامه دارد. فتح بوکمال در عین حال ورود به دوران پساداعش در شام و عراق را به همراه خواهد داشت که دوران‌ گذاری است که آمریکایی‌ها و شرکا و دست‌نشاندگان اسرائیلی و سعودی‌شان سعی دارند در آن انتقام شکست‌‌های قبلی را با تهدید به جنگ‌افروزی در منطقه و به راه انداختن چالش‌‌های امنیتی برای کشورهای عربی و اسلامی بگیرند. قطعا آمریکایی‌ها با فعال کردن محور اغتشاش در شرق و جنوب سوریه همانند تحرکات کردهای دموکراتیک علیه ترکیه برای کشاندن ارتش اردوغان به عمق خاک سوریه یا برگزاری مانورهایی در سرزمین‌‌های اشغالی و اردن به پیروزی بزرگ مقاومت بر داعش واکنش نشان می‌دهند. عصر پساداعش؛ واگرایی در غرب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، جنون در تل‌آویو و ریاض در حالی که سوریه و متحدانش برندگان طبیعی پایان داعش در شامات و عراق هستند و سوری‌ها، لبنانی‌ها، عراقی‌ها و ایرانی‌ها این موضوع را به طور کاملا مشهودی با پخش گل و شیرینی در کوی و برزن به جشن نشسته‌‌‌‌اند، به همان وضوح حکام کاخ سفید واشنگتن، روضه‌الخریم ریاض و بیت خامم‌شالای تل‌آویو در ختم داعش عزا گرفته‌اند. برای آمریکایی‌ها ختم داعش به معنای بی‌اعتباری نقشه‌ها و چشم‌اندازهای‌شان نزد شرکا همراه با شکست طرح شیطانی خاورمیانه جدید برای تجزیه همه کشورهای بزرگ عربی و اسلامی این منطقه است. همچنین در عصر پساداعش آمریکا و اروپا مهم‌ترین بهانه دخالت در عراق و سوریه یعنی لولوی تروریسم داعشی را که خود علم کرده بودند از دست می‌دهند و این دست پنتاگون را در منطقه خواهد بست. طبیعی است که اروپایی‌‌های به وحشت افتاده از غوغای تروریست‌ها در یک قدمی‌شان و بحران مهاجرت منتج از آن، با توجه به شکاف تاریخی پساترامپ در دو سوی اقیانوس اطلس، بیش از این با طناب واشنگتن به چاه فرو نروند و این به واگرایی غرب در ادامه ماجراجویی در شامات دامن می‌زند. ترکیه نیز نه‌تنها عملا از ناتو و متحدان سابق غربی بریده، بلکه از جانب آنها احساس ناامنی می‌کند. اما پایان داعش برای نتانیاهو و سران رژیم صهیونیستی و همین طور بن‌سلمان، دیکتاتور جدید سعودی به معنای این است که نه‌تنها دیگر هیچ زمین سوم قابل توجهی برای جنگ نیابتی تروریستی علیه ایران ندارند، بلکه خود قدس و حجاز بزودی به زمین جنگی مشابه تبدیل می‌شود که دونالد ترامپ، بزرگ‌‌‌‌‌ترین حامی نتانیاهو و بن‌سلمان در واشنگتن بر طبل آن می‌کوبد. ترس از گسترش جنگ دائمی غرب با محور مقاومت به داخل فلسطین و جزیره‌العرب، نه‌تنها دلیل اصلی تبلیغات عجولانه صهیونیست‌ها برای شکل‌‌‌گیری یک اتحاد ناقص‌الخلقه عربی- عبری است، بلکه باعث آشفتگی سران تل‌آویو و ریاض و خطاهای تاکتیکی و راهبردی آشکار آنها شده است. چنین وحشتی است که در کنار وحشت مضاعف بن‌سلمان از مخالفان داخلی به آخر خط رسیده‌‌‌‌‌اش، او را به اقدامی جنون‌آسا و حتی ناهماهنگ با حاکمیت سایه اروپا و آمریکا، برای گروگان‌‌‌گیری نخست‌وزیر یک کشور عربی دیگر در روز روشن و اعلان جنگ نمایشی به لبنان و ایران- در حالی که شیخ‌نشین‌ها حتی از تصور عملی شدن چنین تهدیدی هم وحشت دارند- وامی‌دارد و اینگونه جو عمومی در غرب و افکار عمومی جهانی را علیه خود برمی‌انگیزد. بنیامین نتانیاهو نیز با آنکه تنها حامی بزرگ خود را برای بقای سیاسی در داخل سرزمین‌‌های اشغالی در وجود دیوانه‌ای به نام دونالد ترامپ در کاخ سفید جست‌وجو می‌کند، با حرف‌ها و اقدامات حساب‌نشده‌‌‌‌اش خود به عاملی مزاحم برای دولت ترامپ تبدیل شده است. آتش‌بس در سوریه که به اعتراف وزیر جنگ اسرائیل 90 درصد اراضی آن دوباره تحت کنترل نسبی یا کامل بشار اسد قرار گرفته، چشم‌اندازی از خیزش یک سوریه قدرتمند‌‌‌‌‌تر از قبل تحت حمایت ایران و قدرت‌های شرقی و حتی اروپا را مقابل چشم اسرائیلی‌ها ترسیم می‌کند که این به منزله پایان توسعه تجاوزکارانه اسرائیل همزمان با پایان داعش است. رژیم صهیونیستی بارها با تجاوز به حریم سوریه و حمایت از تروریست‌‌های جبه‌النصره و داعشی‌ها در جولان اشغالی و جنوب سوریه، تلاش کرد توافق آتش‌بس با ضمانت روسیه و آمریکا را به چالش بکشد و دوباره آتش جنگ را در شامات شعله‌ور کند اما موفق نشد. در نتیجه بنیامین نتانیاهو این هفته خود رسما در جهت نقض توافق روسی-آمریکایی مناطق امن در سوریه وارد عمل شد و در سخنرانی برای نیروهای ذخیره ارتش عبری اعلام کرد این رژیم حق دارد در راستای حفظ امنیتش در خاک سوریه مداخله کند. این در حالی است که بر پایه توافقنامه مزبور خط آتش‌بس سوریه و رژیم صهیونیستی در جولان اشغالی جزو مناطق امن تعریف شده اما این رژیم عملا خط مزبور را هم زیر آتش گرفته است. حجاز در خطر این روزها سررسید بحران مشروعیت 2 دولت مصنوعی و جعلی ساخته دست استعمار پیر انگلیس در فلسطین و حجاز با شکست طرح جدید استعمار نوین آمریکایی برای خاورمیانه مقارن شده و گسل زلزله‌ای تاریخی در هر دو سرزمین مقدس برای مسلمانان را فعال کرده است. تمام چشم‌اندازهای واقع‌گرایانه، ما را به فروپاشی هر دو نظام آپارتایدی صهیونیست‌محور و سعودی‌محور می‌رساند. با این وجود عقرب اسرائیلی پیش از آنکه در محاصره آتش نیش آخر را به خودش بزند، به احتمال زیاد متحد جدید و احمقش یعنی شتر سعودی را از پای درخواهد آورد. جنون بنی‌اسرائیلی توسعه قلمروی آنچه به‌عنوان «ارض موعود» یهودیان تبلیغ می‌شود، سرطان اسرائیل را سبب شده و این موجودیت منحوس بقای خود را در گرو تجاوز دائم برای توسعه قلمروی اشغالی‌‌‌‌اش می‌داند. فلسطین اشغالی، کرانه باختری، صحرای نقب و بلندی‌‌های جولان، همگی قربانی سرایت سرطان اسرائیلی هستند اما حالا که دیوار محکم مقاومت در سوریه و لبنان و عارضه زمینی صحرای سینای مصر به سدهایی ژئوپلیتیک و جغرافیایی در مقابل توسعه این غده سرطانی تبدیل شده‌‌‌‌ است، غرب اردن و شمال‌غربی عربستان می‌توانند قربانیان بعدی زمین‌خواران یهودی باشند. روزنامه ینی شفق، نزدیک به منابع اطلاعاتی ترکیه دیروز در گزارشی از طرح پنهان آمریکایی- اسرائیلی تجزیه عربستان به 4 کشور مستقل خبر داد. بر اساس این افشاگری پروژه موسوم به «اسلام معتدل» که با حمایت واشنگتن و تل‌آویو برای انجام اصلاحات ضداسلامی در عربستان توسط ولیعهد جاه‌طلب سعودی به راه افتاده در حقیقت دامی است برای خود او و باقیمانده خاندان سعودی. پروژه مزبور عربستان را به 4 منطقه مدینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، مکه، ریاض، قطیف و دمام تقسیم می‌کند که به 4 کشور قبیله‌ای کوچک، ضعیف و دست‌نشانده غرب نظیر شیخ‌نشین‌‌های خلیج‌فارس تبدیل خواهند شد اما بخش‌‌های باقیمانده نیز سهم رویای اسرائیل بزرگ در منطقه خواهد بود. این گزارش که انتشار آن به منزله انتقام اردوغان از توهین اخیر غربی‌ها در رزمایش ناتو است، هدف اصلی آمریکا و اسرائیل از تجزیه عربستان را فاش کرده است: تشکیل دولتی سکولار در مناطق تجزیه شده عربستان، بویژه طراحی اداره شهرهای مکه و مدینه به شیوه واتیکان، تا صهیونیست‌ها کنترل قلب جهان اسلام را به دست بگیرند. در شرایطی که خطر فروپاشی نظام سعودی و انقلابی حقیقی در قلب جهان اسلام، بیش از هر زمان دیگری است، ینی شفق می‌نویسد آمریکا و اسرائیل با تحت کنترل گرفتن حاکمیت مکه و مدینه می‌توانند آسیب‌‌‌هایی جدی به لایه‌‌های درونی جهان اسلام بزنند و از سوی دیگر صاحب پشت‌پرده منابع عظیم نفتی عربستان شوند.

نظر شما