شناسهٔ خبر: 22646430 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

برانکو: با یک لیوان نمی‌توان مزرعه را آب داد | تیم ملی ایران چشم انداز فوق العاده‌ای دارد

- همشهری آنلاین: برانکو از حاشیه‌ فرار می‌کند، امیدوارنه از فوتبال ایران صحبت می‌کند، واقع‌بینانه از مربیان می‌گوید و تیم ملی را تحسین می‌کند و در نهایت می‌گوید؛ با یک لیوان نمی‌توان مزرعه را آب داد.

صاحب‌خبر -

گفتگوی مهر با برانكو مرد محبوب سرخ‌ها:

اینکه بخواهم در مورد عملکرد خودم توضیح بدهم کاری نیست که بخواهم در مورد آن صحبت کنم شاید اگر بخواهم خودم را معرفی کنم باید بگویم در حال حاضر تنها مربی هستم که بالاترین مدرک مربیگری را در فوتبال دنیا دارد البته مربیان دیگری هم هستند که مدرکم را داشته باشند اما بین آنها تنها من مشغول به کار هستم. با سوادترین مربی شاغل در دنیا هستم.

هدفم این بود که روند فوتبال مدرن را در ایران دنبال کنم و باعث توسعه این صنعت شوم. در فوتبال ایران سنت قدیمی که انگلیسی بود حاکم بود. این موضوع طبیعی بود چرا که انگلیسی‌ها توپ فوتبال را وارد ایران کرده بودند من می‌خواهم روند مدرن فوتبال دنیا را جایگزین چنین سیستمی کنم.

نتایج عملکردم در تیم ملی و پرسپولیس نشان می‌دهد که تغییرات را ایجاد کردم. پس باید بگویم راضی هستم البته هنوز آنچه که در ذهنم بود ایجاد نشده است اما هر روز تلاش می‌کنم تا به این هدف برسیم. همیشه سعی می کنم بهتر از دیروزم باشم. حتی اگر در اوج باشم باز هم برای بهبود آن تلاش می‌کنم.

هدفم ارائه کیفیت بالا در فوتبال است. این تنها موضوعی است که دنبال می‌کنم.

تقریباً کار همه مربیان دنیا را دنبال می‌کنم. همیشه سراغ تیم‌های موفق می روم؛ اما اینکه بگویم از گواردیولا و مورینیو الگوبرداری می‌کنم درست نیست. این حرف درست نیست که در طولانی مدت فقط از یک سبک و فلسفه استفاده کنم. فوتبال روز دنیا یعنی بهتر شدن در جهت موفقیت تیمی. فرمولی هم ندارد که شما هر سال آن را تکرار کنید.

من در فوتبال روز دنیا دنبال فلسفه خودم هستم. البته مربیانی هستند که افکاری شبیه به من دارند. مثلاً گواردیولا از سیستم کاملاً هجومی استفاده می‌کند و نتایج خوبی را هم کسب می کند؛ مورینیو هم به عنوان مربی که تیم‌هایش محکم بازی می‌کند همراه من است.

دوست دارم دوباره حرفم را تکرار کنم. من برای تغییر فوتبال ایرانی که انگلیسی بوده است آمده‌ام. دلیلی ندارد حالا به این موضوع فکر کنم که سیستم تیم‌های ایرانی چه ضعف‌هایی دارد.

راستش را بخواهید خوشحالم این را می‌شنوم که هواداران پرسپولیس و فوتبال ایران دوست دارند که من اینجا بمانم. من فکر می کنم طرفداران فوتبال ایران به کار صادقانه و سالم ارزش قائلند. باید قدر این هواداران را بدانم پس وظیفه دارم تجربه خودم را ارائه دهم من با سنت و فرهنگ مردم ایران زندگی کردم. من فکر می کنم آنها خیلی خوب متوجه شدند که برانکو برای تخلیه تجربیاتش در ایران و مدرن کردن فوتبال تلاش کرده است. من با سنت و فرهنگ مردم ایران آمیخته با عشق و احساس است زندگی کردم این بهترین حس است که به یک مربی خارجی داده می شود تا بتوانند نهایت تلاش خود را برای موفقیت تیم ها به خرج دهد.

در زمان تیم ملی هم من احساس می‌کنم مردم نسبت به شرایط تیم حس خیلی خوبی داشتند و اگر برخی فشارها و اتفاقات نبود همراهی به مراتب بیشتری داشتند. نمی‌خواهم وارد گذاشته شود اما خیلی خوب می‌دانم الان در پرسپولیس می‌بینند که هرچه ذره‌ای کوتاهی رخ نمی‌دهد.

هنوز چیزی مشخص نیست من نمی‌توانم در مورد این موضوع به طور قاطعانه صحبت کنم.

- با آقای طاهری توانستیم به نتایج خوبی برسیم بدون شک مدیریت، بازیکن و مربی سه ضلعی هستند که یک تیم را به موفقیت برساند من همیشه گفتم که پرسپولیس بزرگترین اسم در همین باشگاه است ماندن یا نماندن برانکو چیز مهمی نیست که بخواهیم بگوییم بزرگتر از نام پرسپولیس است. مشخص است دوست دارم در تیمی که با آن خاطره دارم و به موفقیت‌های زیادی رسیده‌ام باز هم باشم.

- عشق را. من در ایران سرد و گرم‌های روزگار را چشیدم. با مردم این سرزمین زندگی کردم. اگر قرار باشد در چمدانم چیزی بگذارم و برای خانواده‌ام ببرم عشقی است که از مردم ایران گرفتم. خوبی‌های بی حد و حصری که آنها برای من و موفقیت فوتبال ایران انجام داده‌اند. فرهنگ غنی ایران و روش زندگی مردمان این سرزمین شما را به عمق انسانیت می‌برد. من در ایران بهترین خاطره‌ها را دارم.

من جوانی‌ام را در ایران گذاشتم بهترین سال‌های عمرم را در تهران بودم. من حداکثر عشقم را در ورزش ایران ارائه دادم. آنها می‌دانند که چقدر دوستشان دارم و من هم خیلی خوب می‌دانم که این ارتباط کاملاً دو طرفه شده است. مردمی که من را خیلی راحت پذیرفتند تا در صنعت فوتبال فعالیت کنم.

این انتقادات طبیعی است و باید اتفاقا آنها را گوش داد.

ذات مربیگری حضور در بحران‌هاست. طبیعی است که باید در چنین فضایی کار کرد. این واقعیت را پذیرفتم چون چاره‌ای جز این ندارم پس باید کار کنم و کارم را در همین بحران‌ها ادامه دهم. هر روز در تیم با انواع و اقسام بحران‌های مالی و اقتصادی روبرو می‌شوم. وقتی بازیکن هر روز سراغم می‌آید و کتم را می‌کشد که پولم چه شد باید بلد باشم با او چگونه رفتار کنم. طبیعی است چنین موضوعاتی می‌تواند مشکل ساز شود. البته مشکلات فوتبال تنها مختص به مساله مالی نیست، هر روز و هر روز من باید بابت غلطک خوردن یا نخوردن زمین، افکار شخصی بازیکنان و حتی برخی مسائل مدیریتی هم با چالش‌ها دست و پنجه نرم کنم. هیچ باشگاهی نیست که بحران نداشته باشد.

- من مخالف این هستم که بگویند تیمی که پولدار است و بهترین زمین و امکانات را دارد بحران ندارد اگر اینطور بود آث میلان می‌توانست در فصل جدید بهترین نتیجه را بگیرد اما آنها در حال حاضر در رده هفتم هستند. در مورد فوتبال ایران هم همین مساله صدق می‌کند. مثلاً سپاهان و فولاد هرگز مشکل مالی ندارند اما می‌بینید که با بحران‌های ناخواسته دیگری هم روبرو می‌شوند البته من اسم مشکلات را بحران نمی‌گذارم. بلکه به آنها مسئله می‌گویم که هنوز جوابشان را پیدا نکرده‌ایم. پرسپولیس هم مشکلات مالی دارد و نمی‌توانم آنها را کتمان کنم. این مشکلی است که قطعاً روی کار هر تیمی تاثیر می‌گذارد. ولی باز هم به آن‌ها بحران نمی‌گویند و آنها را مشکلات می‌نامم که باید طی کنیم.

طبیعی است محرومیت بهترین بازیکن دو سال اخیر پرسپولیس تاثیرات بدی روی روند تیم می‌گذارد. اما همیشه هم تمام باشگاه‌های دنیا با اشتباهات ناخواسته روبرو می‌شوند. همین مثال طارمی را می‌توان خیلی ریز و دقیق مورد بررسی قرار داد باشگاه از کجا باید می‌دانست ۲ قرارداد نوشته یا تنها یک قرار دارد؟ به همین خاطر، طارمی الان محروم شده است و باشگاه هم از دو پنجره نقل و انتقالات محروم شد. می‌خواهم بگویم بزرگترین باشگاه‌های دنیا نظیر اتلتیکو مادرید و رئال و بارسا هم با این مشکلات مواجه می‌شوند. من می‌خواهم بیان کنم که اینها عمدی نیست.

نمی‌خواهم در این برهه از زمان، خیلی به موضوع تمدید قرارداد ورود کنم. زمانی که اتفاق افتاد درباره آن به طور کامل صحبت می‌کنم. اما فقط می‌خواهم بگویم یک مربی باید راه‌های رسیدن به موفقیت تیم را بسنجد. نمی‌تواند با یک لیوان کوچک وارد رودخانه‌ای شده و به خودش بگوید که من با همین لیوان کوچک، آب رود را کم می‌کنم تا به درخت‌ها و مزرعه‌ها آب بدهم. در حقیقت می‌خواهم بگویم باید شرایط را بررسی کرد و سپس بهترین راه را انتخاب کرد. من بارها گفته‌ام و باز هم می گویم که برخی مشکلات غیر فنی، قابل پیش‌بینی نیست و به همین خاطر صنعت فوتبال را جذاب کرده است.

من چند بار برای سرمربیگری تیم ملی کرواسی نامزد شده بودم. حدود ۱۷ سال است که کاندیدای حضور روی نیمکت تیم ملی کرواسی هستم. اما بعضی از مسائل آنظور که باید در کنار هم قرار نگرفت و من نتوانستم در تیم ملی کرواسی باشم. اما یادتان باشد که من ۷ سال مربی تیم ملی بودم. من مدال جام جهانی ۱۹۹۸ را دارم. تمام این رویاها را گذرانده‌ام. پس خیلی منتظر نبودم که سرمربی کرواسی شوم.

البته که حس خوبی می‌تواند باشد. اما اینگونه نبوده است که خیلی بخواهم خودم را به آب و آتش بزنم. تیم ملی کرواسی همیشه بهترین مربیان را داشته است و به عنوان یک کروات، همیشه آرزو می کنم که تیم ملی کشورم در جام جهانی بهترین نتایج را بگیرد.

او یکی از بهترین رفقایم است که بازیکن خودم بوده است. من خودم به او گفتم مربی شو. حالا برایش بهترین آرزوها را دارم.

تیم ملی برای هر کشوری بسار مهم است. ایتالیا را ببینید که وقتی به جام جهانی نرسیده با چه بحران ملی و اجتماعی روبرو شده است. مردمان ایتالیا بی‌نهایت ناراحت هستند. پس طبیعی است تیم ملی در اولویت باید باشد تا بهترین نتایج را در این رقابت‌ها بگیرد. خودم طعم این روزها که هدایت تیم های ملی را بر عهده داشته‌ام چشیدم و می‌دانم که کار بسیار بزرگی است و باید بسیاری از انتقادات را برآورده کرد. خودم به طور کامل یادم می‌آید که چقدر در آن برهه با سختی‌ها کار می‌کردم. حالا نمی‌خواهم با گفتن خاطرات گذشته، مسیر مصاحبه را عوض کنم و به آن ها هم اشاره نمی‌کنم. اما بهتر است این را بگویم که هر فردی که در راس کادر فنی قرار می‌گیرد ایده های خاص خودش را دارد و تمام ارکان فوتبالی باید تلاش کنند تا آنها برآورده شود.

من نمی‌خواهم در کار آماده سازی تیم ملی دخالت کنم. در حال حاضر هیچ چیزی مهم‌تر از موفقیت تیم ملی در جام جهانی نیست. باید با برنامه‌ای که وجود دارد کار کنیم و صحبت درباره اینکه من سکوت می‌کنم یا نه درست نیست. این برنامه موجود است و باید با همین روش، تیمم را آماده کنم و بازی‌های فشرده‌ای را هم انجام دهم. پس صحبت درباره اتفاقات دیگر زیاد جالب نخواهد بود.

من به سوالاتی که فضاسازی و تصویرسازی شده باشد پاسخ نمی‌دهم. اینکه اگر کی روش اینجا بود من به او چه می‌گفتم، واژه‌های بعیدی است که من با آنها زندگی نمی‌کنم. من با واقعیت‌ها جلو می‌روم.

تیم ملی ایران چشم انداز فوق العاده‌ای دارد. به جام جهانی رفته است و نشان داد کیفیت دارد. من این تیم را با استرالیا یا کره مقایسه می‌کنم که در مسیر افول قرار گرفته اند اما ایران در یک قرعه خیلی سخت می‌افتد و نتایح خیلی خوبی می‌گیرد اما رقبایش نظیر ژاپن و عربستان، نتایج چندان خوبی نمی‌گیرند. ایران تنها تیم ملی آسیایی است که روند صعودی داشته است. قطعا می‌تواند نتایج خیلی خوبی بگیرد. البته کسب نتایج درخشان به عواملی نظیر قرعه کشی جام جهانی هم بستگی دارد. با تمام فضای قلبم برای موفقیت تیم ملی ایران دعا می‌کنم.

تبادل دانش در صنعت فوتبال بسیار مهم است. ما از اروپا آمده‌ایم و فرصت داشتیم که با مربیان مختلف روبرو شویم. امکان تحصیل فوتبال را بصورت آکادمیک داشته‌ایم که متاسفانه مربیان آسیایی نداشته اند. مثلا باید بگویم که رشته فوتبال بیش از ۶۰ سال است که در مقطع فوق دیپلم تدریس می‌شود. از همان زمان هم فوتبال حرفه‌ای وارد کرواسی شده بود. یعنی زمانی که در ایران، فوتبال خاصی وجود نداشت ما کارهای آکادمیک را آغاز کرده بودیم. پس طبیعی است این آموزش، نیاز به زمان دارد.

نسل جدید مربیان ایرانی نظیر دایی، گل محمدی، فرکی و منصوریان بهتر از گذشته هستند. طبیعی است به ایران می‌آییم تا آموزش‌هایی را بدهیم. مربیان فعلی ایرانی نیز روز به روز بهتر می‌شوند. مربیان جوان ایرانی کاملا آموزش دیده حرکت می‌کنند و بهتر می‌شوند. دنیای امروز فوتبال، تنها و تنها دنیای انتقال تجربیات و علم فوتبال است. من می‌خواهم مثالی را از مربیان و باشگاه‌های کرواسی بزنم.

فصل گذشته سه تیم بالای جدولی کرواسی به نام های دینامو زاگرب، هایدوک و ریه کا از مربیان خارجی بهره بردند و قدرت خودشان را به رخ فوتبال کرواسی کشاندند. از طرفی شما می‌بینید که مربیان کروات دیگری در جهان توانسته‌اند نتایج بسیار درخشانی کسب کنند. من در ایران تیمم را قهرمان کردم. دالیچ و مامیچ در امارات توانستند بهترین نتایج را بگیرند. تودور با گالاتاسرای قهرمان ترکیه است. در بلژیک هم لکو توانست تیمش را قهرمان کند. در لهستان هم همینطور. در بوندسلیگا هم نماینده داریم.

در واقع مربیان کرواسی در جهان گل کاشتند اما در لیگ خودشان مربیان کشورهای دیگر توانستند نتیجه بگیرند. اینها تنها یک معنی می‌دهد که فوتبال روز دنیا می‌خواهد که تبادل دانش باید داشت.

یکی از مهم‌ترین مساله‌ها در شکل دهی تیم، همین انتخاب رهبر است. باید فردی را بین بازیکنان تیمتان پیدا کنید تا بتواند ایده‌های مربی را تمام و کمال در زمین بازی پیاده کند. ماسکرانو در بارسا و آرژانتین همین کار را می‌کند. شاید خیلی‌ها به مسی که نامدارتر است توجه کنند اما بازیکنی نظیر او و بوسکتس هستند و می‌توانند تیم را رهبری کنند. در رئال هم ماکله‌له در زمانی که زیدان در همان تیم بود توانست رهبری بسیار خوبی روی تیم داشته باشد. افت رئال در آن برهه زمانی با رفتن این بازیکن رخ داد. من هم چنین بازیکنانی را داشته‌ام. در تیم ملی بازیکنانی نظیر علی دایی و علی کریمی و یحیی گل محمدی این کار را می‌کردند. آنها رهبران خیلی قوی بودند. در پرسپولیس هم چنین بازیکنانی را دارم که حالا نمی‌خواهم اسمی از فرد خاصی ببرم.

- فوتبال در بین سه تجارت بزرگ دنیا قرار دارد. رقم بسیار بزرگی در حال گردش در همین فوتبال است. بلاتر را چطور برداشتند؟ یا نفر اول یوفا را به چه دلیل برکنار کردند؟ تنها و تنها به خاطر فساد مالی بوده است. این مشکل همه جا هست. اینکه در فوتبال ایران هست یا نیست را ورود نمی‌کنم. مهم تلاشی است که برای کاهش این فساد می شود. در آلمان چندین سال پیش یکی از بزرگترین مافیای شرط بندی را که قضات، مربیان و بازیکنان حضور داشتند دستگیر کردند. پس باید پذیرفت که باید در راستای کاهش این فسادهای مدیریتی و مالی در ارکان فوتبال ملی و بین المللی باید تلاش کرد.

بار دیگر بابت زلزله کرمانشاه به مردم این استان تسلیت عرض مي‌کنم. بدانند که به عنوان یک همنوع و کسی که مربی پرسپولیس است دستشان را به گرمی می‌فشارم و خودم را در کنار آنها می‌بینم.

نظر شما