به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «من همیشه اعتقاد داشتم که هیچگاه فارغالتحصیل نخواهم شد. به نظر من یک محقق، دانشمند، کارآفرین و... هیچگاه بازنشسته نمیشود. مگر میتوان از یک تاریخی در زندگی دیگر علم نیاموخت. دانش آموختن همیشه و در همه مراحل زندگی لازم و ضروری است و هیچگاه پایانی ندارد.» اینها صحبتهای داود مرادی است. وی متولد 1358 در تهران، متاهل و دارای یک فرزند است. مرادی تحصیلات کارشناسی را در رشته تعاون و رفاه اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی و دوره کارشناسیارشد را نیز در همان دانشگاه در گرایش جمعیتشناسی گذرانده است. وی هماکنون در حال تهیه و تدوین رساله دکتری خود در حوزه جامعهشناسی اقتصادی و توسعه است. مرادی به خبرنگار ما میگوید که علیرغم اینکه میتوانستم در مقطع کارشناسی به دلیل اخذ معدل بالا بدون آزمون در مقطع کارشناسیارشد به تحصیلات خود ادامه دهم، با شرکت در آزمون کارشناسیارشد در همان سال همزمان در رشته فلسفه و جمعیتشناسی پذیرفته شدم. به لحاظ علاقه فراوانی که به مباحث اجتماعی دارم، نهایتا رشته جمعیتشناسی را انتخاب کردم.
در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید؟
بهعنوان پژوهشگر اجتماعی روی ساختار، کارکرد و آسیبهای مربوط به نهادهای اقتصادی با رویکرد جامعهشناسانه فعالیت دارم. بهعنوان نمونه روی نقش و الزامات سازمانهای اقتصادی همچون بانکها و موسسات ارائهدهنده خدمات مالی و اعتباری و تاثیرات متقابل آنها بر جامعه تحقیق میکنم. به عبارت دیگر خود را یک محقق جامعهشناسی میدانم که با تمرکز روی پدیدههای اقتصادی، آثار و نتایج اجتماعی آن پدیده را بررسی و همچنین با کارشناسی طرحها، محصولات و خدمات مالی ارائهشده توسط سازمانها، میزان رشد و توسعه حوزههای مختلف جامعه را بررسی میکنم. مثلا میزان رشد نقدینگی در یک کشور چه تاثیری بر پسانداز خانوارها دارد. یا اینکه تاثیرات تسهیلات اعطایی بانکها در بخشها و گروههای اجتماعی چه تغییراتی را به وجود آورده است؟ یا براساس برنامه ششم توسعه اینگونه تسهیلات باید چگونه باشد؟ از اینرو میتوان با توجه به نگرش موردنظر (خرد، میانه و کلان) نتایج و بررسیهای استخراجشده را در اختیار مسئولان مربوطه قرار داد.
درخصوص کتابهایی که تاکنون تالیف کردهاید، توضیح دهید.
کتاب رهبری به شیوه مدیران برتر برایان ترسی را ترجمه و همچنین جامعهشناسی اقتصادی و صنعت بانکداری در ایران را تالیف کردهام. کتاب اول بیشتر جنبه عمومی دارد و با توجه به نگارش و موضوع مطرح شده در کتاب (رقابت و ستیز در جهان امروزی)، آن را برای ترجمه انتخاب کردم. اما کتاب دوم را با همکاری استادم رسولینژاد صاحبنظر برجسته حوزه اقتصاد تالیف کردیم. این کتاب تخصصی مناسب دانشجویان رشته جامعهشناسی توسعه، اقتصاد و کارکنان بخش صنعت بانکداری است. در این کتاب با بهرهگیری از مباحث و نظریههای اجتماعی، فرضیات و تئوریهای اقتصادی تبیین شده است.
محققان و مولفان کتاب در کشورمان با چه مشکلاتی روبهرو هستند؟
پیدا کردن ناشر در حوزه تخصصی بسیار دشوار است و اگر هم ناشر متخصصی پیدا شود بیشتر در بخش کتب درسی هستند. بیش از هشتهزار ناشر مورد تایید وزارت ارشاد وجود دارد. درواقع ناشرانی وجود دارند که هدفشان بیشتر فروش کتاب به خود مولفان است. ناشران از مولفان پول میگیرند که کتابشان را چاپ کنند و پس از آنکه کتاب چاپ شد، مجددا به خود مولفان برگشت داده میشود. به عبارت دیگر ناشران وظیفه اخذ کد از وزارت ارشاد و ارسال به چاپخانه را دارند نه توزیع و فروش کتاب به خوانندگان.
البته میتوان به مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز اشاره کرد. مشکلاتی همچون عدمتوجه به مطالعه کتاب بین افراد جامعه و داشتن سرانه پایین کتابخوانی مردم ایران، کیفیت نامناسب کاغذ و چاپ و... که خود داستان مفصلی است.
درخصوص رشته تحصیلیتان کمی توضیح دهید.
جامعهشناسی اقتصادی (Economic sociology) به مطالعه علمی پدیدههای گوناگون اقتصادی از منظر جامعهشناسی میپردازد. در واقع با عینک اجتماعی به مسائل و کارکردهای نظام اقتصادی مینگرد. به عبارت دیگر در این گرایش حوزه اقتصاد زیرمجموعه جامعهشناسی است. جامعهشناسی اقتصادی را میتوان به تمامی مطالعات شامل جنبههای اجتماعی مدرن پدیدههای اقتصادی نسبت داد. در واقع، جامعهشناسی اقتصادی را میتوان بهعنوان حوزه مشترک علم اقتصاد و جامعهشناسی در نظر گرفت.
آیا رشته تحصیلیتان ارتباطی با زمینه فعالیتتان دارد؟
از منظر بوردیو همهچیز اجتماعی است. درحقیقت تمام فعالیتهای انسانی اجتماعی است و هر بخش و حوزهای به صورت مستقیم و غیرمستقیم ارتباط عمیقی با اجتماع دارد. بنابراین علم جامعهشناسی و محققان اجتماعی در تمام کسب وکارهای امروزی حضور دارند. مثلا بانک HSBC انگلستان چندی پیش آگهی استخدام جهت جمعیتشناس و جامعهشناس داده بود یا در بخشهای مختلف بازاریابی و مدیریت حضور یک متخصص اجتماعی کاملا احساس میشود. چه طرحها و ایدههایی در همین کشورمان به نتیجه نرسیدهاند و آن هم به دلیل تقلید و کپیبرداری کورکورانه خدمات و محصولاتی است که با عرف، فرهنگ و ساختار جامعه ایران همخوانی نداشته است. پس به جرات میتوان گفت که علوم اجتماعی جایگاه ویژهای در انواع مختلف کسبوکارها داشته و در آینده افزایش هم خواهد داشت.
این رشته چگونه میتواند به توسعه کشور کمک کند؟
این رشته به بررسی علمی چگونگی دستیابی و هدفمند کردن توسعه پایدار میپردازد. بهطور یقین علمی که بتواند روشهای متناسب با رشد و توسعه را تبیین کند، خود جزئی از موفقیتهای توسعه کشور است. پس برای رسیدن به اهداف توسعه بومی که همراستا با فرهنگ، اجتماع و تامینکننده نیازهای کشور عزیزمان باشد، وجود رشته علمی جامعهشناسی اقتصادی و توسعه ضروری است.
با مطالعه تاریخچه کشورهای توسعهیافته و پیشرفته صنعتی درمییابیم که صاحبنظران جامعهشناسی سهم بسزایی در رسیدن به اهداف تعیین شده داشتهاند. معالوصف از تاکیدات مهم در این رشته، برنامهریزی و طراحی فرآیندهای مورد نیاز جهت رسیدن به توسعه پایدار است.
در حال حاضر بازار فعالیتهای کارآفرینی را برای ورود جوانان علاقهمند چطور ارزیابی میکنید؟
هر چند که خیلی از جوانان و جویندگان کار از شرایط نامناسب بازار کار و اشتغال گلایه دارند و تا حدودی این ایراد بجا و صحیح است، ولیکن با توجه به مقایسه سایر کشورهای هم رتبه (از منظر توسعه و توسعهیافتگی) با کشور عزیزمان، میتوانیم به این مهم پی ببریم که فضای داخلی بسیار مناسبتر از آنهاست. حقیقتا جوانان عزیز کشورمان میتوانند با تلاش و پشتکار لازم به خوداشتغالی مورد نظر دست یابند و خودکفا باشند. باید بدانیم که هماکنون فضای شدید رقابتی در بازار کار و اشباع کسب وکارها به حد نهایت خود نرسیده است. هنوز ایدهها و خلاقیتهای بیشماری میتوان در بخش خدمات و تولید داشت تا بهوسیله آن سهم درصدی از بازار کار را به خود اختصاص دهیم.
با توجه به راهی که تاکنون طی کردهاید، چه توصیهای برای دانشجویان و دانشآموختگان جویای کار دارید؟
بدونشک تلاش و کوشش مستمر لازمه هر موفقیتی است. هرچند نباید فراموش کنیم که امید به آینده نیز بخشی از ارکان موفقیت است. دانشجویان و دانشآموختگان باید در نظر داشته باشند که موفقیت جادهای هموار و ساده نیست! مشکلات و موانع بسیاری وجود دارد تا ما را از رسیدن به اهدافمان دور کند ولیکن مقاومت در برابر سختیهاست که درنهایت موفقیت را به ارمغان میآورد. بهطور کلی در قدم اول داشتن یک plan از پیش طراحی شده که تمامی سطوح کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را شامل شود، در قدم دوم اخذ مشاوره و استفاده از توصیههای کسانی است که در این راه دارای تجربیات ارزشمندی هستند، در قدم سوم تعامل و همکاری با گروههای علمی و دانشبنیانی است که میتوانند دیدگاه و نگرش علمی مفیدی داشته باشند و در قدم چهارم آشنایی هوشمندانه با جامعه و آگاهی و شناخت از محیط پیرامون خودشان بهمنظور حرکت در جهتی که از پیش تعیین کردند و نهایتا توکل به خالق جهانیان میتواند موفقیت را برای هر کسی تضمین کند.
* نویسنده : فرشید سلگی روزنامهنگار
نظر شما