شناسهٔ خبر: 22638171 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: راه دانا | لینک خبر

لزوم تغییر نگاه به فعالیت های پرورشی در مدارس گلستان / آسیب هایی که دانش آموزان از آن سخن می گویند

برنامه های مختلف پیشگیری در مدارس از سوی آموزش و پرورش گلستان در حال اجرا است، هرچند نتایج میزان اثربخشی آن در سال های آینده قابل اندازه گیری است اما باوجود ورود دستگاه های مختلف استانی شاخص ها به سمت بهبودی نرفته است و با اعلام رسمی استاندار گلستان، مشخص شد سن اعتیاد و آسیب های اجتماعی در گلستان کاهش یافته است که زنگ خطر بزرگی برای خانواده ها و مدیران آموزشی و فرهنگی در استان محسوب می شود.

صاحب‌خبر -

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کلاس بیست؛ مدارس استان گلستان 320 هزار نفر دانش آموز را در سنگر تعلیم و تریبت خود دارد که  9 ماه از سال تحصیلی بصورت رسمی  در آن سپری می کنند و 3 ماه دیگر را به صورت غیر رسمی  و غیر مستقیم با این نهاد آموزشی و پرورشی در ارتباط هستند .

از آنجایی که خانواده نخستین نهاد اجتماعی فرزندان است بنیاد اخلاقی  آن در بستر خانواده شکل می گیرد اما کم کم با نزدیک شدن به سن مدرسه خانواده  ها وظیفه تمام کمال تربیتی را برعهده  مدرسه می گذارند .
واژه آسیب های اجتماعی  چندین سال است که نه تنها در مدارس بلکه در جامعه  ما استفاده می شود و در سال گذشته نیز مقام معظم رهبری برای  ریشه کنی آن در کشور دستور داده است.

سن اعتیاد و آسیب های اجتماعی در گلستان کاهش یافته است

برنامه های مختلف پیشگیری در مدارس از سوی آموزش و پرورش گلستان در حال اجرا است، هرچند نتایج میزان اثربخشی آن در سال های آینده قابل اندازه گیری است اما باوجود ورود دستگاه های مختلف استانی شاخص ها به سمت بهبودی  نرفته است و با اعلام رسمی  استاندار گلستان، مشخص شد سن اعتیاد و آسیب های اجتماعی در گلستان کاهش یافته است که زنگ خطر بزرگی  برای خانواده ها و مدیران آموزشی و فرهنگی در استان محسوب می شود.

استاندار گلستان نقش فرهنگ سازی از مسیر بزرگان مذهبی و برنامه های صدا و سیما را بسیار مهم دانست و افزود: بهترین اقدام در مسیر پیشگیری آموزش خانواده و همچنین توجه به آموزش در حوزه آموزش و پرورش و دانشگاه هاست.

با توجه به اهمیت مسائل پرورشی در کاهش آسیب های اجتماعی با ورود به مدارس استان گلستان  پای درد و دل دانش آموزان هم استانی نشسته ایم .

فاطمه از فضای مجازی می نالد، می گوید: بیشتر زمانش را در اینستاگرام و تلگرام سپری می کند،  در گروه های مختلف  عضو است و  با اکانت ها و افراد مختلف ایرانی و غیر ایرانی  ارتباط دارد.

او سوم دبیرستان است می گوید: اصلا حوصله درسخواندن ندارم، دوست دارم  بادوستانم بیرون بروم و بگردم، اصلا برای چه باید درس بخوانم، همه چیز جبر است و ما دخالتی در آن نداریم، تجربی را دوست ندارم اما به خاطر مادرم باید بخوانم  و خانم دکتر شوم .

فاطمه از دوستانش در مدرسه برایمان می گوید،  از اینکه در مدرسه چیزهای زیادی یادمی گیرند، تاحالا دوبار دستش را با تیغ خط خطی کرده است، احساس لذت وشگفتی زیادی دارد .حالا او هم می تواند ادعا کند که شاخ است .

migna ir 458dfazDSC00920tt

به درو دل ما گوش نمی دهد، اینجا همه حرف کنکور، تست زدن می کنند

صبا را به ما معرفی می کند ، می گوید:  یک بار اقدام به خود کشی کرده. او هم پدر و مادر شاغل دارد، می گوید: به چیزی اعتقاد ندارم ، نماز نمی خوانم و مراسم های مذهبی را تنها برای دوست پیدا کردن می رفته است .

از اقدام به خودکشی اش می پرسم می گوید: با پسری در اینستاگرام دوست شده بودم ، شاخ پسرای گرگان بود، پس از مدتی از دوستی ساده به عاشقی بدل شد . یک سال از من بزرگتر بود ، مدرسه هایمان نزدیک نبود اما برای دیدن من کنار در مدرسه می آمد .

او ادامه می دهد: هیچکس متوجه نمی شد، انگار وجود خارجی نداشتم، دو سال با او بودم حتی با هم بیرون میرفتیم کافی شاپ خرید و .. می رفتیم، رابطه عمیقی داشتیم اما روزی آمد و گفت دیگر مرا نمیخواهد، اگر دوست دارم مانند

دوست معمولی با او باشم اما عشق و ازدواج و .. نه ظاهرا با یکی دیگر قرار گذاشته بود .عکس های اینستاگرامش هم تغییر کرد و من چون نمیتوانسنم تحمل کنم با کسد یگری باشد دست به خودکشی زدم .
و چندین قرص خوردم اما پرستار برادرکوچکترم متوجه شد و جلویم را گرفت .پرخاشگرشده بودم، تمام مدرسه هم ازدستم عاصی بودن اما نمی توانستند کاری بکنن.درسم متوسط رو به بالا بود، ماهانه کمک به مدرسه داشتم .

بعد از آن از همه چیز و همه کس بدم آمد، شروع کردم به سیگار کشیدن، آرامم می کرد.بعد از مدتی با علی دوست شدم ، ترم یک دانشگاه بود رابطه مان حدود ششماه طول کشید  و بعد رابطه های دیگر ..نمی دانم شاید الان ده تا یا بیشتر شده باشند .

از او درباره مدرسه اش می پرسم از اینکه چرا به مشاور مدرسه اش چیزی نگفته، می گوید: اینجا کسی  به درو دل ما گوش نمی دهد، اینجا همه حرف کنکور، تست زدن می کنند برای برنامه ریزی درسی باید پیش مشاور برویم که آن هم مشاور موسسه دارم .

20141216 083041

مقصر کتاب های درسی هستند!

المیرا  دختر منظبطی در مدرسه است  ، از او درباره خون بازی در مدرسه شان می پرسم ، می گوید: خبردارم خیلی از همکلاسی هایش این کار را انجام می دهند، و در صفحه اینستاگرامشان می گذارند .
او می گوید: به نظرم مقصر کتاب های درسی هستند که چیزی  برای یادگیری بیشتر برای ما ندارند  و معلمانمان هم اهمیتی نمی دهند و همه اش  می گویند مگر ما چقدر حقوق می گیریم که عمیق تر درس بدهیم .

پدر و مادرها هم نظارتی به درس دادن معلمان و درس خواندن ندارند

المیرا ادامه میدهد: پدر و مادرها هم نظارتی به درس دادن معلمان و درس خواندن ندارند و همه اش در کارهای خودشان غرق هشتند و نمره های پایان سال را می بینند.
برخی از دانش آموزان و خانواده ها از حضور معلمان غیر مرتبط در کلاس ها شکایت دارند و می گویند: معلمان غیر متخصص در کلاس ها به جای اینکه سوالات دانش آموزان را پاسخ دهند خود ایجاد شبهه می کنند
مرتضی هم دانش آموز یکی از دبیرستان های شهرستان مینودشت است، او  عضویت در تشکل های دانش آموزی را تاحدی کمک کننده می داند اما می گوید: نباید موازی کاری در بین برنامه های و بعضا تناقض دربرنامه های تشکلی باشد.
او  از  حذف درس ها و اشکال ارزشی برخی کتب درسی گلایه می کند و می گوید: شهید فهمیده که یک روز از تقویم را برای شهادتش نام گذاری میکنند حذف می کنندو و خالکوبی های بازیکن خارجی رامی گذارند .

نمازخانه مان موقع نماز جماعت خالی است

از او درباره برپایی نماز جماعت در مدرسه شان می پیرسم می گوید: زنگ نماز به آن صورتی که همیشگی باشد نداریم، نمازخانه مان موقع نماز جماعت خالی است به نظرم به خاطر این است که خود معلمان  حتی به درس های دینی و مسائل مذهبی چندان اهمیتی نمیدهند .
او می گوید: حتی در زمان محرم یکی از معلمنشان گفته بود سیاه پوش کردن مدرسه باعث افسردگی دانش آموزان می شود در حالی که بسیاری از هم مدرسه ای هایمان به خاطر بی اعتقادی از پرخاشگری وافسردگی رنج می برند.

10052

اعتیاد و سیگار کشیدن و ارتباط های پرخطر آسیب های مدارس

مرتضی عمده آسیب های اجتماعی در مدرسه شان را اعتیاد و سیگار کشیدن دانش آموزان و ارتباط های پرخطر می داند .

مدارس غرب استان نیز از مسائلی از این دست خالی نیستند، "محمدعلی" دریکی از دبیرستان های غرب استان درس می خواند، می گوید: مدیر و معلمان مدرسه ما فقط به درس و نمره کار دارند، اهمیت نمی دهند که از لحاظ

اعتقادی و اخلاقی به کجا می رویم؟  و تمام سنجش  و تشویق آنان آموزشی است و ما هم سعی می کنیم که با تقلب هم شده نمره هایمان بالا باشد.

اما رضا ریشه آسیب های روانی خود را طلاق پدر و مادرش می داند و می گوید: زندگی کردن با پدربزرگ و مادر بزرگ آزادیهای زیادی را برایم فراهم کرده است و چون آنها کم حوصله  و بی حوصله هستند ارتباطی با آنها ندارم و با دوستانم هستم.

او می گوید: پایه نهم هستم و به دلیل دعواهای مکرر پدر و مادرم مشکلات روانی زیادی داشتم،  در مدرسه پرخاشگر و نا آرام هستم، اما مدیران و معلمان مرا درک نمی کنندو  فقط تنبیه ام می کنند .هفته ای چندین بار دوستان مدرسه قلیان می کشیم.

602287 BafhS1ha

مسائل پرورشی مدرسه تنها موسیقی و آواز است

اما سری هم به مدارس تیزهوشان شهرستان ها زدیم، جایی که بدون شک نخبه های استان از لحاظ درسی هستند اما ظاهرا مسائل پرورشی در این مدارس تنها به موسیقی، آواز ختم می شود.

رکسانا می گوید: هرچند باید معلمان مدارس خاص از بهترینها باشند اما ظاهرا پرداختن به مسائل دینی از سوی بهترین ها مورد توجه نیست  هرچند نمیتوان به تمام معلمان مدرسه تعمیم داد .

آتوسا می گوید: حجم کتاب های درسی ما زیاد است و معلمان ما هم به همین دلیل به سرعت از کنار برخی دروس با اهمیت رد می شوند .

او ادامه می دهد: نماز  را هم به همین خاطر کنسل می کنند و می گویند هرکس وقت نماز بیرون برود دیگر توضیح نمیدهند و این خود یک نوع ضد تبلیغ در مدرسه محسوب می شود .

به نظر می رسد؛ تربیت درست زمانی انجام می شود که دو نهاد آموزش و پرورش و خانواده در کناریکدیگر باشند حال آنکه عملا چنین چیزی را مشاهده نمی کنیم.

 

انتهای پیام/

 

نظر شما