شناسهٔ خبر: 22619584 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

«آنچه اتفاق افتاد»؛ هیلاری رودهام کیلینتون؛ فریبا جعفری نمینی؛ نسل نو اندیش آنچه ترا نکشد، نیرومندترت می سازد!*

انتخابات 2016 از بسیاری جهات در تاریخ آمریکا بی‌سابقه بود، این کتاب در مجموع از دید طرف بازنده انتخابات بی کم و کاست به روایت اتفاق مهمی که در حاشیه و متن این رخداد تاریخی به وقوع پیوسته سخن بگوید. اما این همه‌ی کتاب نیست...

صاحب‌خبر -

«آنچه اتفاق افتاد»

نویسنده: هیلاری رودهام کیلینتون

ترجمه: فریبا جعفری نمینی

ناشر: نسل نو اندیش، چاپ اول، 1396

431 صفحه، 39900 تومان

*****

 در سال‌های دور و نزدیک کتاب‌های بسیاری بوده‌اند که از دل شکست‌های نویسندگانشان بیرون آمده‌اند، آثاری که در واقع به نیت التیام زخم‌های روحی نویسنده، به روی کاغذ می‌آیند و از آنجا که انرژی زیادی پشت آنها جمع شده آثاری پر احساس و خواندنی از کار در می‌آیند که بر دل خوانندگان نیز می‌نشیند. «آنچه اتفاق افتاد» اثر هیلاری کیلینتون که با ترجمه فریبا جعفری نمینی به همت نشر نسل نو اندیش به بازار آمده، از دل چنین موقعیتی بیرون آمده است. کتابی که نویسنده‌اش قرار بود بعد از نخستین ریاست جمهوری سیاهپوست تاریخ آمریکا، به نخستین زن رئیس جمهور در تاریخ این کشور بدل شده و تجسم عینی آن چیزی باشد که به عنوان دموکراسی امریکایی در جهان تبلیغ می شود. اما در نهایت ناباوری درست در زمانی که اغلب صاحب‌نظران پیروزی او را قطعی می‌دیدند، از رقیب جمهوری خواهش شکست خورد، آن هم نه یک سیاست‌مدار متعارف جمهوری‌خواه که یک تاجر نه چندان خوشنام، با انبوهی از نظرات عجیب و غریب و متحجرانه که در ابتدای حضورش در انتخابات اصلا جدی گرفته نمی‌شد.

اما چه اتفاقی افتاد که آمریکایی‌ها ترجیح دادند به جای هیلاری کیلینتون با آن همه مقبولیت (لااقل در قیاس با دونالد ترامپ) به مردی رای دهند که نظرانش ناپخته، شتابزده و حتی خطرناک جلوه می‌کرد. کتاب «آنچه اتفاق افتاد» درواقع به نیت پاسخ‌گویی به همین سوالات نوشته شده است که به ذهن بسیاری از طرفداران او و ناظران ماجرا خطور می‌کند. او به شیوه همه آمریکایی‌ها ، با بازگویی این شکست برای خود و دیگران، قصد عبور از آن و نگریستن به آینده را دارد؛  اکنون که این اتفاق افتاده چه باید کرد؟ «این داستان آن چیزی است که بر سر سرزمین آمریکا آمد، داستان اینکه چرا تا این اندازه از هم جدا افتاده‌ایم و باید برای آن چه کنیم.»

این کتاب که در سپتامبر 2016 به بازار آمد  و خیلی زود در صدر پرفروشترین کتاب‌ها قرار گرفت. انتشار 300 هزار نسخه از آن در مدتی کوتاه «آنچه اتفاق افتاد» را به پرفروش‌ترین کتاب غیر داستانی 5 سال گذشته امریکا بدل کرد.

این کتاب با مقدمه‌ای کوتاه از هیلاری آغاز می‌شود که در آن به توضیح درباره احساسش در قبال شکست در انتخابات و تصمیمش برای بازگویی آنچه در طول دو سال مبارزات انتخاباتی رخ داد، پرداخته است:  «این کتاب داستان مسیری است که در این دو سال پیموده‌ام. نوشتن این کتاب کاری آسان نبود، زیرا ناچار بودم بار دیگر این مسیر را از ابتدا تا انتها طی کنم و بار دیگر خشم و غم ناشی از آن را تجربه کنم. در حین نوشتن، بارها ناچار شدم، از پشت میز کار بلند شوم، به پشت دراز بکشم، چشمانم را ببندم و تلاش کنم ذهنم را از این احساسات آزار دهنده خالی نمایم. نوشتن این کتاب از جنبه دیگری نیز برای من دشوار بود، به راستی حساب زمان‌هایی که پشت میز آشپزخانه نشسته و مشغول نوشتن بودم و ناگهان با دیدن و شنیدن یک خبر فوری از تلویزیون، سرم را به زیر می‌انداختم، آه می‌کشیدم و خودکار قرمز را برمی‌داشتم تا آنچه را نوشته بودم بازنگری کنم، از دستم در رفته است. زمانی که نگارش این کتاب تمام شد، احساس کردم، برای رویارویی با آینده آماده‌ام...»

هیلاری کیلینتون کتاب خود را در پنج بخش که به چهارده فصل تقسیم می‌شود نوشته است.«استقامت»، «رقابت»، «خواهرانه»، «ناامیدی» و «انعطاف پذیری» عناوین بخش‌های مختلف کتاب را تشکیل می‌دهند. هر فصل با جمله‌ای قصار از چهره های نامدار تاریخ اندیشه و سیاست آغاز می‌شود که در ارتباط با محتوای آن است. عنوان کتاب به شگفت‌زدگی ناباورانه بسیاری از مردم آمریکا و به خصوص نویسنده از پیروزی ترامپ در انتخابات دارد.  هیلاری در سرتاسر کتاب کوشیده از در رهگذر بازگو کردن خاطراتش به بیان دلایل این اتفاق بپردازد. او از چگونگی مبارزات انتخاباتی اش می‌گوید، از اشتباهاتش در این راه پرده برمی دارد، به عدم پایبندی رقیبش به اخلاق انتخاباتی می‌پردازد، به ماجرای حاشیه‌ساز ایمیل‌هایش اشاره می‌کند، از نحوه دخالت و تاثیر‌گذاری روس‌ها در انتخابات آمریکا رازگشایی می‌کند و.... درنهایت می‌کوشد که نشان دهد چگونه بعد از چنین شکستی توانسته بر تلخی و ناامیدی خود غلبه کرده و دوباره زندگی را از سر بگیرد.

 انتخابات 2016 از بسیاری جهات در تاریخ آمریکا بی‌سابقه بود، این کتاب در مجموع از دید طرف بازنده انتخابات بی کم و کاست به روایت اتفاق مهمی که در حاشیه و متن این رخداد تاریخی به وقوع پیوسته سخن بگوید. اما این همه‌ی کتاب نیست، اثر حاضر در عین حال تصویری بدون رتوش ار فضای سیاسی آمریکا ترسیم می‌کند، از وجود تبعیض نژادی در آن سخن می‌گوید و به چالش‌هایی که یک زن در دنیای سیاست از نوع آمریکایی‌اش، با آن روبه روست می‌پردازد.

از انتخابات پرفراز و نشیب آمریکا زمان زیادی نگذشته، بسیاری از اتفاقاتی در آن رخداد توسط رسانه‌ها به گوش مردم رسیده است. آنچه به کتاب حاضر جذابیت می‌بخشد، بازگویی مجدد این اتفاقات نیست، بلکه زاویه نگاهی است که نویسنده بدان داشته است و علاوه بر بازگویی نکات پشت پرده، با تحلیلی که در خلال این روایت ارائه می‌کند توجه مخاطب را به نکات مهمی که از دیدش پنهان مانده جلب می‌کند. هیلاری در چگونگی روایت این ماجرا نیز از شگردهایی بهره می‌برد که به آن کیفیتی دراماتیزه می‌دهد.

شروع کتاب هوشمندانه و تاثیرگذار است. هیلاری و همسرش به مراسم ادای سوگند دونالد ترامپ دعوت شده‌اند، نه به خاطر اینکه هیلاری رقیب ترامپ بوده، بلکه به عنوان همسر یکی از رئیس جمهور‌های قبلی آمریکا، کسی که زمانی بانوی اول کاخ سفید بود، باید در این مراسم حاضر شود... مراسمی که حضور در آن برای او بسیار دشوار است اما باید تصمیم خود را بگیرد . به این ترتیب راوی روایتش را از دل اتفاق آغاز می کند، اتفاقی که برای برخی آمریکایی ها درحکم فاجعه بود و با همین شروع پرکشش خواننده با راوی همراه می‌شود، تا ببیند چه برسر آنها آمده و چگونه باید آن را تاب بیاورند.

 

*با اشاره به جمله قصاری از نیچه که نویسنده کتاب در ابتدای فصل نخست از آن استفاده کرده است

نظر شما