شناسهٔ خبر: 22608483 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

شیعیان امارات متحده عربی - بخش اول

پیشینه اسلام و تشیع در سرزمین امارات متحده عربی

برخی بر این باورند که پیشینه تشیع در امارات، به قبیله بحارنه برمی‌گردد که ممکن است در حدود سیصد سال پیش، با قبول مذهب تشیع از قبایل نعین به وجود آمده باشد.

صاحب‌خبر -

 

چکیده

امارات متحده عربی کشوری مسلمان در جنوب غرب آسیا به شمار می‌آید که شانزده درصد از جمعیت آن شیعه است. چند دیدگاه متفاوت درباره پیشینه پیدایش شیعه در امارات، وجود دارد. برخی بر این باورند که پیشینه تشیع در امارات، به قبیله بحارنه برمی‌گردد که ممکن است در حدود سیصد سال پیش، با قبول مذهب تشیع از قبایل نعین به وجود آمده باشد؛ برخی دیگر معتقدند شیعیان این کشور، از ساکنان اصلی و بومیان ناحیه هستند و برخی دیگر اعتقاد دارند ورود شیعه به امارات، با اوج صنعت صید مروارید در این کشور و ورود بازرگانان ایرانی و هندی به آن‌جا همراه بوده که دور از انتظار نیست. هم‌چنین می‌توان از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان عاملی مهم، در گرایش مردم این کشور به مذهب تشیع یاد کرد. بررسی جامعه شیعیان امارات متحده عربی از لحاظ سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی، از مهم‌ترین دغدغه‌های این مقاله است.

کلیدواژه ها

امارات متحده عربی؛ اسلام؛ تشیع؛ وضعیت سیاسی؛ اقتصاد؛ فرهنگ؛ مذهب؛ ساختار اجتماعی

مقدمه

آسیا مهد سه دین بزرگ یعنی اسلام، مسیح و یهود است و خورشید تمدن از این قاره به نقاط دیگر تابیدن گرفت. از طرفی تشیع نیز یک عنوان کلی است که پیشینه تاریخی و فرقه‌های مختلفی دارد. از بدو پیدایش تشیع، شیعیان بنا به مقتضیات تاریخی، در سراسر سرزمین‌هایی پراکنده شدند که امروزه از آن با نام «جهان اسلام» یاد می‌شود. به علاوه، حکومت‌هایی محلی ایجاد شدند که نقش اساسی در گسترش و تحکیم مذهب تشیع ایفا نمودند. تا پیش از تشکیل دولت- ملت‌ها، همه شیعیان زیر لوای یک، دو یا نهایت سه امپراتوری زندگی می‌کردند، ولی با شکل‌گیری مرزهای ملی، محل زیست گروه‌های مذهبی در همان نقاط تثبیت شد.

از این‌رو، جهان تشیع به عنوان یکی از مؤلفه‌های مؤثر در مکتب شکوهمند اسلام، نیازمند شناخت و بازبینی عالمانه است تا بتوان گام‌های مؤثری در جهت ارتقا و انتشار معارف و عقاید حقه آن برداشت. برای رسیدن به این مهم، شناخت، تجزیه و تحلیل، بررسی و بازشناسی جوامع مذهبی و دینی شکل‌گرفته در مناطق جغرافیایی گوناگون، از پیش‌نیازهای ضروری است.

اطلاعات چندانی درباره شیعیان امارات متحده عربی، در اختیار نیست. «اسلام» دین رسمی این کشور است و فرهنگ این مردم، مُلهم از دستاوردهای آن است؛ بنابراین اسلام خیمه‌ای است برپا شده که تمامی مردم را به سوی خود می‌خواند تا از هر خطر و آسیبی محفوظ بمانند. به نظر می‌رسد که اسلام به خوبی می‌تواند نقش وحدت‌آفرینی در میان کشورهای خاورمیانه از جمله امارات متحده عربی ایفا کند؛ زیرا نقش هم‌بسته‌سازی اسلام، از آن جهت است که عملاً بر تمام جنبه‌های زندگی تأثیر می‌گذارد و با تجویز دستورهای اخلاقی، تمامی مسلمانان را بی‌توجه به نژاد یا زبان، به صورت یک جامعه معنوی (امت) متحد درمی‌آورد.

ورود تشیع به امارات متحده عربی، به قرن نوزدهم میلادی برمی‌گردد که هم‌زمان با بحرین و شرق عربستان سعودی به‌واسطه اوج صنعت صید مروارید در این کشور و ورود بازرگانان ایرانی و هندی به آن‌جا همراه بود. آمار داده شده در مورد جمعیت شیعیان این کشور نیز متفاوت است. در حال حاضر 96% مردم این کشور مسلمان هستند که 80% را اهل تسنن، 16% را شیعیان و 4% را دیگر مذاهب (مسیحی، ‌هندو، زرتشتی و ...) تشکیل می‌دهند، اما روابطی که میان دو جامعه بزرگ اسلامی این کشور برقرار است، می‌تواند برای کشورهای اسلامی دیگر نیز آموزنده باشد؛ زیرا همه فرق اسلامی در جامعه امارات متحده عربی، در وضعیت نسبتاً خوبی در کنار یک‌دیگر زندگی می‌کنند و ارتباط اقلیت شیعیان با غیرشیعیان، مسالمت‌آمیز و محترمانه قلمداد می‌شود.

اقلیت شیعی از هر گونه تحرک سیاسی در این کشور منع شده‌اند. این فشار به جهت نفوذ و تسلط وهابیت[1] در ارکان حکومت شدت بیش‌تری دارد. در مجموع تبعیض و بی‌عدالتی در این کشور، کاملاً مشهود است و هیچ‌یک از شیعیان نتوانسته‌اند حتی به تعداد معدودی از پست‌های حکومتی غیر کلیدی دست یابند. گرایش شیعیان در این کشور بیش‌تر به سمت بازرگانی و تجارت است، با این حال رگه‌هایی از اعتراض و مخالفت‌های پنهان با هیأت حاکمه در امارات دیده می‌شود.

بنابراین، ضرورت مطالعات علمی در حوزه‌های عمومی زندگی سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی شیعیان، از جمله در مدارس و حوزه‌های علمیه، مسائل فرهنگی، علما، عزاداری و نظایر آن به شدت احساس می‌شود.

پژوهش حاضر صرفاً گامی آغازین در این جهت است که انتظار می‌رود دیگر پژوهش‌گران آن را تکمیل کنند و به سرمنزل مقصود برسانند.

پیشینه اسلام و تشیع در سرزمین امارات متحده عربی

اطلاعات چندانی درباره پیشینه ورود اسلام و تشیع به امارات متحده در اختیار نیست. در قرن‌های دوازدهم و سیزدهم قبل از میلاد، از درون شبه‌جزیره به کرانه‌های خلیج فارس آمدند و در این نواحی سکنی گزیدند. این منطقه بعدها به تصرف ایرانیان و سپس اسکندر مقدونی و سرانجام به تصرف اشکانیان درآمد و تا ظهور اسلام، بت‌پرستی دین مردم این نواحی بود.

 اسلام در قرن اول هجری و به فاصله کمی بعد از وفات رسول خدا (ص) توسط عمروعاص به این سرزمین راه یافت. امروزه مذاهب اسلامی موجود در امارات متحده عربی عبارتند از: شافعی، حنبلی، مالکی، حنفی، امامی (شیعه) و اباضی. اباضی‌ها در اقلیت مطلق به سر می‌برند و تعدادشان ناچیز است، در مقابل، اکثر مردم پیرو مذهب مالکی هستند. قبلاً فرقه‌های اسماعیلیه و علی‌اللهی نیز در امارات وجود داشته‌اند، ولی این فرقه‌ها با مرور زمان از بین رفته و یا پیروان آن کوچ نموده و یا این‌که به اسلام روی آورده‌اند. به طور کلی، اکثریت ساکنان امارات مسلمان هستند. بومیان و مهاجران عرب، سنی و مهاجران ایرانی شیعه هستند.

تلقی و ذهنیت هر فرد عرب اصیل از اسلام، به‌گونه‌ای است که میان اسلام و عربیت پیوندی عمیق و ناگسستنی می‌بیند. او علاوه بر یک عرب، مسلمان نیز هست و اسلام هم‌چون عربیت از دیدگاه او جایگاه ویژه و پرارزش خود را دارد. البته مفهوم عربیت برای آن‌ها با آن‌چه ناسیونالیست‌های عرب معاصر می‌فهمند و باور دارند متفاوت است. اسلام از مهم‌ترین عوامل شکل‌دهنده اخلاق و ویژگی‌های عربیت عشیره‌ای است.

فهم مردم بومی امارات از اسلام به شدت تحت تأثیر اصول و معیارهای عربیت عشیره‌ای قرار دارد. مردم امارات پیوسته به اسلام تکیه و تأکید دارند، به ویژه که اسلام تنها عامل وحدت‌بخش و یک‌پارچگی مردم بوده، می‌تواند سلامت اخلاقی و اجتماعی آنان را تضمین کند. نظام حاکم نه‌تنها در برابر دین اسلام موضع‌گیری نمی‌کند، بلکه از آن به عنوان حربه‌ای برای مقابله با جناح‌های تندرو استفاده می‌کند. اندیشه اسلامی در این سرزمین، این سلسله تحولاتی را که دنیای عرب و برخی از کشورهای اسلامی شاهد آن بوده‌اند، از سرنگذرانده است و شخصیت‌های دینی امارات، عموماً فاقد پختگی و تجربیات ارزشمند هستند و اصولاً اغلب علمای دینی، از افراد غیربومی و از کشورهای اسلامی به ویژه مصر و سوریه اعزام می‌شوند و برای تدریس و تبلیغ و ارشاد انجام وظیفه می‌نمایند.

نفوذ فرهنگ غرب و غرب‌گرایی، تنها عاملی است که اسلام را در این کشور تهدید می‌کند. اخیراً تهاجمات فرهنگی غرب در امارات بیش‌تر جنبه فکری و فرهنگی به خود گرفته، در حالی‌که در گذشته تنها جنبه مصرفی و سبک زندگی را دربر می‌گرفت و تنها این جنبه رواج داشت. مهاجرت‌های وسیع ملت‌های اروپایی و قومیت‌های دیگر و پیروان مذاهب غیراسلامی، بر این روند سریع، بیش‌تر اثر گذاشته است. مردم امارات از انقلاب اسلامی ایران به گرمی استقبال کردند، البته استقبال آن‌ها به دلیل آن نبود که خواهان انقلابی مشابه در کشور خود باشند، بلکه از این‌که می‌دیدند مسلمانان توانسته‌اند بر رژیم ضداسلامی شاه پیروز شوند، به هیجان آمده، پیروزی اسلام را جشن گرفتند.

براساس تحقیقات به‌دست‌آمده، شاید بتوان گفت در کشورهای خلیج فارس، ادغام و اتحاد در هیچ کشوری همانند امارات متحده عربی میان اهل تسنن و تشیع، صورت نگرفته است. در امارات، در طول تاریخ، هیچ‌گاه مسأله‌ای به نام تشیع آن‌طور که در سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و کویت به چشم می‌خورد، مطرح نبوده است. دلیل این امر را می‌توان به سیاست دولت امارات در امر ادیان و وجود گروه‌های مختلف اقلیتی و دینی دانست. (نواب، 1393، ص129-130)

ورود شیعه به امارات، با اوج صنعت صید مروارید در این کشور و ورود بازرگانان ایرانی و هندی به آن‌جا همراه بود. شیعیان این کشور، متعلق به قبیله بحارنه هستند که ممکن است این قبیله در حدود سیصد سال پیش، با قبول مذهب تشیع از قبایل نعین به وجود آمده باشند؛ گرچه بعضی‌ها معتقدند این مردمان، از ساکنان اصلی و بومیان ناحیه هستند که به دست اعراب شکست خورده‌اند. تمام مردم قبیله شیعه هستند و به تجارت و کشاورزی اشتغال دارند. (متقی‌زاده،1384، ص155)

به طور کلی، ویژگی‌های شیعیان ساکن در امارات متحده، عبارتند از: گرایش مذهبی سنتی، دوری از سیاست، اشتغال به کار و تجارت، بی‌میلی به امور داخلی کشور، پرهیز از ایجاد هرگونه تنش و حساسیت مذهبی، نژادی، سیاسی و ابراز تمایل به مراجع تقلید نجف، هراس از ارتباط و نزدیکی با مراکز و سازمان‌های جمهوری اسلامی و بی‌اعتنایی به انقلاب اسلامی. وجود این گرایش‌ها، ایجاب می‌کند تا با لطافت خاصی با شیعیان رابطه برقرار نمود و بدون هیچ‌گونه حساسیت و تنش، از طریق برنامه‌های سنتی ولی بامحتوا و هدفمند، راحت‌تر در آن‌ها نفوذ کرد.

«گیرتز» بر این مبنا، به تعریفی از دین می‌رسد که به نظریه خلاصه‌شده دین بیش‌تر شبیه است. وی دین را چنین تعریف می کند:

دین نظامی از نمادهاست که کارکردش استقرار روحیات و حالات و انگیزش‌های نیرومند، قانع‌کننده و پایدار در انسان‌ها، از طریق صورت‌بندی مفاهیمی از نظم عمومی جهان هستی است. پوشاندن این مفاهیم با هاله‌ای از واقعیت همراه بوده که این حالت‌ها و انگیزش‌ها به طور بی‌مانندی واقع‌بینانه به نظر آید. (Geertz,1973, p.90)

بنابراین، مردم امارات، اسلام را به عنوان یک دین و تمدن اسلامی و همانند یک واقعیت و میراث تاریخی پذیرفته‌اند. نظام حاکم، نه‌تنها در برابر دین اسلام موضع نمی‌گیرد، بلکه از آن به عنوان حربه‌ای برای مقابله با چپ‌گرایی و رادیکالیسم استفاده می‌کند.[2]

موقعیت جغرافیایی و آماری

در محل پیوستن خلیج فارس به دریای عمان، قسمتی از خاک جزیره‌العرب به صورت شبه‌جزیره‌ای مثلث‌شکل در داخل دریا پیشروی کرده که امروز به آن کشور امارات متحده عربی[3]  گفته می‌شود. (جعفریان، 1388، ص451) مساحت این کشور 83600 کیلومترمربع است که در نیم‌کره شمالی، نیم‌کره شرقی، در جنوب غربی قاره آسیا در خاورمیانه و در ساحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان واقع شده است.

این کشور در محدوده جغرافیایی بین مدار 22 درجه و 00 دقیقه تا 26 درجه و 30 دقیقه عرض شمال و بین نصف‌النهار 51 درجه و 00 دقیقه تا 56 درجه و 30 دقیقه طول شرقی واقع گردیده و آب و هوایی عمدتاً گرم و خشک و کم‌باران دارد. از شمال به خلیج فارس و کشور ایران، از شرق به دریای عمان و کشور عمان، و از جنوب و غرب به عربستان سعودی محدود می‌شود و هشتصد کیلومتر از سواحل خلیج فارس را به خود اختصاص می‌دهد. جمعیت این کشور در سال گذشته بیش از پنج میلیون نفر برآورده شده است.

ابوظبی مرکز حکومت آن است، ولی دوبی، کانون اقتصادی و شارجه، مرکز فرهنگی آن به شمار می‌آید. این کشور از لحاظ استراتژیک دارای موقعیتی حساس و حیاتی است و در طول ورودی‌های جنوبی تنگه هرمز و نقطه مهم ترانزیتی برای صادرات نفت خام جهان قرار دارد. براساس آخرین تقسیمات کشوری، امارات متحده عربی از هفت ایالت (امارت) تشکیل گردیده که به صورت فدرالی (فدراسیون) اداره می‌شوند که عبارتند از: ابوظبی، ام‌القوین، دوبی، رأس‌الخیمه، شارجه، عجمان و فجیره.

براساس جغرافیای انسانی این شیخ‌نشین، در حال حاضر جمعیت امارت متحده از لحاظ قومی به سبب تحولات اجتماعی و اقتصادی این کشور به شدت متحول شده است. فقط 19% از جمعیت اماراتی و بقیه غیراماراتی هستند که قومیت‌های آسیای جنوبی (50%) و شرق و غرب آسیا (8%) را شامل می‌شوند. اسلام مذهب رسمی این کشور است که از کل جمعیت، 96%  مسلمان و 4% پیرو ادیان مسیحی، ‌هندو، زرتشتی و ... هستند. به بیانی دیگر، بیش از 80% جمعیت امارات، مهاجرانی از کشورهای ایران، هند، پاکستان، فلسطین و غیره هستند.

 از غربی‌ها نیز حدود 6% در این کشور زندگی می‌کنند. (جعفریان، 1388، ص451) به طور تقریبی بنابر آمار رسمی، می‌توان گفت که مسلمانان شیعه 16% از کل جمعیت و حدود 20% جمعیت مسلمانان این کشور را به خود اختصاص می‌دهند. بیش‌تر جمعیت شیعیان در دوبی ساکن هستند. این امیرنشین از پرجمعیت‌ترین امیرنشین‌های امارات متحده به شمار می‌آید.

96% از ساکنان این کشور مسلمانان و بقیه (بیش از یکصد هزار نفر) مسیحی هستند که جمعاً 9 کلیسا در ابوظبی، دوبی، شارجه و العین دارند. از کل مسلمانان نیز حدود 7% شیعه هستند. (گلی زواره،1389، ص226) طبق آمارهای رسمی، شیعیان 6/6% جمعیت را شامل می‌شوند. در سال 1979میلادی این تعداد از نظر رقمی حدود شصت هزار نفر بوده است. (جعفریان، 1368، ص48) فرانسوا توال، نویسنده کتاب ژئوپلیتیک شیعه نیز معتقد است حدود 6% جمعیت این کشور شیعه‌ هستند و بیش‌تر این شیعیان در امیرنشین دوبی مستقرند.

تاریخ مهاجرت شیعیان خوجه اثنا‌عشری به دوبی، به اوایل دهه 1960 بازمی‌گردد. پس از وقوع انقلاب زنگبار که شمار فراوانی از خوجه‌های اثنا‌عشری مقیم این جزیزه اخراج شدند، بسیاری از افراد رهسپار تانزانیا و کنیا و برخی از آنان نیز راهی کشورهای اروپایی، هند و پاکستان و برخی دیگر به‌واسطه ارتباط‌های دوستانه سالخوردگان خوجه مقیم زنگبار و شیخ راشدبن‌مکتوم، به دوبی مهاجرت کردند. هم‌چنین در اوایل دهه 1970 نیز چند تن از خوجه‌ها به دوبی آمدند و کم‌کم حدود 25 خانواده در این شهر ساکن شدند. در آن دوران، خوجه‌ها مراسم دینی خود را به دلیل نداشتن مسجد و امامباره مستقل، در محافل ایرانیان و پاکستانی‌ها برگزار می‌کردند.

سرانجام رهبران و از جمله حاج‌اکبر جستا، با هدف استقلال اعضا و نداشتن سنخیت فرهنگی و اجتماعی با دیگر شیعیان، احداث و تأسیس جماعتی ویژه را در رأس برنامه‌هایشان قرار دادند. جماعت خوجه در سال 1974 با جمع‌آوری کمک‌های نقدی، مسجد و حسینیه‌ای را با نام «مرکز مسلمانان شیعه خوجه اثنا‌عشری دوبی» با نظارت حاج عبدالرسول فاضل در دوبی تأسیس کردند. در پی کمبود فضا برای برگزاری مراسم و مجالس مذهبی، جماعت دوبی به منطقه فریج انتقال یافتند و در سال 1977 به امامبارگاه محمدشاه معروف به امامبارگاه یا حسینیه گراشی‌ها رفتند.

در سال 1979، در پی درخواست رسمی شیعیان خوجه از آیت‌الله سیدمحسن حکیم و درخواست ملااصغر از سیدمهدی حکیم برای فراهم آوردن تسهیلاتی برای خوجه‌ها، قطعه زمینی تقدیم گردید. امامبارگاه ساتوا (صفوه) در سال 1981میلادی با نظارت حضرت آیت‌الله سیدمحسن حکیم، به منزله مرکز اصلی جماعت دوبی فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد.

حسینیه صفوه از آن زمان تاکنون، مهم‌ترین مرکز تجمع شیعیان خوجه اثنا‌عشری به شمار می‌رود. آنان علاوه بر برگزاری مراسم و مناسبت‌های بزرگ دینی خود، از امکانات فرهنگی و ورزشی این امامبارگاه نیز بهره‌مند هستند. این حسینیه دارای بخش آموزشی، کلوپ ورزشی جعفریه، کمیته رفاه، شورای ازدواج و کفن و دفن و نظایر آن است و همه اعضای جماعت می‌توانند از خدمات آن استفاده کنند.

 فعالیت جماعت شیعیان خوجه دوبی زیر نظر اداره «اوقاف الجعفریه الخیریه دوبی» با عنوان «مطعم تانزانیا» ثبت شده است و بر پایه قانون اساسی مدون انجام می‌شود. (عرب‌احمدی،1389، ص280ـ283) به طور کلی، این تمرکز در مهم‌ترین امیرنشین نفتی فدراسیون، در واقع پدیدآورنده همان مسائل و مشکلاتی است که سایر امیرنشین‌ها با آن مواجه هستند؛ به ویژه این که ایران در دوبی نیز همانند بحرین، نفوذ عمده‌ای دارد. (توال، 1384، ص130)

بنابر آمار غیررسمی، شیعیان امارات اعم از تبعه و مقیم 20% از کل جمعیت را تشکیل می‌دهند؛ یعنی10% از کل شیعیان در دوبی، 5% در ابوظبی، 4% در شارجه و 1% در دیگر امارت‌ها اقامت‌ دارند. هم‌چنین حدود چهارصد خانواده خوجه شیعه زندگی می‌کنند و مجموعاً دوهزار نفر برآورد می‌شود که اکثریت مطلق آنان در دوبی مستقر هستند. شیعیان خوجه دو جناح دارند:

1. خوجه‌های پاکستانی و هندی‌الاصل که اکثریت را تشکیل می‌دهند؛

2. خوجه‌هایی که به افریقا مخصوصاً تانزانیا مهاجرت نموده و از آن‌جا به نقاط دیگر جهان از جمله امارات مهاجرت کرده‌اند. (حسینی،1376، ص6ـ7)

خوجه‌های افریقایی و تانزانیایی همیشه سعی می‌کنند تشکیلات و ریاست خوجه‌ها را در دست داشته باشند و خود را سزاوارتر از دیگر خوجه‌های شیعه می‌دانند. البته باید گفت، در مرحله عمل این واقعیت به اثبات رسیده است و آن‌ها فعال‌تر، منظم‌تر و سازمان‌یافته‌تر از دیگران ظهور کرده‌اند. براساس اطلس جهانی، قریب 16% از کل جمعیت این کشور شیعه هستند، درحالی که در برخی منابع، جمعیت شیعیان آن بین 6 تا 20% تخمین زده شده است. به هر حال، بیش‌تر این شیعیان در دوبی، شارجه و ابوظنی ساکن هستند که از مهم‌ترین و در عین حال، پرجمعیت‌ترین امیرنشین‌های امارات متحده به شمار می‌آید. دوبی، شهر بندری و پررونق امارات، منطقه آزاد تجاری است که اکثریت شیعیان کشور در آن ساکن هستند. (فاضلی‌نیا،1391، ص166ـ167؛ حافظ‌نیا،1391، ص244)

در برخی مقالات، اشاره شده که شیعیان، بیش از 33% جمعیت دوبی را تشکیل می‌دهند. (متقی‌زاده، 1384، ص155) بیش‌تر شیعیان شامل مهاجران ایرانی‌تبار می‌گردد که در سال‌های اخیر شمار و تعداد آنان بسیار افزایش یافته است. بیش‌ترین درصد ایرانیان موجود، در دوبی، شارجه، ابوظبی و العین ساکنند. اکثر ایرانیان موجود در امارات سنی‌مذهب هستند. اما در عین حال جمع زیادی نیز شیعه بوده، به انجام دادن مراسم ویژه شیعیان پای‌بند هستند. گفتنی است تعداد شیعیان ایرانی در امارات پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به نحو محسوس کاهش یافته است و جدای از ایرانیان قدیمی ساکن در این کشور که اقامت امارات را کسب کرده‌اند، به سایر ایرانیان مهاجر اقامت داده نمی‌شود.

تعدادی از شیعیان بحرانی و قطیفی نیز در امارات سکونت دارند. اکثریت شیعیان امامی‌مذهب و به جز ایرانی‌ها، بقیه از بحارنه، هند و پاکستان هستند. بسیاری از اسماعیلیان بُهره نیز در این کشور زندگی می‌کنند. (جعفریان، 1388، ص451)

هم‌چنین بر اساس گزارش «انجمن دین و زندگی اجتماعی Pew»[4] مستقر در واشنگتن، در سال 1388، جمعیت مسلمانان امارات متحده عربی 3٫504٫000 نفر، جمعیت شیعیان بالغ بر 350٫000 نفر و درصد تقریبی شیعیان نسبت به جمعیت مسلمانان این کشور بالغ بر 10% ذکر شده است. (بهرامی، 1388، ص12)

از دیرباز اقوام مختلفی در واحه شنی ابوظبی و دوبی سکونت داشتند. این اقوام اغلب برای به دست آوردن آب و غذا دایم در حال مهاجرت بودند. بنی‌یاس بزرگ‌ترین قبیله امارات است. از دیگر قبایل این کشور به قوم‌های آوامیر و مناصی می‌توان اشاره کرد. (میررضوی و ‌احمدی لفورکی، 1383، ص163) شیعیان امارات به دو دسته تقسیم می‌شوند:

‌دسته اول شیعیان بومی و از قبیله بحارنه هستند. چون امارات کشوری مهاجرپذیر است، مهاجران دسته دیگر را تشکیل می‌دهند. ازآن‌جا که حضور ایرانی‌ها در این کشور چشم‌گیر است، می‌توان گفت که جمعیت شیعیان دوازده‌امامی در این کشور نسبت به شاخه‌های دیگر چشم‌گیر است و بیش از دیگر مذاهب رواج دارد. امارات به لحاظ تمرکز جمعیتی شیعه، نسبت به کل جمعیت کشور جایگاه ششم را در منطقه کسب می‌کند. (گروه مؤلفان، 1388، ص58)

گروه‌های شیعی

شیعیان موجود در امارات طبق پژوهش‌ها و مطالعات، اعم از شیعیان تبعه و مقیم، به گروه‌های ذیل تقسیم می‌شوند:

این شیعیان غالباً از کشور بحرین، عراق، لبنان و دیگر کشورهای عربی منطقه خلیج فارس هستند.

اغلب شیعیان ایرانی از مناطق جنوبی ایران هستند.

شیعیان خوجه اثنا‌عشری: این شیعیان اصالتاً از منطقه گجرات و کچ هندوستان بوده، در سراسر جهان پراکنده هستند و تعدادشان به بیش از دویست هزار نفر در جهان برآورد می‌گردد.

در اقلیت هستند و تشکیلات ویژه‌ای ندارند.

شیعیان مذکور پای‌بند برگزاری مراسم عزاداری و سخنرانی‌های مذهبی هستند و تشکیلات منسجم ندارند.

شیعیان ایران

شیعیان عرب‌زبان

شیعیان هند یا پاکستان

شیعیان عراق، لبنان، سوری

پی نوشت:

[1]. هم‌جواری سرزمینی امارات متحده عربی و عربستان فضای سیاسی حاکم بین دو کشور و نوع حاکمیت اشرافی در دو کشور، از زمینه‌های مثبتی است که وهابیون از آن به خوبی استفاده کرده و به تبلیغ آیین وهابیت می‌پردازند. به دلیل آزادی عمل وهابیون و هم گرایی دولت امارات با آنان، توانسته‌اند آیین خود را در مناطق مختلف امارات گسترش دهند. وهابیون درصدد هستند تا با اقدامات گسترده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود، افکار و اندیشه‌های وهابیت را بر مردم منطقه تحمیل نمایند و از هر راهی به گسترش آیین وهابیت اقدام کنند، امّا با مقابله‌های جدی علمای اهل سنت مواجه شده‌اند. اعزام روحانیون و معلمان وهابی از سازمان رابطه العالم الاسلامی به این مناطق و تبلیغ آیین وهابیت و اعزام دانشجوی اماراتی به مراکز فرهنگی و علوم دینی وهابیون در عربستان، پخش و توزیع کتاب‌های وهابیون در مناطق مختلف امارات، عضوگیری و ایجاد تشکیلات سازمان رابطه العالم الاسلامی و بسط و توسعه این سازمان به سایر مراکز و مناطق امارات از عمده فعالیت‌های وهابیون در این کشور قلمداد می‌شود.

[2]. هانتینگتون تمدن‌ها را بالاترین گروه بندی فرهنگی و گسترده‌ ترین سطح هویت می داند. از نظر وی امور جهانی از این پس بر اثر برخورد تمدن‌های اسلامی، غربی، کنفسیوسی، ژاپنی، هندو، اسلاو، ارتدکس و آمریکای لاتین و در حاشیه آفریقایی در جریان خواهد بود. وی مدعی است تمدن‌های مختلف به عنوان عالی‌ترین لایه‌های فرهنگی امکان نزدیک شدن و گفت‌وگو ندارند. امّا در حال حاضر فرهنگ‌ها با یکدیگر در حال گفت‌و‌گو هستند. هیچ فرهنگ و تمدن بزرگی در انزوا و به نحو انحصاری و جدی از دیگران فراهم نیامده است. به عبارت دیگر، فقط آن فرهنگ‌ها، و تمدن‌هایی توانسته‌اند به حیات خود ادامه دهند که دارای قدرت مبادله و گفت‌و‌گو بوده‌اند. (صالحی امیری، 1388، ص235-225)

[3]. به عربی: الإمارات العربیه المتّحده.

[4]. The Pew Forum on Religion & Public Life.

مراجع

1. امرایی، حمزه، انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های اسلامی معاصر، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.
2. بهرامی، حسین، آمار جمعیت شیعیان جهان از نگاه انجمن Pew، 1388.
3. تقی‌زاده داوری، محمود، گزارشی از آمار جمعیتی شیعیان کشورهای جهان براساس منابع اینترنتی و مکتوب، قم: شیعه‌شناسی، 1390.
4. توال، فرانسوا، ژئوپلیتیک شیعه، ترجمه کتایون باصر، تهران: ویستار، 1384.
5. جعفریان، رسول، جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، قم: انصاریان، 1368.
6. ـــــــــــــــ ، اطلس شیعه، تهران: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1388.
7. باقری چوکامی، سیامک، شیعه در خاورمیانه، تهران: امیرکبیر، 1392.
8. حافظ‌نیا، محمدرضا، خلیج فارس و نقش استراتژیک تنگه هرمز، تهران: سمت، 1391.
9. حسینی، سیدعلی، بررسی اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی کشور امارات متحده عربی، تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، 1376.
10. حشمت‌زاده، محمدباقر، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385.
11. دورکیم، امیل، صور بنیانی حیات دینی، ترجمه باقر پرهام، تهران: نشر مرکز، 1383.
12. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، گزارشی از شیعیان امارات متحده عربی، تهران: 1376.
13. صالحی امیری، سیدرضا، مفاهیم و نظریه‌های فرهنگی، تهران: ققنوس، 1388.
14. عرب‌احمدی، امیربهرام، شیعیان خوجه اثنا‌عشری در گستره جهان، قم: شیعه‌شناسی، 1389.
15. فاضلی‌نیا، نفیسه، ژئوپلیتیک شیعه و نگرانی غرب از انقلاب اسلامی، قم: شیعه شناسی، 1391.
16. گروه مؤلفان، ژئوپلیتیک منطقه خلیج فارس با تاکید بر شیعیان، تهران: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1388.
17. گلی زواره، غلامرضا، جغرافیای جهان اسلام؛ آشنایی با کشورهای اسلامی و قلمرو اقلیت‌های مسلمان، قم: مؤسسه امام خمینیŠ، 1389.
18. متقی‌زاده، زینب، جغرافیای سیاسی شیعیان منطقه خلیج فارس، قم: شیعه شناسی، 1384.
19. زمانی محبوب، حبیب و حسین مهریان، «چرایی و چگونگی بازخیزش و نقش‌آفرینی شیعیان منطقه خلیج فارس»، مجله حصون، سال نهم، ش 36، 1391، قم: پژوهشکده تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه.
20. میررضوی، فیروز و بهزاد ‌احمدی لفورکی، راهنمای منطقه و کشورهای حوزه خلیج فارس، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر، 1383.
21. نکاست، اسحاق، شیعیان در جهان عرب مدرن عراق، لبنان و حوزه خلیج فارس، ترجمه ارسلان قربانی شیخ‌نشین، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1387.
22. نواب، سیدابوالحسن، درسنامه جغرافیای تشیع، تشیع در جهان معاصر، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1393.
23. Dawn.C & Manning, lydiak, a new paradigm for qualitative research in the United States: The era of the Third age. Qualitative Socialogy Review, 2010.
24. Geertz, Clifford, Interpretation of Cultures, New York: Basic Book, 1973.

نویسندگان:

حبیب‌رضا ارزانی: استادیار پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی

زهرا سادات کشاورز: دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

فصلنامه شیعه شناسی شماره 54

ادامه دارد...

نظر شما