شناسهٔ خبر: 22608465 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

عمادالدین نسیمی و جایگاه او در شعر شیعی ترکی - بخش اول

تخلص ولایی برای دفاع از ولایت و حقانیت اهل‌بیت

عمادالدین نسیمی، از شاعران متعهد شیعی، با عاطفه‌ای صادق و قلمی ساده و روان، اشعاری زیبا و دل‌انگیز در مدح و رثای پیامبر (ص) و اهل‌بیت: ایشان به زبان ترکی سروده است.

صاحب‌خبر -

 

چکیده

عمادالدین نسیمی، از شاعران متعهد شیعی، با عاطفه‌ای صادق و قلمی ساده و روان، اشعاری زیبا و دل‌انگیز در مدح و رثای پیامبر (ص) و اهل‌بیت: ایشان به زبان ترکی سروده است. دیوان ترکی این شاعر نام‌دار ایرانی، بیان‌گر بخشی از فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم است که تاکنون از لحاظ علمی به آن توجه نشده و غبار فراموشی هم‌چنان بر صفحات آن سنگینی می‌کند. این پژوهش که اساس آن توصیف و تحلیل است، به تحلیل بن‌مایه‌های شیعی و نقد ادبی دیوان نسیمی می‌پردازد و بدین ترتیب، بخشی از ادبیات و فرهنگ شیعی کشور را معرفی می‌کند که در قالب زبان غیرملی تبلور یافته است.

نسیمی در دیوان ترکی، خود را ولایی نامیده و از ولایت و حقانیت اهل‌بیت: سخن گفته و در بیان بزرگی و کرامت پیامبر (ص) و اهل‌بیت: و بیان مظلومیت آنها به ویژه امام حسین (ع)، قلم‌فرسایی کرده است. وی شاعری صوفی است و هنگام سخن از اهل‌بیت:، بیش‌تر از آیات قرآنی و اصطلاحات عارفانه مانند «تجلی»، «وحدت وجود» و «کشف و شهود» استفاده می‌کند. شعر شیعی نسیمی، به دلیل نگرش واقع‌بینانه، بیش‌تر جنبه خطابی دارد و خیال شعری کم‌تر در آن به چشم می‌خورد. هم‌چنین شاعر تحت تأثیر آموزه‌های ادبیات عرفانی، در مدح اهل‌بیت: به تغزل نیز می‌پردازد. غزل او هر چند رنگ و بوی غزل انسانی و زمینی دارد، به دلیل آمیختگی با آیات قرآنی و اوصاف فرازمینی، غزل عرفانی و روحی محسوب می‌شود.

کلیدواژه ها

ادبیات متعهد شیعی؛ شعر ترکی؛ نسیمی؛ مضامین؛ نقد و تحلیل

1. مقدمه

1-1. ادبیات متعهد

التزام و تعهد در ادبیات به معنای علمی و اصطلاحی و به عنوان یک فکر منسجم و منظم، در اواخر قرن نوزدهم در اروپا ظهور کرد (منصوری، 2000، ص 107) و در اصطلاح، به معنای نوعی هم‌بستگی و ارتباط به یک چیز خارج از درون است. به عبارت دیگر، التزام یعنی مصمم شدن ادیب برای دفاع از یک مسأله سیاسی، اجتماعی و هنری یا ابراز عقاید درونی خود به صورت آشکار از طریق خلق آثار ادبی.‌ (همان، ص106)

هدف شاعر در ادبیات متعهد، فقط شعرسرایی و ادب‌پردازی و به عبارتی، فقط بیان جنبه هنری نیست، بلکه شاعر متعهد، شعر خود را وسیله‌ای برای تعبیر از گرایش‌های بیرونی خود مانند وطن‌دوستی، دین، بحران‌های موجود در جامعه مثل فقر، بی‌سوادی و استعمار قرار می‌دهد و از آن‌جا که این حقایق را به صورت هنری و خلاق بیان می‌کند، در پیشبرد اهداف خود و تأثیر آن در جامعه موفق می‌شود.

شعر شیعی در زمره ادبیات اسلامی قرار دارد. شاعر در این نوع شعر، با سرودن مرثیه، مدح و هجا، به تبیین و ترویج عقاید شیعه از جمله اثبات حقانیت امام علی(ع) می‌پردازد، از حق اهل‌بیت: و جایگاه ایشان دفاع می‌کند و با سلاح شعر به مخالفان آنان حمله‌ور می‌شود. شعر شیعی به عنوان سندی تاریخی، بیانیه‌ای اعتقادی و رمز مقاومت شیعیان، توانسته است با زبان تاثیرگذار هنر، در برابر همه بی‌مهری‌ها بایستد و شیعه و باورهای آن را جاودانه کند. (پروینی و دیگران، 1390، ص20)

در واقع شاعر به عنوان یک عضو جامعه، رابطه‌ای مستقیم و دوسویه با آن دارد و سروده‌های او که در مسیر تایید یک نظام و اندیشه و یا حزب و گروه خاصی است، در مردم نیز اثر می‌گذارد؛ زیرا شعر بر خلاف منطق و فلسفه و دیگر دانش‌های عقلی بشری، فقط عقل را مخاطب قرار نمی‌دهد؛ بلکه با زبانی هنری و خیالی، ابتدا روح و روان و سپس عقل و خرد را مخاطب می‌سازد و پس از نفوذ در عمق وجود شنونده، او را تحت تاثیر و تسلیم قرار می‌دهد. بدین‌گونه شاعر، با شعر هدف‌دار خود می‌تواند سنگی به زیربنای اجتماعی جامعه بیفزاید و در آینده و سرنوشت جامعه خود، به طور مستقیم تاثیرگذار باشد.

پیامبر (ص) در مورد حسان‌بن‌ثابت فرمودند: «لَا زِلتَ مُؤَیداً بِرُوحِ‌القُدسِ، مَا نَصَرتَنا بِلِسَانِکَ؛ «تا زمانی که ما را با زبان خود یاری می‌کنی، جبرئیل یاور تو خواهد بود». (رازی، 1318، ج15، ص213) این حدیث نشان می‌دهد که پیامبر (ص) به اهمیت شعر متعهد و قدرت آن در پیشبرد اهداف خود در سطح جامعه و سوق دادن مردم به سمت خویش و غلبه بر حریفان و باطل کردن ادعاها و سیاست‌های آنها، به طور کامل آگاهی داشته‌اند.

 2-1. عمادالدین نسیمی

در مورد مکان تولد و تاریخ وفات نسیمی، آرا و عقاید مختلفی وجود دارد. ابن‌حجر عسقلانی، شمس‌الدین ‌محمد ‌سخاوی و ابن‌‌عماد‌ حنبلی معتقدند که او در تبریز زاده شد. (عسقلانی، 1971، ص219؛ سخاوی، بی‌تا، ج6، ص173؛ حنبلی، بی‌تا، ج4، ص144) رضاقلی‌خان هدایت بر این باور است که او در شیراز به دنیا آمد و به نظر عاشق چلبی او در بغداد چشم به جهان گشود. (نسیمی، 1392، ص50) میزا‌آقا قلی‌زاده از دانشمندان آذربایجان، با تکیه بر قبر برادر ‌نسیمی (شاه‌خندان که در شاماخی قرار دارد)، معتقد است که او در این شهر زاده شده و سال تولد نسیمی را 70/ 1369 میلادی می‌داند. (آرتایان، 1928، ص264)

اسم او «علی»، لقبش «عمادالدین»، کنیه‌اش «ابوالفضل» و دینش اسلام و مذهبش شیعه دوازده‌امامی بود و در شعر به «سید»، «هاشمی» و «نسیمی» تلخص می‌کرد. (نسیمی، 1392، ص52) با تکیه بر اشعارش، می‌توان گفت که او از ترکمن‌های آق‌قویونلو بوده که مدتی در تبریز (827 ـ 882ق) حکومت می‌کردند. (همان، ص53)

بعد از وفات فضل‌الله نعیمی، رئیس «نهضت حروفیه»، عمادالدین‌ نسیمی، جانشین او شد و حروفی‌ها به او لقب «امیر» دادند، هم‌چنان که در کتاب‌هایشاناستوار‌نامه و عرش‌نامهنیز آمده است. (نسیمی، 1387، ص43) وی بعد از کشته‌شدن فضل‌الله و کشتار قلعه آلینجا، به آسیای‌صغیر مهاجرت کرد. در شهر بورسه، عثمانی‌ها او را «زندیق» نامیدند و از شهر بیرون کردند. به ناچار نزد حاج بایرام ولی در شهر آنقره رفت و سپس به حلب کوچید و در آن شهر صاحب مریدانی چند شد. (نسیمی، 1392، ص54) نسیمی در شهر حلب در حالی که پوست او را زنده زنده از تنش کندند، به قتل رسید. (حلبی، 1935، جزء3، ص15ـ16) عسقلانی تاریخ قتل او را 821 قمری می‌داند. ( عسقلانی، 1971، ص220)

 در کتاب‌های ریاض‌العارفین، و ریحانهالادب و مجالس‌العشاق، تاریخ کشته شدن او به ترتیب سال‌های 837، 807 و 837 قمری ذکر شده است. بیش‌تر کسانی که درباره نسیمی و زندگانی او تحقیق کرده‌اند از جمله محمد فؤاد کوپرولو، عبدالباقی گولپینارلی، حسین اعیان و مرحوم مدرس تبریزی در کتاب ریحانهالادب، سال 807 را تاریخ وفات او دانسته‌اند. (نسیمی، 1387، ص51) رشد فرهنگی نسیمی در یک بستر کاملاً ایرانی است. شعر او نیز سراسر متأثر از فرهنگ ایرانی است.

در آثار ادبی و نوشته‌های او، هیچ بیگانگی با فرهنگ و ادب ایرانی وجود ندارد و در اشعار ترکی و فارسی‌اش، هیچ نوع هنجارشکنی و بیگانگی نسبت به اشعار شاعران ایرانی دیده نمی‌شود. علاوه بر خلاقیت‌های ادبی منحصر به فرد نسیمی، نمونه‌های فراوانی از اثرپذیری او از شاعران ایرانی مانند حافظ، مولوی و سعدی در دیوان ترکی و فارسی او به چشم می‌خورد. (نسیمی، 1392، ص57 ـ 69) بنابراین، نسیمی یک شاعر ایرانی محسوب می‌شود و هر چند به زبان ترکی هم شعر سروده، نمی‌توان او را یک شاعر ترک بیگانه از ایران شمرد؛ زیرا قلمرو فرهنگ ادبی و شخصیتی او، همان فرهنگ رایج ایران و ترک‌زبانان ایرانی آن دوره است.

نسیمی از شاعران متعهد شیعه به شمار می‌آید و چکامه‌هایی به زبان ترکی در وصف اهل‌بیت:، سروده است. او در این چکامه‌ها، با اخلاص تمام، به مدح و بزرگداشت پیامبر (ص) و اهل‌بیت: پرداخته و نفرت خود را از ظالمان به این خاندان نشان داده و راه محبت خود را از آنها جدا نموده‌ است. نسیمی هنگام نسبت دادن امری به اهل‌بیت:، به وفور به آیات قرآنی و احادیث معتبر استناد می‌کند.

او در جوانی این اشعار شیعی را سروده و بی‌شک، عنایت او به پیامبر (ص) و اهل‌بیت، بعدها تأثیر مستقیمی در گرایش او به سمت و سوی عرفان داشته است، به عبارت دیگر، نسیمی از مدح اهل عرفان، خود نیز به عرفان رسید که به سبب صراحت زبان و افشای حقایق عرفانی، و نیز شاید به جهت همین صراحت در وصف اهل‌بیت: به ویژه امام علی(ع) و دفاع از حقانیت ولایت ایشان، کوته‌بینان و دسیسه‌گران فتوای کشتنش را صادر کردند. ابیات ذیل گواه صادق التزام و پای‌بندی وی به مکتب اهل‌بیت: است:

جان و دلدن مصطفی و مرتضی مداحیام/ هم بو اون ایکی إماما سؤیله رم مدح و ثنا/ کوری شمر و یزید و کوری مروان خر/ مصطفی‌نین حضرتینه قیلمیشام من إلتجا/ خاندان مصطفانی سئومین ملعونلارا/ اؤخورام بی‌حد آنین جانینا لعنت دائما/ یا إیلاها، مصطفی‌نین مرتضی‌نین حققیچون/ وئر مورادیم، کاما ایره گور، حاجتیم قیلغیل روا. (نسیمی، 1387، ص155)

«از صمیم قلب، پیامبر و علی را مداحی می‌کنم/ و مدح و ستایش خود را ارزانی دوازده امام می‌نمایم/ به کوری چشم شمر و یزید و مروان حمار/ به درگاه محمد مصطفی پناه آورده‌ام/ بر نفرین‌شد‌گانی که از خاندان نبوت دوری جسته‌اند/ همیشه و بی‌اندازه و حساب لعن می‌فرستم/ خدایا به حق محمد و علی/ مرا به کام دل برسان و حاجتم را روا کن!».

همان‌گونه که از این ابیات معلوم است، نسیمی در کوی اهل‌بیت: جای گرفته و خود را به دفاع از اهل‌بیت: و ستایش آن‌ها ملزم ساخته است. او علاوه بر معرفی امامان خود، به معرفی دشمن خود که همان دشمن اهل‌بیت: نیز است، اشاره می‌کند. نسیمی شرط قبول عبادت را محبت و دوستی خاندان نبوت می‌داند:

سن کیم رسولون آلینی سئومزسن ای پلید/ طاعات و ذکر و خئیرین، اولور جمله سی هبا. (همان، ص 156)

«تو ای پلیدی که محبت خود را به اهل‌بیت، ارزانی نمی‌داری/ همه عبادت‌ها و راز و نیازهایت پوچ است».

و بالاخره، آری گفتن به پیامبر (ص) و مکتب او یعنی نه گفتن به دنیا و حاکمان آن:

کیم مُحبّ خاندانا، بنده اولدو صیدق ایله/ اوینادار باشینی شاه اولیانین عئشقینه (همان، ص173)؛

«هر کس با تمام وجود و از سر صداقت به پیامبر عشق بورزد/ سر خود را به نشان اطاعت، فقط برای شاه اولیا فرو می‌آورد».

 3-1. سؤالات پژوهش

الف) مهم‌ترین نقش‌مایه‌ها و مضامین اشعار شیعی نسیمی در دیوان ترکی او چیست؟

ب) این مضامین از لحاظ نقد ادبی از چه ارزش ادبی‌ای برخوردار است؟

 4-1. مواد و روش پژوهش

مهم‌ترین داده‌های مورد استفاده‌ در پژوهش حاضر، دیوان ترکی نسیمی است. روش خاص پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است که با تحلیل شواهد درون‌متنی و مراجعه به منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی انجام گرفت. بدین ترتیب که ابتدا به تحلیل محتوایی و استخراج نقش‌مایه‌های شعر شیعی وی پرداخته شد و سپس این مضامین در بوته نقد ادبی قرار گرفت. از مجموع کل دیوان حجیم ترکی نسیمی، 29 قصیده در مورد اهل‌بیت: سروده شده است که به عنوان داده‌های خام این پژوهش، نقد و تحلیل می‌گردد.

 5-1. پیشینه پژوهش

پژوهش علمی و دقیق به صورت آکادمیک، در حوزه دیوان ترکی نسیمی، صورت نگرفته و کتاب‌هایی که با عنوان دیوان ترکی نسیمی و مانند آن در ایران چاپ شده، علاوه بر غلط‌های املایی، ویژگی‌های شعری این شاعر را به طور عمیق و گسترده بررسی نکرده است. شاید بتوان گفت: علمی‌ترین و دقیق‌ترین کتاب در مورد دیوان ترکی نسیمی، کتاب دکترحسین محمدزاده با عنوان دیوان ترکی نسیمی است. این کتاب دارای ویژگی‌هایی علمی‌ است که آن را از نگاشته‌های همنام خود متمایز می‌کند؛ از جمله؛

الف) شرح برخی از ویژگی‌های شعری نسیمی؛

ب) شرحی مبسوط از زندگی‌نامه نسیمی بر اساس منابع کهن و معاصر، همراه با نقد و تحلیل؛

ج) تقسیم‌بندی موضوعی دیوان؛

د) مشخص کردن انواع حروف صدادار و بی‌صدای ترکی با الفبای مخصوص؛

هـ) شرح برخی از واژگان ترکی متروک و یا کم‌استعمال و نیز شرح برخی از اصطلاحات عرفانی و ادبی.

البته در مورد دیوان فارسی نسیمی نیز پژوهش شایانی انجام نشده و این امر شاید به این دلیل است که این شاعر و آثار او، آن‌گونه که باید در کشور ما معرفی نشده است. امروزه تلاش گسترده‌ای در اروپا برای شناخت ادبیات‌هایی انجام می‌گیرد که به زبان غیرملی نگاشته شده است.

 درباره این نوع ادبیات که در کشور ما نیز از دوره‌های گذشته به وفور یافت می‌شود و به عنوان یک میراث منطقه‌ای، تشکیل‌دهنده بخشی از فرهنگ و ادب کل کشور به شمار می‌آید، باید تحقیق و بررسی گردد؛ زیرا «این ادبیات‌ها [غیرملی] به عنوان وسیله بیان فرهنگی، بایستی بازشناسی شده و بررسی شوند؛ یا به خاطر خودشان و یا مرتبط با زمینه‌هایی که آنها در آن جای می‌گیرند. ... ملاحظه می‌شود که امروزه به احیای این گستره‌های ادبی غیرملی توجه می‌شود». (شورل، 1386، ص48)

نسیمی جزء اولین شاعران ترکی است که مفاهیم شیعی را در قالب شعر سرود و در دیگر شاعران ترک، به ویژه شاعران دوره صفوی از جمله شیخی، شاه‌اسماعیل صفوی، حبیبی، اصولی، نباتی، فضولی و... تاثیر عمیقی نهاد. (نسیمی، 1387، ص95) علاوه براین، مطالعه دیوان ترکی نسیمی می‌تواند جریان‌های فکری شیعی قبل از تشکیل دولت شیعی صفوی را آشکار نماید که زمینه را برای پیدایش و تشکیل این حکومت آماده کردند.

2. تحلیل داده‌های پژوهش

1-2. مضامین شیعی محض

1-1-2. مضامین انگیزشی ـ هیجانی

منظور از مضامین انگیزشی ـ هیجانی، مضامینی است که به ایجاد ارتباط میان مخاطب و شاعر می‌انجامد. بدین‌گونه که هدف شاعر از سرودن شعر، فقط بیان احساسات و عواطف درونی خود نیست؛ بلکه دنبال واکنش و انگیزش در مخاطب نیز است که این امر به دنبال تصاویر احساسی و عاطفی به وجود می‌آید که از عمق دل شاعر و صدق عاطفه او سرچشمه می‌گیرد. مضامین مربوط به عاشورا و امام حسین(ع) و فجایعی که در آن روز بر اهل‌بیت: تحمیل شد، از لحاظ انگیزشی ـ هیجانی، بیش‌ترین بسامد را در شعر شیعی به خود اختصاص داده است. بیش‌ترین ارتباط عاطفی و هیجانی نسیمی با مخاطب خود، به اشعاری مربوط می‌شود که در مظلومیت شهادت امام حسین(ع) سروده است:

أُلسون خراب بصره و هم کوفه اهلی، کیم/ ایچینده اولدو فتنه دادار یا حسین/ اول ضرب تیغ شمشیر خوارج، شها سنی/ قتل ائیله‌دی سنی نئجه به صد آزار یا حسین/ ... اول دمده چرخ زیر و زبر پاره اولوبان/ دوشمک گره‌کدی یئره به یکبار یا حسین/ ای چرخ بی‌وفا! نه‌دن ائتدین قامو جفا/ با اهل‌بیت احمد مختار، یا حسین/ ... هم قالماسین بو دار جهان سنسیز اولماسین/ نئیله‌ر اولوب بو مؤحنتله خوار یا حسین؛ (نسیمی، 1387، ص163)

«بصره و کوفه خرابه بادا/ که عجب فتنه‌ای در آن برای تو رخ داد ای حسین/ مولای من، آن ضربه شمشیر بران خوارج/ با هزاران درد و رنج چگونه تو را شهید کرد/ در آن لحظه تلخ باید چرخ و فلک تکه ـ پاره می‌گشت/ و در‌دم از جا کنده و سرنگون می‌شد/ ای بی‌وفا فلک، این همه ستم از بهر چه بود/ که بر سر خاندان پیامبر آوردی!/ بعد از تو این هستی پایدار مبادا/ که با این مصیبت همه چیز پست و خوار شد یا حسین».

علاوه بر مفهوم این ابیات، استفاده از منادا و تکرار نام امام حسین(ع) در آخر هر بیت به عنوان ردیف و خطاب کردن زمین و زمان، بر اثرگذاری آن در دل مخاطب می‌افزاید. نسیمی در بعضی از اشعار خود، برای برانگیختن مخاطب و نفوذ به عمق دل او، تصاویر و مضامین احساسی و انگیزشی را از زبان طبیعت بیان می‌نماید و در این هنگام، مانند شاعری از مکتب ادبی رمانتیسم عمل می‌کند.

 نسیمی هر چند از شاعران «مکتب ادبی رمانتیسم» نیست و هیچ شناخت علمی و دقیقی از این مکتب ندارد، برخی از مضامین شعر شیعی او، هم‌خوانی کاملی با مضامین و اصول این مکتب دارد؛ مانند پناه بردن به دامن طبیعت و جان‌بخشی و تشخیص به عناصر آن، تا بدین‌گونه شرح حال دل خود را از زبان طبیعت بیان کند و مخاطب را نیز برانگیزاند؛ گویی وقتی مخاطب این نوع اشعار او را می‌خواند، همه طبیعت را در داغ شهادت امام حسین(ع) غمگین و دلسرد می‌بیند و در نتیجه، غم طبیعت به دل او نیز راه می‌یابد.

باید یادآور شد که روح رمانتیکی در سراسر دوره‌های بشری به صورت موضوعی و فطری و ذاتی، در نهاد انسان‌ها و به ویژه شاعران وجود داشته؛ هر چند طی چند قرن اخیر به صورت علمی و اصطلاحی در مورد آن بحث و بررسی شده است. نسیمی در ابیات زیر، طبیعت را جزیی از احساس خود قرار داده، آن را به مثابه تجلی‌گاه احساس خود می‌بیند و به همین علت، تبیین و توصیف آن، ارتباطی مستقیم با حالت و تجربه درونی شاعر به سبب داغ شهادت امام حسین(ع) دارد و توصیف فضاهای حزن‌آلود طبیعت (گلستان و چمن‌زار و مجلس بزم و پرند‌گان آوازخوان...)، حاکی از حالت درونی حزن‌آلود او برای شهادت امام حسین(ع) است. در واقع نسیمی نیز مانند یک شاعر رمانتیک، به نوعی با طبیعت همزادپنداری می‌کند و «آن را به مانند خود دارای وجدان می‌بیند که عاشق می‌شود و خشم می‌ورزد و رویا می‌بیند و این چنین شاعر، آن را در احساسات خود شریک می‌گرداند» (غنیمی هلال، 1981، ص 178):

تا ساچدی عالمه یئنه مشک سیه ضیا/ قد بنفشه اولدو غم و دردیله دوتا/ قان اولدو لاله نین جیگری درد و داغ ایله/ ساراردی سارو اولدو چمنلر چو کهربا/ ... قونچا چمنده دوپدولودور قان و دردیله/ بولبول ده باغدا ناله قیلیر وای حسرتا/ نرگیس چمنده اویخویا وارماز بو دردیله/ گولشنده گول گله توتا گؤزلرینی بُکا/ آواز صوت نوطقونو اونوتدو عندلیب/ مجلیسده چنگه چنگ اگر وورسان دئمز صدا (نسیمی،1387، ص155 ـ 156)؛

«به محض این‌که عطر سیاه [فرارسیدن محرم] در جهان، روشنایی پخش کرد/ قامت بنفشه از درد و اندوه خمیده گشت/ دل لاله از سوز و حسرت، خونین شد/ چمن‌زارها مانند کاه، خشک و زرد شد/... غنچه‌های چمن‌زار، غمگین و خون‌آلود گشته‌اند/ آواز بلبل در چمن‌زار، آه و ناله شده است/ نرگس از شدت این درد یک لحظه آسایش ندارد/ اگر در گلستان گلی بشکفد، چشمانش پر از سرشک می‌شود/ عندلیب نغمه‌سرایی خود را فراموش کرده است/ اگر در محفلی بر چنگ بزنی، چنگ ساکت و گنگ خواهد بود».

«همدلی و یگانگی انسان با طبیعت، از اصول بنیادین هنر رمانتیک است؛ به ویژه در مواقعی که محیط طبیعی، شباهت تام و تمامی با حالات و وضعیت روح و ذهن فرد پیدا می‌کند. شاعر رمانتیک، طبیعت را توصیف نمی‌کند، بلکه درک درون‌گرایانه‌ای از آن ارائه می‌کند و با احساس خود اشیا و پدیده‌ها را تعبیر می‌کند». (فتوحی، 1385، ص124) توصیف طبیعت در این ابیات از زبان نسیمی، مطابق با احساس و عاطفه یک شاعر رمانتیک است که طبیعت را نماد حالات درونی خویش قرار می‌دهد. در واقع طبیعت و اوصاف آن، میانجی تعبیر از روح و روان شاعر است که در غم شهادت مظلومانه امام حسین(ع)، رنگ ماتم و اندوه به خود گرفته و برای هر مخاطبی حزن‌آور است.

 2-1-2. مضامین اخلاقی - اجتماعی

نسیمی سعی در معرفی اخلاق پسندیده و اوصاف نیکوی پیامبر (ص) و اهل‌بیت: دارد تا از این طریق، مردم را به سوی آنها جذب کند و ارزش‌های اخلاقی و نیز الگوهای اصلی و والا را در جامعه معرفی نماید. از سوی دیگر، اخلاق زشت دشمنان اهل‌بیت: را نیز ترسیم می‌کند تا خود مردم به طور آشکار، قدرت تشخیص حق از باطل را داشته باشند و سره را از ناسره تشخیص دهند. بنابراین، بیش‌تر چکامه‌های شیعی وی مانند منشور اخلاقی است که در آن، شاعر به ترتیب اوصاف نیکوی پیامبر (ص) و اهل‌بیت: را برای اجرایی شدن در بطن جامعه، معرفی می‌کند:

جؤورونه صبر و تحمل ائیله‌گیل مشرکلرین/ نئجه‌کیم گؤردو رسول ایله علی‌المرتضی/ شربت ماء طهورا ایستر‌ایسن غم یئمه/ دؤور الیندن زهر نوش ائت چون حسن، خلق رضا/ گر بوگون بوندا سوسوزلوقدان اولورسان سن شهید/ یارین آندان حشر اولارسان با حسین کربلا/ طاعتین فوت ائتمه گر شئیطان سنی یول آزدیریر/ قیبله‌دن دؤنده‌رمه یوزون، نئجه‌کیم زین‌العباد/... جعفر‌صادق مراتبین دیله‌رسن، صادق اول/ صیدق‌ایله بو یولدا قول اول بولاسان منزل علا/ ... شول محمد مهدی کیمی عدل ائدیب، جهد ائیله گیل/ هئچ گومان سیز مسکن اولا جنه المأوا سنا. (نسیمی، ص157)

«برظلم و ستم کافران شکیبا باش/ آن‌گونه که پیامبر و علی شکیبا بودند/ اگر می‌خواهی از چشمه ماء طهورا سیراب شوی، غم مخور/ مانند امام حسن نیکواخلاق، از دست دشمن جام زهر را سرکش/ اگر امروز در این دنیا از تشنگی شهید می‌شوی/ فردا به خاطر این کار، با امام حسین محشور می‌گردی/ اگر شیطان سعی در گمراهی تو دارد، تو از اطاعت خدا غافل مشو/ و مانند امام زین‌العابدین باش و از قبله روی مگردان/ ... اگر در پی رسیدن به مراتب امام صادق هستی، درستی پیشه گیر/ ... مانند مهدی عدالت بورز و در راه تحقق آن تلاش کن/ که بی‌تردید بهشت جایگاه تو خواهد شد».

نسیمی علاوه بر مدح اهل‌بیت: و برشمردن اوصاف انسانی آنها، دشمن اهل‌بیت: را نیز افرادی خون‌ریز ودارای خلق و خوی ضد انسانی و بلکه حیوانی، وصف می‌کند تا از آنها در جامعه و حتی تاریخ همیشه به بدنامی یاد شود:

اول بوغازی کی اؤپموش ایدی مصطفی بوکز/ کسدی یزید کافر غدار یا حسین/ لعنت یزیده گلسین آنین دوستلارینا/ هر دمده سؤیله رم یئنه صد بار یا حسین/ صحرای کربلادا سنا قیلدیلار جفا/ اول اهل ظولم لشکر کفار یا حسین/ بیر شیمر بیر ایکی داخی ملعون ایله پلید/ قتلینه سعی ائیله دی بسیار، یا حسین/ سن شاهی کربلادا شهید ائتدی اول پلید/ اوستونه ایردی چون سگ خون‌خوار یا حسین/ (همان، ص163)؛

«آن گلویی که پیامبر بر آن بوسه زده بود/ یزید مکار و حیله‌گر برید، ای حسین/ نفرین بر یزید و همراهان او/ در هر دم زندگی صد بار ندا می‌کنم: یا حسین/ در دشت کربلا به تو ظلم کردند/ آن ظالمان و لشکر ملحد، ای حسین/ شمر و چند ملعون بدسرشت/ در کشتن تو چه تلاش‌ها که نکردند، ای حسین/ شاهی مانند تو را در کربلا شهید کرد/ و مانند سگی خون‌ریز به سوی تو هجوم آورد، ای حسین».

 3-1-2. مضامین تاریخی

در لابه‌لای اشعار شیعی نسیمی، گریزی به حوادث تاریخی نیز دیده می‌شود که هدف از آن بیش‌تر جنبه سیاسی، مسکوت کردن دشمن، مدح و غالب دانستن ممدوح، همراه با نشان دادن مدرک و سند تاریخی است. نسیمی در ابیات زیر، به چندین واقعه تاریخی در مورد امام علی(ع)، از جمله دلاوری حضرت در کندن درب قلعه یهودیان خیبر و کشتن پهلوان آنها به نام «مرحب» و هم‌چنین کشتن عمروبن‌عبدود در جنگ خندق اشاره می‌کند:

به روز رزم اندرگاه مردی/ میثال ببر در جولان، علی دیر/ ز بهر دین و اسلام اول قیلیبدیر/ نئجه خیبرلری ویران/ هزاران کافری چون عمر و عنتر/ دؤیوب هم وئرمه ین امان علی دیر/ ... مکان و معدن جود و سخاوت/ بوگون در عرصه مئیدان علی دیر (همان، ص171)؛

«در روز نبرد، آن‌گاه که شیر مردان برای جنگ طلبیده می‌شوند/ علی مانند ببر در میدان نبرد در خروش است/ به خاطر دین و اسلام، علی/ خیبرها ویران کرده است/ کافرانی مانند عمرو و عنتر را/ تنها علی کشته و به آن دو مجال نبرد نداده است/ ...منبع و سرچشمه جود و بخشش/ در صحنه روزگار فقط علی است».

 4-1-2. مضامین سیاسی

بیش‌ترین بسامد مضامین سیاسی در شعر شیعی نسیمی، به مسأله خلافت امام علی(ع) مربوط است بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع) از صحنه سیاسی برای مدتی دور ماندند و هر چند دوباره به اصرار مردم، امر خلافت به ایشان واگذار شد، در نهایت بنی‌امیه، سپس بنی‌مروان و بعد بنی‌عباس، فرزندان امام علی(ع) را از خلافت دور نگه داشتند. شاعران شیعی، همیشه در اشعار سیاسی خود به این موارد اشاره نموده و برای اثبات حقانیت و مشروعیت امر خلافت به دست حضرت علی(ع) و فرزندان آن امام، دلایل و مستندات خود را ذکر کرده‌اند.

نسیمی در دفاع از حقانیت حکومت شیعی و شرعی و قانونی بودن وراثت آن بعد از پیامبر (ص) در اهل‌بیت: به چند مسأله از جمله ولایت، جایگاه امام علی(ع) نزد پیامبر (ص) و امام زمان(عج) احتجاج می‌کند که شرح آن بدین قرار است: 

الف) ولایت

نسیمی «ولایت» را حق حضرت علی(ع) و یازده فرزند او از امام حسن(ع) تا امام زمان(عج) می‌داند که بعد از ایشان باید به این فرزندان منتقل می‌شد. به نظر نسیمی، همه دوازده امام وارثان ولایت هستند و بدین‌وسیله، به صورت تلویحی، مشروعیت حکومت‌های فاسد آن زمان را به جنجال می‌کشد:

ولی الله دئییر قرآن أنا الحق/ بونو حق بیلمه‌ین ایشی خطادیر/ حسن دیر وارث ملک نبوت/ حسین شاه شهید کربلادیر/ ... تقی دیر با نقی سر ولایت/ ولاکین عسکری صاحب لوادیر (همان، ص161)؛

«قرآن مرا جانشین خدا می‌داند و من بر حق هستم/ هر کس این حقیقت را انکار کند، حق را انکار می‌کند/ میراث نبوت به حسن رسیده است/ و حسین سرور شهیدان کربلاست/ راز ولایت در تقی و نقی نهفته است/ حسن عسکری نیز پرچم‌دار ولایت است».

نسیمی خود را نیز «ولایی» می‌داند که سردمداران آن دوازده امام هستند:

ایچدیم بو کوثر باده سین، بولدوم ولایت بی بیان/ توتدوم ولایت جاده سین، اثنا عشر اولدو عیان (همان، ص162)؛

«از شراب چشمه کوثر نوشیدم و بی‌درنگ به ولایت رهنمون شدم/ راهی جاده ولایت شدم و دوازه امام در مسیرم نمایان شدند».

مراجع

فهرست منابع

قرآن کریم.

ابوالفتوح رازی، حسین‌بن‌علی، روض‌الجنان و روح‌الجنان، ج15، مشهد: آستان قدس رضوی، 1318.
اسماعیل حکمت، آرتایان، آذربایجان ادبیاتی تاریخی، باکو، 1928.
پروینی، خلیل و دیگران، «کارکرد تصویر هنری در شعر شیعی» (بررسی موردی شعر ابوفراس حمدانی، شریف رضی و مهیار دیلمی)، فصلنامه لسان مبین (پژوهش ادب عربی)، سال سوم، شماره هشتم، تابستان 1391.
ترحینی، فایز، الادب؛ انواع و مذاهب، ط. الاولی، بیروت: دارالنخیل، 1995.
جوده نصر، عاطف، شعر عمربن‌الفارض (دراسه فی فن الشعر الصوفی)، بیروت: دار الاندلس، 1982.
حلبی، محمدبن‌راغب، اعلام النبلاء فی تاریخ حلب الشهباء، حلب: مطبعه العلمیه، 1935.
حنبلی، ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج7، بیروت: بی‌تا.
سخاوی، شمس‌الدین، الضوء اللامع لأهل القرن التاسع، قاهره: بی‌تا.
شفیعی کدکنی، محمدرضا، زبان شعر در نثر صوفیه(درآمدی به سبک‌شناسی نگاه عرفانی)، تهران: سخن، 1392.
شورل، ایو، ادبیات تطبیقی، ترجمه طهمورث ساجدی، تهران: امیرکبیر، 1386.
عسقلانی، ابن‌حجر، انباء الغمر فی ابناء العمر، تحقیق و تعلیق دکترحسن حبشی، ج2 ، قاهره: 1971.
غنیمی هلال، محمد، الرومانتیکیه، ط. السادسه، بیروت: دارالعوده، 1981.
فتوحی، محمود، بلاغت تصویر، چاپ دوم، تهران: سخن، 1389.
گازرگاهی، امیر کمال‌الدین حسین ، مجالس‌العشاق، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، نشر زرین، 1376.
محمدزاده صدیق، حسین و منیژه شیرمحمدی، عروض در شعر ترکی، تهران: تکدرخت، 1388.
مدرس تبریزی، میرزامحمدعلی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، ج6، تهران: خیام، 1369.
المنصوری، علی جابر، النقد الادبی الحدیث، عمان: دارعمار، 2000.
میرفطروس، علی، جنبش حروفیه و نهضت پسیخانیان، چاپ دوم، بامداد، بی‌تا.
نسیمی، عمادالدین، دیوان اشعار ترکی نسیمی، تصحیح، تحشیه و مقدمه دکترحسین محمدزاده صدیق، چاپ دوم، تبریز: نشر اختر، 1387.
ــــــــــــــــــــــــــ ، دیوان اشعار فارسی، تصحیح سیداحسان شکرخدایی و نرگس‌سادات شکرخدایی، تهران: تکدرخت، 1392.

هدایت، رضاقلی‌خان، ریاض‌العارفین، به کوشش مهرعلی گرگانی، تهران: کتاب‌فروشی محمودی، 1344.

نویسندگان:

علی احمدزاده: دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس

خلیل پروینی: دانشیار دانشگاه تربیت مدرس

فصلنامه شیعه شناسی شماره 53

ادامه دارد...

نظر شما