ماجرای جالب دوستی یک بانوی مسلمان با یک اسلام هراس
صاحبخبر - اللّه همان لغت خدا در زبان عربی است و متوجه شد که او یک مسیحی است. او برایش توضیح داد که «صرفاً یک دختر مسلمان معمولی است که می خواهد سفر کند». یک بانوی جوان مسلمان توصیف میکند که چطور با یک خانم در هواپیما که به خاطر تایپ کردن کلمه ی«اللّه» به شدت می ترسید کنار وی بنشیند، دوست شد. داستان این اتفاق که با جزئیات در فیسبوک روایت شده، عدهی زیادی را تحت تأثیر قرار داده و حدود ۹ هزار بار کامنت و بازنشر در شبکههای اجتماعی داشته است. جیوا اکبر، یک مسلمان بریتانیائی ساکن منچستر، میگوید: یک مادر به همراه پسر ۱۳ ساله اش صندلی کنار او را در پرواز ترک کرد و اندکی بعد در حالی که به طور واضحی میلرزید با دو خدمه ی پرواز پیش او برگشت. خانم اکبر میگوید: «او با ترس آشکار در چهرهاش آنجا ایستاده بود. من گیج شده بودم و فکر کردم مشکل جسمی برایش پیش آمده و شاید حملهی عصبی به او دست داده. زن رو به من کرد و گفت : «من دیدم که تو در پیامت لغت اللّه را بکار بردی!» با شنیدن این حرف قلب من ایستاد.» خانم اکبر میگوید: «در آن لحظه اتفاقات زیادی که در آنها از مسافران مسلمان خواسته شده بود که پروازی را ترک کنند یا صندلیشان را عوض کنند از ذهنم گذشت. فکر کردم دو خدمه پرواز از من خواهند خواست تا در فرودگاه گتویک بمانم» اما خانم اکبر در پستش اشاره کرده بود که کار خدمه ی پرواز تحسین برانگیز بود. آنها به خانمی که ترسیده بود گفتند: «شما اگر بخواهید میتوانید پرواز را ترک کنید.» به نظر کاربران شبکهای اجتماعی خانم اکبر ,خونسردترین دختری است که وجود دارد. او به خانمی که ترسیده بود توضیح داد که اللّه همان لغت خدا در زبان عربی است و متوجه شد که او یک مسیحی است. او برایش توضیح داد که «صرفاً یک دختر مسلمان معمولی است که می خواهد سفر کند». خانم اکبر نوشته: بعد از ۱۵ دقیقه صحبت احساس کردم که آرام شده است و حرفهائی که به او میگوید را می پذیرد. تا مدتی لحن پشیمان بودن را در صدای این خانم احساس میکردم. فکر میکنم از عکس العملی که نشان داده و از فکری که در مورد من کرده بود خجالت زده بود. خودش میگفت: «این خیلی وحشتناک است که رسانهها میتوانند روی فکر ما تأثیر بگذارند » و میگفت: «من ناگهان وحشت کردم». دو خانم در مورد همه چیز با هم صحبت کردند؛ از اعتقاداتشان، خانوادهشان، اینکه جهان چقدر غم انگیز شده است. جدائی انگلیس از اتحادیهی اروپا، نرخ بهره، پوکمون گو، مساجد، کلیساها و پدر و مادرشان. خانم بورلی بارها از خانم اکبر عذرخواهی کرد و شیشهی عطر مورد علاقهاش را با یک جعبهی مخصوص به او هدیه داد. این داستان را ۹۱۰۰ نفر در فیسبوک لایک کردند و تنها در فیسبوک ۸۳۱۰ بار بازنشر یافت. خوانندگان عاقلانه رفتار کردن راوی داستان را تحسین کردند.∎
نظر شما