شناسهٔ خبر: 22590227 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

گزارش مهر از کودکان کار قزوین

کودکان کار و چشم هایی که تمنای انسانیت می کنند

قزوین- کودکان کار واتباع بیگانه نیازمند تحصیل و دستان پرمحبت و نگاه تکریمانه برای حل مشکلات خود هستند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر- گروه استانها، مرضیه اردکانی: زمانی که صحبت از مشکلات اقشار مختلف جامعه به میان می آید؛ ذهن همه ما به سمت کمبودها ومشکلات مادی می رود. ما عادت کردیم که بیان رنج و دردها همه از یک جنس و از نداشته ها باشد. اما این بار به میان عده ای رفتیم که خواسته آنها از یک جنس دیگر است. آنها می خواهند که انسان به حساب آیند! طرف گفت و گوی ما کودکان و نوجوانانی بودند که در چشم های تک تک آنها تمنای انسان بودن فریاد می زد. جرم این ها اتباع بیگانه بودن است و مهاجرت والدین آنها به جای کوله پشتی مدرسه بر شانه هایشان انداخته شده است.
 
ملاقات ما با این بچه ها در مدرسه کودکان کار تحت حمایت موسسه «خانه مهرعلی» انجام شد. زمانی که این بچه ها خبرنگاری را در میان خودشان دیدند در کمال سادگی و معصومیت انتظار گشایش و حل مشکلاتشان را از قلم و کاغذش داشتند. چند سالی است که دستان مهربان و بدون ادعایی دست کودکان کار و بچه هایی که به دلیل سن بالاتر از مقطع تحصیلی مورد نیاز خود از تحصیل جاماندند و کودکان بدون برگه هویت را گرفته و در یک گروه مردمی داوطلب محور تحت آموزش های مقدماتی قرار دادند و در کنار آن از دیگر امور این بچه ها شامل نیازهای فرهنگی و سلامت آنها غافل نیستند.

با پایه گذار و مدیرعامل موسسه «خانه مهرعلی» گفت و گویی انجام دادیم و از وی خواستیم تا از انگیزه خود برای این اقدام بگوید.

به آموزه های پیامبر عمل کنیم

زهرا صدریا موسس این گروه مردمی به خبرنگار مهر می گوید: در سال ۹۱ وضعیت بچه های کار در خیابان ها توجه من را جلب کرد و با تعدادی از آنها صحبت کردم و جویای وضعیت سواد و آموزش آنها شدم.

من همیشه با خود فکر می کنم که چرا باید بنشینیم تا یکی دیگر کاری انجام دهد. چرا خودمان آن را انجام ندهیم برای همین با تعدادی از دوستان و اطرافیان مشورت کردم و تصمیم گرفتم که یک موسسه خیریه با کمک عده ای دیگر راه اندازی کنم.

کار ما با ۱۲ کودک در سال ۹۱ در محل حسینیه حلیمه خاتون شروع شد و ما از این بچه ها خواستیم   اگر بچه های دیگری را می شناسند به موسسه ما بیاورند و در مدت دو ماه تعداد آنها به حدود ۹۰ نفررسید.

در ابتدا کار ما بیشتر فرهنگی بود اما هم اکنون به آموزش هم توجه داریم این کودکان و نوجوانان که بیشتر از اتباع بیگانه هستند؛ به دلیل کار یا سن بالاتر از مقطع ابتدایی یا حتی نداشتن مدرک هویتی از تحصیل جا مانده اند.

وی افزود: الان ۳ سال است که ما فضای یک مدرسه دولتی را در شیفت عصر از ناحیه دو اداره   آموزش و پرورش اجاره کردیم و گروه خیریه ای که ما را در این مسیر همراهی می کنند نزدیک به ۱۰۰ نفر هستند و ۳۰  نفر از آنها مشغول تدریس به این بچه ها می باشند. خوشبختانه همیشه تقاضای همکاری با موسسه بیشتر از نیاز ما بوده به ویژه استقبال دانشجویان و فرهنگیان بازنشسته از ابتدای کار قابل توجه است.

صدریا در ادامه می گوید: متاسفانه در میان این همه دستان مهربان، عده ای هم هستند که اولویت را به مردم شهر خودمان میدهند و عقیده دارند که امکانات باید برای کودکان قزوینی هزینه و بکار گرفته شود، باشند چقدر حیف است که ما به آموزه های پیامبر(ص) که رسالتش برقراری مساوات و عدل بوده عمل نمی کنیم. همه انسان هستند و باید با همه انسان ها با کرامت رفتار شود فرقی نمی کند که آنها قزوینی هستند یا تبعه یک کشور دیگر اینجا همه نیروهای ما یک وجه مشترک دارند که بچه ها را دوست دارند.

برای ما تفاوتی ندارد که آنها از کدام شهر و کشور و کدام مذهب هستند در این موسسه مقام، نفع شخصی، اسم و شهرت معنایی ندارد تمامی پرسنل موسسه هیچ انتظاری بابت محبت خود به این کودکان ندارند.


 مکان مورد نیاز ما را تامین کنند

موسس خانه مهر علی تاکید می کند: تنها خواسته ما فقط یک مکان مستقل و ثابت است که بتوان در آن مکان تدریس کرد و کارهای فرهنگی بیشتری انجام داد ما امسال نزدیک به  ۲۰۰ تقاضا از طرف کودکان کار و بازمانده از تحصیل برای ورود به این موسسه داشتیم ولی متاسفانه به دلیل نداشتن فضای مناسب و کافی، فقط توانستیم تعداد ۱۰۰ نفر را ثبت نام کنیم.

وی می گوید ما نیروی کمکی مردمی زیادی داریم که ایده های زیادی برای کمک به آموزش این کودکان در سطح شهر دارند همچنین کمک های نقدی و غیر نقدی را از سوی مردم داوطلب داریم اما به یک فضای مناسب برای رسیدن به این ایده ها احتیاج داریم حتی نیاز نیست این فضا به خود موسسه واگذار شود بلکه اگر یک مکان برای چند سال در اختیار ما به صورت موقت قرار گیرد به اهداف خود می رسیم البته تاکنون با نهادها و سازمان های زیادی این موضوع را مطرح کردیم اما هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیدیم و همکاری که فکر می کردیم را با ما نداشتند.

نکته جالب این است که برخی از مسئولان ارگان ها از موسسه بازدید کردند و ما را هم تمجید کردند اما هنوز قدمی برنداشته اند.

کودکان باید محبت دیگران را احساس کنند

معصومه قاسم زاده از اعضای  هیئت موسس و هیئت مدیره این موسسه در مورد کارهایی که برای کودکان و نوجوانان کار و بازمانده از تحصیل در این مدرسه انجام می گیرد توضیح می دهد: این کودکان و نوجوانان در طول هفته ۴ روز در موسسه حضور پیدا می کنند که به علت محدویت مکان به آنها فقط دروس ریاضی و فارسی از پایه اول تا ششم آموزش داده می شود همچنین هر روز یک میان وعده شامل میوه و ساندویچ بین آنها توزیع می شود.

وی در خصوص سایر برنامه ها اظهارداشت: کارهای فرهنگی و تفریحی ما هم شامل بازدید از باغ وحش فدک، سینما و طبیعت گردی است و فعالیت های ورزشی ویژه کودکان شامل مسابقات فوتبال دستی، طناب زنی و انتقال کودکان به سالن های ورزشی برای ورزش فوتبال و والیبال است.

البته یک گروه کارپزشکی داریم که شامل گروه دانشجوهای نیکوکار و داوطلبی است که پیگیر مسائل پزشکی این بچه ها هستند که حتی چندین مورد عمل جراحی هم داشتیم.

وی اضافه می کند: مردم با انگیزه های مختلف به ما کمک می کنند اما سخن با اشخاصی است که به ظاهر ما را تحسین می کنند اما در باطن دغده این کودکان را ندارند و چون بیشتر آنها تبعه خارج هستند

آنها را صاحب حق به حساب نمی آورند در حالی که باید این حس در ما هم وجود داشته باشد که این افراد در میان ما و در اجتماع ما زندگی می کنند اگر این ها بدون عقده و با توجه  به نیازهای آموزشی و فرهنگی شان بزرگ شوند دیگر حس کینه و بدی در آنها شکل نمی گیرد بلکه آنها احساس می کنند افرادی هم هستند که آنها را دوست دارند و این موضوع به آنها آرامش می دهد.

قاسم زاده بیان می کند: خیلی از این بچه ها در بدو ورود به مدرسه ما، افرادی خشن، دیر باور و بی اعتماد به محیط هستند و برخی از آنها از۵ سالگی در میان یک عده افراد بزرگسال و خشن، به دور از آموزش بزرگ شده اند اما وقتی در موسسه حضور پیدا می کنند رفتارشان عوض می شود و شاید تعدادی از آنها بعد از یک تا سه سال به علت ممانعت والدین از ادامه تحصیلشان از موسسه ما بروند اما پیگیری های ما مشخص کرده که بعد از خروج از نزد ما، تغییرات فراوانی در رفتار آنها حاصل شده است.
 
قاسم زاده همچنین یادآور می شود:  همکارانی دیگری از جمله رضا عسکریان، سید محمد امین جامعی و امیر رضا حق شنو از دیگر اعضای هیات مدیره هستند که در خدمت رسانی یاری به این بچه هاست.

نمی گذاریم کودکان به مشاغل کاذب بازگردند

ساسان کاظم عطار، دانشجوی جوانی که مشغول تحصیل در مقطع دکترای برق است و ازابتدا از همراهان این موسسه بوده به خبرنگار مهر می گوید: ما ایده های زیادی برای این بچه ها داریم که در صورت فراهم شدن فضای مناسب می توانیم آنها را اجرا کنیم اما یکی از اهداف مهم ما این است که زمانی که این کودکان تا مقطع ششم، آموزش ریاضی و فارسی را فراگرفتند دوباره بدون حرفه ای مناسب در اجتماع رها نشوند و دوباره در مشاغل کاذب و جمع آوری زباله دیده نشوند.

وی که مسئول کارگروه آموزش فنی و حرفه ای موسسه است اضافه می کند: ما هم ایده داریم، هم نیرو های زیادی که برای کمک اعلام آمادگی کرده اند و برنامه هایی برای آموزش این بچه ها داریم که شامل آموزش حرفه هایی مثل خیاطی و آرایشگری و بافندگی برای دختران و برای پسرها آموزش حرفه های مثل جوشکاری، چوب بری، کاشی کاری و برق کاری است تا این افراد بتوانند بعد از خروج از این موسسه صاحب یک حرفه شوند این بهترین و مهمترین هدف ماست که در این فضای محدود و غیرمستقل به آن نمی رسیم.
 
عطار در ادامه گفت: یکی از دیگر از اهداف ما این است بچه هایی که اینجا آموزش می بینند؛ و سن آنها بعد از آموزش مطابق با سن تحصیل در مدارس عادی شد بتوانیم آنها را به مدارس عادی معرفی کنیم تا بعد از امتحان تعیین سطح به سر کلاس مطابق با سن خود وارد شوند که در این سال ها موفق شدیم در حدود ۴۰ نفر را از سوی این موسسه به مدارس دولتی معرفی کنیم.

وی تاکید کرد: خدمات این موسسه صرفا برای کودکان اتباع نیست بلکه ما کودکان ایرانی را هم داریم که به دلیل محرومیت خانواده ها، نیاز به کلاس های آموزشی دارند وبه طور رایگان به این بچه ها هم آموزش می دهیم و برای آنها این امکان را فراهم می کنیم تا درصورت نیاز برای تقویت دروس خود وارد موسسه شوند.

گفتگوهای ما که به پایان می رسد زنگ تفریح موسسه است و کودکان در حیاط جمع شده اند و با دیدن چند حلقه ورزشی به اوج شادی خود رسیده اند.  

تعدادی از آنها نیز زیرچشمی مراقب گذر غریبه ای هستند که نظاره گر آنهاست، نامشان را که می پرسم دخترها اسم خود را می گویند اما با ترس و تاکید دارند که نامشان در جایی گفته نشود اما پسر ها برعکس دخترها در گفتن اسم خود از  همدیگر سبقت می گیرند. ادریس، هاشم، بهادر، احمد و ...  آخرین جمله ی یکی از دختران، بدرقه ی خروج من از مدرسه می شود.

یادمان بماند که ما مسلمانان رسالت سنگینی داریم و با فرهنگ ایرانی و اسلامی خود باید در استقبال و آموزش و علم آموزی میهمانان خود چون گذشته بخوبی عمل کنیم تا وقتی اتباع بیگانه بزرگ شده و به سرزمین خود رفتند از نیکی ها و خدمات ایرانی ها تا سالها خاطره خوبی از ما داشته باشند.

نظر شما