شناسهٔ خبر: 22589828 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

جعفری:

تفسیر؛ گامی مهم برای فهم و عمل به قرآن

گروه معارف: دکترای قرآن و منابع اسلامی گفت: تفسیر، گامی مهم برای فهم و عمل به قرآن است و در همین راستا متولیان فرهنگی باید زمینه ترغیب مخاطبان قرآنی به تفسیر را فراهم کنند.

صاحب‌خبر -

قاسم جعفری، دکترای قرآن و منابع اسلامی، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از زنجان اظهار کرد: قرآن، کتاب هدایت و سازندگی است و شان قرآن، ساختن فرد و پرداختن جامعه‏ای آرمانی براساس آموزه‏ها و احکامی الهی است که قرآن کریم آنها را بیان می‏کند و مرجع بسیاری از اوصاف قرآن مانند: نور، هدایت، برهان، ضیاء، بصائر که در احادیث آمده، همین ویژگی هدایت‏گری قرآن را اثبات می‌کند.

برای فهم قرآن باید تا حد امکان با تفسیر آیات نورانی وحی آشنا شویم

جعفری با اشاره به اینکه برای فهم قرآن باید تا حد امکان با تفسیر آیات نورانی وحی آشنا شویم، تصریح کرد: تفسير از باب تفعيل و از ماده «ف ـ س ـ ر» به معناى كشف و بيان و آشكار ساختن امر پوشيده است که علّامه طباطبايی می‌فرمایند: «تفسير عبارت است از روشن كردن معانی آيات قرآن كريم و كشف مراد و مدلول آنها» و ذهبی در کتاب خود «التفسیر و المفسرون» می‌نویسد: «علم تفسیر، علمی است که از مراد و منظور خداوند متعال به اندازه طاقت بشر گفت‌و‌گو می‌کند.

وی افزود: امام خمینی در کتاب «آداب الصلوة» در باب «تفسیر» می‌فرمایند: تاکنون تفسیر جامعی برای کتاب خدا نوشته نشده است. به طور کلی معنی تفسیر کتاب خدا آن است که شرح و مقاصد آن کتاب را بنمایاند. مفسر وقتی توانست «مقصد» از نزول را به ما بفهماند، مفسر است نه «سبب نزول» را، ولی اکثر تفاسیر بیشتر اهتمامشان به سبب نزول بوده است.

جعفری تاکید کرد: آیت‌الله جوادی آملی در تفسیر «تسنیم» تفسیر را چنین تعریف می‌کنند: «تفسیر به معنای روشن کردن و پرده‌برداری از چهره کلمه یا کلامی است که براساس قانون محاوره و فرهنگ مفاهمه ایراد شده باشد و معنای آن، آشکار و واضح نباشد».

دستیابی به فهم درست آیات، هدف اصلی مفسّران قرآن است

دکترای قرآن و منابع اسلامی با بیان اینکه دستیابی به فهم درست آیات قرآن، هدف اصلی مفسّران قرآن است، گفت: علامه طباطبایی در کتاب «قرآن دراسلام» می‌فرمایند: تفسیر در مرحله آغازین خود به صورت تفسیر به مأثور بوده، یعنی تنها به روایات نبوی اکتفا می‌شد که این تفسیر طبعا مورد قبول شیعه نیز هست. همچنین محمد باقر حکیم نیز در کتاب علوم قرآن می‌نویسد: پیامبر(ص) به دلیل اختلاف سطح فکر مخاطبان، قرآن را دو نوع تفسیرمی کرد: اول تفسیر همه آیات در سطح افرادی خاصی چون علی (ع) و دوم تفسیر بخشی از آیات و به قدر نیاز و فهم عموم مردم.

نگاهی به دوره‌های تفسیر بعد از نبی مکرم اسلام

جعفری تصریح کرد: دومین مفسر قرآن بعد از رسول گرامی اسلام، امير مؤمنان(ع) است که با بيان مقاصد قرآن و تربيت شاگردانی چون ابن عباس، تلاش بی‏ وقفه‏ای در تفسير قرآن کرد. تطورات تفسير در عصر صحابه و تابعين و دوران‏های بعدی تا قرن حاضر مرهون تبیین و تفسیر قرآن کریم به وسیله این امام همام است .

وی افزود: ابن عطیه اندلسی در جلد اول تفسیر ارزشمند المحرر الوجیز می‌گوید: دوره صحابه، دومین مرحله تفسیر قرآن است. در این مرحله، تفسیر برمبنای روایت پیامبر (ص) است. علی (ع) سرآمد و داناترینِ مفسّران صحابی بوده و در مراتب بعدی، عبداللّه‏ بن عبّاس که به عنوان «ترجمان القرآن و حبر الامه» معروف است و پس از او ابن مسعود و ابیّ بن کعب قرار دارند. از ویژگی‏های عمده و شاخص‏های کلّی این جریان تفسیری، سادگی و بی‏پیرایگی، سلامت و پیراستگی از جَدل و اختلاف، پرهیز از تفسیر به رأی و نقلِ صرف است.

جعفری تصریح کرد: دوره سوم تفسیر قرآن، دوره تابعین است که مخصوصا تا زمان امام صادق(ع) به صورت برجسته مشاهده می‌شود. در این دوره تفسیر با محوریت مفسّران بزرگی چون مجاهد بن جبرمکی (متوفّای 104)، سعید بن جبیر (متوفّای 95) طاووس بن‏کیسان یمانی (متوفّای 106)، عطاء بن ابی‏ریاح (متوفّای 114) و ... ادامه یافته است که در این مرحله دامنه تفسیر اندکی گسترده می‏شود و جنبه‏های ادبی و واژه‏شناسی، اجتهاد و حتی تفسیر به رأی و نفوذ روایت جعلی اسرائیلیات به چشم می خورد.

این دکترای قرآن و منابع اسلامی تاکید کرد: در گذشته مدارس تفسیری مکّه، مدینه، کوفه و بصره از مشهوریت بالایی برخوردار بوده‌اند، به طوری که محسن امین عاملی در جلد اول اعیان الشیعه و ابن الندیم در الفهرست خودشان از میان اصحاب امامان، بیش از سی مفسّر را نام می‏برند که از جمله این مفسّران، بزرگانی چون میثم تمار، جابر بن یزید جعفی، ابوجناده حصین بن مخارق سلولی، محمّد بن خالد برقی، و یونس بن عبدالرّ حمان می‌درخشند.

روش‌های تفسیر از زمان صحابه تاکنون

وی افزود: از زمان صحابه تاکنون، دو روش کلی در تفسیر قرآن مورد عمل قرار گرفته است: یکی روش تفسیر به مأثور، یعنی تفسیر آیات از طریق روایات پیامبر و صحابه راستین. و دیگری روش تفسیری عقلی ـ اجتهادی. که در این روش، مفسّر ضمن بهره‌گیری از روایات، خردورزانه، آیات قرآن را تفسیر می‏کند. یعنی کوشش عقلانی در این تفسیر، نقش محوری دارد. رویکردهای گونا‏گون کلامی، لغوی، فلسفی، عرفانی، فقهی و ... در پرتو این روش کلّی پدید آمده است.

تفسیر قرآن به وسیله قرآن، قدیمی‏ترین روش تفسیری است

جعفری گفت: علامه طباطبایی در جلد اول تفسیر المیزان می‌گوید: تفسیر قرآن به وسیله خود قرآن، قدیمی‏ترین روش تفسیری است که مورد اهتمام ائمه معصومین بوده است. چرا که قرآن که «تبیان لکلّ شی‏ء» است، قطعا ابتدا باید بیانگر مفاهیم خودش باشد؟ به عنوان نمونه، امام علی (ع) در تفسیرآیه «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيرْ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّين» از آیه 69 سوره نساء بهره می‌گیرد و می‌فرماید منظور آیه از نعمت داده‌شدگان، کسانی هستند که در سوره نساء از آنها نام برده شده است که می فرماید: «وَ مَن يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيهْم مِّنَ النَّبِيِّنَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشهُّدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ» وی در تبیین آیه «لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» که در آیه 124 سوره بقره آمده است، به آیه 13 سوره لقمان استناد می‌کند که فرمود «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ».

وی افزود: معلوم می‌شود که تفسیر قرآن همانند دیگر علوم اسلامی در حرکت از سرمنزل وحی تا به امروز، به پیشرفت و سیر تکاملی خود ادامه داده و به صورت دانشی روشمند و گسترده درآمده است با توجه به اینکه قرآن كلام خداوند است و غرض و هدف آن هم هدایت تمام بشریت است و انسان برای دستیابی به هر نوع کمال دنیوی و اخروی به علوم شرع نیازمند است پس دستیابی به مفاهیم این علوم از قرآن، نیاز به تبیین و تفسیر آن دارد و در نتیجه علم تفسیر در مقایسه با تمامی علوم دیگر از جایگاه والایی برخوردار بوده و هست.

این دکترای قرآن و منابع اسلامی تصریح کرد: حضرت علی(ع) در خطبه 110 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قرآن را بياموزيد كه بهترين گفتار است، و آن را نيک بفهميد كه بهار دل‌هاست، از نور آن شفا و بهبودی خواهيد كه شفای سينه‏های بيمار است، و قرآن را نيكو تلاوت كنيد كه سودبخش‏ترين داستانهاست».

جعفری با اشاره به اینکه قرآن کریم در آیات متعددی به شیوه‌های مختلف ما را دعوت به تدبر قرآن می‌کند، تاکید کرد: تفسیر یکی از مهمترین مسیر روشمند برای تدبر در قرآن و فهم عمیق تر کلام الهی و در نتیجه عمل به آن محسوب می‌شود و حداقل 300 آیه در قرآن هست که مخاطبین خود را به تدبر، تفکر و تعقل دعوت می‌کند و این اصرار به این سبب است که ما بتوانیم از لایه‌های بعدی الفاظ قرآن بهره بیشتری ببریم.

اهمیت تدبر در آیات قرآن

وی افزود: «تدبر» به معنی «تفکر و اندیشیدن در ورای ظواهر» است تا چهره باطنِ امور،جلوهگر شده وعاقبتش برملا گردد. تفکر، وسیله‌ای برای رسیدن به حقایق است. تفکر، اساس تعقل را تشکیل می‌دهد. لذا بخاطر اهمیت موضوع است که در قرآن ۴۷ بار کلمه «عقل‌«، 18 بار «فکر»، ۱۶ بار «لُب‌ّ»، چهار بار «تدبر» و چندین بار «فقه‌«یعنی تعمق در اندیشیدن تکرار شده است.

جعفری تصریح کرد: اما به طور خلاصه باید گفت: با عنایت به حدیث نورانی پیامبر اسلام در کتاب اصول کافی شیخ کلینی که فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیْتِی عِتْرَتِی»‏ همانا در میان شما دو چیز با ارزش به یادگار گذاشتم که اگر به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و اهل بیت و عترتم. و فرمودند: پس بدانید که من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم.

این فعال قرآنی تاکید کرد: باید توجه داشته باشیم که همه مسائل و احکام اسلامی به صورت کلی و جزئی با حفظ کمیت و کیفیت، در قرآن کریم نیامده است و اگر قرآن درآیه 59 سوره مبارکه انعام می فرماید: «لَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» به این معنا نیست که ما به سادگی بتوانیم همه مسائل مورد نیاز خود را صرفا از آیات ظاهری قرآن استخراج کنیم بلکه مفهوم این آیه و یا الفاظی نظیر «کتاب مبین» و «لوح محفوظ» مربوط به مقام علم الهی است.

قرآن کریم به مثابه قانون اساسی است

وی افزود: قرآن کریم، به مثابه قانون اساسی است که به کلیاتی از اصول عقاید مربوط به توحید، نبوت و معاد و اجمالی از احکام عبادی و جزایی، فردی، اجتماعی و اخلاقی پرداخته و سایر مقرّرات و تفصیل آیات به پیامبر اسلام و ائمه معصومین علیهم یا همان اولی الامر واگذار گردیده است. چرا که فرمود: «وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَينِ‏َّ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيهْمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون». لذا گفتار پیامبر (ص) عین وحی است و مطابق آیه 7 از سوره مبارکه حشر: «مَا آتَاکُمْ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» مسلمانان موظف هستند اوامر و نواهی حضرت رسول(ص) را همان دستورات الهی بدانند و به قرآن مطابق فرمایش ایشان و جانشینان ایشان عمل کنند.

جعفری تاکید کرد: حضرت علی(ع) در خطبه 18 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «اِنَّ القرآنَ ظاهِرُهُ اَنيقٌ و باطِنُهُ عَميقٌ لا تَفنى عَجائِبُهُ و لا تَنقَضى غَرائِبُهُ و لا تُكشَفُ الظُّلُماتُ اِلاّ بِهِ»؛ «ظاهر قرآن زيبا، باطن آن ژرف، عجائب آن پايان‏ناپذير و غرائب آن سرانجامی ندارد، و تاريكي‌های جهل و نادانی جز به وسيله آن رفع نمیگردد».و در خطبه 125 می‌فرمایند: «هذا کتاب اللّه‏ الصامت، هَذَا الْقُرْآنُ إِنَّمَا هُوَ خَطٌّ مَسْطُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ لَا يَنْطِقُ بِلِسَانٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمَانٍ وَ إِنَّمَا يَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ»؛.«این قرآن، کتاب صامتی است که دیگران باید مضامین آن را بیان کنند. و اين قرآن خطى است نوشته شده ميان دو جلد كه با زبان حرف نمى‌زند، او را مترجم لازم است، و از جانب او مردان سخن مى گويند. و تأکید دارند که قرآن را به سخن درآورید» که در خطبه 158 می‌فرمایند: «ذلک القرآن فاستنطقوه».

درک مفاهیم والای قرآن نیاز به تفسیر دارد

این دکترای قرآن و منابع اسلامی تاکید کرد: قرآن چون معانی گوناگونی را در بر دارد ومطالب آن فشرده بيان شده و از ذكر جزئيات پرهيز کرده، حتما نياز به تفسير دارد. مثل نماز و روزه و... و همچنین مطالب قرآن به مناسبت‌های متفاوت، در سوره‏های مختلف قرار گرفته است درنتیجه هرجایی که زمينه تذكّر و تنبّه فراهم آمده، آياتی به فراخور موضوع پیش آمده نازل شده که می‌بایست برای فهم همه جانبه قرآن کریم به استناد روایات و عقل مطالب را در كنار هم قرار داد تا به درک كامل رسيد و لذا فقدان آگاهی‌های لازم بشری و واقع شدن معارف بسيار زياد در قالب الفاظ محدود و محتوای بلند در قالب الفاظ متداول و آميختگی و پراكندگی مطالب و فاصله زمانی نزول قرآن کریم متناسب با سوال مردم و نیازهای آنان و ضرورت‌های ويژه ‌هرعصر می‌طلبد که برای فهم عموم مردم این کلام الهی به وسیله رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام و مفسرین پیرو آنان برای مردم تبیین و تفسیر شود که قطعا سهم فوق العاده‌ای در فهم و عمل به قرآن کریم دارد و این تبیین، کار یک مفسر روشمند است.

مفسرین به علوم قرآنی مسلط باشند

جعفری تاکید کرد: یک مفسر برای تبیین و تفسیر بهتر آیات که مطابق با واقعیات این کلام نورانی باشد باید به علوم قرآنی مسلط باشد. یعنی مجموعه دانش‏هایی که در خدمت فهم بهتر قرآن است که شامل علم ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، شأن نزول آیات، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مجمل و مبین و نظایرآن که بدون شناخت این علوم پیرامونی، تفسیر، راه به جایی نمی‏برد.

متولیان فرهنگی زمینه ترغیب مخاطبان قرآنی به تفسیر را فراهم کنند

این فعال قرآنی تصریح کرد: سخن آخر اینکه باید متولیان فرهنگی جامعه از آموزش و پرورش گرفته تا مراکز و محافل دانشگاهی و مخصوصا حوزه‌های علمیه و مبلغان دینی، بستر ترغیب و تشویق مخاطبان قرآنی را برای مطالعه تفاسیر قرآن کریم فراهم کنند که به حمدالله در سال‌های اخیر علمای اسلامی و مراجع معظم تقلید تفاسیر ارزشمندی به زبان فهم عموم به رشته تألیف درآورده‌اند که از جمله آنها به تناسب نیاز گروه‌های مختلف سنی و علمی می‌توان از آسان به مشکل به تفسیر نور آقای قرائتی و تفسیر نمونه آیت‌الله مکارم شیرازی و تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر موضوعی و همچنان تفسیر ترتیبی آیت‌الله جوادی آملی و دیگران اشاره کرد. به امید روزی که هر مسلمان حداقل در طول عمرش یک دوره تفسیر را مطالعه کرده باشد.

نظر شما