شناسهٔ خبر: 22587549 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

کاهش تنش‌ها در زیر سایه زلزله

سیدحسین مهرآوران . متخصص داخلی و فلوشیپ ریه

صاحب‌خبر -

1. در جریان زلزله‌های مرداد 91 در استان آذربایجان‌شرقی، 14 نماینده کنگره آمریکا با ارسال نامه‌ای به رئیس‌جمهوری آمریکا خواستند تا برای کمک به زلزله‌زدگان استان آذربایجان‌شرقی در ایران، قوانین تحریم این کشور را به‌طور موقت تسهیل کند و برای تسهیل در امر کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان زلزله در ایران، یک مجوز کلی صادر کند. امضا‌کنندگان این نامه تأکید کردند که وضعیت فعلی رابطه با ایران و برنامه اتمی این کشور نباید مانعی در راه کمک‌های انسان‌دوستانه به مردم این کشور ایجاد کند./ فرارو سناتور برنی سندرز ضمن ابراز همدردی با حادثه‌دیدگان زلزله غرب کشور از رئیس‌جمهور آمریکا خواست تا با وجود افزایش تنش‌ها میان دو کشور، سیاست‌های سخت‌گیرانه‌اش را کنار بگذارد و به ایران کمک کند. وی در توییترش نوشت: «خرابی ناشی از زلزله ایران وحشتناک است. من با قربانیان، عزیزان آنها و گروه‌هایی که باید به این فاجعه رسیدگی کنند، ابراز همدردی می‌کنم»./ عصر ایران
 پنج سناتور دموکرات آمریکا در نامه‌ای به رکس تیلرسون خواستار تسهیل کمک به زلزله‌زدگان کرمانشاه شدند و عنوان کردند: «ما امروز این نامه را برای شما می‌نویسیم، چراکه زلزله اخیر در ایران بیش از ۵۰۰ کشته برجای گذاشته و به مرگ‌بارترین زلزله سال بدل شده است. برهمین‌اساس، ما شما را ترغیب می‌کنیم که با آسان‌گیری بر محدودیت‌های وضع‌شده برای ایران، اجازه دهید کمک‌های مردمی سریع‌تر به دست آسیب‌دیدگان برسد»./ شرق
2. آیا حاکمیت سیاسی ایالات متحده آمریکا یک حاکمیت یکپارچه است و تمامی عناصر و نیروهای دخیل، سیاست‌های یکسانی را دنبال می‌کنند و نگاه یکپارچه‌ای را درخصوص مقولات گوناگون
ملی- بین‌المللی از آنها شاهدیم؟ آیا تفاوت دیدگاه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی محیط‌زیستی و نحوه تعامل جهانی در دولت ترامپ با دولت اوباما انکارشدنی است؟ آیا اگر امروز به‌جای دولت ترامپ، شاهد استقرار دولت کلینتون یا برنی سندرز می‌بودیم با شرایطی دیگر از اتمسفر پیرامونی برجام مواجه نبودیم؟ آیا اساسا دیدگاه‌های سیاسی مستقل و نگاه‌های متفاوت از دیدگاه‌های حاکمیتی مستقر را در کشورهای گوناگون شاهد نیستیم؟ 
3. اگر خصومت دولت آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران را در چهار دهه از استقرار آن در بزنگاه‌های گوناگون تاریخی بپذیریم، آیا در همین حاکمیت فعلی ایالات متحده جریان‌ها، نیروها و اشخاصی را نمی‌توان یافت که ضمن توجه به عزت، اقتدار و مصالح ملی با آنها در جهت کاهش تنش‌های موجود گام‌هایی هرچند اندک برداشت؟ آیا تقویت دیدگاه‌ها و فرصت‌بخشی بیشتر به نگاه‌های مستقلِ منصفانه‌تر در حاکمیت غیریکپارچه آمریکا درخصوص ایران عزیز و در جهت منافع ملی منافی با میراث مذهبی/ ملی است؟ آیا اگر گروه‌هایی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا سایر نیروهای سیاسی فعال، همین گام‌های کوچک - حتی به ظاهر- انسان‌دوستانه از سوی نمایندگان و سناتورهای دولت آمریکا را با ادبیاتی حکیمانه و محترمانه پاسخ دهند، منافی با پیشینه تاریخی و میراث معنوی‌مان است؟  در دنیایی که روزبه‌روز احترام و درک متقابل میان انسان‌ها، به ارزش‌هایی جهان‌شمول‌تر- ولو در کلام- بدل می‌شوند؛ در شرایطی که ایران عزیز روزبه‌روز به بهانه‌هایی جدید تحت اتهاماتی جدیدتر و فشاری مضاعف قرار گرفته و می‌گیرد؛ می‌توان و به گمانم می‌بایست، منطق دیپلماسی را در پس ادبیات و کلامی درخور و رسا به کار ببندیم و از ظرفیت‌های ممکنِ موجود بهره‌ای بیشتر ببریم تا آوای منطقی حرف‌های تنهایمان، در هیاهوی جهانی هفت‌میلیاردی گم نشود. 

نظر شما