شناسهٔ خبر: 22586587 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

سیاست‌های خطرناک عربستان سعودی

دشمنی با ایران برای عربستان سعودی به یک دل‌مشغولی بیمارگونه تبدیل شده است. ولیعهد جوان به بهانه تهدیدهای خارجی قدرت خود را تثبت و تحکیم می‌کند. نقشه وی اکنون تمام منطقه را در معرض خطر قرار داده است.

صاحب‌خبر -

در این روزها سخنان شدید‌اللحنی از طرف عربستان سعودی شنیده می‌شود. ثامر السبهان، وزیر مشاور در امور کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس پس از استعفای سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان گفت: «ما با دولت لبنان به عنوان دولتی که علیه ما اعلام جنگ کرده، برخورد خواهیم کرد.» در همین حال، دولت عربستان سعودی از تمام شهروندان خود خواست تا لبنان را ترک کنند. دولت عربستان حتی حمله موشکی یمن به پایتخت ریاض را که پیش از اصابت به هدف ساقط شده بود، به عنوان یک «اقدام جنگی» از سوی ایران در نظر گرفته بود.

این تشدید تنش‌ها بی‌پایه و ناگهانی نیست. از هنگام به قدرت رسیدن ملک سلمان در ژانویه 2015، عربستان سعودی از خط‌مشی تقابلی و غیرقابل انعطافی در زمینه سیاست خارجی پیروی می‌کند. ملک سلمان همچنین محمد بن سلمان، پسر 32 ساله خود را به عنوان جانشین خود تعیین کرده است. محمد بن سلمان همچنین وزیر دفاع و بدین ترتیب یکی از مسئولین و تصمیم گیرندگان در مورد استراتژی‌های سیاست منطقه‌ای جدید است. در گذشته، عربستان سعودی به عنوان عامل مصالحه در نظر گرفته می‌شد که تمایل به میانجی‌گری جهت حل اختلافات داشت، اکنون این کشور خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای مداخله‌گر جلوه می‌دهد. در پشت این تغییر، راهبرد عوام گرایانه ولیعهد جوان قرار دارد که می‌خواهد قدرت خود را در درون کشور از طریق تمرکز بر یک دشمن خارجی تثبیت و تحکیم بخشد و آن دشمن خارجی را ایران می‌داند. عربستان سعودی موجودیت خود را در معرض خطری جدی از سوی ایران می‌بیند و نگران است که جمهوری اسلامی بخواهد نفوذ خود را در جهان عرب بیش از پیش گسترش دهد. عربستان متقاعد شده است که به منظور دفاع از برتری عربستان در جهان عرب و حفظ بقای خود باید با نفوذ ایران مقابله کند. بر اساس این دیدگاه، ایران به عنوان ریشه و خاستگاه تمام بدی‌هایی در نظر گرفته می‌شود که منطقه را دچار هرج و مرج کرده و بنا بر این باید متوقف شود. به این ترتیب، در دوران محمد بن سلمان شیطانی جلوه دادن ایران بخشی از فرهنگ سیاسی کشور شده و سیاست خارجی عربستان سعودی را تعیین می‌کند. این نکته را می‌توان در بسیار از مثال‌های مختلف تشخیص داد:

یمن

عربستان سعودی از مارس 2015 تا کنون رهبری ائتلافی نظامی را با هدف جلوگیری از پیشروی شورشیان حوثی در یمن بر عهده دارد. عربستان سعودی حوثی‌ها را به عنوان متحدان ایران می‌بیند که ممکن است کنترل «حیاط خلوت» این کشور را به دست گیرند.

با این حال، رهبران عربستان سعودی تا کنون قادر نبوده اند به اهداف جنگی خود دست یابند. بر عکس، بسیاری از ناظران هم‌اکنون در مورد «ویتنام سعودی» صحبت می‌کنند. سازمان ملل متحد ریاض را به کشتار غیرنظامیان و استفاده از بمب‌های خوشه‌ای متهم می‌کند. در نتیجه مداخله نظامی عربستان، وضعیت بحرانی یمن به طور چشمگیری رو به وخامت گذاشته: 9/2 میلیون نفر در داخل کشور از خانه‌های خود گریخته و حدود یک‌سوم از 27 میلیون نفر جمعیت این کشور با خطر قحطی و مرگ ناشی از گرسنگی روبه‌رو هستند. در بهار 2017، بیماری واگیر وبا سراسر کشور را در بر گرفت. محمد بن سلمان یکی از عاملان و بانیان اصلی این فاجعه بوده و تاکنون هیچ راه‌حل سیاسی پیدا نکرده است.

قطر

مناقشه با قطر نیز به طور غیرمستقیم در نتیجه سیاست «ایران هراسی» عربستان آغاز شده است. در ماه ژوئن 2017، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر محاصره قطر را آغاز کرده و سفرای خود را فرا خواندند. یکی از اتهامات عنوان شده آن بود که قطر همکاری بیش از حد نزدیکی با ایران دارد. این نکته حقیقت دارد که قطر و ایران از یک میدان مشترک گازی استفاده کرده و از این رو همکاری اقتصادی دارند. اما هیچ مشارکت راهبردی سیاسی بین دوحه و تهران وجود ندارد. اما محمد بن سلمان با تظاهر به وجود چنین اتحادی، می‌تواند قصد واقعی خود را دنبال کند.

لبنان

جدیدترین مرکز مناقشه در سیاست منطقه‌ای عربستان سعودی، لبنان است. سعد حریری، نخست‌وزیر سنی‌مذهب این کشور به طور ناگهانی استعفا داد. این واقعیت که او استعفای خود را در ریاض، پایتخت عربستان سعودی اعلام کرد، این احتمال را تقویت می‌کند که عربستان سعودی او را مجبور به انجام این کار کرده است. محافل دولتی لبنان اکنون حتی بر این گمان هستند که حریری در عربستان دستگیر و زندانی شده است.

عنکبوتی در تار خود

محمد بن سلمان بازی خطرناکی را به پیش می‌برد. او می‌خواهد مانند یک عنکبوت عمل کند و سر تارها را در شبکه‌ای متشکل از یمن، قطر و لبنان به این سو و آن سو بکشد، اما بیش از پیش در تارهای تنیده خود به دام می‌افتد. به جای تضعیف ایران، این دشمن دیرینه از اقدامات بدون فکر و بدون برنامه ریزی عربستان سعودی بهره می‌برد. این نکته را می‌توان به خوبی در یمن مشاهده کرد، جایی که نفوذ ایران پس از مداخله عربستان سعودی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این موضوع همچنین در بحران قطر مشهود است، جایی که نزدیک بودن ادعایی روابط میان قطر و ایران به یک «پیشگویی درست از آب درآمده» تبدیل شده است. این گونه اقدامات در لبنان نیز می‌تواند حزب‌الله را در میان مدت تقویت کند.

منبع: دی سایت (آلمان)

سباستین سانز

کارشناس خاورمیانه

نظر شما