شناسهٔ خبر: 22574139 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

الگوی تربیت اسلامی- ایرانی

چگونه «مرضیه»، «خواهر طاهره» شد؟ مریم مسعود*

تهران- ایرنا- مرضیه حدیده چی (دباغ) که پارسال در چنین روزی دار فانی را وداع گفت، در چه مکتبی و با چه شیوه های رفتاری تربیت شد که با وجود ناملایمات بسیار و شکنجه های طاقت فرسا به آموزه ها و اعتقادات خود پایبند ماند و لقب «خواهر طاهره» را از بنیانگذار انقلاب اسلامی دریافت کرد؟

صاحب‌خبر -

این روزها بسیاری از خانواده ها برای شیوه تربیت فرزندان خود به ابزارهای گوناگونی متوسل می شوند؛ از خواندن کتاب های مختلف تا گرفتن مشاوره از کارشناسان و دوست و آشنا. برخی خانواده ها که از پیمودن این راه خسته می شوند، ناگزیر دست از تلاش می کشند و به نظاره گران منفعلی تبدیل می شوند که فرزند خود را به دست فضای پرتلاطم عصر بیست و یکم می سپارند.
در دستگاه آموزش و پرورش و همچنین نظام آموزش عالی، نوجوانان و جوانان این سرزمین با آموزه هایی روبرویند که از لابلای دهها کتاب و ساعت ها آموزش سربرمی آورند اما تاثیر این همه سرمایه ای که برای آموزش آنها اختصاص یافته است (از معلم و استاد تا کتاب و فضای آموزشی و حتی هزینه های زمانی)، تا چه اندازه در زندگی روزمره آنان نمایان می شود؟
نسل جدید چه نگاهی به انبوه کتاب های دینی و اجتماعی دوران مدرسه و دانشگاه دارد و مطالب آنها را تا چه میزان برای «نمره گرفتن» و تا چه اندازه برای «کاربردی کردن» می خوانند؟ چند درصد آموزگاران و استادان عرصه آموزش با گفتار- و صد البته رفتار- توانسته اند الگوی اسلامی- ایرانی مناسبی را به آینده سازان این کشور ارایه کنند و آموزه های آنان تا چه میزان موثر بوده است؟

** ساخت بنیان های فکری و اعتقادی نوجوانان و جوانان
اهمیت ساخت بنیان های فکری و اعتقادی نوجوانان و جوانان این مرز و بوم که تا چندی دیگر به افق 1404 می رسند، آنچنان است که نه فقط زندگی شخصی آنان بلکه پایه های زیست اجتماعی و ساختار سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی آینده کشور را می سازد.
تاکید رهبران نظام بر تدوین و ارایه الگوهای اسلامی- ایرانی زندگی با نگاه به همین جایگاه شکل گرفته است.
سالهاست اندیشمندان کشور ما برای دستیابی به شیوه های تربیت و زندگی بهینه کوشیده اند و نظریه پردازی کرده اند و تا آنجا که توانسته اند اندیشه های خود را به عرصه اجرا نزدیک کرده اند؛ با این همه،‌ هنوز گره های بسیاری بر سر راه تربیت نسل آینده وجود دارد؛ نسلی که باید با عشق به میهن و برای سازندگی و پایداری آن همه تلاش و توجه خود را مبذول کند و به دستیابی به زندگی بهتر و ارتقای شاخص های انسانی، ایمان و اتکال داشته باشد.

** الگوهای کارآمد
یکی از بهترین و در دسترس ترین راه ها، الگوبرداری از تربیت های موفق انسان هایی است که پیشینه و روند زندگی آنان بروشنی پیش روی ما قرار دارد.
خوانش تجربه ها و زندگینامه انسان های خاص که در موقعیت های گوناگون به دستاوردهایی درخشان رسیده اند، با همین دیدگاه سفارش می شود و مرضیه حدیدچی (دباغ) یکی از شخصیت های شاخصی است که چه در دوران پیش از انقلاب و چه پس از آن کارنامه ای سنگین از خود به جای گذاشته است.
چگونه است که یک دختر با توجه به فراز و نشیب های خاص اجتماعی- فرهنگی رژیم شاهنشاهی در یک خانواده متوسط اجتماعی رشد می کند و با اصول اسلام آنچنان آشنا می شود که در سخت ترین موقعیت ها از حجاب خود دست نمی کشد و موضوع محرم و نامحرم را با دقت رعایت می کند؟
این بانو با چه مبانی فکری تغذیه شده است که ازدواج و داشتن چندین فرزند را‌ مانع یادگیری حقیقت اسلام و مبارزه برای آزادی نمی داند و برای ایستادگی پای اسلام و انقلاب و کشور خود نه فقط شکنجه خود بلکه دختر نوجوانش را تحمل می کند اما با لو دادن اطلاعات، جان مبارزان دیگر را به خطر نمی اندازد؟
چه مکتبی و با چه زبان گیرا و دلنشینی برای این خانم تشریح شده است که برای پایبندی به آن سختی های جلای وطن و خانواده را بر خود هموار می کند و به کارگری در مسافرخانه های اروپایی یا آموزش نظامی در لبنان و سوریه راضی می شود؟
«مرضیه حدیدچی» از خود چه نگاه و عملکردی را به نمایش می گذارد که امام خمینی (ره) وی را به همراهی با انقلاب آن هم در دوران هجرت فرا می خواند و به عنوان امین ایشان، در نوفل لوشاتو فرانسه «خواهر طاهره» نام می گیرد؟
این بانو در دوران پس از انقلاب و مسئولیت های نظامی و سیاسی گوناگونی را نیز بر عهده می گیرد و هر کدام را با همان آرمان ها به سرانجام می رساند.
گرچه این بانوی نستوه بیست و هفتم آبان ماه 1395 در تهران جان سپرد اما خاطرات زندگی او در دسترس است.
هنوز بسیاری از اعضای خانواده و آشنایان و همرزمان وی بین ما زندگی می کنند که می توانند درباره جزییات زندگی وی و ریشه های تربیتی و آرمان های خواهر طاهره ساعت ها نکته بگویند.
به نظر می رسد باید پژوهشی بر پایه شیوه «موردکاوی» (case study) درباره این شکل بگیرد که مرضیه حدیدچی از دوران کودکی چگونه تربیت شد، در نوجوانی چه هنجارهایی را پذیرفت و در جوانی پای کدام مکتب نشست که چنین فداکارانه، همه هستی و وجود خود را برای دستیابی به آرمان خود پیشکش کرد و برای آینده وطن خود راه جانفشانی را برگزید.
شاید با بررسی جزییات شیوه تربیتی این بانو بتوان در هجمه های تبلیغات رنگین عصر حاضر، الگویی درخشان از سبک زندگی اسلامی- ایرانی را استخراج کرد و بر پایه آن در وهله نخست خانواده ها را- به عنوان بنیانگذاران نخست شخصیت نسل های آینده- و سپس نهادهای آموزشی و مذهبی را به راهی تازه رهنمون کرد.
شاید بخشی از آموزه ها و باورهای دباغ را می توان در شعری جست که بی‌اختیار در عالم بی‌هوشی پس از شکنجه های ساواک خوانده بود و بازجویان از وی ضبط کرده و در پی سراینده آن بودند.
... نامت اندر جرگه عشاق بود/ نام تو با عشق هم میثاق بود
لیک این عشق بلند بی‌شکست/ این چنین آسان نمی‌آید به دست
اولش باید بسوزی خویش را/ دور سازی هر کم و هر بیش را
تفته گردی ذوب گردی از درون/ تا بریزی هر چه ناکامی برون
چون چنین شد گام را برداشتی/ زره‌ای از عشق در خود ساختی
اینکت باید که ستواری کنی/ نی ز هر تیر بلا زاری کنی
بی تامل تاک کی گردیده مل/ بی شکیبا غنچه کی گردیده گل
صبر باید تا بروید دانه‌ای/ صبر کن تا عاشق جانانه‌ای
.................................
* کارشناس ارشد مدیریت رسانه

انتهای پیام /*

نظر شما