بازگشت برخی به قدرت و ائتلاف مردان نامآشنای سیاست موضوعی است که این روزها از سوی محافل سیاسی و رسانهها پیگیری میشود.
اخیراً خبرها حکایت از آن دارد که ناطق نوری قصد بازگشت دوباره به صحنه سیاست را دارد و قرار است که در پیوندی دوباره با لاریجانی و روحانی تلاش کند تا جایگاه جدیدی در اردوگاه اصولگرایی کسب کرده و با تشکیل مثلث قدرت برای انتخابات ریاست جمهوری آینده آماده شوند.
محمدرضا باهنر در گفتوگویی تلویحاً از بازگشت علیاکبر ناطقنوری به دنیای سیاست خبر داده است و گفته میشود در شرایط کنونی نیز علی لاریجانی تلاش میکند که معتدلین اصولگرا را گرد خود جمع کند تا در آینده سیاسی ایران نقش تازهای را ایفا کنند.
رئیس مجلس پیش از این درباره استفاده از ظرفیت ناطق نوری در جریانات مقابل اصولگرایی گفته بود؛ ویژگی یک مرد سیاسی در نظام جمهوری اسلامی این است که با تقوا، پایبند به عهد و صاحب مسلک بوده و مبانی اصولی برای حرکتش داشته باشد. به گفته وی مسائل جمهوری اسلامی در شرایط فعلی معادله یک مجهولی نیست.
نگاهی به رویکردها
بسیاری از کنشگران سیاسی میگویند که برخی از چهرههای جريان اصولگرايي، مانند ناطقنوري، روحاني يا حتي لاريجاني، به مرور از جريان اصولگرايي فاصله گرفتهاند.
برخی نیز عقیده دارند که این افراد از جریان اصولگرایی فاصله نگرفتهاند بلکه معتقدند که بخشي از جريان اصولگرايي، تندرو شده است و آنها تندروي را برنميتابند.
به عقیده آنها اصولگرايان نبايد ميدان را دست تندروها بدهند و این امر باعث میشود تا رغبت عمومی به اصولگرایان کاهش یابد.
علیاکبر ناطقنوری، علی لاریجانی و حسن روحانی از عملکرد تندروها ناراضی بودند و به عملکرد محمود احمدینژاد که تلاش داشت تا خود را در میان اصولگرایان جای دهد انتقاد شدید داشتند، اما احمدینژاد خود را اصولگرا نمیدانست بلکه داری ایدههایی فراتر از اصولگرایی میپنداشت.
آنها میگفتند که گروههای تندرو با کار کردن، متعادل نمیشوند و تنها موجبات اختلاف افکنی را در میان اصولگرایان پدید میآورند.
حالا به نظر میرسد که همکاری تشکیلاتی رؤسای دو قوه و ناطقنوری شکل گرفته است و هر سه میدانند ائتلاف قوی تنها راه مهار افراطیگری است. اما این نکته را نباید غافل شد که میان افراطیگری و انقلابیگری باید تفاوت قائل شد. اگر جریانی که لاریجانی، ناطقنوری و روحانی در حال شکلدهی به آن هستند، در چارچوب انقلابیگری عمل کند، موفق خواهد بود.
آیا ائتلاف تازه ظرفیت دارد؟
به نظر میرسد که این ائتلاف جدید ظرفیت لازم را برای ورود دوباره به جریان سیاسی کشور نداشته باشد تا بتواند دوباره شخصيتهای از دست رفته را مطرح کند.
نگاهی به عملکرد ناطقنوری نشان میدهد که وی مدتها از جریان سیاست فاصله گرفته است و اگر چه اصولگرایان بارها خواستار بازگشت وی به این جریان شدهاند اما او به این درخواست پاسخ منفی داده است.
همچنین با توجه به کهولت سن و استعفا از دفتر بازرسی نهاد رهبری جایگاه چندان مطلوبی در میان اصولگرایان ندارد. وی آن زمان در گفتوگویی اعلام کرد که تمایلش برای تبلیغ و تشویق مردم برای حضور در انتخابات به نفع روحانی دلیل اصلی استعفایش بوده است.
در آن زمان اصلاحطلبان تلاش کردند که وانمود کنند ناطقنوری، روحانی، لاریجانی و حتی مرحوم هاشمیرفسنجانی اصلاحطلب شدهاند اما عملکردهای آنها در برخی موارد نشان داد که همچنان با اصلاحطلبی زاویه دارند و رقابتهای اصولی آنها با اصلاحطلبان ادامه دارد.
در این میان اگرچه رویکرد روحانی نشان داد که میخواهد فضای فعالیت سیاسی خود را پس از دوران ریاست جمهوریاش حفظ کند و همچنان بتواند درون نظام تأثیرگذاری خود در عرصه سیاست را داشته باشد، اما ضعف او در مسائل اقتصادی نشان میدهد که وی نمیتواند جایگاه مؤثری در سپهر سیاسی کشور داشته باشد.
در این میان لاریجانی از یک سو با حمایت از روحانی و داشتن محبوبیت در قم و بیوت مراجع و از سوی دیگر با رفتار ۱۰ ساله خود در حال حاضر میتواند جایگاهی برای خود کسب کند.
برخی میگویند اگر محمد رضا باهنر رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری به این ترکیب اضافه شود شاید بتوان برای آن آیندهای متصور بود.
برخی نیز عقیده دارند که این جریان سهگانه قرابتهایی نیز با برخی از کارگزارانیها دارد و آنها متحد حسن روحانی یعنی علی لاریجانی را بدون در نظر گرفتن خاستگاه سیاسیاش، بر اسحاق جهانگیری ترجیح میدهند و در صورت کاندیداتوری لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ به حمایت از او برمیخیزند. در هر حال ایجاد جریان تازه برای حضور در عرصه سیاسی کشور و خیز برداشتن برای انتخابات آینده نمیتواند متضمن پیروزی جریان تازه متولد شده شود. کشور نیازمند یک جریان قوی براساس روحیه و منش انقلابی است تا بتواند گردنههای دشوار را پشت سر بگذارد.
آیا انقلابیگری شاخصه اصلی جریان سیاسی نوپا است؟
سهگانه ناطق، روحانی و لاریجانی
صاحبخبر -
∎
نظر شما