شناسهٔ خبر: 22341759 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

معاون اجتماعي سازمان بهزيستي كشور در گفت‌وگو با «جوان»:

طلاق در میان بچه های بهزیستی از متوسط جامعه پایین‌تر است

روزنامه جوان / روزنامه جوان

دخترند اما نازپرورده نيستند؛ نه تجربه دست نوازشگر مادر را دارند و نه پدري بالاي سرشان بوده كه نازشان را بخرد و شب‌ها برايشان قصه دختر شاه پريان را بگويد تا خوابشان ببرد. پدر و مادر هم آنها را نخواسته‌اند و آينده‌شان را به دست دولت سپرده‌اند

صاحب‌خبر -
 زهرا چیذری
 
دخترند اما نازپرورده نيستند؛ نه تجربه دست نوازشگر مادر را دارند و نه پدري بالاي سرشان بوده كه نازشان را بخرد و شب‌ها برايشان قصه دختر شاه پريان را بگويد تا خوابشان ببرد. پدر و مادر هم آنها را نخواسته‌اند و آينده‌شان را به دست دولت سپرده‌اند. هر چند كه بعضي‌هايشان مانند همه بچه‌ها عزيزدل پدر و مادر بوده‌اند اما قصه‌شان از ميانه‌هاي راه مسير زندگي‌شان را به پرورشگاه كشانده است. پدر و مادر يا عمرشان به بزرگ كردن نازدانه‌هايشان قد نداده يا اعتياد، ‌زندان و جرائم ريز و درشت ديگر موجب شده تا نقش‌آفريني در نقش‌هايشان را فراموش كنند و پي كار خود بروند و فرزندانشان را به دايگي بهزيستي بفرستند. برخي‌هايشان هم قصه‌شان با فقر گره خورده و خانواده‌ها از سر نداري و ناچاري آنها را بر سر راه گذاشته‌اند. خلاصه اينكه بچه‌هايي كه در مراكز شبانه‌روزي بهزيستي قد كشيده‌اند هر كدام‌شان كتاب نخوانده‌اي هستند و قصه‌اي شنيدني در پشت نگاه‌هاي معصومشان نهفته است حتي زماني كه قد كشيده‌ و 18 ساله شده‌اند و كم‌كم بايد با مراكز بهزيستي خداحافظي كنند و پي سرنوشت خودشان بروند. اين بچه‌ها قرار است خودشان آينده خود را بسازند و وارد دنيايي مي‌شوند كه هيچ كس منتظرشان نيست. پسرها هم همين وضعيت را دارند اما پاي دخترها كه به ميان مي‌آيد ماجرا پيچيده‌تر مي‌شود. آنقدر كه انگار با كلاف سردرگمي مواجهيد كه بنا ندارد به اين آساني‌ها باز شود و راه به جايي ببرد. اگر هم نيمه گمشده‌شان را پيدا كنند تازه اول راهند چراكه پذيرش يك دختر پرورشگاهي به عنوان عروس يا همسر هنوز در فضاي فرهنگي حاكم بر ذهن مردم و خانواده‌ها جا نيفتاده است. 18 ميليون تومان پول و خداحافظي با مراكزي كه زماني حكم سرپناه را برايشان داشته پايان قصه اين بچه‌ها در 18 سالگي است. اما عاقبت اين بچه‌ها چه مي‌شود؟ اين سؤالي است كه براي پاسخ به آن سراغ دكتر حبيب‌الله مسعودي‌فريد معاون اجتماعي سازمان بهزيستي كشور رفته و با وي به گفت‌وگو نشسته‌ايم.

وضعيت بچه‌هايي كه بعد از 18 سالگي از بهزيستي خارج مي‌شوند موضوعي نگران‌كننده است. 18 سالگي طبعاً سني نيست كه اين بچه‌ها بتوانند روي پاي خود بايستند. آقاي دكتر بچه‌هاي بهزيستي بعد از ترخيص چه وضعيتي پيدا مي‌كنند؟
يكي از نگراني‌هاي خود ما بحث توانمند كردن بچه‌هاست كه خيلي قبل از 18 سالگي بايد آغاز شود؛ ‌اين توانمند‌سازي مي‌تواند رواني باشد، تحصيلي يا حرفه‌آموزي باشد. ما تأكيد داريم كه اين بچه‌ها بعد از 15 سالگي مهارتي را بياموزند.
 
در حال حاضر چقدر از اين بچه‌ها سالانه از مراكز شما ترخيص مي‌شوند؟
سالي600، 700 نفر از اين بچه‌ها از مراكز تحت پوشش بهزيستي خارج مي‌شوند و شبانه‌روز در اين مراكز نيستند. تقريباً حدود نيمي از اين بچه‌ها ازدواج مي‌كنند و از مراكز مي‌روند و نيم ديگر نيز وارد زندگي مستقل مي‌شوند.
 
درست است كه امكانات بهزيستي محدود است اما به نظر شما 18 سالگي براي استقلال يك فرد سن پاييني نیست و نمي‌تواند اين بچه‌ها را با مشكل مواجه كند؟
اولاً اينكه حتماً بايد اين بچه‌ها به سن 18 سالگي تمام برسند و قبل از 18 سالگي هيچ كدام از بچه‌هاي ما از مراكز بهزيستي نمي‌روند. بعد از 18 سالگي هم ما مراكزي را داريم تحت عنوان مراكز آماده‌سازي كه حالت پانسيون است و هر چهار تا پنج تا از بچه‌هايي كه ازدواج نكرده‌اند در يك خانه هستند به همراه يك مربي يا مددكار كه به نوعي پانسيون به شمار مي‌رود و بچه‌ها در اين مراكز به صورت نيمه شبانه‌روزي حضور دارند به اين معنا كه به دنبال كار و درس خود مي‌روند اما در اين مراكز مستقر هستند تا فرآيند توانمند‌سازي آنها تكميل شود. اين بچه‌ها شش ماه تا يك سال هم مي‌توانند در اين مراكز باشند البته ما گفتيم كه ديگر محدوديت زماني وجود نداشته باشد هر چند يكي از بخش‌هايي كه در آن با كمبود بودجه و منابع مواجه هستيم اين بخش است و بايد به دنبال منابع باشيم. طبق دستورالعمل‌هاي موجود اين بچه‌ها حداقل تا پنج سال بعد از ترخيص تحت نظارت ما هستند و بايد گزارش‌هاي مددكاري براي آنها تهيه ‌شود و براي بازديد از منازل آنها مي‌روند و به اين بچه‌ها كمك مي‌كنند.
 
چه مبلغي به اين بچه‌ها كمك مالي مي‌شود و به نظر شما چنين مبلغي براي تشكيل يك زندگي مستقل كافي است؟
ما تا شش، هفت سال پيش هيچ منبعي براي ترخيص اين بچه‌ها نداشتيم و فقط بر مبناي كمك‌هاي خيرين حركت مي‌كرديم همچنان هم خيرين به ما كمك مي‌كنند. اما امسال توانسته‌ايم در اعتباراتمان 18 ميليون تومان كمك هزينه را براي ترخيص اين بچه‌ها در نظر بگيريم. اين علاوه بر كارهايي است كه براي بچه‌ها انجام مي‌گيرد؛ از جمله مهارت‌آموزي و ‌تأمين هزينه‌هاي تحصيلي. اين بچه‌ها اگر دانشگاه بروند تا آخرين مدارج تحصيلي هزينه‌اش را سازمان تقبل مي‌كند. اين 18 ميليون هم براي كمك به اين بچه‌هاست كه بتوانند چند نفري با اين مبلغ خانه‌اي تهيه كنند يا در حوزه اشتغال وارد شوند از طريق وام‌هايي كه سازمان به اين بچه‌ها مي‌دهد. بعد از پنج سال هم تلاش مي‌كنيم تا ارتباط‌مان با اين بچه‌ها قطع نشود درست مثل بچه‌هايي كه بعد از استقلال از خانواده خارج مي‌شوند و ارتباطشان را با خانواده همچنان حفظ مي‌كنند.
عمده‌ترين مشكلي كه ما با اين بچه‌ها داريم مشكلات اعتباري است. هر چند تا حد زيادي اعتبارات اين حوزه بيشتر شده و از 3 ميليون توماني كه به آنها داده مي‌شد طي سه، چهار سال به 18 ميليون رسيده است. با وجود اين ما هم اعتقاد داريم بايد اين مبلغ بيشتر شود. علاوه بر اين خود ما هم برنامه‌هايي براي آماده‌سازي بچه‌ها داريم. در كنار اين بايد روي توانمند‌سازي اين بچه‌ها كار شود چراكه اگر 100 ميليون تومان هم به اين بچه‌ها داده شود اما توانمندي لازم را نداشته باشند همه اين اعتبارات از بين مي‌رود.
 
گاهي گزارش‌هايي درباره مشكلات متعدد بچه‌هاي بهزيستي به خصوص دختران منتشر مي‌شود. در اين باره چه پيش‌بيني‌هايي صورت گرفته است؟
بله مواردي هم داشته‌ايم بچه‌هايي كه به بيرون رفته‌اند، مشكل پيدا كرده‌اند. بهزيستي همواره اين وظيفه را دارد كه پشتيبان اين بچه‌ها باشد. درست همچون پدر و مادري كه ممكن است فرزندانشان بعد از استقلال از خانواده به مشكل بخورند اما قطعاً حمايت آنها را از دست نمي‌دهند.
 
آيا پايشي درباره اينكه اين بچه‌ها با چه مشكلاتي مواجه هستند صورت گرفته و شما در جريان اين ماجرا هستيد؟
ما در حال حاضر با كمك حوزه كلينيك‌هاي مددكاري در حال اجرايي كردن طرح پايش وضعيت اين بچه‌ها هستيم. برخي از آنها بسيار افراد موفقي هستند و ما براي اين بچه‌هاي نخبه‌مان گروه ثبت كرديم و شبكه‌اي در سراسر كشور ايجاد شده تا اين بچه‌ها با مراكز ارتباط داشته باشند و بتوانند به بچه‌هاي ما نشان دهند موفقيت الزاماً ربطي به بودن يا نبودن پدر و مادر ندارد و اگر بچه‌هايي كه شرايط مشابه بچه‌هاي حاضر در بهزيستي را دارند توانسته‌اند موفق باشند، قطعاً همه اين بچه‌ها قابليت گام برداشتن در مسير موفقيت را دارند. ما تلاش داريم با كمك دوستان موفقي كه خودشان از بچه‌هاي بهزيستي بوده‌اند و با شبكه‌سازي كه در تمام كشور صورت گرفته است تبديل به يك رويه كنيم. البته بچه‌هايي هم بوده‌اند كه دچار مشكل شده‌اند مثلاً ازدواج كرده‌اند و در ازدواجشان مشكل داشته‌اند و طلاق گرفته‌اند.
 
درباره وضعيت مشكلات خانوادگي و طلاق اين بچه‌ها چطور؛ آيا آماري در دست هست؟
پايشي كه صورت گرفته نشان مي‌دهد ميزان طلاق در بچه‌هاي بهزيستي از متوسط طلاق در جامعه پايين‌تر بوده است. ما فكر مي‌كنيم يكي از دلايل اين آمار متفاوت سختي‌هايي است كه اين بچه‌ها در زندگي‌شان كشيده‌اند و طبعاً دلشان نمي‌خواهد چنين روندي براي فرزندانشان هم تكرار شود. خيلي اوقات متوسط زندگي بچه‌هاي ما از متوسط سطح زندگي بچه‌ها در آن منطقه و شهر بالاتر است اما مسائل عاطفي و حضور نداشتن پدر و مادر كنار اين بچه‌ها موجب شده تا تاب‌آوري بچه‌هاي ما بيشتر شود و به راحتي با هر ناراحتي كوچكي جا نمي‌زنند.
من فكر مي‌كنم بايد برنامه‌هايمان را منسجم‌تر كنيم. هم در زمينه تحصيلي، حرفه‌آموزي، مهارت‌هاي زندگي و بحث‌هاي معنوي و ديني در تلاشيم تا بچه‌ها با مشكلات كمتري مواجه شوند.
 
باتوجه به فرهنگ حاكم بر جامعه ما و طبق تحقيقات ميداني صورت گرفته ظاهراً دختران ترخيص شده از بهزيستي با مشكلات بيشتري دست و پنجه نرم مي‌كنند؛ ‌از ازدواج گرفته تا زندگي شخصي. برنامه ويژه‌اي براي حمايت از دختران نداريد؟
وقتي خواستگاري براي دختران ما مي‌آيد چند جلسه مشاوره با فرد برگزار مي‌شود. بچه‌هاي ما اغلب بسيار توانمند هستند و در حوزه‌هاي علمي و اجتماعي در سطوح بالايي قرار دارند. البته الان خوشبختانه نگرش مردم در حال تغيير است. مثل فرزندخواندگي كه قبلاً خانواده‌ها كمتر نسبت به آن اقبال داشتند اما حالا خانواده‌ها از اقشار مختلف اعم از روحاني، ‌بازاري، ‌پزشك و مهندس مي‌آيند و مي‌خواهند كودكي را به فرزندخواندگي قبول كنند اما 10 سال قبل و حتي پنج سال قبل چنين نگرشي نبود. حالا فضا خيلي بهتر شده، چه دخترهايي كه با پسرهاي ما ازدواج مي‌كنند و چه پسرهايي كه با دختران ما ازدواج مي‌كنند كمتر با مشكل مواجه مي‌شوند هر چند هنوز هم مشكلات فرهنگي از اين دست وجود دارد.
اوضاع ازدواج‌ها در بهزيستي چگونه است؟ بچه‌هاي شما بيشتر با همديگر ازدواج مي‌كنند يا با افراد خارج از بهزيستي؟
بيشتر ازدواج‌هاي ما خارج از بهزيستي است. چون بعد از شش سالگي مراكز پسرانه و دخترانه از همديگر جدا هستند و چندان فرصتي براي آشنايي آنها با هم به‌وجود نمي‌آيد اما در دانشگاه‌ها و در محيط‌هاي خارج از بهزيستي فرصت آشنايي بچه‌ها براي ازدواج بيشتر فراهم است.
 
با توجه به شرايط مشابه و درك بهتر از مشكلات آيا ساز و كاري براي معرفي اين بچه‌ها به همديگر وجود ندارد؟
مواردي اگر باشد و مناسب باشند به هم معرفي مي‌شوند و مواردي هم بوده در مراسم‌هاي مشترك و جشن‌ها اما عمده ازدواج‌ها با افراد بيرون از مراكز است.
 
سرنوشت بچه‌هايي كه از مراكز شما ترخيص شده‌اند اما در دام اعتياد يا موارد ديگري گرفتار شده‌اند چه مي‌شود؟
در چنين مواردي تمامي مراحل درمان و مراقبت‌هاي بعدي آن براي اين بچه‌ها به صورت رايگان انجام مي‌شود و وظيفه ماست. سازمان وظيفه دارد اين بچه‌ها را پايش كند. در درجه بعدي اين بچه‌ها بايد به سازمان مراجعه كنند و ما وظيفه داريم به آنها خدمات ارائه كنيم. گاهي مشكلات بچه‌ها با يك جلسه مشاوره برطرف مي‌شود اما گاهي نياز به مداخلات بيشتر است و كمك‌هاي مالي يا مشاوره‌اي مي‌خواهند. 

نظر شما