شناسهٔ خبر: 22322113 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

مروری بر کتاب «دنیای بدون ذهن: تهدید وجودی تکنولوژی‌های بزرگ» اثر فرانکلین فوئر

فروپاشی عشق و ایمان به جهان مجازی

صاحب‌خبر - زمانی همه عاشق اینترنت بودند. اینترنت باعث می‌شد که ما احساس کنیم آزادتر، پولدارتر و باهوش‌تر هستیم. باعث می‌شد شهروندان، مصرف‌کنندگان و درکل انسان‌های بهتری باشیم. این خوش‌بینی دیجیتال ابتدا در دهه 1990 به ما داده شد، وقتی که رونق تجارت الکترونیکی به چیزی شبیه به یک دین و مذهب تبدیل شده بود و باید گفت که حتی با اینکه توهمات و افکار غلط آن دهه از بین رفته‌اند اما هنوز هم آن خوش‌بینی وجود دارد. اخیرا این ایمان شروع به از هم پاشیدن کرده است. بعد‌ها تاریخ‌نویسان زمان دقیق این اتفاق را خواهند نوشت اما دو مورد آسیب‌زننده به این ایمان، افشاگری‌های ادوارد اسنودن و انتخاب دونالد ترامپ است. ادوارد اسنودن آشکار کرد که تا چه حد شرکت‌های اینترنتی درباره افراد اطلاعات دارند و به چه آسانی این اطلاعات می‌تواند در دسترس آژانس‌های دولتی قرار گیرد. دونالد ترامپ نیز نشان داد که صنعت تکنولوژی با چه وسعت و عمقی می‌تواند جامعه را شکل دهد و چقدر کم برای هنجارهای اساسی مدنی، اهمیت قائل می‌شود. کتاب فرانکلین فوئر به این چرخش علیه تکنولوژی‌های بزرگ مربوط می‌شود که اتفاقا در زمان خوبی هم پدیدار شده است، یعنی زمانی که اخبار، مدام درباره شیطنت‌ها و موذی‌گری‌های تکنولوژی‌ها می‌گوید؛ از علاقه فیسبوک به ترول‌های روسی گرفته تا سازماندهی مجدد و اجباری گوگل برای یک بانک اطلاعاتی مهم در واشنگتن. کتاب فوئر برای خوانندگانی است که آماده هستند تا نقشی را که تکنولوژی در زندگی‌شان بازی می‌کند، بازبینی کنند و به شرکت‌هایی که آنها را می‌سازند با دقت بیشتر و زودباوری کمتری، توجه کنند. کتاب فوئر، یک نقد نرم نیست. طبق گفته‌های وی، دره سیلیکون، روح و تمدن ما را تهدید می‌کند. فوئر معتقد است که شرکت‌های تکنولوژی‌های بزرگ درحال جنگی جهانی هستند تا بتوانند انسانیت را به همان شکلی که خودشان می‌خواهند، تبدیل کنند. این شکل‌دهی بسیار نابود‌کننده است و شامل تخریب حریم خصوصی، فردیت، خلاقیت، خواست آزاد، بازارهای رقابتی، رسانه‌ها و صنعت چاپ، تمایز بین واقعیت و دروغ، احتمال مصالحه‌های سیاسی و فضای تفکر و تعمق فردی می‌شود. کتاب این تخریب‌ها را با جزئیات توضیح می‌دهد و به‌طور ویژه درباره گوگل، فیسبوک و سایت آمازون می‌نویسد. فوئر در کتابش این‌طور می‌نویسد که گوگل می‌خواهد تکامل انسانی را با انباشته کردن تمام اطلاعات و استفاده از آنها برای ساختن یک ذهن مصنوعی، برباید. فیسبوک می‌خواهد ظرفیت تفکر و انتخاب ما را با خودکار عمل کردن از ما بگیرد تا یک جامعه کلی هماهنگ‌تر و یکدست‌تری بسازد. آمازون می‌خواهد دانش را بی‌ارزش کند و روش‌ها و سنت‌هایی را که باعث به وجود آمدن خلاقیت، فرهنگ و افکار پیچیده می‌شود از بین ببرد. پذیرش‌ افراد به این ادعاها به تاثیرپذیری زندگی آنها از تکنولوژی بسیار مرتبط است. زندگی خود فوئر نیز تحت‌تاثیر این شرایط بوده است. در سال 2012، یکی از پایه‌گذاران فیسبوک به نام کریس هیوز، مجله New Republic را خرید و فوئر را به‌عنوان ویراستار، استخدام کرد. فوئر می‌گوید که رابطه‌اش با هیوز در ابتدا بسیار خوب شروع شد اما وقتی هیوز درخواست کرد که با تبدیل شدن به یک شرکت تکنولوژیکی، از طریق تعداد کلیک‌های بیشتر بر محتواهایشان، سود‌آوری کنند، روابط هیوز و فوئر تیره و تار شد، چراکه وی با این کار مخالفت می‌کرد. در سال 2014، هیوز، فوئر را اخراج کرد و این باعث استعفای دوسوم کارمندان نیز شد. جوامع اینترنتی مانند شبکه‌های اجتماعی، بدون تکنولوژی‌های جدید ارتباطی نمی‌توانند وجود داشته باشند و این ارتباط همان چیزی است که فوئر بیشتر از هر چیز دیگری از آن می‌ترسد و به آن «ذهن کندویی» می‌گوید که مانند کندوی زنبور، مرکز تجمع همگان است. فوئر در دره سیلیکون، فقط صنعت را نمی‌بیند بلکه یک کمپین جمع‌گرایی اجباری را می‌بیند که نبوغ فردی را با خرد جمعی جایگزین می‌کند. جمعیت شبکه‌شده، انطباق و هم‌نوایی را تقویت می‌کند. الگوریتم‌ها، فکر کردن را برای ما غیرممکن می‌کنند. فوئر در کتابش از خواننده می‌خواهد از لذت‌های آسان و راحت تکنولوژی به خاطر «تغذیه پایدار زندگی معاصر» که یک جریان آرام غذارسانی برای روح انسان است، صرف‌نظر کنند. اما افراد زیادی هستند که اصلا زندگی معاصر را آنقدر‌ها خوب برای روح و روان‌شان نمی‌دانند و افراد دیگری هم هستند که ترجیح می‌دهند از شکل‌های جدید مشارکت که توسط اینترنت ایجاد شده‌اند، تغذیه کنند. توصیه کتاب خواندن به این افراد کمک شایانی به تحت کنترل درآوردن نیروی روبه رشد دره سیلیکون بر زندگی ما، نمی‌کند. در بهترین حالت به یک سبک زندگی نتیجه می‌دهد و در بدترین حالت، می‌تواند شرکت‌کنندگان احتمالی در یک جریان سیاسی برای رام کردن صنعت تکنولوژی را منحرف کند. با بالاگرفتن شک و تردید‌ها درباره دره سیلیکون، موقعیت خوبی پیش آمده است تا بتوان درباره چگونگی ساماندهی به تکنولوژی به شکلی مفید برای همگان و نه‌فقط تعدادی از مدیران اجرایی و سرمایه‌گذاران، بحث کرد. فوئر در کتابش می‌نویسد: «ما بیشتر از آنکه به انسانیت‌مان که همان چیزی است که واقعا برای ما باقی می‌ماند، توجه کنیم، به راحتی و کارایی ابزارها می‌اندیشیم و خودمان را به این شکل اغفال کرده‌ایم» اما به نظر حرفی اشتباه می‌آید. ما می‌توانیم توییتر، فیسبوک و باقی ابزار‌های ساخته‌شده را داشته باشیم و از آنها استفاده کنیم اما همزمان انسانیت‌مان را نیز از صدمه دیدن، حفظ کنیم. منبع: گاردین

نظر شما