با جوانترین دانشمند جهان
میرزاخانیها را از دست ندهیم
صاحبخبر - لادن تیموریطولابی، عضو هیاتعلمی انستیتو پاستور ایران است که در سال 73 نفر اول کنکور تجربی بوده است. او لقب جوانترین دانشمند جهان را به خود اختصاص داده که این لقب را یونسکو به وی داده است. این عضو هیاتعلمی انستیتو پاستور درخصوص اینکه چرا لقب جوانترین دانشمند جهان را به او اعطا کردهاند، میگوید: «من در حوزه کاری غیرپزشکی خود از سال 81 که تخصصم را گرفتم در رشته بیوتکنولوژی مشغول به فعالیت شدم؛ لقب جوانترین دانشمند ایران را زمانی به من دادند که در مقطعی با یونسکو همکاری داشتم و در سال 2011 بهعنوان زن دانشمند از قاره آسیا انتخاب شدم و برای شرکت در مراسمی که توسط یونسکو برگزار میشد، از من دعوت و در همان مراسم این لقب به من داده شد. البته من دانشمند نیستم و خیلی از من جوانترها نیز هستند ولی آن مقطع انتخاب شدم.» تیموری هر موفقیتی را که به دست آورده است به چند عامل موثر مرتبط میداند و ادامه میدهد: «یکی از مهمترین عاملها پشتکار است که من در خودم سراغ دارم و یکی دیگر استعداد و علاقه شخصی است که در ادامه دادن به کار امید میدهد، عامل بعدی محیط پیرامونی که پشتیبانی کند، هست.» وی درباره هزینهای که سال 73 برای کنکور خرج کرده است، میگوید: «من در آن زمان مدرسه فرزانگان میرفتم و خیلی هزینه کلاس کنکور نمیدادم و مدرسه ما از مدرسههای زیرمجموعه سازمان ملی استعدادهای درخشان بود که در آن موقع سالی 10 یا 20هزار تومان شهریه میگرفتند و البته اگر کسی ثابت میشد که به لحاظ مالی مشکل دارد، آن مقدار هم از او دریافت نمیشد. ما چون نگفتیم نداریم از ما گرفتند، ولی در هر حال مدرسه امتحاناتی مانند کنکورهای آزمایشی برگزار میکرد که هزینه زیادی نداشت و درنهایت میتوان گفت برای کنکور سال 73 در رشته تجربی شاید 20 هزار تومان هزینه کردم.» او در پاسخ به اینکه اعتقاد دارد هزینههای میلیونی برای کلاسهای کنکور خرج شود، میگوید: «اعتقاد دارم به اینکه آیا آدمهای موفق کنار شما باشند و شما در یک محیط آموزشی مناسب تحصیل کنید که باعث رشد شود، در عین حال هزینه درست خرج کنیم و ریخته و پاش و اسراف را قبول ندارم. آدمهای موفق وقتی در کنار شما قرار بگیرند میتوانیم از تجربیاتشان استفاده کنیم؛ من اعتقاد دارم خرج درست برای آموزش واجب است. در واقع اگر هزینههای میلیونی کنیم و بازدهی نداشته باشد، اسراف کردهایم.» تیموری که دل پردردی از عدم داشتن ژن خوب دارد با لبخند بیان میکند: «من اصلا معنی اینکه میگویند ژن خوب داشتهایم را نمیفهمم و چون نفر اول کنکور بودم توانستم به اینجا برسم؛ البته خیلی جایگاه اجراییام مناسب نیست. من بعد از اینکه PhD دریافت کردم با کش و قوسهای فراوانی توانستم عضو هیاتعلمی انستیتو پاستور بشوم، درحالی که اگر ژن خوب داشتم شاید زودتر هیاتعلمی میشدم. خیلیها در آن موقع با توانایی کمتر از من جذب شدند که فکر میکنم حاصل ژن خوب خانوادههایشان بود ولی در این مدتی که موفقیتهای نسبی داشتم همهاش پشتکار خودم و در عین حال استعداد بالایم بود. آدمها در فضاهای مختلف فرق دارند، من ممکن است ورزشکار خوبی نباشم ولی در درس و محاسبات موفق هستم و این استعدادها متفاوت است.» عضو هیاتعلمی انستیتو پاستور، زمان تحصیل در مقطعPhD ازدواج کرده و در سال اول مادرشده است. او در این رابطه خاطرنشان میکند: «من در دوران تحصیلات تکمیلی ازدواج کردم و اولین فرزندم هم در همان دوران متولد شد و اصلا قبول ندارم که درس خواندن و پژوهش منافاتی با ازدواج و فرزندداری داشته باشد. هرچند خانواده در این امر به من کمک کردند و من اعتقاد دارم سبک زندگی میتواند در این نوع نگاه تاثیر بسیاری داشته باشد.» او با توجه به تلاشهای بسیار در آموزش و پژوهش آنچنان از وضعیت شغلی خودش راضی نیست و میگوید: «من در بهترین مرکز تحقیقاتی ایران قسمت بیولوژی کار میکنم که باعث رشد من شده ولی امکانات محدودی در اختیار ماست، مثلا اگر برای یک طرح تحقیقاتی 20 میلیون میدهند ما خیلی وقتها از هزینه شخصی اعمال میکنیم که به نتیجه برسد ولی اگر در جایی میرفتیم که گرندهای تحقیقاتی بیشتر بود قطعا پیشرفت بیشتری میکردیم؛ دوستانی که همرده من بودند چون در جای دیگری مشغول بودند موفقتر شدند، مثل خانم مریم میرزاخانی که از دوستان ما بود و حتی یکسال پایینتر بود ولی چون در جایگاه مناسب قرار داشت رشد و پرورش مناسبی کرد.» لادن تیموری در پایان با اشاره به پیشنهاد حضور در خارج کشور بدون افسوس خوردن بیان میکند: «به هر حال معمولا رتبههای برتر کنکور را میخواهند که بروند در دانشگاههای آنها تحصیل کنند که خود شخص هم باید پیگیر باشد ولی من اعتقادی به رفتن ندارم حداقل فعلا در ترازوی زندگیام، کفه حضور در ایران سنگینی میکند و تمام مشکلات، معضلات، عدم بودجه کافی، نبود تجهیزات آموزشی مدرن و... ما را استوارتر به ماندن میکند؛ روش تحقیق در ایران و کشورهای مختلف متفاوت است، در ایران با هر موضوعی که بخواهید میتوانید کار کنید، مثلا هدف و پژوهش را انتخاب کنید اما در خارج از ایران شرکتهای خصوصی به شما میگویند راجع به این مساله کار کن و تو اختیار این را نداری که به علاقه خودت طرحی را انتخاب کنی، در عین حال بیعدالتیهایی که وجود دارد و عدم توزیع امکانات براساس تواناییهای افراد باعث رنج محققان میشود و شما میدانید که لزوما تقسیم برابر عدالت بهمنظور تقسیم مساوی نیست بلکه به توانایی و استعداد باید توجه شود و گاهی خیلی از مدیران با برخوردهای نامناسب باعث دلسرد شدن ما شدهاند.»∎
نظر شما