شناسهٔ خبر: 22110778 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق | لینک خبر

قسمت سوم؛

ارزیابی رسانه های داخلی در ماجرای زهرا لاریجانی

منبع: تسنیم

مباحثی که اخیراً حول و حوش یک شایعه ساخته شده توسط یک کانال تلگرامی شکل گرفت، بحث‌های مهمتری را میان روزنامه‌نگاران و جامعه‌شناسان و فعالان سیاسی اجتماعی در کشورمان پیش کشیده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش مشرق، مباحثی که اخیراً حول و حوش یک شایعه ساخته شده توسط یک کانال تلگرامی شکل گرفت، بحث‌های مهمتری را میان روزنامه‌نگاران و جامعه‌شناسان و فعالان سیاسی اجتماعی در کشورمان پیش کشیده است. این گروه‌ها معتقدند نباید صرفاً به روشن شدن جعلی بودن آن شایعه اکتفا کرد بلکه باید آن را مقدمه‌ای دانست برای بررسی یک موضوع کلان‌تر و آن اینکه چرا یک شایعه سطح پایین از طریق یک رسانه مبتدی حداقل در بخشی از جامعه ایران فراگیر می‌شود؛ در حدی که وزیر اطلاعات، رئیس سازمان اطلاعات سپاه و شخص رئیس قوه قضائیه برای رفع این شبهه وارد صحنه می‌شوند؟

پرسش اصلی آن است که چه نقصی میان سه رکن 1‌ــ رسانه‌ها، 2‌ــ مسئولان و 3‌ــ فرهنگ عمومی جامعه ایران، می‌تواند وجود داشته باشد که جامعه سیاسی ایران را مستعد چنین آسیب‌هایی کند؟

آنچه در ادامه می‌آید بخش سوم و پایانی میزگرد با حضور عباس عبدی جامعه‌شناس و تحلیل‌گر مطرح سیاسی، اکبر نصراللهی استاد دانشگاه در زمینه ارتباطات و علی علیزاده مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل رسانه است. آقای علیزاده به‌دلیل استقرار در لندن از طریق اسکایپ در این میزگرد شرکت کرده است.

  آقای عبدی! نکتۀ مهمی در صحبت­‌های آقای علیزاده این بود که یک روندی به سمت تکثر رسانه‌ها در کشور بعد از دوم خرداد بوجود آمد اما یک تجربۀ منفی در دورۀ سال‌های 76 تا 80 شکل گرفت که باعث بی‌اعتمادی  شد. در این مورد نکته‌­ای دارید. همچنین اینکه اگر شما می‌­خواستید این شایعه اخیر را مدیریت کنید به عنوان یک موضوع مصداقی و شفاف، چطور این کار را انجام می‌دادید؟

- عباس عبدی: من قبول دارم همۀ مشکلات، مشکلاتِ قضایی نیست اما وقتی 10، 20 مشکل را بگوییم درواقع انگار چیزی نگفته‌ایم. من به خاطر اینکه همیشه به دستگاه قضایی حساس هستم و معقتدم مهمترین قوه و نهاد هر کشور است، برای همین انتقاد می‌کنم وگرنه به لحاظ شخصی اعتقاد دارم بسیاری از قضاتِ دیوان عالی کشور و دادگاه‌­های ما جزو انسان‌­های بسیار سالم و فرهیخته هستند که نمونۀ آنها در دستگاه­‌ها و نهادهای دیگر بسیار کم پیدا می­‌شود اما این دلیل نمی‌­شود که ایرادات دستگاه قضایی را نگوییم.

من نمی‌خواهم وارد این نکته آقای علیزاده که به کارآمدی افراد ارجاع دادند شوم اما این سوال است که چرا در رسانه آدم‌­های ناکارآمد بالا می‌­آیند؟ حتماً یک مشکلی آن پایین وجود دارد. چرا بخش خصوصی بهترین و کارآمدترین مدیر را با بهترین حقوق می‌­آورد اما چرا یک فرد رانتی را در بخش دولتی می‌­گذارند؟ بحث سر سیستمی است که او بالا می‌­آید، به نظرم خیلی اهمیت دارد.

عباس عبدی: اگر قرار است سیاست رسانه­‌ای به معنای دقیق کلمه بازنگری شود، نمی‌­خواهم بگویم از فردا یک انقلابی شود، بلکه همین روندی که شما آغاز کردید و چنین نشستی تشکیل دادید، شروع خوبی است.

من با این مطلب آقای علیزاده در مورد اینکه تاریخ صد سال گذشتۀ ما بود و همیشه اینگونه بوده که پس از یک فضای بسته، فضا باز می‌شود، وقتی هم باز می‌­شود همه فکر می­‌کنند این آخرین فرصت است و باید زودتر استفاده کنیم، کاملاً همدلی دارم اما معتقدم ما از سال 92 به این طرف وارد فضایی شدیم که می‌توانیم این موج و سینوس را که در گذشته بود، رد کنیم. اکنون وضعیت به گونه­‌ای است که طرفین می‌­توانند رعایت کرده و فضا را باز کنند و به نفع­شان هم می‌تواند باشد در عین اینکه مشکلات گذشته هم به وجود نیاید.

عباس عبدی: اگر نظر من را بپرسید که در این قضیه شایعه علیه دختر آقای آملی لاریجانی چه می­‌کردم؟ ابتدا باید بگویم چه کارهایی نمی‌­کردم؛ بنده به هیچ­‌وجه به شکل مستقیم وارد این قضیه نمی‌­شدم. به نظرم مهمترین چیزی که می­‌توانست به این قضیه کمک کند تکذیب مستقیم آن نیست تکذیب ضمنی‌­اش است.

من همین روش را در سطح گسترده‌­تر و وسیعتر انتخاب می‌کردم حتی در سطوح رسمی شما می‌­توانید بگویید "ما اشتباهی در رسانه­‌هایمان داریم که یک دروغ جا می‌­افتد"، وقتی شما این جمله را بگویید یعنی این دروغ را مفروض گرفتید مردم هم می­‌گویند: بله و دنبال این هستند که ببینند آن اشتباه چه بوده است. نه اینکه مثل یکی از مسئولان قوه قضائیه بگوییم "مشخص است ما(قوه قضائیه) کارمان را درست انجام داده‌ایم که علیه ما این دروغها را می‌­گویند". این چه پاسخی است؟! مگر بقیه که علیهشان شایعه ایجاد نمی‌شود، همگی کارشان را بد انجام دادند؟ یا مگر قبلاً که این شایعات علیه شما نبوده، معلوم است کارتان درست نبوده است؟! این استدلال‌ها درست نیست. من به لحاظ سیاست رسانه­‌ای به هیچ‌­وجه در شکل مستقیم به دلِ این خبر نمی­‌رفتم.

- اکبر نصراللهی: در شایعه اخیر به لحاظ تکنیکهای فریب از مواردی بهره گرفته که قابل توجه و تامل است و خوب است در اطلاع­‌رسانی و کار رسانه­‌ای این تاکتیک­‌ها را یاد بگیریم. یکی از تاکتیک­‌ها، بمباران اطلاعات و پرداخت گسترده به جزئیات است. طرح جزئیات و بمباران اطلاعات یکی از شیوه­هایی است که مخاطبان را از تفکر و تحلیل­محوری باز می‌­دارد و توجه‌اش به مطالبی که گفته می‌­شود جلب می‌­شود و بخش­‌هایی از آن را باور می‌­کند.

نکتۀ بعدی دادن اطلاعات مستمر، قطره­‌ای و ایجاد انتظار و القای داشتن اطلاعات زیاد است. اینکه در زمان‌­های مختلف یکسری اطلاعات منتشر می­‌کنند مثلاً می­‌گفتند "ما یک سندی داریم، منتشر می‌­کنیم، منتظر باشید، دیگران را خبر کنید". این یعنی اطلاعات خیلی زیادی دارم علاوه بر آن جزئیات را به زودی منتشر می‌­کنم این هم یک تاکتیکی بود که استفاده کردند.

اکبر نصراللهی: به نظر می‌رسد قوه قضاییه ضعیف­‌ترین تیم­های رسانه‌­ای را در اختیار دارد. معتقدم مردم بیش از دولت به قوه قضاییه مراجعه دارند و با آن سروکار دارند.

استفاده از" سابقۀ خودساخته و نادرست " از جمله تاکتیک های مورد استفاده در شایعات اخیر بود . در خبر اول گفتند "یک فردی در فلان جا دستگیر شده و او را دستگیر کردند و یکسری مسائل را سرهم کرده است. در خبرهای بعدی هم  تمام این سابقه خودساخته ، تکرار و استفاده می شد . این یکی از تاکتیک­‌هایی بود که من کمتر در رسانه­ها دیدم.رسانه‌های در خبرها معمولاً از سابقه استفاده می­‌کنند و شاید با سابقه خبرها را جهت دهند اما استفاده از  سابقۀ خودساخته و نادرست  با این اندازه و حجم ، کم سابقه است.

نکتۀ مهم این است که کانال مذکور، با دادن جزئیات زیاد  امکانِ راستی­‌آزمایی را از مخاطبان و حتی کارشناسانِ عادی سلب کرده است. وقتی این همه اطلاعات، آمار، ارقام، ساعت و اسم گفته می شود امکان راستی­‌آزمایی آن برای افراد عادی و حتی رسانه ای  و امنیتی  که مسئول پرونده نباشند، فراهم نیست.

همچنین تاکتیک های دیگری هم در شایعات اخیر استفاده شد که  تکرار ،دروغ ، بهره گیری از  افراد در جایگاه کارشناس ، تلفیق راست و دروغ و  کانتکست یا زمینه از جمله آن ها بوده است.

اما چه باید کرد ؟ به نظرم باید این اتفاقات به یک فرصت تبدیل شود و شروعی باشد  برای بازنگری  و  سازماندهیِ جدید در اطلاع رسانی؛ یعنی در نیروها و ساختارها و فرایندهای تولید و انتشار بازنگری  و  قوت­‌ها و ضعف‌­های رسانه ای بررسی شود  و اصلاحات اساسی صورت گیرد 

اکبر نصراللهی: مطمئناً قوه قضاییه بیش از دستگاه­‌­های دیگر در معرض آسیب است. هر دستگاه و قوه­‌ای که مسیر اطلا­ع­‌رسانی و نظارتی را خوب مدیریت نکند، قدرتِ مانورِ رسانه‌های بی‌نام و نشان و سخیف را بیشتر می­‌کند. اتفاقاً آنها برای ایجاد شایعه جای خوبی را انتخاب کردند چراکه در این قوه مشکلات اطلاع‌رسانی بیشتر است.

به نظر می‌رسد قوه قضاییه ضعیف­‌ترین تیم­‌های رسانه‌­ای را در اختیار دارد. معتقدم مردم بیش از دولت به قوه قضاییه مراجعه دارند و با آن سروکار دارند. چون به نوعی یا مظلوم­ند یا ظلم کردند یا شاکی هستند یا متشاکی بنابراین ارتباط مردم با قوه‌قضاییه به دلایل مختلفی است که با منافع مستقیم مردم سروکار دارد. به نظرم نیازی که مردم به قوه قضاییه دارند بیش از نیازی است که به دولت و سایر دستگاه­­‌ها دارند. حجم گستردای از پرونده‌ه­ا در قوه قضاییه است اما این قوه بعضا خود را با یک حصارهایی محصور کرده است و مردم و رسانه­‌ها دسترسی مطلوبی به آن پرونده­‌ها و اطلاعات ندارند.

مطمئناً قوه قضاییه بیش از دستگاه­‌­های دیگر در معرض آسیب است. هر دستگاه و قوه­‌ای که مسیر اطلا­ع­‌رسانی و نظارتی را خوب مدیریت نکند، قدرتِ مانورِ رسانه‌های بی‌نام و نشان و سخیف را بیشتر می­‌کند. اتفاقاً آنها برای ایجاد شایعه جای خوبی را انتخاب کردند چراکه در این قوه مشکلات بیشتر است.

نکتۀ دیگر افزایش قدرت تحلیل است. بی‌بی‌سی در حال حاضر رویکرد تحلیل‌­محوری دارد. این رسانه خبر می‌­دهد ولی خبر را با سبک تشریحی تنظیم می­‌کند، با سوابق می­‌گوید،  تا هم به خبر جهت دهد و هم به مخاطبان کمک ‌کند تا خبرهای قبلی و رویکرد آینده را بهتر درک کند.

- علی علیزاده: قوه قضاییه 15 میلیون پرونده در سال دارد، آیا ممکن است در یک سازمان با 15 میلیون پرونده در سال حتی یک اشتباه به وجود نیاید؟ اما آیا تا به حال چیزی درباره یکی از این خطاها از طرف قوه قضائیه به عموم اعلام شده؟  در این 30 سال هرکدام از رئوسای این قوه که سرکار آمدند گفتند که وضعیت قوه خوب نیست و خرابه تحویل گرفته‌اند. ولی بعد از آن هیچ کدام از این نقدها را با مردم درمیان نگذاشتند.

این اولین درس جنگ نرم است. سیستمی قوی که نیست که به قول آقای نصراللهی دور آن حصار کشیده شود، سیستمی قوی است که وقتی بیشترین نقد به آن می‌­شود آنقدر منعطف باشد که بتواند نقدهای درست را بپذیرد. این نگاه در قوه قضاییه وجود دارد؟

امیدوارم بعد از این نقدها، رویه را تغییر دهند. مثلاً دوماه است که روزنامه‌­نگاری از روزنامه اعتماد بازداشت است و یک خبر ندادند که علت بازداشت او چه بوده است؟ در حالی که وظیفه هر دستگاهی که حقوق می‌گیرد، این است که خبررسانی کند.

علی علیزاده: در این 30 سال هرکدام از رئوسای این قوه که سرکار آمدند گفتند که وضعیت قوه خوب نیست و خرابه تحویل گرفته‌اند. ولی بعد از آن هیچ کدام از این نقدها را با مردم درمیان نگذاشتند.

کاری که رئیس قوه قضاییه در پاسخ به شایعه اخیر کرد، اشتباه بود. اینکه رئیس یک قوه جواب یک شایعه زرد را بدهد، مخاطبی که آن خبر را نشنیده کنجکاو می‌­شود و می‌خواهد بداند این خبر چه بوده است؟ این یعنی رئیس قوه بسیار مهم کشور، مشاور رسانه­‌ای ندارد، چون تا این لحظه رسانه و افکار عمومی برای این قوه مهم نبوده است.

مسالۀ بعدی این است که چه باید کرد تا از این وضعیت بیرون بیاییم؟ باز کردن فضای گفتگو و مباحثه چندصدایی درباره مسائل سیاسی برای شروع مناسب نیست و ظرفیتی می‌خواهد که باید تدریجاً ایجاد شود. هرچند مسائل اجتماعی هم خط قرمز امنیتی کم نداشته است مثلاً در مورد مواد مخدر. در این موارد در نگاهِ رسمی گمان این است که باید از سیاست رسمیِ امروز کشور به صورت مطلق دفاع شود. حالا اگر دو ساعت دیگر این سیاست رسمی تغییر کند باز از همان سیاست جدید به همان شکل رسمی دفاع می‌شود بدون اینکه حتی درباره چرایی تغییر بوجود آمده توضیحی داده شود. اما شما یک میزگرد بگذارید که دو طرف بیایند و حرفی بزنند که سیاست رسمی آن زمینه نباشد، مثلا سیاست رسمی آموزش و پرروش و غیره نباشد. تا زمانی که نگاهِ رسانه‌ای این باشد که فقط صدای رسمی آن لحظه شنیده شود به نظرم اتفاقی نمی­‌افتد.

علی علیزاده: رسانه‌های مکار دشمنان را ببینید؛ آنها کسب اعتماد می‌کند تا فردا کاری که می‌خواهند را انجام دهند و تاثیری که بخواهند را بگذارند و نه اینکه بخواهند همین الان تاثیر بگذارند. این نگاه فعلی ما به رسانه نگاه کوتاه مدت و به شکلی بزن دررویی است.

به نظرم برای شروع باید فضاهای رسانه‌­ای رسمی کشور به سمت باز شدن بروند، صداهای متنوع و حتی مخالف را منعکس کنند. نگران نباشند این درسی است که ما باید از دشمن بگیریم. شما وقتی به رسانه‌ای مانند بی‌بی‌سی نگاه می‌­کنید، متوجه می‌شوید که نگران نیست مهمانش در میزگرد امشب، حرفی علیه منافع آنها بزند. اما می­‌داند مخاطب در یک روند چندساله، همانگونه به سیاست خارجی، به مساله ایران یا سوریه یا قضیه هسته­‌ای ایران فکر می­‌کند که لندن می­خواهد. در واقع نگاهش، نگاهِ درازمدت است نه نگاهی که همین امروز هم من و هم شما حتماً همان حرفی را بگوییم که یک رسانه می‌خواهد.در واقع سیاست رسانه‌ای باید این باشد که اجازه دهد حرف‌های متفاوت بگوییم اما باز مخاطب بر­گردد به همان رسانه اصلی. مهم نیست اینها چه می­‌گویند، آقای عبدی و آقای علیزاده و... می­‌روند اما اعتماد به شما می­‌ماند.

رسانه‌های مکار دشمنان را ببینید؛ آنها کسب اعتماد می‌کند تا فردا کاری که می‌خواهند را انجام دهند و تاثیری که بخواهند را بگذارند و نه اینکه بخواهند همین الان تاثیر بگذارند. این نگاه فعلی ما به رسانه نگاه کوتاه مدت و به شکلی بزن دررویی است.

به نظر من حتی بخش­‌های امنیتی باید نگاه­شان به جنگ نرم را تغییر دهند و ببینند اولین خواسته و خاصیت جنگ نرم اعتماد است و اعتماد چیزی است که بسیار سخت به دست می‌­آید. برای همین این نگاه باید درازمدت شود.

ویترین نظام جمهوری اسلامی ایران صدا و سیمای آن است تا وقتی از آنجا صداهای متفاوت بیرون نیاید، هر جای دیگری هم تغییر کند در ذهن مخاطب نمی­‌نشیند. این ویترین قدیمی و متعلق به 40 سال پیش است و به یک خطر امنیتی تبدیل شده است. اگر صدا و سیمایی معتبر و مورد اعتماد برای عموم مردم داشتیم، همان داستان اخیر با نیم خبری از بین رفته بود.

برنامه­‌هایی که مستقیماً سیاسی نیستند، برای شروع تغییر رویه خوب است، مثلا موضوع پلاسکو نقطۀ خوبی برای شروع گفتگوی واقعی در رسانه‌هایمان بود. بحران‌­های اجتماعی هم زمینۀ خوبی برای شروع است. برگزاری میزگردهای واقعی با نظرهای واقعاً متضاد با همدیگر، هیچ آسیبی نمی‌زنند، فقط ضریب امنیت بالاتر می‌­رود که پایین­‌تر نخواهد آمد.

- اکبر نصراللهی: چند نکته اضافه کنم و آن اینکه اگر هر کاری انجام شود یعنی رسانۀ مستقل داشته باشیم، آموزش ببیند و... اما باز هم نباید انتظار داشته باشیم،  شایعات به طور  کلی حذف شود، شاید کم ­شود و اثرگذاری آن از بین ­رود، ولی نظام و مردم واکسینه می‌­شوند.

نکتۀ دوم اینکه قوه قضاییه باید بیش از سایر دستگاه‌­ها و دولت از نقد استقبال کند تا  قدرت مانور رسانه ای دشمن را کم کند، حتی جلوی نقد غلط و نادرست را در مورد خود نگیرد . چون قوه قضاییه نباید هیچ نگرانی­‌ای داشته باشد چون کسی نیست که به آنان  را محاکمه کند و به زندان ببرد، اما در مورد شخصیت های دیگر قوا و دستگاهها این گونه نیست .

نکتۀ سوم اینکه هدف برخی رسانه‌های مجعول شخصیت­‌سوزی، امیدزدایی و سلب اعتماد مردم از نظام است، به نظر من دلخوران یا مخالفان قوه قضاییه هم  نباید از وقایع اخیر خوشحال باشند از اینکه آقای لاریجانی یا خانواده­‌اش در معرض حمله قرار گرفته‌اند. هدف آمدنیوز آن است که اعتماد مردم به شخصیت­‌های نظام و جمهوری اسلامی کاهش پیدا کند، پس مراقب باشیم تا آن هدف حاصل نشود حتی به اندازه خیلی کم.

نکتۀ بعد این است که رسانه‌­ها نباید نگاهِ کوتاه‌­مدت داشته باشند بلکه باید یک نگاهِ درازمدت و معطوف به منافع ملی داشته باشند. مثلاً در مورد دستگیریآقای رحیمی «م.ر» عنوان می‌شود ولی چطور یکدفعه قانون تغییر کرد و رسانه ملی می­‌گویند برادر آقای جهانگیری؟ این خیلی ساده است. این باعث مظلوم­­‌نمایی می‌­شود و قوه قضاییه باید به صداوسیما تذکر بدهد.

نکتۀ آخر هزینه برای سرمایه است. به نظرم این موضوع تاکتیک مناسبی برای شروعی است که همۀ ما روی آن توافق داریم. اگر امروز شروع برای رسانه‌­ها و دستگاه‌­ها، هزینه داشته باشد و مشکلاتی بوجود آورد اما در دراز مدت این سرمایه بسیار به نفع کشور است.

نظر شما